تحلیل تکنیکال بهترست یا تحلیل فاندامنتال

تحلیل تکنیکال برای یادگیری بهتر است یا تحلیل بنیادی ؟
یکی از بزرگترین نقاط قوت تحلیل تکنیکال این است است که در بازههای زمانی مختلف کاربرد دارد. چه معامله گران روزانه چه معاملهگران چند روزه و کوتاهمدت و چه خریداران میانمدت و چه افرادی که در بازههای زمانی طولانی مشغول به خرید و فروش میباشند، میتوانند از تحلیل تکنیکال بهره ببرند.
در واقع تحلیل تکنیکال شامل زمان خاصی نمیشود و این سلیقه و روش کار معاملهگر میباشد که در چه بازهای به تحلیل بپردازد. تحلیلگر تکنیکی با تعیین بازه زمانی موردنظرش این را مشخص میکند که قصد پیشبینی برای چه مدت زمانی را دارد. این عقیده که برخی از افراد میگویند تحلیل تکنیکال صرفاً در بازههای زمانی کوتاهمدت کاربرد دارد اصلاً درست نیست.
این ادعا شاید ناشی از این نظریه باشد که تحلیل بنیادی (فاندامنتال) برای پیش بینی بلندمدت کاربرد دارد و فاکتورهای تحلیل تکنیکی فاکتورهایی کوتاهمدت هستند در واقع تحلیلگر تکنیکال برای پیشبینی بازههای زمانی بلندمدت از نمودارهای روزانه، هفتگی، ماهیانه و یا سالیانه بسته به سلیقه خودش استفاده میکند و به دلیل همین تکنیکها میباشد که این نوع تحلیل را تکنیکال می نامند.
در این مطلب مقایسه کامل تر و بهتری با تحلیل بنیادی انجام شده است:
تحلیل تکنیکال چیست و چه مزیتی نسبت به تحلیل بنیادی دارد؟
- شما برای پاسخ به این موضوع باید وارد شوید.
ما در بورسینس به شما کمک میکنیم:
• منابع درآمد دیگری برای خودتان بسازید
• کسبوکارتان را رشد دهید
• ارزش پولتان را در برابر تـورم حفظ کنید
• از سرمایهتان برای کسب سود استفاده کنید
• سرمایهگذاری موفقتری داشته باشید
آیا تحلیل بنیادی در ایران جواب می دهد؟
سپس، در مورد قابلیت تحلیل سهام در بازار سرمایه صحبت کنیم.
وظیفه تحلیل و تحلیلگر چیست؟
وظیفه تحلیلگران بنیادی، بررسی شرایط اقتصادی جهان، کشور و بررسی وضعیت جاری و گذشته شرکت از طریق ارزیابی صورتهای مالی دوره ای و سالیانه و در نهایت پیش بینی صورت سود و زیان سال های آتی بر اساس اخرین اطلاعات می باشد.
وظیفه اصلی تحلیلگران بنیادی، محاسبه “اثر” خبر منتشر شده، بر سودآوری شرکت است.
پیش از معامله سهام باید چه فاکتور هایی رو درنظر بگیریم؟
پیش از انتخاب یک یا چند گزینه از گزینه های سرمایه گذاری از بین تمامی گزینه های سرمایه گذاری، باید بدانیم ابزارهای تصمیم ساز برای تصمیم گیری کدامها هستند.
ریسک و بازده آتی
درهر زمان و شرایط، دارایی و یا حالتی از سرمایه گذاری باید انتخاب شود که بیشترین بازدهی و کمترین ریسک یا به عبارت بهتر “ کمترین ریسک به ازای یک واحد بازدهی آتی ” را نصیب سرمایه گذار نماید.
بازدهی
همانگونه که در بالا گفته شد، بازدهی یا سود خالص آتی شرکت، توسط تحلیل گر و بر اساس اطلاعات و اخبار روز محاسبه می شود.
عبارت “بر اساس اطلاعات و اخبار روز” چیست که این همه روی آن تاکید می کنیم؟
آنچه به تصمیم گیری در مورد گزینه سرمایه گذاری به ما کمک میکند نتیجه کار تحلیل گر بنیادی است اما تحلیلگر بر چه اساسی به جمع بندی میرسد؟
اولین قدم برای شروع تحلیل بنیادی، انتشار خبر است اینکه چه خبری فردا منتشر می شود چه خبری منتشر نمی شود، در اختیار و در کنترل تحلیل گر نیست. تحلیل گران بنیادی با بررسی اخبار منتشر شده در سایت های رسمی و یا حتی غیر رسمی، صورت های مالی را با توجه شرایط روز دنیا، کشور و همچنین بر اساس شرایط داخلی شرکت مورد بررسی، بازنویسی و یا پیش بینی می کنند.
اگر دوست دارید در مورد شیوه باز نویسی و پیش بینی صورت سود و زیان بیشتر بدانید، اینجا را کلیک کنید.
به تفاوت بین آنچه تحلیلگر پیش بینی می کند و آنچه در واقعیت به وقوع می پیوندد، ریسک گفته میشود.
آنچه در بازارهای مالی وسرمایه گذاری ریسک ایجاد میکند، نا آگاهی نسبت به نوع خبر منتشر شده در روزهای آتی است.
منشور معامله گری چیست؟
برای محاسبه میزان دقیق ریسک و بازده و شروع یک معامله درست و تخصصی باید گام های زیر را در نظر بگیریم:
از انجایی که با طی کردن قدم ها بالا، بررسی ای جامع و همه جانبه انجام می شود، به مجموعه گامهای بالا، منشور معامله گری گفته می شود.
آیا تحلیل بنیادی در ایران جواب می دهد؟
طبق منشور معامله گری، اولین گام برای شروع یک معامله درست و تخصصی، رصد نمودن اخبار داخلی و خارجی است. همانگونه که میدانید اخبارِ متفاوت داخلی و خارجی، به صورت لحظه ای منتشر میشود که برخی از آنها به نفع بعضی از شرکتها بوده و برخی دیگر به ضرر بعضی دیگر از شرکتها. گاهی هم پیش می آید که برخی از اخبار از یک منظر به نفع و از منظر دیگر به ضرر شرکت تمام می شود.
به عنوان مثال، این امکان وجود دارد که با رشد قیمت نوعی از کالا، بهای تمام شده و نرخ فروش محصول یک شرکت خاص، همزمان افزایش یابد.
تحلیگر بنیادی با پیگیری اخبار داخلی و خارجی به محاسبه شدت و حدت میزان اثرگذاری خبر منتشر شده بر سودآوری شرکت می پردازد به عنوان مثال:
فرض کنید در اخبار شنیده می شود نرخ هر بشکه نفت در بازارهای جهانی 5درصد ارزان شد تحلیلگران بنیادی با محاسبات خود به این نتیجه می رسند که سود هر سهم شرکت “الف”، 2درصد بیشتر و سود هر سهم شرکت “ب” 3درصد کمتر می شود. بنابراین به کارگزار خود دستور خرید سهام شرکت “الف” و فروش سهم شرکت “ب” می دهند.
ازآنجاییکه اخبار به صورت لحظه ای تغییر میکند، ممکن است مجدد خبری منتشر شود مبنی بر اینکه نرخ هر بشکه نفت در بازارهای جهانی 10درصد بیشتر شد مجدد، تحلیلگر بنیادی اقدام به محاسبه سود هر سهم دو شرکت الف و ب میکند و به این نتیجه می رسد که سود هر سهم شرکت”الف”، 3درصد کمتر و سود هر سهم شرکت “ب” 5درصد بیشتر می شود.حال تصمیم گرفته شده در حالت قبل کاملا معکوس شده و باید سهام الف فروخته شده و سهام ب خریداری شود. اگر سرمایه گذار در ارسال دستور خرید و فروش دو معامله تعلل کرده تحلیل تکنیکال بهترست یا تحلیل فاندامنتال باشد، شرایط کاملا تغییر میکند و متحمل زیان می شود.
آیا تحلیل تکنیکال بهتر از بنیادی است؟
طبق منشور معامله گری برای شروع یک معامله درست و تخصصی، باید علاوه بر بررسی و تحلیل بنیادی ، قیمت سهام نیز از منظر تکنیکال به صورت حرفه ای و کاملا دقیق مورد ارزیابی قرار گیرد.
وظیفه اصلی تحلیل گران تکنیکی، پیش بینی قیمت آتی سهم بر بر اساس اطلاعات و اخبار روز است.
اما از آنجاییکه بازار سرمایه ایران عمق بسیار کمی دارد و امکان دستکاری قیمتی در آن بسیار راحت است، گاهی پیش می آید که برای سهام شرکت خاصی به راحتی مقاومت و حمایت کاذب ساخته میشودو به پشتوانه کانالهای بورسی موجود در شبکه های مجازی حمایت و مقاومت کاذب ایجاد شده به عنوان نقطه عطف قوی به سهامداران کم تجربه قبولانده میشود و در نتیجه افزایش حجم معاملات در آن نقطه، مهر تاییدی بر صحت آن بوده و اینگونه تعبیر می شودکه تحلیل تکنیکال بسیار کاربردی تر از تحلل بنیادی است.
در حالیکه که طبق منشور معامله گری، دو بال تحلیل گری یعنی تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال ، باید به صورت کاملا علمی و دقیق و به صورت هم زمان، مورد استفاده قرار گیرد.
آیا تنها دارندگان اطلاعات نهانی دربازار سرمایه برنده هستند؟
همانگونه که در بخش های قبل توضیح داده شد، وظیفه اصلی تحلیلگران بنیادی و تکنیکی، محاسبه سود و قیمت آتی گزینه های سرمایه گذاری در بازار سرمایه بر اساس اطلاعات و اخبار روز می باشد.
دارندگان اطلاعات نهانی افرادی هستندکه سریعتر از دیگر فعالان بازار سرمایه به اطلاعات دسترسی پیدا میکنند بنابراین سریعتر تحلیل بنیادی را انجام داده و در نهایت سریعتر اقدام به معامله می نمایند.
بنابراین صرف در اختیار داشتن اطلاعات نهانی به صاحبان آنها ، کمک نمی کند تا از معاملات خود سود ببرند و یا کمتر زیان کنند بلکه سرعت در تحلیل بنیادی است که به سود بیشتر و زیان کمتر می انجامد.
خلاصه
در این مقاله سعی کردیم به سوالات زیر پاسخ دهیم…
آیا تحلیل بنیادی در ایران جواب میدهد؟
آیا تحلیل تکنیکال بهتر از تحلیل بنیادی است؟
آیا تنها برندگان بازار سرمایه، صاحبان اطلاعات نهانی هستند؟
پس از پاسخ به سوالات بالا به این نتیجه رسیدیم که…
- برای انجام معامله درست و تخصصی، باید 5 گام منشور معامله گری را به ترتیب و بدون لحاظ برتری یکی بر دیگری طی کنیم.
- برندگان اصلی در بازار های مالی و سرمایه گذاری افرادی هستندکه زودتر از سایرین به اطلاعات دسترسی پیدا میکنند چرا که سریعتر از دیگران بررسیِ گامهای منشور معامله گری را شروع میکنند
درخشان باشید بدرخشید
رویا درخشانی هستم، دانشجوی دکتری مدیریت مالی ، تحلیلگر بازارهای مالی و سرمایه و مدرس دانشگاه.
ایران، تهران، پاسداران
آموزش های رایگان
ثبت نام
[mailerlite_form form_id=5] برای اطلاع از آموزشهای رایگان، سمینارها و محصولات ، ایمیل خود را وارد نمایید.
آموزش تحلیل فاندامنتال
قبل از اینکه یک فرصت معاملاتی پیدا کنید و با تحلیل تکنیکال بهترست یا تحلیل فاندامنتال یک معامله وارد بازار شوید، ابتدا باید تجزیه و تحلیل خود را انجام دهید. در حالی که روش های زیادی برای تجزیه و تحلیل بازار وجود دارد، رایج ترین آنها تحلیل تکنیکال و فاندامنتال است.
هنگام در نظر گرفتن سرمایه گذاری، آیا تا به حال محصولات، صورت های مالی، تیم مدیریت شرکت یا بازارهایی که در آن فعالیت می کنند را بررسی کرده اید؟ به تحلیل بنیادی یا فاندامنتال خوش آمدید!
با تحلیل بنیادی، سرمایه گذاران تا آنجا که می توانند اطلاعات بیشتری را برای درک بهتر یک شرکت و کمک به تعیین ارزش ذاتی یا واقعی سهام آن جمع آوری می کنند. این تحلیل یک رویکرد مفید است وقتی می خواهید بفهمید در کدام سهام شرکت سرمایه گذاری کنید.
تحلیل فاندامنتال (Fundamental Analysis) چیست؟
بر خلاف تحلیل تکنیکال که به بررسی قیمت و روندها برای تعیین دقیق قیمت بعدی می پردازد، تحلیلگران بنیادی همه داده های موجود را برای کمک به آنها در تعیین ارزش نسبی بازار در نظر می گیرند. سپس آنها به دنبال مغایرت بین قیمت فعلی بازار و ارزش گذاری خود هستند تا فرصت های معاملاتی را مشخص کنند. به عنوان مثال، ممکن است بخواهند طولانی مدت بمانند یا سهام اپل را بخرند در صورتی که ارزش خود اپل از قیمت سهام فعلی آن بیشتر باشد.
به عنوان مثال، تصور کنید که می خواهید ماشین بخرید. شما یک ماشین را با قیمت 100 میلیون تومان دوست داشته اید، اما نمی دانید که آیا این قیمت منصفانه است یا خیر. بنابراین شما در اینترنت تحقیق می کنید، نظر دیگران را جویا می شوید، آن را با قیمت های ارائه شده در نمایندگی های مختلف خودرو مقایسه می کنید و تحقیقات کلی را برای ارزیابی اینکه آیا قیمت "منصفانه" است و آیا ماشین ارزش آن پول را دارد انجام می دهید.
آنچه در این سناریو انجام می دهید اساساً تحلیل فاندامنتال (Fundamental Analysis) است: شما باید تمام عوامل فاندامنتال را در نظر بگیرید تا تصمیم بگیرید که آیا قیمت منعکس کننده ارزش واقعی دارایی است یا خیر.
تحلیل بنیادی سعی می کند ارزش واقعی یا ارزش ذاتی یک ابزار مالی را شناسایی کند. برای انجام این کار، تحلیلگران بنیادی باید شاخص های اقتصادی مانند اخبار اقتصادی، نرخ بهره ، نسبت های مختلف مالی و چشم اندازهای رشد آینده برای یک صنعت را دنبال کنند. هنگام تحلیل این شاخص های اقتصادی، تحلیلگران فاندامنتال معتقدند که عدم تعادل بین فشار خرید و فروش ممکن است در بلندمدت باعث تغییرات قابل توجه قیمت شود. کلمه کلیدی در اینجا "بلند مدت" است، زیرا تحلیل فاندامنتال بهترین نتایج را در بازه زمانی چند هفته تا چند ماه نشان می دهد. دلیل این افق معاملاتی بلندمدت این است که در کوتاه مدت، قیمت بازار می تواند تا حد زیادی با سطح اساسی تعادل آنها متفاوت باشد. به همین دلیل است که تحلیلگران فاندامنتال معمولاً تحلیل تکنیکال را برای معاملات کوتاه مدت ترکیب می کنند.
جستجوی سرنخ ها برای تحلیل فاندامنتال
تحلیلگران فاندامنتال از مجموعه ای از داده های موجود، از جمله گزارش درآمد شرکت ها، رویدادهای ژئوپلیتیک، سیاست بانک مرکزی، عوامل محیطی و موارد دیگر برای تحلیل آنها استفاده می کنند. آنها به دنبال سرنخ هایی در مورد جهت گیری بازار در آینده هستند.
چنین سرنخ هایی اغلب در داده های اقتصاد کلان یافت می شود، به همین دلیل دانستن زمان انتشار اطلاعات مهم برای معامله گران فاندامنتال بسیار مهم است. بازارهای مالی تمایل دارند بر روی شاخص های بالقوه مهم اقتصاد کلان که می تواند بر بازار تأثیر بگذارد و نوسان ایجاد کند، تمرکز کنند.
روشی که انتشارات کلان اقتصادی می توانند بر بازار تأثیر بگذارند بستگی زیادی به انتظارات بازار دارد. به طور کلی، هرچه تفاوت بین انتظار و واقعیت بیشتر باشد، واکنش بزرگتر می تواند باشد. اگر بازاری انتظار داشته باشد که بانک مرکزی نرخ بهره را افزایش دهد و بانک این کار را انجام دهد، واکنش ممکن است "قیمت گذاری شده" باشد. با این حال، وقتی بازار غافلگیر می شود، آن وقت است که می توان باعث ایجاد نوسانات عمده شد.
تفاوت تحلیل فاندامنتال و تحلیل تکنیکال
تفاوت های مهمی در نحوه درک تحلیلگران فاندامنتال و تکنیکال از بازار وجود دارد.
با این حال، توجه داشته باشید که هیچ نوع تحلیلی بهتر از روش های دیگر نیست و معامله گران موفق معمولاً برای دستیابی به فرصت های تریدینگ سودآور، تکنیک ها و اصول اولیه را ترکیب می کنند. در اینجا تفاوت های اصلی بین تحلیل فاندامنتال و تکنیکال را بازگو می کنیم:
- فاندامنتال مبتنی بر بلند مدت است - همانطور که در بالا اشاره کردیم، بازارها برای رسیدن به ارزش واقعی اصلی خود به زمان نیاز دارند. تعدادی از نیروها به طور همزمان در بازار کار می کنند و قیمت سهام در کوتاه مدت می تواند تفاوت قابل توجهی با ارزش ذاتی آنها داشته باشد. از سوی دیگر، تحلیل تکنیکال می تواند در بلند مدت و کوتاه مدت مورد استفاده قرار گیرد.
- تحلیلگران تکنیکال معتقدند که قیمت همه چیز را کاهش می دهد - این یکی از مقدمات اساسی تحلیل تکنیکال است. از آنجا که قیمت بلافاصله بر روی اخبار و عوامل خارجی تأثیر می گذارد، تمام اطلاعاتی که ممکن است برای معامله بازار به آن احتیاج داشته باشید در قیمت موجود است.
- تحلیل فنی نقاط ورود و خروج دقیقی را ارائه می دهد - تحلیلگران تکنیکال نمودار قیمت سهام را تجزیه و تحلیل می کنند و همه تنظیمات معامله بالقوه دارای نقاط ورود و خروج دقیق تحلیل تکنیکال بهترست یا تحلیل فاندامنتال هستند. از سوی دیگر، تحلیلگران فاندامنتال می توانند جهت قیمت را بدون داشتن نقاط ورود و خروج دقیق پیش بینی کنند.
- همه ابزارهای فنی سعی می کنند روند را بفهمند - همه ابزارهایی که تحلیلگران تکنیکال در اختیار دارند ، هدف اصلی آنها این است که روند را در مراحل اولیه مورد بررسی قرار دهند. برای انجام این کار، تکنسین ها از ابزارهایی برای تجزیه و تحلیل عملکرد قیمت، میانگین متحرک، الگوهای نمودار و مناطق پشتیبانی/مقاومت استفاده می کنند. به همین دلیل تحلیل تکنیکال در بین معامله گران فارکس بسیار محبوب است - بازار فارکس به سادگی روند را دوست دارد.
نسبت های مالی
علاوه بر پیگیری اخبار و شاخص های مهم اقتصادی، تحلیل نسبت های مالی یکی از رایج ترین انواع تحلیل های فاندامنتال در بازار سهام است.
بیشتر نسبت های مالی به منظور اندازه گیری سلامت مالی شرکت و ارزش واقعی سهام آن، بر داده های صورت سود و زیان، صورت جریان وجوه نقد و صورت های مالی یک شرکت متکی است.
سود هر سهم- در میان همه ابزارهای تحلیل فاندامنتال سهام EPS بیشترین استفاده را دارد. EPS سهام با تقسیم سود خالص یک شرکت با تعداد سهام برجسته محاسبه می شود. EPS معمولاً برای مقایسه شرکت هایی که در یک صنعت فعالیت می کنند استفاده می شود، اما برای یافتن فرصت های تریدینگ واقعی، باید نسبت های دیگر مانند نسبت P/E را بررسی کنیم.
نسبت قیمت به درآمد (P/E) - نسبت P/E با تقسیم قیمت سهام با EPS محاسبه می شود. این ایده نشان می دهد که سرمایه گذاران چقدر مایل به پرداخت سود شرکت هستند. نسبت بالای P/E می تواند نشان دهنده گران بودن قیمت سهام باشد، در حالی که از نسبت های P/E پایین برای یافتن سهام کم قیمت استفاده می شود. با این حال، P/E پایین همچنین می تواند به اعتماد پایین سرمایه گذاران در مورد یک سهام خاص اشاره کند. بر اساس "سرمایه گذار هوشمند" بنیامین گراهام، نسبت P/E سهام نباید از 15 تجاوز کند.
بازده حقوق صاحبان سهام (ROE) - از نسبت ROE می توان استفاده کرد تا ببینیم یک شرکت چقدر از دارایی های خود برای ایجاد درآمد استفاده می کند. در این راستا، ROE با تقسیم درآمد خالص یک شرکت بر کل ارزش دفتری آن محاسبه می شود. همه اطلاعات مورد نیاز برای محاسبه ROE را می توان در ترازنامه و صورت سود و زیان یک شرکت یافت.
تحلیل فاندامنتال در فارکس چیست؟
در همه بازارهای مالی مانند بازار فارکس چند روش برای تحلیل وضعیت بازار و تصمیم گیری خرید و فروش وجود دارد.
یکی از این تحلیل ها تحلیل فاندامنتال یا تحلیل بنیادی است.
که قصد داریم در این مقاله از آموزش فارکس این تحلیل را به شما آموزش دهیم.
تحلیل فاندامنتال در بازار فارکس
در درس قبل از آموزش فارکس با تحلیل تکنیکال آشنا شدید.
در تحلیل نیازی به دانش بالای اقتصادی نیست. همچنین تحلیل تکنیکال نیازی به دانستن اخبار اقتصادی دنیا ندارد.
به همین دلیل به تحلیل تکنیکال چارتیست می گویند.
با استفاده از تحلیل تکنیکال امکان بررسی تمام بازارهای مالی از جمله بازار اوراق، فلزات و نفت وجود دارد.
اما آیا تحلیل تکنیکال کافی است؟
خیر دانستن تحلیل تکنیکال در بازارهای مالی نیاز است اما کافی نیست.
تحلیل فاندامنتال تحلیل کامل و جامع تری است که دانستن آن به تحلیل تکنیکال نیز کمک می کند.
تحلیل فاندامنتال چیست؟
تحلیل فاندامنتال در بازار فارکس
واژه فاندامنتال به معنای بنیادین است و همان طور که از نامش پیداست
همه عوامل تاثیر گذار اقتصادی و مالی بر روی یک دارایی که باعث تغییر آن می شود را بررسی می کند.
تا ارزش ذاتی یک دارایی تعیین شود و سپس با مقایسه قیمت احتمالی در آینده در خرید و فروش تصمیم گیری کنند.
در واقع، عوامل مختلف مانند عوامل سیاسی و اقتصادی و اجتماعی بر روی قیمت ها تاثیر می گذارند
و باعث تغییر میزان عرضه و تقاضا در بازار می شوند.
در سرمایه گذاری های کوتاه مدت استفاده از تحلیل تکنیکال کافی است.
اما در سرمایه گذاری های بلند مدت علاوه بر تحلیل تکنیکال باید از تحلیل بنیادی نیز استفاده کرد.
در این تحلیل معامله گران به دنبال علت هستند و عوامل تاثیر گذار بر روی عدم تعادل بازار را شناسایی خواهند کرد.
به عبارتی معامله گران با بررسی اخبار و اتفاقات دنیا به علت تغییر قیمت می پردازند.
و معتقد هستند که علت تغییرات عوامل اقتصادی بنیادی هستند.
عوامل تاثیر گذار بر تحلیل بنیادی:
در تحلیل بنیادی عرضه و تقاضا دو عامل اصلی تعیین کننده هستند که قیمت را تعیین می کنند.
و ما در این تحلیل عوامل اساسی تاثیر گذار بر روی قیمت را بررسی خواهیم کرد.
در تحلیل بنیادی باید بر روی تمام اخباری که بر روی عرضه و تقاضا تاثیر تحلیل تکنیکال بهترست یا تحلیل فاندامنتال گذار هستند توجه داشته باشید.
تفاوت تحلیل تکنیکال و تحلیل فاندامنتال:
تحلیل تکنیکال و فاندامنتال دو تحلیل بسیار کابردی در بازارهای مالی هستند.
در تحلیل تکنیکال با بررسی نمودارها در گذشته و تشخیص روندها و الگوها قیمت در آینده پیش بینی می شود.
در واقع در تحلیل تکنیکال اتفاقاتی که برای یک سهم در گذشته اتفاق افتاده است مورد بررسی قرار می گیرد.
اما در تحلیل بنیادی قیمت ها با بررسی رویدادهای واقعی در دنیا و عوامل اقتصادی و مالی پیش بینی می شود.
تحلیل تکنیکال در سرمایه گذاری های کوتاه مدت مورد استفاده قرار می گیرد.
اما تحلیل بنیادی یا فاندامنتال در سرمایه گذاری های بلندت مدت مناسب است.
در تحلیل تکنیکال روندها و الگوها بررسی می شوندو دلایل آن را نادیده می گیرند.
اما تحلیل بنیادی به دنبال علت است و همه عواملی که بر روی عرضه و تقاضا تاثیر گذار هستند بررسی می کند.
مزایا تحلیل فاندامنتال:
- در سرمایه گذاری های بلندمدت بسیار مورداستفاده قرار می گیرد.
- تحلیل بنیادی سهام شرکت های ارزشمند را مشخص می کند.
- در این روش می توان به ارزش ذاتی هر سهم پی برد.
- سهامی که دارای موقعیت خوب هستند را شناسایی می کند.
- در پیش بینی قیمت بیت کوین موثر است.
معایب تحلیل فاندامنتال:
- امکان برداشت اشتباه در عوامل موثر در تحلیل بنیادی وجود دارد.
- با توجه به اینکه در این تحلیل باید به همه عوامل توجه داشت تحلیل تکنیکال بهترست یا تحلیل فاندامنتال نیاز به صبر و حوصله بالا دارد.
- سرمایه گذار برای درک درست از وضعیت بازار باید از قیمت ارزهای دیجیتال اطلاع داشته باشد که نیازمند مطالعه زیاد است.
تحلیل فاندامنتال در بازار فارکس:
بازار فارکس بازار جفت ارزها است. در واقع در این بازار ارزهای کشورهای مختلف نسب به یکدیگر سنجیده می شوند.
در تحلیل بنیادی باید عوامل موثر بر ارزها و اقتصاد کشور آن ارز را بررسی کرد.
عرضه و تقاضا بر روی قیمت تاثیرگذار هستند. و تحلیل بنیادی عوامل تاثیرگذار بر روی عرضه و تقاضا بررسی می کند.
این تحلیل در فارکس بسیار تاثیر گذار است. زیرا زمانی که می خواهید که در فارکس سهامی را خریداری کنید.
باید از دید فاندامنتالی سهام ارزش خرید را داشته باشد.
ابزار تحلیل بنیادی:
در کل عوامل بنیادی به دو دسته تقسیم می شود. این دو عوامل هیچ برتری نسبت به یکدیگر ندارند.
در حقیقت، بسیاری از تحلیل گران این دو اصل را با یکدیگر مقایسه می کنند.
و از هر دو عامل در تحلیل های خود استفاده می کنند.
اصول کمی در تحلیل بنیادی:
عوامل کمی مربوط به اطلاعاتی است که قابل اندازه گیری هستند با عدد گزارش داده می شوند.
درواقع بنیان های کمی ویژگی های قابل اندازه گیری کسب و کار هستند.
صورت های مالی بزرگترین منبع داده های کمی هستند.
درآمد،سود و دارایی را می توان اندازه گیری کرد. شرکت ها عملکرد مالی خود را به وسیله صورت های مالی آشکار می کنند.
و تحلیل گران از اطلاعات صورت های مالی برای تصمیم گیری سرمایه گذاری خود استفاده می کنند.
اصول کمی عبارتنداز؟
- ترازنامه
- صورت سود و زیان
- صورت گردش وجوه نقد
اصول کیفی در تحلیل بنیادی:
عوامل کیفی را نمی توان با اعداد اندازه گیری کرد و به کیفیت و صفات مربوط است.
در واقع اصول کمی مرتبط به ماهیت و استاندرد است نه مقدار و اندازه آن.
تحلیل بنیادی کیفی ممکن است شامل کیفیت مدیران کلیدی،شناسایی نام تجاری،حق ثبت اختراع و فناوری انحصاری آن باشد
اصول کیفی عبارتنداز:
- مدیریت
- مدل تجاری
- مزیت رقابتی
- حاکمیت شرکتی
در میان مهم ترین شاخص های جهان که بر روی تغییر نرخ ارزها و تحلیل فاندامنتال تاثیر گذار است
می توان به شاخص ها زیر اشاره کرد.
در ادامه این مقاله از آموزش فارکس به بررسی مبانی تحلیل فاندامنتال یا بنیادی در بازار فارکس می پردازیم.
شاخص های تحلیل فاندامنتال در بازار فارکس
نرخ بهره:
نرخ بهره بانکی یکی از تاثیرگذارترین شاخص های تاثیرگذار بر روی تحلیل فاندامنتال در فارکس است.
صبر کنید یک سوال از شما بپرسم اگر شما امروز به شخصی 100 میلیون قرض بدهید توقع دارید
چندسال دیگر چندمیلیون به شما برگرداند.
100 میلیون، 110میلیون ، 130 میلیون، 150 میلیون یا 200 میلیون؟
مقدار پولی که امروز شما قرض می دهید و سال بعد انتظار دارید به شما برگردانده شود
بیان گر نرخ بازار در کشور شما است.
به عنوان مثال شما می خواهید کسب و کار را شروع تحلیل تکنیکال بهترست یا تحلیل فاندامنتال کنید، کارآفرینی کنید و موفق شوید.
از بانک یک وام 100 میلیونی دریافت می کنید و کار خود را شروع کنید بانک تعیین می کند
که شما باید هر سال 1% بهره پرداخت کنید.سال اول شما 20% درصد سود خواهید کرد
و 1% درصد بهره پرداخت می کنید عالی است شما 19% سود کرده اید.
اما اگر بهره بانکی 20% درصد بود چطور ؟ شما باید همه سود خود را به بانک به عنوان بهره پرداخت کنید.
و این بدان معناست که شما هیچ سودی در آن سال نکرده اید.
اگر نرخ بهره بانک ها پایین باشد مردم تمایل دارند وام دریافت کنند و موجب گسترش اقتصاد می شود.
اما اگر نرخ بهره بالا باشد هیچ کس مایل تحلیل تکنیکال بهترست یا تحلیل فاندامنتال به دریافت وام از بانک نمی باشد.
در واقع بانک های مرکزی از نرخ بهره برای نفوذ به ارز ملی کشورها استفاده می کنند.
نرخ بهره های کوتاه مدت درصد اعتباری که بانک مرکزی به بانک های بازرگانی می دهد را تعیین می کند.
بانک های مرکزی با هدف شمارش ابزارهای تورمی و کاهش آن در کشور نرخ بهره را افزایش می دهند.
اما اگر تصمیم داشته باشند که پول به اقتصاد کشور وارد شود نرخ بهره را افزایش خواهند داد.
اگر نرخ بهره در یک کشور نسبت به کشورهای دیگر یک درصد بیشتر باشد
موجب می شود که ارز آن کشور برای سرمایه گذاری جذاب شود
که در این صورت خرید آن ارز در بازارهای جهانی مالی افزایش می یابد.
به این ترتیب عرضه و تقاضا برای ارز در کشورافزایش می یابد که در تحلیل بنیادی موثر است.
شاخص بهای مصرف کننده:
تصور کنید که سبدی برای هزینه های شما وجود دارد.
این سبدشامل موادغذایی، پوشاک، مسکن، دارو و پزشک و نیازهای شما می باشد.
افزایش رقم این این سبد نشان دهنده افزایش هزینه زندگی شما و کاهش آن نشان دهنده
کاهش هزینه در زندگی شما است.به اختلاف این دو قیمت نرخ تورم گفته می شود.
شاخص بهای مصرف کننده شامل هزینه های کالاها و خدمات در یک بازه زمانی( یک ماه ، سه ماه و یک سال) است.
این شاخص برای مقایسه میزان هزینه کالاها و خدمات نسبت به ماه سال گذشته است.
این تحلیل تکنیکال بهترست یا تحلیل فاندامنتال شاخص برای بهای مصرف کننده است و بهترین شاخص برای هزینه های زندگی است.
این شاخص یکی از فراترین شاخص ها در بازار فارکس محسوب می شود.
به طوری که در زمان انتشار آن باعث نوسان 100 تا 500 پیپ می شود.
شاخص بهای تولیدکننده:
شاخص بهای تولید کننده تغییرات سبد مصرف کننده را بازتاب می کند.
زمانی که شاخص بهای مصرف کننده افزایش یابد نشان دهنده تورم و افزایش قیمت است.
اما زمانی که شاخص بهای تولیدکننده افزایش یابد یعنی تولید کننده محصول را با قیمت بیشتری خریداری کرده است
پس آن را با قیمت بیشتری نیز می فروشد. شاخص بهای تولید کننده در تحلیل بنیادی بازار فارکس نقش مهمی دارد.
و با استفاده از آن می توانیم تغییرات اقتصادی در آینده را پیش بینی کنیم.
شاخص بهای اشغال:
در واقع این شاخص نشان دهنده حقوق دریافتی و کمک بیکاری و یک شاخص مهم در دوران احتمالی نرخ تورم است.
البته این شاخص در فارکس تاثیر ضیفی دارد.
و اگر انتظار افزایش نرخ بهره وجود داشته باشد و موجب افزایش نرخ مبادله ای می شود.
نرخ بیکاری:
یکی از شاخص های اقتصادی مهم دیگر که در بازار فارکس نقش بسیار مهمی دارد نرخ بیکاری است.
و در تحلیل فاندامنتال فارکس بسیار مهم است.
در واقع نرخ بیکاری درصد بین بیکاران و افراد حاضر برای ورود به بازار کار را نشان می دهد.
قاعدتا افزایش بیکاری موجب کاهش ارزش پول ملی کشور می شود به این دلیل بسیار مهم است.
تراز تجاری:
تراز تجاری نشان دهنده میزان واردات و صادرات در کشور در یک بازه زمانی است.
اگر تراز تجاری کشور منفی باشد نشان دهنده این است در کشور بیشتر از تولید و صادراتف واردات انجام می شود.
اما تراز تجاری مثبت نشان دهنده توانایی تولید و صادرات و اقتصاد خوب کشور است.
و صادرات و واردات به خوبی نشان دهنده اقتصاد کشورها و ارزش پول ملی و بسیار مهم و تاثیرگذار است.
نرخ خرده فروشی:
این شاخص که یکی دیگر از ابزارهای تحلیل بنیاد فارکس است
نشان دهنده افزایش مبلغ در کالا، خدمات توسط مردم می باشد.
افزایش آن نشان دهنده افزایش در تقاضا و خرید مردم است که ارتباط مستقیم با اقتصاد کشور دارد.
جواز ساخت و ساز مسکن:
جواز ساخت و ساز نمایان گر اقتصاد یک کشور است.
زیرا زمانی که در یک کشور اهدای جواز ساخت و ساز افزایش می یابد اخذ وام نیز افزایش می یابد
چرا که ساخت و ساز مستلزم گرفتن وام است.
همچنین افزایش ساخت و ساز به معنای افزایش رفاه و اقتصاد در یک کشور است.
بنابراین رشد این شاخص ارتباط با نرخ مبادله ای دارد که در بازار فارکس و تحلیل بنیادی موثر است.
تحلیل تکنیکال یا تحلیل فاندامنتال؟
تحلیل تکنیکال یا فاندامنتال؟
تحلیل تکنیکال و تحلیل فاندامنتال هر دو در شرایط مختلف مورد استفاده قرار می گیرند.
استفاده از تحلیل تکینکال یا تحلیل بنیادی بستگی به معامله گر دارد.
اگر شما تحلیل تکنیکال بهترست یا تحلیل فاندامنتال سرمایه گذاری را با هدف معامله انجام می دهید
یعنی قصد دارید کالای خریداری شده را با قیمت بیشتر در آینده بفروشید
تحلیل تکنیکال برای شما مناسب تر است.
اما اگر شما نگرش سرمایه گذاری دارید تحلیل بنیادی برای شما مناسب است.
فاکتور بعدی مدت معامله و سرمایه گذاری شما است.
اگر شما از معامله خود دید کوتاه مدت دارید و میخواهید بلافاصله به سود برسید
تحلیل تکنیکال مناسب شما است اما اگر معاملات خود را بلندمدت انجام می دهید تحلیل بنیادی مناسب شما است.
معامله گران احساسی بیشتر معاملات را با دید مثبت یا منفی پیش بینی و کاملا احساسی عمل می کنند
که این افراد از تحلیل تکنیکال استفاده می کنند.
اما معامله گران منطقی که با دید منطقی دارند
و با احساسات تصمیم گیری نمی کنند از تحلیل بنیادی استفاده می کنند.
اما ما به شما توصیه می کنیم شرایط بازار را بسنجید
و از هر دو تحلیل در سرمایه گذاری و معاملات خود استفاده کنید.
تحلیل فاندامنتال چیست؟
تحلیل فاندامنتال علمی است که همه عوامل تاثیر گذار اقتصادی بر روی یک دارایی را بررسی می کند.
تفاوت تحلیل تکنیکال و تحلیل فاندامنتال چیست؟
در تحلیل تکنیکال با بررسی نمودارها در گذشته قیمت در آینده پیش بینی می شود. اما در تحلیل فاندامنتال رویدادهای واقعی دنیا برای پیش بینی قیمت بررسی می شود.
مزایا تحلیل فاندامنتال چیست؟
تحلیل فاندامنتال در سرمایه گذاری های بلندمدت مورد استفاده قرار می گیرد و مزایای دیگری نیز دارد که در این مقاله به آن اشاره خواهیم کرد.
معایب تحلیل فاندامنتال چیست؟
تحلیل فاندامنتال علاوه بر مزایای کاربردی معایبی نیز دارد که در این مقاله این معایب را بیان کرد ایم.
اصول تحلیل فاندامنتال چیست؟
تحلیل فاندامنتال دارای اصول کمی و کیفی است که در این پست به توضیح آن پرداخته ایم.
شاخص های تحلیل فاندامنتال چیست؟
تحلیل فاندامنتال دارای شاخص های زیادی است که در این مقاله به طور کامل این شاخص ها را توضیح داده ایم.
تحلیل تکنیکال بهتر است یا تحلیل فاندامنتال؟
هر دو تحلیل در شرایط مختلف مورد استفاده قرار می گیرد اما فاکتورهایی برای هر یک وجود دارد که در این پست فاکتورها را توضیح داده ایم. و با مطالعه آن متوجه خواهید شد کدام تحلیل مناسب شما است.
تحلیل تکنیکال در بورس چیست و چه تفاوتی با تحلیل بنیادی دارد؟
بورس فردا سعی بر آموزش اصطلاحات پر کاربرد بورسی به افرادی که می خواهند به تازگی پا در بازار سهام بگذارند، دارد. پس از تعریف تحلیل بنیادی می خواهیم در این مطلب به شرح کامل معنی و مفهوم “تحلیل تکنیکال و تفاوت آن با تحلیل بنیادی” بپردازیم.
برخی از عبارت تحلیل تکنیکال واهمه داشته و هیچ گاه اقدام به یادگیری و حتی کسب اطلاعات در این زمینه نمی نمایند اما به این دسته افراد پیشنهاد می کنیم این مطلب را حتما مطالعه نمایند زیرا به سادگی و روانی هر چه تمام تر به تشریح این موضوع که تحلیل تکنیکال چیست پرداخته است.
در صورت علاقه مندی می توانید از دیگر مطالبی که در رابطه با آموزش اصطلاحات بورسی همچون حجم مبنا و نحوه محاسبه آن که در این سایت نگارش شده بازدید نمایید.
تحلیل تکنیکال چیست؟
تحلیل تکنیکال دومین روش تجزیه و تحلیل سهام در بازار بورس است جمله معروف “گذشته چراغ راه آینده است” تعریف خلاصه تحلیل تکنیکال است. آن دسته از سهامداران و سرمایه گذارانی که از شیوه تحلیل تکنیکال برای تحلیل و ارزیابی قیمت استفاده می کنند معتقدند که با نگاهی به گذشته سهام و بررسی نوسانات قیمت آن در گذشته می توان به قیمت آن سهم در آینده دست یافت.
افرادی که از این روش جهت تجزیه و تحلیل یک سهم استفاده می کنند از رابطه های ریاضی و نمودارها کمک می گیرند تا بتوانند به روند رشد و یا پسرفت آن سهام در آینده دست یابند. اگر سرمایه گذار با تحلیل تکنیکال به این نتیجه برسد که قیمت آن سهم در آینده نسبت به قیمت فعلی آن افزایش می یابد قطعا اقدام به خرید آن نموده و بلعکس اگر پس از آنالیز گذشته یک سهم به این نتیجه برسد که در آینده کاهش قیمت خواهد داشت آن را نخریده و اگر از آن سهم در سبد دارایی های خود دارد اقدام به فروش آن می کند.
جهت درک بهتر معنی تحلیل تکنیکال در بورس، به مثالی که در پایین آمده توجه نمایید.
فرض کنید در حال حاضر قیمت سهام شرکتی معادل با 200 تومان است. اما اگر سرمایه گذار با طی محاسبات تحلیل تکنیکال به این نتیجه برسد که قیمت این سهم در آینده نه چندان دور مثلا بازه زمانی 2 ماه به 250 تومان می رسد، خب قطعا تعدادی از آن سهم را میخرد زیرا در عرض 60 روز هر سهم آن 50 تومان سود کرده و اگر تعداد بالایی از آن سهم را خریده باشد به همان نسبت هم سود بیشتری عایدش می شود.
به تحلیل گران تکنیکال ، نمودارگرا نیز گفته می شود زیرا آنها با تحلیل و آنالیز نمودار ها و روابط ریاضی به نتیجه می رسند.
چرا در تحلیل تکنیکال وضعیت گذشته سهم را بررسی می کنند؟
افرادی که جهت سرمایه گذاری از روش تحلیل تکنیکال استفاده می کنند معتقدند که عوامل بسیاری در تعیین قیمت یک سم دخالت دارند و می توانند حتی در یک روز بارها قیمت سهام را افزایش و کاهش دهند از این رو فقط بررسی قیمت سهم، خود می تواند بگونه ای بیانگر میزان تاثیر پذیری این سهم در شرایط مختلف باشد.
و بر خلاف تحلیلگران بنیادی لزومی ندارد که سرمایه گذار تحلیل تکنیکال بهترست یا تحلیل فاندامنتال بطور جداگانه قیمت سهم را با توجه به عوامل تاثیر گذار بدست آورد و در این روش لازم است به بررسی علت نوسانات قیمت سهم در گذشته پرداخت تا روند آن را در آینده متوجه شد.
به عنوان مثال، تحلیل گران اقتصادی می گویند که اگر سهام یک شرکتی در گذشته صعودی بوده طبیعتا در آینده نیز به همین منوال روند صعودی را خواهد داشت و اما اگر در گذشته سیر نزولی داشته در آینده نیز ممکن است به همین صورت باشد.
بطور کلی می توان گفت که روند گذشته قیمت سهم را میتوان به آینده تعمیم داد ، همه عوامل در قیمت سهم لحاظ شده است و اینکه تاریخ تکرار میشود جز اصول اصلی تحلیلگران تکنیکال می باشد.
چه روشی برای تجزیه و تحلیل قیمت سهام مناسب است؟
شاید با مطالعه این مقاله برایتان این سوال مطرح شود که کدام روش برای تحلیل بازار سرمایه مناسب است؟ تحلیل بنیادی و یا تحلیل تکنیکال؟
اکثر کارشناسان بازار بورس روشی که حاصل از ترکیب تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی باشد را برای تجزیه و تحلیل قیمت سهام مناسب می دانند و این بدان معناست که یک سرمایه گذار برای اینکه یک سرمایه گذاری خوب داشته باشد علاوه بر بررسی روند قیمت سهام در گذشته باید عوامل محیطی ، عوامل مرتبط با صنعت و همچنین عوامل درونی و در نهایت آثار ناشی از تغییر این عوامل را بررسی نمود سپس اقدام به خرید یک سهم کند.
این به آن معناست که سهمی که در گذشته روند صعودی داشته شاید در آینده دستخوش تغییرات عوامل اثرگذار قرار گیرد و روند آن نزولی شود و به اصطلاح زیانده شود و یا با مشاهده تغییر یکی از این عوامل روند نزولی یک سهم به سیر صعودی تغییر مسیر دهد با این وجود بهتر است که سبر سرمایه گذاری خود را متنوع انتخاب کنید و از خرید تک سهمی خودداری کنید.
در نهایت بهتر است که وضعیت سهام و سبد دارایی های خود را مدام بررسی نمایید و آنها را با توجه به عوامل سه گانه که می توانند بر قیمت سهام اثر بگذارند، بروز کنید و هیجانی عمل نکنید و نگاه بلند مدت به بازدهی سهام داشته باشید.