نمودار ها و تایم فریم در تحلیل تکنیکال

انواع نمودارهای تحلیل تکنیکال در بورس
در بورس برای تحلیل تکنیکال ابزارهای گوناگونی وجود دارد که اصلی ترین آن ها نمودارها هستند. یکی از مواردی که تحلیل گران برای استفاده از تحلیل تکنیکال استفاده می کنند، انواع نمودارها هستند. معمولا در پنل های تحلیل تکنیکال نمودارهای مختلفی وجود دارد. انواع نمودارهای پرکاربرد برای تحلیل تکنیکال در بورس عبارتند از: نمودار خطی، نمودار میله ای، نمودار کندل (شمعی). در این بین نمودار شمعی پرکاربردترین نوع نمودار قیمتی است که در تحلیل های تکنیکال مورد استفاده قرار می گیرد.
شناخت کافی نمودارهای تحلیل تکنیکال باعث می شود تا از این ابزار به بهترین نحو استفاده شود. با استفاده از نمودارهای گوناگون در تحلیل تکنیکال موجب می شود تا نتیجه گیری در رابطه با تحلیل بازار با دقت بیشتری صورت گیرد. هر کدام از انواع نموارهای تحلیل تکنیکال کاربرد و قابلیت های منحصر به فرد خود را دارند. تمام افرادی که از تحلیل تکنیکال برای بررسی بازارهای مالی استفاده می کنند، هر ساعت یا هر زمان قیمت ها را بررسی و نمودار این تغییرات را ترسیم می کنند. نمودارهای تکنیکال دو بعدی هستند. اغلب محور افقی را زمان و و محور عمودی را قیمت ها تشکیل می دهند.
نمودارهای مورد استفاده در تحلیل تکنیکال
در ادامه می خواهیم به بررسی نمودارهای تحلیل تکنیکال در بورس بپردازیم پس با ما همراه باشید:
نمودار خطی
نمودار خطی، ابتدایی ترین نوع نمودار برای تحلیل تکنیکال است. چرا که تنها قیمت های پایانی یک بازه معاملاتی را ارائه می دهد. به عبارت ساده تر قیمت پایانی هر روز را به قیمت پایانی روز بعد متصل می کند. از نمودار خطی برای تعیین تغییرات قیمت مورد استفاده قرار می گیرد. تمرکز در این نمودار روی حرکت قیمت های پایانی است. در واقع به دست آوردن این نمودار از طریق اتصال قیمت های پایانی مرتبط به دوره های زمانی مختلفی صورت می گیرد. نمودار خطی یکی از نمودارهای محبوب در تحلیل تکنیکال است و از طریق تحلیل گران زیادی به کار گرفته می شود.
از قابلیت های خاص این نمودار درک آسان و ساده تغییرات و نوسانات قیمت ها در طول زمان است. وقتی که تغییرات قیمت پایانی مد نظر است و ارزیابی تحلیل گران روی قیمت هایی است که به توافق عمومی رسیده است، نمودارهای خطی بسیار کاربرد دارند. تایید حرکت های آینده و همچنین تغییر انتظارات از جمله اطلاعات مهمی است که قیمت پایانی در اختیار تحلیل گران قرار می دهد.
این که هر نمودارهای خطی چگونه میتوانند چنین اطلاعاتی را در اختیار تحلیلگران قرار دهند باید به صورت مجزا مورد بررسی قرار گیرد. دانش استفاده از نمودار به مراتب مهمتر و اساسیتر از آشنایی با آن است.
نمودار میلهای
نمودار میله ای، یکی از مرسوم ترین نمودارهای تحلیل تکنیکال محسوب می شود که اطلاعات بیشتری در مقایسه با نمودار خطی در اختیار تحلیل گران قرار می دهد. نمودار میله ای علاوه بر این که قیمت پایانی را نمایش می دهد در هر دوره زمانی می تواند قیمت پایین و بالا و قیمت باز را نمایش دهد. این نوع نمودار از یک سری خطوط عمودی ایجاد می شود که هر نقطه داده را نمایشمی دهد. خطوط عمودی قیمت های بالا در بازه معاملاتی را همراه با قیمت پایانی و ابتدایی را نشان می دهد. قیمت باز و بسته روی خط عمودی با خط تیره افقی نشان داده می شود. قیمت باز روی نمودار میله ای با خطر تیره مشخص می شود که در سمت چپ میله عمودی قرار دارد. قیمت بسته برخلاف قیمت باز با خط تیره در سمت راست مشخص می شود.
اغلب، چنان چه خط باز پایین تر از خط بسته باشد، بنابراین آن میله صعودی است، که نشان می دهد سهم در آن بازهه معاملاتی رشد کرده است. میله ای که علامت نزولی باشد ارزش سهام آن طی آن دوره افت کرده شات. زمانی که این اتفاق رخ دهد، خط تیره روی طرف راست پایین تر از خط تیره سمت چپ است.
نمودار کندل (شمعی)
نمودار شمعی یک نمودار قیمت است که قیمت های بیشینه، کمینه، افتتاحی، و اختتامی ورق بهادار در یک دوره زمانی معین را نشان می دهد. از آنجایی که این نمودار بسیار شبیه شمع است، به آن کندل استیک یا شمعدان گفته می شود. از نمودار کندل زمانی استفاده می وشد که تغییرات سهم دارای جریان باشد. الگوهای نمودار کندل اغلب در نقاط حمایت و مقاومت سهم مورد توجه قرار می گیرند. بنابراین انتخاب قیمت های مناسب برای خرید سهام جزئی از نقاط قوت الگوهای کندل است. این درحالی است که این نمودار برای قیمت های خروج از سهم اغلب کارکرد مناسبی ندارند.
نمودارهای شمعی، احساسات و هیجانات سرمایه گذاران در بازار را به صورت تصویری در می آورند. بدین ترتیب تحلیل گران تکنیکال قادرند زمان مناسب خرید . فروش را با بررسی و تحلیل این نمودارها تشخیص دهند. به همین سبب کندل، یک تکنیک بسیار مناسب برای ارزیابی دارایی هایی مانند سهام، معاملات فارکس و معاملاتی آتی محسوب می شوند.
تایم فریم های مختلف در نمودار قیمتی
یکی از مسئله های بسایر مهم که در نمودار شمعی باید به آن توجه شود تایم فریم است. تایم به معنی بازه ی زمانی معین شده ای که تحلیل گر اغلب بر پایه ی آن اقدام به آنالیز سهام مختلف می کند. تایم فریم می تواند ساعتی، روزانه، هفتگی و غیره باشد. بنابراین انتخاب تایم فریم می تواند در نتیجه ی تحلیل و به دست آوردن میزان حد ضرر و حد سود بسیار موثر واقع شود.
وقتی که تایم فریم به شکل روزانه در نظر گرفته می شود، هر کندلی در نمودار قیمت سهم رویت می شود نشان دهنده یک روز است. یعنی یک نمودار شمعی نشان می دهد که جریان تغییرات قیمت سهم در یک روز در بازار بورس به چه شکلی بوده است و در چه قیمتی بسته شده است. علاوه براین وقتی که تایم فریم به شکل هفتگی انتخاب می شود هر کندل مشخص کننده یک هفته و تغییرات قیمتی در طول یک هفته است.
اغلب در بازار بورس ایران تایم فریم بسیار پرکاربرد تایم فریم روزانه است و براساس بررسی های صورت گرفته تایم فریم روزانه دقت بسیار بالاتری در مقایسه با دیگر تایم فریم ها دارد و تحلیل هایی که روی نمودارهای قیمت صورت می گیرد روی تایم فریم روزانه نتیجه بهتری به دنبال داشته است.
نمودار ها و تایم فریم در تحلیل تکنیکال
آموزش های مرتبط با فراگیری تحلیل های تکنیکال
فیبوتک، مجموعه ای از سرویس های مورد نیاز شما برای فعالیت در بازار ارز دیجیتال است. این سرویس ها در کنار محتوایی که به صورت روزانه از اخبار، تحلیل، آموزش ارز دیجیتال در اختیار شما قرار میگیرد، میتواند مسیر موفقیت در بازارهای مالی بین المللی را برای شما هموار کند.
واگرایی چیست؟ کاربرد واگرایی در تحلیل تکنیکال
آشنایی و تسلط به مفاهیم و ابزارهای تحلیلی در بازار بورس، یکی از ارکان مهم در روند معاملات است. معاملهگران موفق معمولا با بهرهمندی از این اطلاعات و تکنیکهای معاملاتی، سودهای خوبی را به دست میآورند. افزایش آگاهی و سطح دانش بورسی در فرایند سرمایهگذاری از اهمیت بالایی برخوردار است. برای همین در این مقاله قصد داریم به یکی از مفاهیم یا ابزارهای مهم در فرایند تحلیل تکنیکال بپردازیم. «واگرایی» نمودار ها و تایم فریم در تحلیل تکنیکال یکی از مفاهیم مهم در این حوزه است. بسیاری از تحلیلگران با استفاده از واگرایی به وجود آمده در سهمهای مختلف، بهترین زمان را برای ورود به سهم تشخیص میدهند. برای آشنایی با این تکنیک در بازار بورس، با ما همراه باشید.
در این مطلب عناوین زیر را بررسی خواهیم کرد:
واگرایی چیست؟
واگرایی نشان دهنده ایجاد تغییر روند سهم در بازار است که از انواع مختلفی ایجاد شدهاند. این وضعیت از تضاد حرکتی میان نمودار سهم و اندیکاتور به وجود میآید. به عبارت دیگر، واگرایی به معنی ضعف یک روند بوده و زمانی مشاهده میشود که قیمت و اندیکاتور در خلاف جهت یکدیگر حرکت میکنند، همچنین روند قیمت به پایان خود نزدیک شده و میل به چرخش دارد. در بیشتر مواقع تغییر جهت بزرگ یک نمودار زمانی اتفاق میافتد که یک واگرایی مناسب داشته باشیم. از واگراییها میتوان برای شناسایی قیمت و سطوح حساس استفاده کرد و روندهای ضعیف را که میل به برگشت دارند، تشخیص داد. برای تشخیص واگرایی باید از اندیکاتورهای مختلف استفاده کنیم. اندیکاتور مکدی (MACD) یکی از مهمترین و پراستفادهترین ابزارها برای تشخیص واگرایی است. از سایر اندیکاتورها مانند RSI ، CCI و … هم میتوان برای تشخیص واگرایی استفاده کرد.
انواع واگرایی در بازار بورس
همانطور که اشاره کردیم، واگراییها از انواع مختلفی تشکیل شدهاند و تحلیلگران با استفاده از این ابزار، میتوانند ادامه روند سهم را در آینده پیشبینی کنند. انواع واگرایی در بازار بورس عبارتاند از:
واگراییها به چند دسته تقسیم میشوند که در این مقاله به بررسی واگرایی معمولی میپردازیم.
۱/ واگرایی معمولی
واگرایی زمانی رخ میدهد که بین قیمت و اندیکاتور یک تناقض رفتاری وجود داشته باشد. دراین حالت اندیکاتور با حرکت قیمتی مخالفت میکند و نسبت به آن رفتار متضادی را از خود نشان میدهد. زمانی که این واگرایی به وجود میآید، قیمت از ادامه حرکت باز میایستد و تغییر جهت میدهد. این نوع واگرایی را با نماد RD نمایش میدهند که مخفف عبارت Regular Divergence است. واگرایی معمولی خود به دو دسته واگرایی معمولی مثبت و واگرایی منفی تقسیم میشود
واگرایی معمولی مثبت(RD+):
به طورکلی واگرایی معمولی مثبت در کفها تشکیل میشود. به این شکل که قیمت یک کف را پایینتر از کف قبلی ایجاد میکند؛ اما اندیکاتور با این حرکت مخالفت میکند و نسبت به کف قبلی خود، یک کف بالاتر را ثبت میکند. در این حالت قیمت میل به رشد دارد و نشان میدهد که نمودار ها و تایم فریم در تحلیل تکنیکال فروشندگان ضعیف شدهاند. برای درک بهتر، به تصویر زیر دقت کنید:
واگرایی معمولی منفی(RD-):
واگرایی معمولی منفی در انتهای یک حرکت صعودی و در سقف قیمتی رخ میدهد. به این صورت که قیمت یک سقف بالاتر از سقف قبلی خود ایجاد میکند اما اندیکاتور با این حالت قیمت مخالفت میکند و سقفی پایینتر از سقف قبلی به وجود میآورد. این نوع از آرایش واگرایی که در انتهای یک روند صعودی اتفاق میافتد، به عنوان واگرایی معمولی منفی شناخته میشود و منجر به کاهش قیمت خواهد شد. واگرایی معمولی منفی، بیانگر ایجاد ضعف در خریداران است و قیمت میتواند یک آرایش نزولی به خود بگیرد که در این حالت، قدرت فروشندگان نسبت به خریداران بیشتر خواهد بود. برای درک بهتر به تصویر زیر دقت کنید:
مثال: در تصاویر زیر، میتوانید مثالهایی را از ایجاد واگرایی و تغییر جهت روند سهم در بازار را مشاهده کنید:
شکل فوق مربوط به نمودار ثاباد است. همانطور که مشاهده میکنید، نمودار بعد از یک رشد و بازدهی نسبتا خوب، با ایجاد یک واگرایی معمولی منفی در سقف قیمتی با ریزش مواجه شده و مقدار زیادی از مسیر صعود را اصلاح کرده است.
شکل فوق متعلق به سهام ثفارس است. این نمودار در کف قیمتی با ایجاد یک واگرایی معمولی مثبت و همچنین کاهش قدرت فروشندگان مواجه شده است که در ادامه رشد قیمتی نسبتاً خوبی را به وجود آورده است.
۲/ واگرایی مخفی
واگرایی مخفی زمانی به وجود میآید که قیمت سهم در حال اصلاح بوده و نشاندهنده ادامهدار بودن این روند باشد. ساز و کار واگرایی مخفی بر خلاف واگرایی معمولی است و مطابق با آن میتوان در روند نزولی سهم با قلهها و در روند نزولی سهم با درهها، تغییر روند سهم را در بازار تشخیص داد. این نوع واگرایی را با نماد HD نمایش میدهند که مخفف عبارت Hidden Divergence است. واگرایی مخفی به دو دسته واگرایی مثبت و واگرایی منفی تقسیمبندی میشود.
واگرایی مخفی مثبت(HD+)
واگرایی مخفی مثبت زمانی ایجاد میشود که در انتهای یک روند صعودی، اندیکاتور یک کف را پایینتر از کف قبلی خود ایجاد کند. همزمان با این فرایند، نمودار سهم هم یک کف بالاتر از کف قبلی خود تشکیل میدهد. در نهایت ما شاهد یک واگرایی مخفی مثبت در روند معاملات سهام مورد نظر هستم که با شناسایی آن، میتوانیم به راحتی سیگنال خرید دریافت کنیم. برای درک بهتر به تصویر زیر دقت کنید:
واگرایی مخفی منفی(HD-)
واگرایی مخفی منفی درست بر خلاف واگرایی مخفی مثبت است. این واگرایی در انتهای روند نزولی تشکیل میشود و بیانگر ادامهدار بودن روند کاهش قیمت سهم در بازار است. برای تشخیص این نوع واگرایی در نمودار سهم، باید به تشکیل سقفها در روند نزولی سهم دقت داشته باشیم. هنگامی که در نمودار قیمتی یک سقف پایینتر از سقف قبلی تشکیل میشود به صورت همزمان در اندیکاتور یک سقف بالاتر از سقف قبلی ایجاد میشود که در نهایت شاهد یک واگرایی مخفی منفی خواهیم بود. برای درک بهتر به تصویر زیر دقت کنید:
۳/ واگرایی زمانی
در این نوع واگرایی، به راحتی میتوان تضاد رفتاری میان قیمت و زمان را مشاهده کرد. در واگرایی زمانی نیازی به بررسی رفتار اندیکاتور نداریم، در عوض باید زمان اصلاح روند را به خوبی مشاهده و ارزیابی کنیم. واگرایی زمانی به دو دسته واگرایی زمانی معمولی و واگرایی زمانی هوشمند تقسیمبندی میشود. یکی از ابزارهای پرکاربرد برای تشخیص این نوع از واگراییها، ابزاری به نام «فیبوناچی زمانی» است. برای درک بهتر از تفاوت واگرایی زمانی معمولی و هوشمند، به جدول زیر دقت کنید:
انواع واگرایی زمانی | ویژگی واگرایی | نکات مهم | نوع پیشبینی |
واگرایی زمانی معمولی | تعداد کندلهای فاز اصلاح بیشتر از تعداد کندلهای روند گام قبلی است | تمایلی به تغییر جهت روند در بازار وجود ندارد | ادامه روند قبلی |
واگرایی زمانی هوشمند | تعداد کندلهای فاز اصلاح کمتر از تعداد کندلهای روند گام قبلی است | مقدار درصد اصلاح زمانی بیشتر از درصد اصلاح قیمتی است | ادامه روند قبلی |
فیلتر واگرایی در بازار بورس
همانطور که میدانید، فیلترنویسی یکی از تکنیک های پرطرفدار و معروف در روند معاملات بازار بورس است. معاملهگران با استفاده از این تکنیک میتوانند به صورت لحظهای به سهمهای با ارزش نمودار ها و تایم فریم در تحلیل تکنیکال در روز معاملاتی دسترسی داشته باشند. در حال حاضر فیلترهای بسیاری در بازار بورس وجود دارد. همچنین معاملهگران برای شناسایی و بررسی سهمهایی که درگیر واگرایی هستند، میتوانند از فیلترهای واگرایی در این بازار استفاده کنند.
فیلتر واگرایی معمولی مثبت: فیلتر واگرایی معمولی مثبت، نمادهایی را فیلتر میکند که درهها در نمودار قیمت کاهشی و در اندیکاتور افزایشی باشد.
فیلتر واگرایی معمولی منفی: فیلتر واگرایی معمولی منفی، نمادهایی را نمایش میدهد که قله ها در نمودار قیمت روند افزایشی و اندیکاتورها روند کاهشی دارند.
فیلتر واگرایی مخفی مثبت: فیلتر واگرایی مخفی مثبت، نمادهایی را لیست می کند که درهها در نمودار قیمت آن روند افزایشی و در اندیکاتور روند کاهشی داشته باشند.
فیلتر واگرایی مخفی منفی: فیلتر واگرایی مخفی منفی، نمادهایی را لیست می کند که سقفها در نمودار قیمت آن روند کاهشی و در اندیکاتور روند افزایشی داشته باشند.
قیمتها و سطوح مناسب برای تشکیل واگرایی
با استفاده از ابزارهای مختلف در تحلیل تکنیکال، میتوان سطوح حساس قیمتی را شناسایی کرد. زمانیکه نمودار به این سطوح میرسد معمولا با واگرایی همراه بوده و نشانه ضعف در روند جاری است. هنگامیکه نمودار با شتاب و بدون واگرایی به سمت سطوح حمایت و مقاومت درحرکت باشد، احتمال شکست سطوح بسیار بالا است. گاهی اوقات شکست در سطوح مقاومت و حمایت با واگرایی همراه است که در بسیاری مواقع میتوان این شکست را فریبدهنده (fake) در نظر گرفت. به تصویر زیر دقت کنید:
سطوح حمایت و مقاومت داینامیک یا به عبارتی خطوط روند صعودی یا نزولی، کاملا مستعد تشکیل واگرایی هستند. با تشکیل واگرایی در این سطوح، میتوان به سطح مورد نظر اعتماد کرد و برای ورود یا خروج از معامله تصمیم گرفت. این مورد را میتوان به باندهای کانال هم تعمیم داد. نموداری که در یک ساختار کانالی در حال حرکت باشد، مستعد تشکیل واگرایی در کف یا سقف کانال است. در این حالت بهترین استراتژی، نوسانگیری بین سقف و کف کانال است که با تشکیل واگرایی میتوان با اعتماد بیشتری به انجام معامله پرداخت.
نکته ۱: اگر در یک ساختار کانالی، یک سطحی شکسته شده با واگرایی همراه باشد، میتواند کاملا فریبدهنده (fake) باشد.
نکته ۲: یکی دیگر از کاربردهای واگرایی استفاده از آنها در سطوح فیبوناچی است. اگر در یکی از سطوح فیبوناچی (معمولا ۶۱٫۸% و ۷۸٫۲%) واگرایی وجود داشته باشد، میتوان به برگشت نمودار از آن سطح امیدوار بود و با استفاده از ابزار تکنیکال به دنبال سیگنال خرید بود.
نکته ۳: از واگرایی در دیگر الگوهای تکنیکال نیز میتوان استفاده کرد. ازجمله این الگوها میتوان به امواج الیوت، الگوهای هارمونیک، الگوهای برگشتی و … اشاره کرد. ایجاد واگرایی در هر یک از این الگوها، اعتبار آنها را افزایش داده و میتوان با استفاده از ابزار تکنیکال به دنبال فرصتهای معاملاتی برای خرید و فروش بود.
سخن آخر
در بازار بورس مفاهیم و اصطلاحات بسیار زیادی وجود دارد. معاملهگران با یادگیری و تسلط به این مفاهیم و تکنیکهای تحلیلی، میتوانند به راحتی سیگنال خرید و فروش سهام دریافت کنند. یکی از مفاهیم یا ابزارهای تحلیلی بسیار مهم در فرایند تحلیل تکنیکال، «واگراییها» هستند. واگرایی در اصل از اختلاف جهت حرکت روند سهم و اندیکاتور به صورت همزمان به وجود میآید. واگراییها یکی از بهترین موقعیتها برای پیش بینی روند آینده سهم در بازار هستند. معاملهگرانی که قادر به تشخیص واگرایی در روند معاملات سهم هستند، میتوانند سودهای قابل توجهی به دست آورند.
چگونه تحلیل چند تایم فریمی انجام دهیم؟
بعضی از تریدرها یک تایم فریم را انتخاب کرده و همیشه به آن تایم فریم میچسبند و دیگر آن را رها نمیکنند. اما اشتباه آنها اینجاست که “تصویر کلی” یا اصطلاحا Big Picture بازار را فراموش میکنند و نمیدانند که در وضعیت کلی بازار چه تغییراتی رخ داده است.
بعضی از تریدرها از طرف دیگر بام پایین میافتند. آنها مدام بین تایم فریمهای مختلف جابجا شده و هیچ نقشه و برنامه مشخصی ندارند. این افراد در اکثر مواقع دچار احساسات بوده و به شکل هیجانی معاملات خود را انجام میدهند.
روش بهتر این است که تحلیلهای خود را به صورت چند تایم فریمی (Multi-Time Frame Analysis) و از بالا به پایین انجام دهیم. در این روش شما ابتدا از تایم فریمهای بالاتر شروع به تحلیل وضعیت کلی بازار کرده و سپس نقشه خود برای انجام معامله را با رفتن به تایم فریمهای پایینتر تکمیل میکنید.
با طلاچارت همراه باشید…
تحلیل از “بالا به پایین” در مقابل تحلیل از “پایین به بالا”؛ بزرگترین اشتباه در تحلیل چند تایم فریمی
بزرگترین اشتباهی که معمولا تریدرها در تحلیل چند تایم فریمی انجام میدهند این است که از تایم فریمهای پایین شروع به تحلیل کرده و سپس به تایم فریمهای بالا میروند.
اگر تحلیل خود را از تایم فریمی که معامله را در آن انجام میدهید (منظور تایم فریمهای پایین است) شروع کنید، صرفا یک دید تک-بُعدی بدست خواهید آورد و این باعث میشود که نقطه قوت اصلی مبحث تحلیل چند تایم فریمی را از دست بدهید. تریدرهایی که چنین کاری را انجام میدهند، در واقع مسیر بازار در تایم فریم پایین را مشخص کرده و سپس به دنبال تایید از تایم فریمهای بالا میگردند!
اما تحلیل از “بالا به پایین” یا اصطلاحا Top-Down Analysis یک روش واقع گرایانه برای انجام تحلیلهاست. چرا که ابتدا از یک دید وسیع کار خود را شروع کرده و سپس وارد جزئیات میشوید.
نکته: انجام تحلیل چند تایم فریمی زمانی که در یک معامله قرار دارید چالش مهمی است. به بیان سادهتر زمانی که شما در یک معامله هستید و میخواهید تحلیل چند تایم فریمی انجام دهید، تحلیل خود را به گونهای انجام خواهید داد که تایید کننده معامله شما باشد؛ مخصوصا اگر معامله شما در ضرر رفته باشد. حتما مراقب باشید که در چنین تلهای گرفتار نشوید!
تحلیل چند تایم فریمی به شما کمک میکند تا ذهنیت باز داشته باشید
واضح است که اگر در تایم فریم ۱ ساعته [یا پایینتر] معامله میکنید، تایم فریم روزانه اهمیت کمتری خواهد داشت. با این حال تریدرهایی که تایم نمودار ها و تایم فریم در تحلیل تکنیکال فریم اجرای معاملات (Execution Timeframe) خود را رها نمیکنند دید بسیار محدودی در بازار دارند و نمیتوانند نشانههای مختلف را کنار هم قرار دهند.
هر تریدری فارغ از تایم فریم اصلی خودش بایستی روز کاری خود را با نگاه کردن به تایم فریمهای بالاتر شروع کند تا بتواند شواهد مختلف را کنار یکدیگر قرار داده و درک درستی از وضعیت بازار پیدا کند. البته نگاه کردن به تنهایی کافی نیست چرا که وقتی به تایم فریمهای پایینتر بروید و به اواسط روز کاری برسید، چیزهایی که در تایم فریمهای بالاتر دیدهاید را فراموش میکنید. دو راه برای حل این مشکل وجود دارد که در ادامه خواهید دید.
۱) یک دفترچه ساده
یک دفترچه ساده روی میز کارتان قرار دهید و چیزهایی که در بازار میبینید را یادداشت کنید. به همین سادگی!
۲) روی خود چارت یادداشت بنویسید
تمام پلتفرمهای و نرم افزارهای نمایش دهنده چارت بازار به شما امکان نوشتن متن به صورت مستقیم روی چارت را میدهند. البته نیازی به گفتن نیست که نقاط مهم روی چارت را نیز بایستی علامت گذاری کنید.
تحلیل چند تایم فریمی – قدم به قدم
زمانی که میخواهید تحلیل چند تایم فریمی انجام دهید، نیازی نیست خیلی کار را پیچیده کنید. اینکه بدانید چه کاری را با چه روشی انجام دهید به شما کمک میکند تا یک روتین مناسب برای انجام تحلیل چند تایم فریمی بسازید.
تایم فریم هفتگی / ماهانه – ما کجا هستیم؟
اگر در تایم فریمهای ۴ ساعته یا ۱ ساعته ترید میکنید، نیازی نیست که خیلی به تایم فریمهایی مثل هفتگی یا ماهانه سر بزنید. به طور کلی تنها میتوانید از این تایم فریمهای برای دریافت وضعیت کلی بازار و یا تشخیص سطوح بسیار قوی که در مسیر معاملات شما قرار دارند استفاده کنید. مخصوصا سطوح حمایت یا مقاومت بلند مدت یا کف و سقفهای هفتگی یا سالانه را باید در چارت خود علامت گذاری کنید.
تایم فریم روزانه – تایم فریم استراتژیک
برای تایم فریم روزانه باید وقت بیشتری بگذارید. در این تایم فریم شما مسیر روند هفته پیش رو را تحلیل کرده و همچنین نواحی مهم برای انجام معاملات را مشخص میکنید. مجددا سطوح حمایت و مقاومت را ترسیم کرده و کف و سقفها را علامت گذاری میکنید. حتی اگر از سقفها و کفها در معاملات خود استفاده نمیکنید، علامت زدنشان روی چارت با ارزش خواهد بود چرا که توسط خیلیها مورد استفاده قرار میگیرند.
تایم فریم ۴ ساعته (۱ ساعته) – اجرای معاملات
با فرض اینکه تایم فریم ۴ ساعته، تایم فریم اجرای معاملات شماست، اینجا همان جاییست که باید طرح و سناریوی معاملات خود را پیاده کنید. حالا باید بر اساس سطوح و سناریوهای معاملاتی که از تایم فریم روزانه گرفتهاید، در تایم فریم ۴ ساعته اقدام به معامله کنید.
از خودتان بپرسید که قیمت به کدام سمت خواهد رفت؟ چه اتفاقی باید قبل از اینکه شما وارد معامله شوید رخ دهد؟ و چه سیگنالی هنوز [برای انجام معامله] وجود ندارد؟
۳ نکته حرفهای!
- در زمانی که تحلیل چند تایم فریمی انجام میدهید، همیشه سناریوهای خرید و فروش را مشخص کنید. این باعث میشود تا یک ذهنیت باز نسبت به بازار داشته و از تفکر تک بُعدی اجتناب کنید. تریدری که همیشه به دنبال موقعیتهای فروش باشد، تمامی موقعیتهای مناسب خرید را از دست خواهد داد و بالعکس.
- سعی کنید پلتفرم تحلیل و معاملهگریتان از همدیگر جدا باشد. مثلا از پلتفرم Trading View برای تحلیل و از متاتریدر برای انجام معاملات استفاده کنید. چرا که اگر چشمتان به معاملات فعلیتان بیفتد، دچار تفکر متعصبانه [و در جهت معامله فعلیتان] شده و تحلیل درستی نخواهید داشت.
- بعد از ۱۲ سال به عنوان یک معاملهگر، من همیشه از روش تحلیل بالا به پایین استفاده نمیکنم. تنها در تایم فریم معاملاتی خود میمانم و بزرگنمایی چارت را کاهش میدهم (Zoom Out). با زوم آوت کردن چارت نیز میتوانید تصویر کلی بازار و حال و هوای آن را درک کنید.
ما نیز در روش خود از تحلیل بالا به پایین و چند تایم فریمی استفاده میکنیم. در واقع برای بدست آوردن نقاط ورود دقیقتر از تایم فریمهای بالا به تایم فریمهای پایین میرویم. در صورتی که به یادگیری استراتژی پرایس اکشن طلاچارت علاقمند هستید، میتوانید از این لینک وارد دوره آموزشی ما شوید . روشی بسیار ساده و در عین حال قدرتمند را به شما خواهیم آموخت!
در صورتی که به تازگی قصد آشنایی با تحلیل بازار و درک حرکات قیمت دارید، میتوانید دوره تحلیل تکنیکال طلاچارت را آغاز کنید!
تایم فریم یا دوره زمانی
تایم فریم (Time Frame) یا دوره زمانی یکی از اساسیترین مفاهیم در تحلیل بازارهای مالی به شمار میآید و تأثیر به سزایی در درک این مفاهیم دارد. بسیاری از معاملهگران پیوسته در حال تغییر دوره زمانی نمودار خود هستند و همچنان مردد به فعالیت خودشان در بازار ادامه میدهند. یک تحلیلگر برای رسیدن به یک تحلیل رفتاری درست به این فریمهای زمانی نیاز دارد. در حقیقت در قدم نخست سرمایهگذاری یک سهام، باید بازه زمانی بررسی و تحلیل آن دارایی مشخص شود و ممکن است با توجه به بازاری که افراد قصد بررسی آن را دارند، تا چندین روز و چندین ماه نیز متفاوت باشد. دقت کنید که در بازار سهام، معمولاً جهت بررسی تغییرات قیمتی سهم در بازههای کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت به ۳ تایم فریم متفاوت نیاز است. علاوه بر این موضوع تمامی تحلیلگران بازارهای مالی، در ابتدا تعیین میکنند که در چه فواصل زمانی قصد تحلیل دارند؛ از طرف دیگر نقطه شروع و پایان این فواصل زمانی باید مشخص باشد.
یک نکته قابل توجه در انتخاب بازه زمانی این است که باید دقت کنیم که در چه بازاری به معامله مشغول هستیم. علت تفاوت در انتخاب تایم فریم در این است که بازار سهام تغییرات قیمتی دارد که این تغییرات وابسته به متغیرهایی است که با تأخیر زمانی همراه هستند. تایم فریم هیچ وقت به صورت مطلق نیست و هر فرد با توجه به استراتژی معامله خود، بازه زمانی مناسب با خودش را در نظر میگیرد.دقت کنید که هر چه بازه زمانی انتخابی شما، در زمان کوتاهتری باشد، جزئیات بیشتری را در روند بازار میتوانید مشاهده کنید و تحلیل شما دقیق خواهد بود.
تعیین یک استراتژی برای زمان معاملات از مهمترین فاکتورهای شروع سرمایهگذاری میباشد. عامل کلیدی برای اتخاذ نمودار ها و تایم فریم در تحلیل تکنیکال استراتژی در سرمایهگذاری، افق زمانی (چارچوب زمانی که افراد برای دستیابی به اهداف خود در نظر میگیرند) میباشد. میزان زمان پسانداز و سرمایهگذاری، مقدار ریسک سرمایهگذاران را مشخص میکند و بر تصمیمات تخصیص داراییها تأثیرگذار خواهد بود. (منظور این است چه مقدار در اوراق و غیره سرمایهگذاری میکنید.)
کاربرد افق زمانی در سرمایهگذاری
- در ابتدا اهداف مالی خود را در افق زمانی معین تعیین کنید. قبل از خرید سهم باید به مدت زمانی که میخواهید سهم را نگه دارید فکر کنید و در تحلیلهایتان این پارامتر مهم را اعمال نمایید.
- در هنگام تعیین اهداف واقعگرا باشید و تاریخهایی را تعیین نمایید که بتوانید آن را عملی کنید. اهداف کوتاه مدت را شناسایی و در همان زمان برای آن پس انداز کنید.
- برای خریدتان برنامه داشته باشید. حتی برای معاملات کوتاه مدت و بلند مدت نیز برنامهریزی کنید.
- از افق زمانی هدفهای خود برای تعیین برنامه تخصیص داراییهای خوداستفاده کنید. برای اهداف ۱۰ ساله و بیشتر، از داراییهای پر ریسکتر برای سرمایهگذاریهای خود استفاده نمایید. برای اهداف ۳ تا ۱۰ ساله، با توجه به ریسک یک روش متعادلتر میتواند تضمین شده باشد و برای اهداف کمتر از ۳ سال، ترکیبی از اختصاص یک دارایی محافظهکارانه ممکن است بهترین انتخاب باشد.
- هر گونه استراتژی تخصیص دارایی که استفاده میکنید، باید به شما بیشترین بازده ممکن را بدهد تا بهترین نتیجه را در پایان افق زمانی مورد نظر به دست آورید.
انواع تایم فریمها
تایم فریمها به سه دسته کلی تقسیمبندی میشوند:
1) تایم فریم کوتاه مدت (یک تا سی دقیقه): با این تایم فریمها سیگنالهای بیشتری دریافت میکنیم، اما زمان کمتری برای تصمیمگیری خواهیم داشت. در این تایم فریم باید به صورت مستمر بازار را رصد و نوسانات را بررسی کرد.
2) تایم فریم میان مدت (یک تا چهار ساعته): در این فریمهای زمانی تحلیلگر نیازی به رصد روزانه و لحظهای بازار ندارد. نمودار کندل قیمتی مطابق با دوره زمانی بررسی میگردد.
3) تایم فریم بلند مدت (یک روزه تا یک ماهه): این تایم فریم هم مانند تایم فریم میان مدت نیازی به رصد روزانه و لحظهای ندارد و طی دوره زمانی نمودار قیمتی تحلیل میشود.عوامل تأثیرگذار در انتخاب تایم فریم
همان گونه که اشاره شد، تایم فریم انتخابی افراد تا حد زیادی به سبک سرمایهگذاری آنها بستگی دارد. انتخاب تایم فریم کار سادهای نیست و مستلزم صرف زمان زیادی برای آن میباشد. باید در انتخاب آن مولفههای تاثیرگذار را مورد بررسی قرار داد تا بتوان تایم فریم مناسب را انتخاب نمود. از مهمترین عواملی که میتوان به آن اشاره کرد استراتژی سرمایهگذاری و مشغلههای کاری روزانه فرد میباشد. انتخاب یک استراتژی مناسب قبل از خرید سهام بسیار مهم است؛ اینکه آیا قصد دارد سهام خود را برای بلند مدت نگه دارد یا نوسانگیری کند. مورد دیگر که به آن اشاره شد مشغلههای کاری فرد است؛ اینکه در روز چه مدت زمان را میتواند به این کار اختصاص دهد. اگر زمان زیادی دارد میتواند از تایم فریمهای کوتاه استفاده نماید ولی اگر زمان زیادی ندارد بهتر است از تایم فریم روزانه یا هفتگی استفاده کند.
بهترین تایم فریم در بورس ایران
مسائل مختلفی در انتخاب بهترین تایم فریم دخیل هستند. در خصوص بهترین تایم فریم بورس ایران میتوان گفت که تایم فریم روزانه مناسبترین گزینه به شمار میرود. بورس ایران عمق زیادی ندارد، تایم فریم روزانه بهترین تایم فریم برای بررسی سهم بورسی میباشد.
نحوه استفاده از تایم فریم
هرچه مدت زمان انتخاب شده طولانیتر باشد، سیگنالهای دریافت شده قابل اطمینان هستند. معاملهگران میتوانند از چارچوب زمانی ترجیحی خود برای تعریف روند میانی و یک چارچوب زمانی سریعتر برای تعریف روند کوتاه مدت استفاده کنند. در حالت ایدهآل، معاملهگران تایم فریم مورد نظر خود را انتخاب میکنند؛ به این ترتیب، آنها از نمودار بلند مدت برای تعریف روند، نمودار میان مدت برای ارائه سیگنال معاملاتی و نمودار کوتاه مدت برای مشخص کردن نقاط ورود و خروج استفاده میکنند.