انواع نمودارها در بازار فارکس

استفاده از تحلیل تکنیکال در بازار فارکس (بازار مبادلات ارز)
همانطور که در درس دوم اشاره شد; تحلیل تکنیکال بررسی نمودار قیمت و شناسایی الگوهای قیمتی در جهت پیش بینی حرکت های آینده بازار می باشد; مهمترین ابزار یک تحلیل گر تکنیکال (Technical Analyst) نمودار تغییرات قیمت می باشد.
در این درس انواع نمودارها را خواهیم شناخت و با پایه ای ترین ابزار تحلیل آنها یعنی خطوط حمایت – ساپورت (Support) و خطوط مقاومت – رزیستانس (Resistance) آشنا خواهیم شد.
بهتر است در همین ابتدای کار با اصطلاح بازه زمانی – تایم فریم (Time Frame) آشنا شوید; همانطور که از اسم آن پیدا است بازه زمانی اشاره دارد به مدت زمانی که تغییرات قیمت در آن ثبت می شود.
به عنوان مثال اگر قیمت را در پایان هر هفته بر روی نمودار ثبت کرده و این نقاط را به هم متصل کنیم; نموداری به دست می آید که می گوییم بازه زمانی آن هفتگی است و یا اگر این کار را برای هر ساعت انجام دهیم; یعنی قیمت را در پایان هر ساعت بر روی نمودار ثبت کنیم; نموداری با بازه زمانی یک ساعته به دست می آوریم.
آشنایی با انواع نمودارها – چارت
نمودارها اصلی ترین ابزار تحلیل تکنیکال می باشند; هر نمودار از دو پارامتر اصلی تشکیل شده; قیمت و زمان; قیمت در محور عمودی نمودار و زمان در محور افقی قرار دارد;
قیمت در هر نموداری برگرفته از ارزش شاخص; کالا یا ارزش ارز اول نسبت به ارز دوم می باشد.
زمان نیز بازه زمانی هر نمودار را نمایش می دهد بازه های زمانی نمودارها از تیک چارت (تغییر لحظه ای قیمت) تا نمودارهای ساعتی; روزانه و حتی ماهانه می تواند متغیر باشند; تغییرات قیمت در بازه های مختلف نمودار به اشکال متفاوتی نمایش داده می شود; اما در کل ماهیت تفسیر نمودارها در بازه های مختلف تفاوت چندانی ندارد.
نمودارهای میله ای – بار چارت (BarChart)
معمولا در آموزش نمودارها; ابتدا نمودار خطی را بیان می کنند اما ترجیح می دهم که ابتدا شما را با نمودار میله ای آشنا کنم; قبل از اینکه وارد جزئیات یک نمودار میله ای شویم مایل هستم شما را با مفهوم تایم فریم (TimeFrame) یا بازه زمانی آشنا کنم.
هر نمودار قیمت; بنا به انتخاب کاربر می تواند بازه های زمانی متفاوتی را نشان دهد از بازه یک دقیقه ای (یا تیک چارت) تا بازه زمانی هفتگی و حتی ماهیانه; وقتی که شما برای نمودار خود تایم فریم یک روزه را انتخاب انواع نمودارها در بازار فارکس می کنید; یعنی هر واحد بر روی محور زمان (محور افقی) نشان دهنده یک روز است; به همین ترتیب اگر تایم فریم یک ساعته را انتخاب کنید; هر واحد بر روی محور افقی نمودار برابر یک ساعت خواهد بود.
به بحث اصلی در مورد نمودار میله ای برگردیم; اگر به تصویر زیر توجه شود (شکل ظاهری یک نمودار میله ای) نمودار میله ای از تعداد زیادی از این میله ها (Bars) تشکیل شده که هر کدام از اینها; تغییرات قیمت را انواع نمودارها در بازار فارکس در بازه زمانی انتخاب شده نشان می هند; یعنی به طور اجمالی می گویند که در بازه زمانی مورد نظر چه اتفاقی روی داده و چه تغییراتی در آن ایجاد شده است.
فارکس سیستانی فارکس سیگنال فارکس شرع فارکس شرعی فارکس شرعی است فارکس شغل فارکس شغل اصلی فارکس شیراز
فرض کنیم بازه زمانی (تایم فریم) یک روزه را انتخاب کرده ایم; در این حالت هر میله نشان دهنده یک روز می باشد; زائده سمت چپ میله قیمت باز شدن (Open Price) را نشان می دهد; یعنی در روز مورد نظر; اولین قیمت چه عددی بوده است; زائده سمت راست قیمت بسته شدن (Close Price) را نمایش می دهد.
یعنی قیمت در آخرین لحظه از آن روز را نشان می دهد; نقطه پایینی میله حداقل قیمتی را نشان می دهد که در آن روز وجود داشته است (Low Price) و به همین ترتیب نقطه بالایی میله حداکثر قیمت آن روز را نشان می دهد( High Price).
حالا دوباره به شکل ظاهری یک میله از نمودار میله ای نگاه کنید و سعی کنید مطالب گفته شده را به خاطر بسپارید; با کمی دقت متوجه می شوید که اگر در یک میله (Bar) قیمت باز شدن (Open) پایین تر از قیمت بسته شدن (Close) باشد; یعنی در آن بازه زمانی قیمت صعود کرده و یا بالعکس; این چهار قیمت برای هر بازه زمانی بسیار مهم هستند و بعد ها استفاده زیادی از آنها خواهیم کرد; پس حتما مفهوم High; Low; Open; Close را به خوبی یاد بگیرید.
نمودارهای خطی – لاین چارت (Line Chart)
نمودار خطی ساده ترین نوع نمودار می باشد; در این نوع از نمودار; قیمت های Close در هر بازه زمانی به هم متصل شده و نمودار را به وجود می آورند و در این نمودار نمی توانیم قیمت Open; High; Low را مشاهده کنیم.
نمودارهای شمعی – کندل استیک چارت (CandleStick Chart)
نمودار شمعی (Candlestick) یکی از پر کاربردترین نمودارها می باشد که در واقع نسخه تکامل یافته نمودار میله ای است; از این نوع نمودار ژاپنی ها در قرن هجدهم استفاده می کرده اند که تاریخچه آن در نوع خود جالب است.
همانطور که در نمودار میله ای هر میله نشان دهنده تغییرات قیمت در یک بازه زمانی بود; در نمودار کندل استیک Candlestick نیز هر کندل نشان دهنده قیمت باز شدن; بسته شدن; قیمت حداکثر و قیمت حداقل در بازه زمانی مورد نظر است.
همانطور که در شکل ظاهری یک کندل مشاهده می کنید; هر کندل شامل یک قسمت پهن (بدنه یا Body) و دو خط نازک در بالا و پایین (Shadow) است; فاصله بین قیمت Open و قیمت Close بدنه را تشکیل می دهد و قیمت High و Low را خط های باریک (سایه و Shadow نیز خوانده می شوند) نمایش می دهند.
علت اینکه آنقدر افراد نمودار کندل استیک را بر نمودار میله ای ترجیح می دهند این است که در نمودار شمعی; صعودی و نزولی بودن قیمت در هر بازه زمانی به راحتی قابل تشخیص است; معمولا کندل های صعودی – بولیش کندل (Bullish Candle) با رنگ سبز; سفید; آبی و یا توخالی نمایش داده می شوند و کندل های نزولی – بریش کندل (Bearish Candle) با رنگ مشکی; قرمز; قهوه ای و یا توپُر نشان داده می شوند.
شکل ها و الگوهایی که کندل ها با قرار گرفتن در کنار یکدیگر ایجاد می کنند مطالب بسیاری را بیان می کنند که بعد ها مفصل به آنها خواهیم پرداخت.
آشنایی با تعریف ساپورت و رزیستانس S&R
به طور کلی برای هر معامله; نیاز به سه فاکتور می باشد تایین جهت; نقاط خروج (حدضرر و حدسود) و حجم; در گذشته در مورد تکنیک های مدیریت سرمایه و تعیین حجم معامله به تفصیل صحبت کردیم اما دو فاکتور دیگر چیست ؟
مهمترین هدف هر تریدر برای افزایش سرمایه تشخیص جهت بازار می باشد جهت از آن رو حائز اهمیت است که سود معامله گران از تشخیص درست جهت ساخته می شود تنها هدف باید این باشد که تریدر جهت غالب خریداران یا فروشندگان را تشخیص دهد و همسو با آنان وارد بازار شود.
از آنجا که پویایی بازار فارکس یعنی حجم و تعداد زیاد خریداران و فروشندگان از تغییرات قیمت ها و جهات آنها ناشی می شود تشخیص نقاط تغییر قدرت بین خریداران و فروشندگان از مهم ترین مباحث تحلیل تکنیکال می باشد; بنابراین نقاط تغییر جهت روند اصلی قیمت از صعودی به نزولی و یا از نزولی به صعودی از اهمیت بالایی برخوردار است.
نقاط حداقل (Minimum) که روند نزولی قیمت با برخورد به آنها تغییر جهت داده و به روند صعودی تبدیل می شود را نقاط حمایت یا Support (به اختصارS) می نامیم و به نقاط حداکثر (Maximum) که روند صعودی قیمت با برخورد به آنها تغییر جهت داده و به روند نزولی تبدیل می شود را نقاط مقاومت یا Resistance ( به اختصارR) می گوییم.
درک و تشخیص نقاط S و R برای معاملات از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است; در پنج درس آینده انواع روش های تشخیص و استفاده از نقاط حمایت و مقاومت توضیح داده خواهد شد.
شناسایی اصول تشخیص ساپورت و رزیستانس S&R
اولین گام برای تشخیص نقاط بازگشت قیمت (S&R) مکان هایی روی نمودار می باشد که در گذشته معامله گران نسبت به آن قیمت ها عکس العمل نشان داده اند عموما از این نقاط در اصطلاح به ساپورت و رزیستنس چشمی یاد می کنند.
همانطور که در شکل مشاهده می شود با دوبار برخورد قیمت به سطح قیمتی خاص زمانی که بار سوم قیمت به این سطوح می رسد حجم زیادی از معاملات خرید به فروش یا بالعکس تبدیل می شود و از همین رو بازار در جهت معکوس حرکت می کند.
اصول استفاده از ساپورت و رزیستنس Support & Resistances
در زمان تشخیص ساپورت S و رزیستنس R می توان با مد نظر قراردادن قوی بودن این سطوح; انتظار داشت قیمت در هنگام برخورد با آنها در خلاف جهت روند قبلی حرکت کند و معامله در جهت خلاف روند قبلی باید انجام شود; البته تا زمانی که تجربه و دانش تشخیص بجا و درست محدوده های S&R را بدست نیاورده اید توصیه نمی شود که به این شکل معامله کنید .
اصول درجه اهمیت ساپورت و رزیستنس S&R
درجه اهمیت ساپورت و رزیستنس به عوامل گوناگونی مربوط است; اما در اینجا به ساپورت و رزیستنس های مختلف و درجه اهمیت آنها خواهیم پرداخت.
ساپورت و رسیستنس چشمی: همانطور که در گذشته ذکر شد معمول ترین نقاط بازگشت بازار نقاطی است که در گذشته بازار نسبت به آنها عکس العمل نشان داده است; درجه اهمیت S و R چشمی به عوامل گوناگونی بستگی دارد.
هر چه تعداد دفعات بازگشت قیمت از سطحی بیشتر باشد اهمیت آن قیمت بیشتر است اگر قیمتی در S یا R سه بار باز گشته باشد بسیار اهمیت بیشتری نسبت به خطی دارد که تنها یک بار قیمت از آن مکان بازگشته است.
هرچه S یا R در نمودار بلند مدت تری مورد بررسی قرار بگیرد اهمیت آن سطوح بیشتر می باشد; به عنوان مثال باید درک کنیم اهمیت ساپورت و رزیستنس در نمودار هفتگی بیشتر از نمودار چهار ساعته و در نمودار چهار ساعته بسیار قوی تر از نمودار ۱۵ دقیقه است.
فارکس شیراز حسن زاده فارکس ضرر فارکس طلا فارکس عکس فارکس علی محمدی فارکس غیر قانونی شد
نکته دیگر; ساپورت رزیستنس های احساسی می باشد; ساپورت و رزیستنس هایی که بازار در گذشته های دور به آنها رسیده و بازار سالهاست که آن قیمت را مشاهده نکرده; S و R دیگری که در این دسته جای می گیرد نقاط Even می باشد نقاط Even در مبادلات ارز قیمت هایی است که از پنج رقمی که عموما ارزها در مقابل یکدیگر محاسبه می گردند دو رقم سمت راست به عدد دو صفر برسد; از آنجا که در جاهایی که بازار به رقم صحیح دو صفر می رسد نرخ برابری یک واحد اصلی تغییر میکند از لحاظ احساسی بازار نسبت به این اعداد واکنش نشان می دهد.
مثال این مورد زمانی است که نرخ برابری یورو به دلار از ۱٫۲۹۹۹ به ۱٫۳۰۰۰ می رسد; در این زمان شاید بازار نسبت به تغییر برابری این جفت عکس العمل نشان بدهد و اجازه رسیدن قیمت به سطوح بالاتر را ندهد; در درس های آینده با ساپورت و رسیستنس های دیگری نیز آشنا خواهیم شد.
استفاده ازتعویض نقش و شکسته شدن ساپورت و رزیستنس S&R
از آنجا که ساپورت و رزیستنس ها برای بازار سطوح قیمتی مهمی به شما می روند حتی با شکسته شدن این سطوح و عبور قیمت از آنها امکان اینکه قیمت در آینده نسبت به آنها انواع نمودارها در بازار فارکس عکس العمل نشان بدهد بسیار بالا می باشد و در بازگشت نقش S یا R با یکدیگر تعویض می شود.
ساپورت در آینده نقش یک رزیستنس را بازی می کند یا یک رزیستنس مانند یک ساپورت ایفای نقش می کند; همانطور که در شکل زیر مشاهده می کنید عبور قیمت از یک ساپورت; نقش رزیستنس را در آینده به آن خط واگذار کرده و بازار نسبت به آن خط عکس العمل نشان داده است.
در زیر نمودار روزانه دلار به ین ژاپن دیده می شود; قیمت ۱۰۸٫۹۵ در ابتدا نقش رسیستنس و پس از شکسته شدن تبدیل به ساپورت می شود.
آشنایی با محدوده های S&R Zone
محدوده های ساپورت و رسیستنس خطوطی نزدیک به هم هستند که نقش ساپورت یا رسیستنس را بازی می کنند; قیمت در نمودارهای روزانه و پایین تر با اختلاف چند پیپ و در نمودارهای هفتگی و ماهانه با اختلاف چند ده پیپ نسبت به محدوده های ساپورت و رسیستنس عکس العمل نشان می دهد; در شکل زیر محدوده رزیستنسی را می بینید که روند صعودی قیمت با هر بار رسیدن به این محدوده تبدیل به روندی نزولی شده است.
اصول کاربا ساپورت و رزیستنس S&R
با شناسایی و بکارگیری محدوده های حمایت و مقاومت یک معامله گر می تواند به درستی معاملات خود را مدیریت نماید; کسب تجربه در استفاده از ساپورت و رزیستنس نکته مهمی می باشد; تنها از طریق زیر نظر گرفتن بازار و کار با این خطوط می توان مهارت خود را در استفاده از خطوط ساپورت و رزیستنس بهبود بخشید.
توصیه می شود در زمان شکسته شدن یک S یا R تا زمان بسته شدن کندل صبر نمایید; با رد شدن قیمت وارد معامله نشوید; امکان بازگشت قیمت به سطح ساپورت یا رسیستنس بسیار زیاد است.
به طور کلی به علت اینکه هیچ موضوعی در بازار قطعی نمی باشد حتی در صورتی که تشخیص دادید قیمت از سطح مورد نظر نمی گذرد از عوامل تایید کننده دیگر نیز استفاده کنید; یکی از روش های کاربردی دیگر برای استفاده از S و R تایید گرفتن از نمودارهای بلند مدت (تایم فریم بالاتر) می باشد; در این صورت بسیاری از سیگنال های خطا; فیلتر شده و از معاملات اشتباه جلوگیری می شود; در انتها دوباره تاکید می شود تا زمانی که تجربه کافی به دست نیاورده اید از معامله در حساب حقیقی بپرهیزید و تا حد امکان در حساب های دمو بر تجربیات خود بیافزایید.
اصول استفاده از گپ ها و کاربردشان به عنوان S&R
گپ در اصطلاح به شکاف قیمت در بین دو بازه زمانی (دو کندل) در نمودار گفته می شود; در فاصله گپ عموما معامله ای انجام نشده است و عرضه و تقاضا در نقطه انتهای گپ برای ارائه قیمت جدید به توازن رسیده است.
با اینکه عموما در بازار مبادلات ارز به علت ۲۴ ساعته بودن و پیوستگی قیمت ها گپ های بسیار کمی مشاهده می شود; اما به علت وجود گپ ها در مباحث ساپورت و رزیستنس به توضیح در مورد آنها می پردازیم.
گپ ها به طور عمومی به سه دسته تقسیم می شوند.
Breakaway Gap
Measuring Gap
Exhaustion Gap
۱- گپ شکست بعد از یک روند خنثی; برای ایجاد یک روند بلند مدت در خلاف جهت روند قبلی ایجاد می گردد; در اغلب موارد قیمت; گپ ایجاد شده را کاملا پر نمی کند; این گپ نشان دهنده آغاز یک روند بلند مدت می باشد.
۲- گپ امتداد معمولا در میانه یک روند اتفاق می افتد و معمولا از گپ شکست بزرگ تر می باشد در اغلب موارد قیمت این گپ را نیز کاملا پر نمی کند; با اندازه گیری فاصله ابتدای روند تا گپ امتداد; می توان انتظار همین فاصله را از گپ امتداد تا پایان روند داشت.
فارکس فکتوری فارکس فکتوری فارسی فارکس فلوز فارکس فیبوناچی فارکس فیلوز فارکس قانون فارکس قانونی فارکس قانونی است
۳- گپ خستگی در پایان روند ایجاد می شود; قیمت پس از ایجاد گپ خستگی خیلی زود گپ را پر می کند; در نقطه مقابل گپ خستگی و در روند معکوس عموما گپی خلاف گپ خستگی در قسمتی از آن ایجاد می شود که تاییدی بر گپ خستگی و آغاز روند جدید است که می تواند تشکیل دهنده الگوی جزیره ای قیمت باشد.
فارکس غیرقانونی فارکس غیرقانونی اعلام شد فارکس فارسی فارکس فراچارت فارکس فروم فارکس فکتور
گپ ها در اکثر موارد ساپورت و رزیستنس های بسیار قوی هستند و نقاط باز شدن گپ ها برای معامله گران نقاطی هم تراز ساپورت و رزیستنس های قوی می باشند; با اینکه در مبادلات ارز گپ های کمی داریم اما در زمان اعلام خبرهای فرار و فاصله بسته بودن بودن بازار در روزهای شنبه و یکشنبه گپ هایی بوجود می آید که با توضیحاتی که در بالا داده شد می توان از آنها استفاده کرد; در فصل بعد به توضیحات نوعی دیگر از S و R یعنی خطوط روند می پردازیم.
نمودارهای ارز زنده
بازار فارکس محلی است که فعالان بازار در آنجا عملیات های خرید و فروش ارز را انجام می دهند. ارزها بصورت جفتی معامله می شوند که انواع نمودارها در بازار فارکس معنایش آن است که در یک جفت ارز، یک ارز، محصول است و ارز دیگر، پول است که با آن خریده یا فروخته می شود. اولین ارز، محصول است و دومین ارز، پول است که به ترتیب تحت عناوین ارزهای پایه و مظنه شناخته می شوند. معاملۀ فارکس توسط دنبال کردن نمودارهای ارز زنده مدیریت می شوند که در یک پلتفرم معاملاتی که توسط کارگزار ارائه داده می شود نمایش داده می شوند.
معامله در نمودارهای ارز زنده
هر کارگزار معاملۀ فارکسبه مشتریانش یک یا چند نرم افزار معاملاتی ارائه می دهد که به مشتریانش اجازه می دهد بتوانند قیمت های جاری جفت ارزها را مشاهده کنند. معامله گر بر اساس حرکت نمودارهای ارز زنده تصمیم می گیرد که چه معاملات ارزی را باز کند یا ببندد تا سودآور باشند.
چندین نوع نمودار معاملاتی وجود دارد که در میان آنها متداول ترین شان عبارتند از نمودار میله ای، نمودار شمعی و نمودار خطی. این نمودارها با یکدیگر به لحاظ ساختار و نمایش تفاوت دارند اما در حقیقت همگی اطلاعاتی یکسانی را دربارۀ نوسانات ارز ارائه می دهند.
موفقیت معامله به مقدار زیادی به چهارچوب زمانی ای بستگی دارد که معامله گر برای نمودار انتخاب می کند. در واقع هر استراتژی معاملاتی به یک چهارچوب زمانی معین نیاز دارد که از یک دقیقه ای تا یک هفته ای و حتی یک ماهه متغییر است.
نمودارهای ارز زنده در پلتفرم معاملاتی NetTradeX
IFC Markets ترمینال های معاملاتی NetTradeX و MetaTrader 4 را برای معامله ارائه می دهد. با یک کلیک ساده روی جفت ارز دلخواه تان، نمودار زندۀ آن ابزار معاملاتی ظرف چند ثانیه ظاهر خواهد شد. شما می توانید یکی از سه نوع نمودار میله ای، شمعی یا خطی را انتخاب کنید که چهارچوب زمانی شان بین یک دقیقه تا یک هفته متغییر است.
IFC Markets به شرکایش امکان استفاده از افزونه های نمودار زنده را بطور رایگان ارائه می دهد. شریک می تواند افزونۀ نمودار زنده برای جفت ارزها و دیگر ابزارها را در وب سایت یا وبلاگش گردآوری کرده و بازدیدکنندگانش از طریق آن قادر خواهند تا حرکت جاری بازار را مشاهده نمایند.
پلتفرم معاملاتی NetTradeX نمودارهای درصد را ارائه می دهد. کاربر می تواند نوسانات تغییر چندین ابزار مالی (حداکثر 10 ابزار) را در یک نمودار مشاهده کند. نوسانات هر ابزار به درصد تغییر قیمت از لحظۀ ابتدایی در طی زمان محاسبه می شود (که مانند همۀ ابزارهای این نمودار است). بنابراین، همۀ منحنی های این نمودار نیازمند فقط یک مقیاس درصد هستند. ضمن اینکه این ترمینال از بازنگری همزمان نمودار پشتیبانی می کند که برای بازنگری همزمان تاریخچۀ نمودار در چندین پنجره (با ابزارهای مالی و چهارچوب های زمانی مختلف) است.
IFC Markets یک شرکت مالی بدعت گذارندۀ پیشرو است که به سرمایه گذاران شرکتی و خصوصی گسترۀ وسیعی از ابزارهای معاملاتی و تحلیلی را ارائه می دهد. این شرکت از طریق پلتفرم معاملاتی ساخته شده توسط خودش، NetTradeX، که امکان استفاده از آن در کامپیوتر، iOS, Android و Windows Mobile وجود دارد، معاملۀ CFD و فارکس را به مشتریانش ارائه می دهد. این شرکت همچنین پلتفرم MetaTrader 4 را نیز ارائه می دهد که امکان استفاده از آن در کامپیوتر، iOS, Android ، Windows Mobile و Smartphone وجود دارد. شما می توانید مزیت های هر دو پلتفرم را مقایسه کنید.
انواع نمودار
لازم به ذکر است که در تمام پلتفرمهای معاملاتی کارگزاری ها، نمودارها تنها از قیمتهای “bid” ساخته شدهاند. قیمت “ask” را می توان به عنوان خط افقی در نمودار اضافه کرد.
نمودار خطی line
این انواع نمودارها در بازار فارکس شیوه ترسیم نمودار سادهترین شیوه برای درک معامله گران تازهکار است: آن تنها قیمت بسته شدن چارچوب زمانی خاص یعنی ۱ دقیقه، ۱ ساعت و غیره را ترسیم میکند که سپس توسط یک خط به هم متصل میشوند.
با این حال، برای تجزیه و تحلیل حرفهای، تنها کافی نیست که ببینیم قیمت عمدتا به کجا میرود، بالا یا پایین. بنابراین، این نوع نمودار تنها برای مطالعه سطحی حرکت قیمت مناسب است.
در اینجا مثالی از نمودار خطی EUR / USD آورده انواع نمودارها در بازار فارکس شدهاست:
نمودار میله ای bar
این نوع نمودار اطلاعات بیشتری را در مورد حرکت قیمت فراهم میکند. این حالت موارد زیر را برای چارچوب زمانی انتخابشده ترسیم میکند:
- آغاز قیمت
- بستن قیمت
- بالاترین قیمت
- پایینترین قیمت
شما میتوانید این ارقام را که به صورت O – H – L – C بر روی پلت فرم خود بیان شدهاند که قیمتهای باز، بالا، کم و زیاد بستن “BID” برای آن بازه زمانی را نشان میدهد ببینید.
به مثال یک نمودار میلهای برای EUR انواع نمودارها در بازار فارکس / USD در پایین نگاه کنید.
چجوری میتونی نمودار میلهها رو بخونی؟
نمودار میلهای پایین شامل یک خط عمودی و دو خط افقی کوچک است: بالا به سمت راست و پایین به سمت چپ. خط افقی در سمت چپ قیمت باز شدن دارایی را نشان میدهد و خط افقی در سمت راست قیمت بسته شدن را نشان میدهد.
نوار عمودی خود محدوده قیمتهایی را نشان میدهد که به پلت فرم معاملاتی برای دوره انتخابی وارد شدهاند ۱ دقیقه، ۱ ساعت، ۱ روز و غیره. لبه پایینی خط عمودی پایینترین قیمت سطح در طول این زمان است، و لبه بالایی بالاترین قیمت سطح در طول این زمان است. در حالی که نمودارهای میلهای بسیار آموزنده هستند، خواندن آنها از لحاظ بصری به آسانی نمودارهای کندلاستیک یا همان ژاپنی نیست، که در حال حاضر در مورد آنها بحث خواهیم کرد.
نمودار شمعی ژاپنی Japanese candlesticks
در قرن نوزدهم، تاجران برنج در ژاپن نمودارهای شماتیک “شمعدانی” را اختراع کردند که درآمد – هزینه را نشان میداد. حال، این نوع نمودار راحتترین و محبوبترین نمودار در نظر گرفته میشود.
در میان معامله گران و تحلیل گران، به همان اندازه که اطلاعات کامل هر بازه زمانی را نشان میدهد، به شکلی بصری به آسانی قابل خواندن است.
در اینجا مثالی از شمعهای EUR / USD آورده شدهاست.
هر شمع نشاندهنده یک دوره ثابت چارچوب زمانی است که تریدرها انتخاب میکنند. برای مثال، میتوانید ببینید که چگونه قیمت هر دقیقه M۱، هر ۵ / ۱۵ / ۳۰ دقیقه M۵، M۱۵، M۳۰ ، هر ساعت H۱ ، هر ۴ ساعت H۴ ، هر روز D۱، هر هفته W۱ و هر ماه MN تغییر میکند. برخی از پلتفرمها ممکن است حتی انتخاب بالاتری از چارچوبهای زمانی ارائه دهند.
یک دوره = یک شمع.
چگونه نمودار شمعی را بخوانید؟
هر شمع شامل یک بدنه است: ایجاد شده توسط قیمتهای باز و بسته دوره.
اگر قیمت در طول این دوره افزایش یابد، قیمت باز در پایین است، قیمت بسته در بالا است، و بدنه شمعدانی خودش معمولا سبز رنگ است یا پر میشود.
و بالعکس: اگر نمودار پایین برود، قیمت اولیه خط افقی بالایی است، و قیمت نهایی نزولی است. شمع معمولا به رنگ قرمز یا خالیاست.
به یاد داشته باشید که میتوانید رنگهای چارت را به دلخواه خود شخصی سازی کنید و پلتفرمهای مختلف ممکن است طرحهای رنگ پیشفرض داشته باشند.
خط عمودی که از میان شمعها میگذرد، “فتیله” یا “سایه” نامیده میشود. این نشاندهنده بالاترین و پایینترین سطح قیمت ها در آن چارچوب زمانی خاص است.
خلاصه نمودارها
بیایید آنچه را که درباره انواع نمودار ها پلت فرم آموختهایم مرور کنیم:
O – H – L – C نشاندهنده قیمت باز، بالاترین قیمت، پایینترین قیمت، و قیمت بستن برای دوره مربوطه است.
نمودارها تنها با استفاده از قیمتهای bid ایجاد میشوند؛ قیمت ask را می توان به عنوان یک خط افقی بر روی نمودار اضافه کرد.
نمودارهای خط اساسیترین آنها هستند.
نمودارهای میلهای حاوی اطلاعات کاملی از یک دوره هستند.
کندلستیکی ها محبوبترین و قابلخواندن ترین نوع چارت هستند که اطلاعات کاملی از آن دوره را نشان میدهند.
شمع ها متشکل از یک body قیمت های باز و بسته و Wicks حد قیمت های پایین بالا هستند.
آموزش تحلیل تکنیکال – انواع نمودار قیمت
یکی از روشهای اصلی تحلیلگران تکنیکال برای پیشبینی قیمتها، شناخت الگوها و روند قیمتهاست. سادهترین راه برای تشخیص الگوها و روندها، استفاده از نمودارهاست. در واقع، استفاده از نمودارها به قدری شایع است که معمولاً به تحلیلگران تکنیکال، چارتیست (chartist) گفته میشود. در ابتدا، نمودارها با دست رسم میشدند، اما امروزه بیشتر نمودارها توسط رایانه ترسیم میشوند.
تحلیل تکنیکال نمودارها با استفاده از انواع مختلف نمودارها و سایر توابع نمودار، به شناسایی الگوها و روند بازار کمک میکند. تفسیر نمودارها ممکن است برای معاملهگران تازهکار دشوار باشد، بنابراین درک تحلیل تکنیکال ضروری است.
در فصل اول از آموزش تحلیل تکنیکال به پیش فرضها پرداختیم. در فصل دوم به سراغ نمودارها رفتهایم. انواع مختلف نمودارهای تحلیل تکنیکال مورد استفاده در معاملات ارزهای دیجیتال و سایر بازارهای معاملاتی را معرفی کردهایم و مبانی و کاربردهای این نوع نمودارها را توضیح دادهایم.
کاربرد انواع نمودارها در تحلیل تکنیکال
نمودارها نمایش گرافیکی اطلاعات قیمت ارزهای دیجیتال یا هر کالای قابل معامله دیگری در طول زمان هستند. اغلب اوقات، چنین نمودارهایی حجم را نیز نشان میدهند. یکی از مزایای اصلی نمودارها این است که علاوه بر اینکه به تحلیلگر تکنیکال امکان میدهند تا به راحتی الگوها و روندها را تشخیص دهد، اطلاعات قیمت و حجم را در طول یک دوره به صورت مختصر ارائه میکنند. این اطلاعات حتی میتوانند توسط تحلیلگران فاندامنتال برای بررسی نحوه واکنش بازار به رویدادهای خاص مورد استفاده قرار گیرند. نوسانات بازار را نیز میتوان به راحتی از نمودارها دریافت. همچنین، نمودارها به تحلیلگران تکنیکال کمک میکنند تا در مورد نقاط ورود و خروج تصمیم بگیرند و اینکه در چه قیمتی معامله را متوقف کنند تا ریسک کمتری داشته باشد (کمک به گذاشتن استاپ لاس).
مقیاس نمودار: حسابی و لگاریتمی
بیشتر نمودارها قیمت را در محور عمودی و بازههای زمانی را در محور افقی نشان میدهند. نمودارها میتوانند در مقیاس حسابی یا لگاریتمی نمایش داده شوند. انواع نمودارها و مقیاس مورد استفاده بستگی به این دارد که تحلیلگر تکنیکال چه اطلاعاتی را مهمتر قلمداد کند و اینکه کدام نمودارها و مقیاسها به بهترین وجه این اطلاعات را نشان میدهند.
نمودار مبتنی بر مقیاس حسابی (یا مقیاس خطی) اختلاف قیمتها را با فواصل برابر نشان میدهد. بنابراین، اگر در یک نمودار فواصل قیمت به اندازه 10 دلار باشد، یعنی در محور عمودی تمام فواصل برابر 10 دلار خواهد بود. از این رو، در مقیاس حسابی، نمودار یک سهام 10 دلاری که 10 دلار افزایش داشته با نمودار یک سهام 100 دلاری که 10 دلار افزایش داشته، یکسان ترسیم میشود. اگرچه، درصد افزایش آنها با هم متفاوت است.
برای مثال، در نمودار زیر، قیمت از ۰/۶۴ دلار به ۱/۴۰ دلار یعنی ۰/۷۶ دلار افزایش یافته است. در یک بازه زمانی دیگر، قیمت از ۱/۵۲ دلار به ۲/۲۸ دلار یعنی همان ۰/۷۶ دلار افزایش انواع نمودارها در بازار فارکس یافته است. اما همان طور که ملاحظه میکنید، با اینکه میزان افزایش عددی به دلار یکسان است اما درصد افزایش متفاوت است. اولی ۱۱۹ درصد افزایش یافته، در حالی که دومی تنها ۵۰ درصد افزایش داشته است. در نمودار حسابی زیر، میزان افزایش برای هر دو یکسان نشان داده شده است؛ زیرا در مقیاس حسابی مبنای کار میزان افزایش عددی به دلار است نه درصد افزایش.
مقیاس لگاریتمی (که مقیاس نیمه لگاریتمی هم گفته میشود) به جای تفاوتهای مطلق، از درصد به عنوان واحد اصلی استفاده میکند. در نتیجه، فواصل در محور عمودی با هم یکسان نیستند. در مقیاس لگاریتمی، نمودار یک سهام 10 دلاری که 10 دلار افزایش یافته، بلندتر از نمودار سهام 100 دلاری با افزایش 10 دلاری است. زیرا درصد افزایش آنها با هم متفاوت است. اولی 100 درصد افزایش یافته ولی دومی تنها 10 درصد افزایش داشته است. از این رو، نمودار مبتنی بر مقیاس لگاریتمی، اطلاعات تغییر قیمت را با دقت بیشتری نسبت به نمودار حسابی، ارائه میدهد.
برای مثال، در نمودار زیر، مثال قبلی در نمودار لگاریتمی بررسی شده است. در اینجا چون مبنا درصد افزایش است، فواصل در محور عمودی یکسان نبوده، لذا میزان افزایش 119 درصدی بیشتر از افزایش 50 درصدی نشان داده میشود.
همچنین، نمودار لگاریتمی میتواند طیف وسیعی از قیمتها را نسبت به نمودار حسابی با همان اندازه پوشش دهد. با این حال، اگر دامنه قیمت نمایش داده شده در نمودار محدود باشد، تفاوت زیادی بین این دو مقیاس وجود ندارد.
بدین ترتیب، انواع نمودارها در بازار فارکس تفاوت بین مقیاس نمودار لگاریتمی و نمودار حسابی در محور عمودی یا همان محور y است. مقیاس حسابی فاصله مساوی بین واحدهای نمودار را نشان میدهد. از طرف دیگر، مقیاس لگاریتمی برای اندازهگیری فاصله قیمتها بر حسب درصد تنظیم شده است.
با این حساب، کدام سیستم مقیاسگذاری بهتری است؟ هر دو سیستم مزایا و معایب خاص خود را دارند. اولویت فرد تا حد زیادی به سبک تجزیه و تحلیل و بازه زمانی مورد استفاده بستگی دارد. معاملهگرانی که به دنبال گرفتن حرکات کوتاه مدت قیمت یا تجزیه و تحلیل دامنههای معاملاتی هستند، مقیاس حسابی را به خاطر خلوص قیمت ترجیح میدهند. تحلیلگران علاقهمند به روندها و تاریخچه قیمتهای طولانی مدت بیشتر مقیاس لگاریتمی را ترجیح میدهند.
توجه داشته باشید که مقیاس لگاریتمی بهتر است زمانی استفاده شود که قیمتها مقدار قابل توجهی به سمت بالا یا پایین حرکت کرده باشند. زمانی که تغییرات قیمت کمتر از 100 درصد باشد، مقیاس حسابی و لگاریتمی تفاوت چندانی نخواهند داشت. اما زمانی که تغییرات بیش از انواع نمودارها در بازار فارکس 100 درصد باشد و به ویژه در بازههای زمانی میان مدت و بلند مدت بهتر است از مقیاس لگاریتمی استفاده شود.
چند نوع نمودار وجود دارد؟
سه نمودار اصلی و متداول که توسط تحلیلگران تکنیکال مورد استفاده قرار میگیرند عبارتند از نمودار خطی، نمودار میلهای و نمودار شمعی (کندل استیک).
همه این نمودارها با استفاده از دادههای قیمت ایجاد میشوند، اما دادهها را به روشهای مختلفی نمایش میدهند. در نتیجه، آنها انواع مختلفی از تحلیل تکنیکال را برای کمک به معاملهگران در تصمیمگیری آگاهانه در بازارهای فارکس، سهام، شاخصها، کالاها و ارزهای دیجیتال ارائه میدهند. در حالی که چندین نوع مختلف نمودار وجود دارد، این مقاله فقط سه مورد برتر را پوشش میدهد؛ زیرا این سه مورد بیشتر استفاده شده و در اکثر پلتفرمهای معاملات جهانی به کار میروند.
نمودار خطی
نمودارهای خطی سادهترین شکل نمودارها هستند که تغییرات قیمت را در یک بازه زمانی نشان میدهند. در این نوع نمودار، معمولاً فقط قیمت پایانی نمودار مشخص است که توسط یک نقطه نشان داده میشود. مجموعهای از این نقاط یک خط را تشکیل میدهد، از این رو، نام آن نمودار خطی است.
نمودار خطی معمولاً قیمتهای پایانی را نمایش میدهد و هیچ چیز دیگری وجود ندارد. هر قیمت پایانی در یک بازه زمانی به قیمت پایانی قبلی وصل شده تا خطی پیوسته ایجاد شود که دنبال کردن آن آسان باشد.
از آنجایی که نمودارهای خطی ساده هستند، مقایسه قیمت چندین ارزدیجیتال در یک نمودار آسانتر است. همچنین، نمودار خطی روندها را نیز نشان میدهد که همان شیب نمودار است.
این نوع نمودارها اغلب برای نمایش در رسانه، روزنامهها و بسیاری از مقالات وب مورد استفاده قرار میگیرند، زیرا درک آنها ساده و آسان است. نمودار خطی، اطلاعات کمتری نسبت به نمودارهای شمعی یا میلهای ارائه میدهد، اما برای مشاهده ساده بازار در یک نگاه بسیار مناسب است.
مزیت دیگر نمودار خطی این است که برخلاف نمودارهای میلهای و شمعی حرکات پرنوسان را نشان نمیدهد. از این رو، سادهتر به نظر میرسد. به این ترتیب، افراد مبتدی نیز میتوانند از این نمودار استفاده کنند.
با توجه به نمودار خطی که فقط قیمتهای بسته شدن را نشان میدهد، معاملهگران باتجربه همواره یک نمودار خطی را برای ترسیم قیمت بسته شدن روزانه یا شرایطی که تحلیلگر میخواهد موجهای فرعی را بدون نویز بررسی کند، در نظر میگیرند.
نمودار میلهای (HLOC)
یکی از ابزارهای اصلی تحلیل تکنیکال، نمودار میلهای است که در آن قیمت باز شدن (open)، بسته شدن (close)، بالاترین (high) و پایینترین قیمت (low) ارز دیجیتال روی میلههایی نشان داده شده که در یک بازه زمانی مشخص ترسیم میشوند.
نمودار میلهای بالاترین و پایینترین قیمت و قیمتهای باز و بسته شدن (HLOC) را برای هر بازه زمانی روی یک میله نشان میدهد. این میله یک خط عمودی است که بالاترین و پایینترین قیمت را مشخص میکند. خط افقی در سمت چپ میله قیمت باز شدن و خط افقی در سمت راست قیمت بسته شدن را نشان میدهد. منظور از قیمت باز شدن قیمتی است که در آن بازه زمانی، بازار افتتاح میشود.
معاملهگران با نمودارهای میلهای میتوانند الگوهای قیمتی را به راحتی مشاهده کنند. به عبارت دیگر، هر میله مجموعهای از 4 قیمت برای یک روز یا دوره زمانی معین است که نوار قیمت نامیده میشود. برای شناسایی روندها، حمایت/مقاومت و نقاط ورود از این دادههای قیمت (HLOC) استفاده میشود.
از جمله مزایای این نمودار این است که جزئیات بیشتری را در اختیار معاملهگر قرار میدهد که به شناسایی سطوح کلیدی و دادههای دقیق و کامل کمک میکند.
رنگ میله، صعودی یا نزولی بودن آن را مشخص میکند. معمولاً رنگ سبز نشان دهنده آن است که قیمت بسته شدن بالاتر از قیمت باز شدن است. رنگ قرمز نیز بالعکس بوده و به معنای نزول قیمت است.
شباهتهای بین این نوع نمودار و نمودار شمعی هنگامی که در کنار هم قرار بگیرند قابل تشخیص است، اما نمودار میلهای نمای تمیزتری از بازار ارائه میدهد. با حذف رنگها از نمودار، معاملهگران میتوانند روندهای بازار را سادهتر مشاهده کنند. تجربه مورد نیاز برای معاملهگران برای کار با این نمودار در حد متوسط است.
نمودار شمعی
نوع دیگری از نمودار مورد استفاده در تحلیل تکنیکال، نمودار شمعی است. به این دلیل که مؤلفه اصلی نمودار نشاندهنده قیمت، مانند یک شمع دارای یک بدنه (body) است و معمولاً یک خط از بالا و پایین آن امتداد دارد که به آن فتیله یا سایه (shadow) بالا و پایین گفته میشود. انتهای سایه فوقانی نشاندهنده بالاترین قیمت است، در حالی که سایه پایینی نشاندهنده پایینترین قیمت آن بازه زمانی است.
نمودار شمعی بر باز و بسته شدن قیمتها تأکید دارد. نمودار شمعی بالاترین و پایینترین قیمت و قیمت باز و بسته شدن (HLOC) را برای هر بازه زمانی برای هر شمع نشان میدهد. بدنه هر شمع نشان دهنده قیمت باز و بسته شدن است، در حالی که فتیله شمع (سایه) بالاترین و پایینترین قیمت برای هر بازه زمانی را نشان میدهد.
اینکه آیا بالای کندل نشان دهنده قیمت باز یا بسته شدن است، با رنگ بدنه کندل مشخص میشود. رنگ هر شمع به تنظیمات به کار رفته بستگی دارد، اما در بیشتر نمودارها از رنگهای سبز و قرمز به عنوان رنگهای پیش فرض استفاده میشود. اگر شمع سفید یا سبز باشد، کندل صعودی است. سیاه، قرمز یا هر رنگ تیره دیگر نشاندهنده نزولی بودن کندل است؛ یعنی قیمت بسته شدن پایینتر از قیمت باز شدن قرار دارد. بدین ترتیب، از روی رنگها، الگوی شمعها به راحتی قابل تشخیص است.
تکنیک تحلیل تکنیکال و تجربه مورد نیاز برای کار با نمودار شمعی همانند کار با نمودار میلهای است. (بستگی به اولویت معاملهگر دارد)
از مزایای کار با نمودار شمعی این است که به دلیل پر بودن بدنه کندل، نسبت به نمودارهای میلهای برای معاملهگران راحتتر است.
نمودار شمعی محبوبترین نوع نمودار مورد استفاده در تحلیل تکنیکال در بازار فارکس و ارزهای دیجیتال است، زیرا اطلاعات بیشتری را در اختیار معاملهگر قرار میدهد در حالی که مشاهده آن در یک نگاه آسان است.
با اینکه نمودار شمعی اطلاعاتی مشابه نمودار میلهای را نشان میدهد، الگوهای خاصی در نمودار شمعی بیشتر نمایان هستند. الگوهای شمعی توسط بدنه و سایههای کندل شکل میگیرند. این الگوها در دورههای کوتاه مدت بسیار مفید هستند و بیشتر در قله یک روند صعودی یا کف یک روند نزولی اهمیت پیدا میکنند؛ یعنی زمانی که الگوها اغلب نشاندهنده تغییر روند هستند. به عبارت دیگر، استفاده از الگوهای شمعی تنها در سطوح کلیدی حمایت و مقاومت معتبر هستند. در نتیجه، چنین الگوهایی در هر بخشی از نمودار قابل تفسیر نیستند. در فصل هفتم از آموزش تحلیل تکنیکال، با الگوهای شمعی بیشتر آشنا خواهیم شد.
چگونه میتوان نمودارهای تکنیکال را تجزیه و تحلیل کرد؟
به طور خلاصه، هر نمودار کاربرد خاص خود را دارد. با این حال، استفاده از آنها به تجربه تریدر، بازار مورد معامله و استراتژیهای مورد استفاده بستگی دارد. بنابراین، مهم است که با یک استراتژی آشنا باشید و سپس آن استراتژی را به طور دقیق پیادهسازی کنید. تجزیه و تحلیل نمودارها بر اساس استراتژی، ثبات در معاملهگری را فراهم میکند.
سؤالاتی که باید قبل از انتخاب نوع نمودار برای تحلیل تکنیکال از خودتان بپرسید عبارتند از:
- از چه استراتژی معاملاتی استفاده میکنید؟
- آیا این استراتژی، معاملات کوتاه مدت، میان مدت یا بلند مدت را هدف قرار داده است؟
پس از پاسخگویی به این سؤالات میتوانید نوع نمودار را با استفاده از اطلاعات ارائه شده انتخاب کنید.
در فصل سوم از آموزش تحلیل تکنیکال به مفهوم حجم معاملات در بازار ارز دیجیتال و تاثیر آن بر روند قیمت پرداختهایم:
تایم فریم چیست؟ انواع آن + بهترین Timeframe
انتخاب تایم فریم مناسب اولین قدم در تحلیل تکنیکال است. تمامی نمودارها در تحلیل تکنیکال از دو جزء اصلی تشکیل شدهاند: قیمت (Price) و زمان (Time)؛ محور افقی بیانگر زمان و محور عمودی بیانگر قیمت است. هر کندل در نمودارهای شمعی 4 جزء دارد: قیمت آغازین و پایانی، بیشترین و کمترین قیمت. حال سوال اینجاست این قیمتها بر چه مبنایی سنجیده میشوند؟! پاسخ در Timeframe نهفته است. اینکه بتوانید تایم فریم مناسب انواع نمودارها در بازار فارکس برای تحلیل خودتان را انتخاب کنید نیازمند آموزش عمیق این مفهوم ساده است. در این مقاله از سری آموزشهای تحلیل تکنیکال سعی شد مفاهیمی فراتر از یک تعریف ساده را خدمت شما بیان کنیم. با حوصله و دقت ادامه این مقاله آموزشی را مطالعه بفرمایید.
تایم فریم چیست؟
تایم فریم تلفظ عبارت انگلیسی Time Frame و به معنی “دوره زمانی” است. مفهومی ساده اما اهمیت زیادی در نتایج تحلیل تکنیکال و بازدهی معاملاتی شما دارد. فرقی نمیکند از چه نموداری (خطی، میلهای یا کندل استیک و…) در تحلیل تکنیکال استفاده میکنید تمامی اطلاعات قیمتها بر اساس تایمفریم انتخابی شما پردازش شده و بر روی نمودار ظاهر میشود. بعد از دیدن هر چارت قیمتی باید اولین سوال شما این باشد که “تایمفریم نمودار چیست؟”
در شکل زیر نمودار “اونس طلا – دلار” در تایم فریم 1 دقیقهای را مشاهده میکنید. هر کندل در این نمودار معرف اطلاعات قیمتی در 1 دقیقه است. برای مثال کندل مشخص شده در شکل زیر، مربوط به اطلاعات قیمت طلا در تاریخ 25 مارس 2022 و ساعت 19:32 است. یعنی تغییرات قیمت از ساعت 19:32 تا 19:33 بصورت یک کندل در نمودار درج میشود. همچنین کندل قبلی مربوط به اطلاعات قیمتی در ساعت 19:31 و کندل بعدی مربوط به اطلاعات قیمتی در ساعت 19:33 است.
چارت زیر مربوط به همان نمودار “اونس طلا – دلار” ولی بر اساس تایم فریم روزانه (Daily) است. در این نمودار هر کندل بیانگر اطلاعات قیمتی در یک روز معاملاتی است. برای مثال کندل مشخص شده در شکل زیر بیانگر اطلاعات قیمت طلا در تاریخ 09 مارس 2022 است. هر کندل شامل 4 جزء است: قیمت آغازین و پایانی، بیشترین و کمترین قیمت؛ بنابراین این چهار دیتا در روز 9 مارس 2022 استخراج شده و به عنوان یک کندل در چارت قیمتی ظاهر میشود.
به همین ترتیب در نمودار هفتگی (تایم فریم Weekly)؛ هر کندل بیانگر اطلاعات قیمتی در 1 هفته معاملاتی است. دقت بفرمایید در بازارهای جهانی شروع هفته معاملاتی از دوشنبه و پایان آن جمعه است. (شنبه و یکشنبه هم جزء تعطیلیهای رسمی است)
انواع تایم فریم
در حالت کلی 5 نوع Timeframe داریم: دقیقه ای، ساعتی، روزانه (دیلی – Daily)، هفتگی (ویکلی – Weekly) و ماهانه. در حالت کلی انواع Timeframeهای معروف همراه علامت اختصاری آنها بشرح زیر است:
M1 | یک دقیقه — هر 1 دقیقه اطلاعات قیمتی آپدیت میشود. |
M5 | 5 دقیقه |
M15 | 15 دقیقه |
M30 | 30 دقیقه |
H1 | 1 ساعت — در تایم فریم یک ساعته، هر کندل مربوط به اطلاعات قیمتی 1 ساعت است. |
H4 | 4 ساعت |
D1 | روزانه — تایم فریم دیلی، تغییرات قیمت در هر روز معاملاتی را نشان میدهد. |
W1 | هفتگی — مربوط به تغییرات قیمتها در هر هفته معاملاتی است. |
MN | ماهانه |
در پلتفرمهای معاملاتی مختلف، دورههای زمانی دقیقهای و ساعتی متفاوت است برای مثال در اکانت رایگان سایت تریدینگ ویو، تایم فریم دقیقهای و ساعتی به ترتیب بصورت 1، 3، 5، 15، 30 و 45 دقیقه و 1، 2، 3 و 4 ساعت ارائه میشود. البته اگر اکانت پولی را خریداری کنید میتوانید هر Timeframe دلخواهی را تعریف کنید. همچنین تایمفریم ثانیهای در این پلتفرم وجود دارد اما از آنجایی که کاربرد خاصی ندارد از توضیح آن صرف نظر کردیم.
در پلتفرم معروف متاتریدر، دوره زمانی دقیقهای و ساعتی به ترتیب بصورت 1، 2، 3، 4، 5، 6، 10، 12، 15، 20، 30 دقیقه و 1، 2، 3، 4، 6، 8 و 12 ساعت ارائه میشود. با کلیک راست روی نمودار و انتخاب گزینه Timeframes براحتی میتوانید تایم فریم دلخواه خود در مفید تریدر را انتخاب کنید.
انتخاب بهترین تایم فریم
انتخاب بهترین تایم فریم بستگی به پارامترهای متفاوتی دارد اما مهمتر از همه این موارد “شخصیت فردی شما“ است. اگر شما شخصیتی پر جنب و جوش دارید و عاشق شروع فعالیتهای جدید هستید قطعا معامله بر اساس چارتهای هفتگی و یا حتی روزانه بدرد شما نمیخورد! یا مثلا اگر شما شخصیتی استرسی دارید یا زود از کوره در میروید و عصبانی میشوید، تایم فریم دقیقهای مثل M1 و M5 برای شما سَم کشنده است!
همچنین دیدگاه شما به ترید نیز مهم است. اگر شما ترید را به عنوان شغل اول انتخاب کردید و زمان کافی برای معامله دارید با شخصی که روزانه فقط نیم ساعت به بررسی چارتها میپردازد کاملا شرایط متفاوتی دارید. با همه این تفاسیر، در ادامه نکات کلی را خدمت شما بیان میکنیم تا بتوانید تصمیم بهتری بگیرید.
- تایمفریمهای کوتاهتر (مثل M1 و M5 و M10) جزئیات بیشتری از رفتار معاملهگران را منعکس میکنند بنابراین نوسانات بیشتری دارد و ریسک معاملات را افزایش میدهد.
- اما در طرف مقابل تایم فریم بزرگتر (مثلH1وD1) بیانگر جزئیات کمتر اما دقیقتری از رفتار تریدرها است بنابراین میتوان اطمینان بیشتری به آن کرد و در نتیجه ریسک معاملات نیز کاهش مییابد.
دوره زمانی مناسب بورس، فارکس و ارزهای دیجیتال
اگر صرفا در بورس تهران فعالیت میکنید تایم فریم روزانه برای تحلیل کافی است. چرا که عمق بازار و ارزش معاملات روزانه بورس تهران بسیار کم است به طوری که رسما نمیتوانید تحلیل دقیقی در دورههای زمانی دقیقهای و یا حتی ساعتی داشته باشید. قطعا اگر سرمایهگذاری بلندمدت مدنظر شماست بایستی نمودار هفتگی و ماهانه را نیز مورد بررسی قرار دهید.
اگر در بازار فارکس یا ارزهای دیجیتال فعالیت میکنید و صرفا قصد نوسانگیری روزانه دارید استفاده از تایم فریم M15، M30 یا H1 توصیه میشود. به شما توصیه میکنم اگر تجربه کمتر از 5 سال در بازارهای مالی دارید، هرگز از Timeframe کوچکتر از 15 دقیقه استفاده نکنید.
دقت بفرمایید هر چه تایم فریم شما بزرگتر باشد سیگنالهای معاملاتی کمتری را دریافت خواهید کرد و قطعا صبر بیشتری هم نیاز دارد. برای مثال مطابق شکل زیر، در نمودار روزانه یک سقف و کف قیمتی مشاهده میکنیم. اما در چارت ساعتی چندین سقف و کف قیمتی وجود دارد که هر کدام میتواند یک سیگنال معاملاتی باشد. در واقع هر چه تایم فریم کوتاهتر باشد نوسانات قیمتی بیشتر است بنابراین پوزیشنهای خرید و فروش نیز افزایش مییابد. البته دقت بفرمایید اعتبار این سیگنالها نیز کمتر بوده و ریسک معاملات نیز بالاتر است.
مطابق شکل بالا، در چارت روزانه صرفا یک روند صعودی را مشاهده میکنید اما در نمودار ساعتی، انواع پولبک به خط روند قابل شناسایی است.
تایم فریم مناسب برای نوسان گیری
ممکن است با بررسی نمودار در تایم فریم 1 دقیقهای، یک کف قیمتی و بالطبع موقعیت مناسب خرید شناسایی کنید اما وقتی به سراغ چارت 30 دقیقهای میروید یک سطح مقاومت مشاهده کنید. به نظر شما قیمت افزایش مییابد یا کاهش؟! شاید پاسخ دهید که در 1 دقیقه آینده قیمت افزایش مییابد اما در 30 دقیقه آینده احتمالا با کاهش قیمت روبهرو هستیم.
- نکته اول اینکه همه تریدرها اینگونه نیستند که فقط 1 دقیقه آینده چارت را ببینند. در واقع پیشبینی حرکت قیمت در دورههای زمانی بالاتر، کاملا روی رفتار لحظهای معاملهگران موثر است و حتی نوسانگیرها نیز تایمفریمهای مختلف را بصورت همزمان آنالیز میکنند. همچنین از آنجایی که چارتهای M1 و M5 با نوسان زیادتری همراه است واکنش شما در چند دقیقه، نیازمند روانشناسی فردی قوی و دانش تحلیلی بالایی است بنابراین ریسک معاملات و احتمال خطا در معاملات افزایش مییابد.
- همچنین بخاطر اسپرد در بروکرهای فارکس و احتمال وقوع اسپیلیج، ترید بر اساس نمودارهای دقیقهای (M1 و M5) و بصورت لحظهای ممکن است ضررهای بیشتری به شما تحمیل کند.
مدنظر داشته باشید نکات بالا در رد این مفهوم نیست که برای مثال اگر در چارت M15، روند حرکتی ساید (خنثی) و در نمودار H1، روند صعودی پیشبینی کردید تحلیل شما در M15 غلط است. در واقع ممکن است هر دو تحلیل درست باشد. نکته مهم اینجاست که در حالت کلی هر چه تایم فریم شما بزرگتر باشد میتوانید اطمینان بیشتری به تحلیل خود داشته باشید چرا که رفتارهای هیجانی کمتری را منعکس میکند. بنابراین ریسک معاملات کاهش مییابد. در نتیجه حتی اگر قصد نوسانگیری دارید 2 نکته زیر را حتما مدنظر قرار بدهید:
- هرگز از دورههای زمانی کمتر از 15 دقیقه مثل M1 و M5 استفاده نکنید!
- از مولتی تایم فریم استفاده کنید. برای مثال اگر قصد تحلیل و ترید بر اساس چارت M30 را دارید به بررسی نمودار در تایمفریمهای H1 و M15 نیز بپردازید. در ادامه این روش را بیشتر توضیح خواهیم داد.
نحوه خرید و فروش با Timeframe مناسب
- با استفاده از تایم فریم بزرگتر میتوانید خط روند اصلی نمودار را شناسایی کنید.
- سپس به بررسی سطوح حمایت و مقاومت توسط تایمفریم اصلی بپردازید. در این مرحله، الگوهای کلاسیک و کندلی را نیز واکاوی کنید. دریافت سیگنالهای معاملاتی مطلوب در این مرحله است.
- بعد از دریافت سیگنال خرید یا فروش، سراغ تایم فریم پایینتر بروید تا نقاط مناسب برای پوزیشن Sell یا Buy را شناسایی کنید. همچنین توجه به الگوهای کندل استیک هنگام خرید و فروش فراموش نشود.
دقت بفرمایید در هر مرحله بایستی از یک دوره زمانی مشخص استفاده کنید که در ادامه توضیح خواهیم داد.
مولتی تایم فریم چیست؟
بررسی نمودار در تایم فریم بالاتر و پایینتر از دوره زمانی اصلی را استراتژی Multi Time frame گویند. در واقع تریدر با توجه به تیپ شخصیتی و استراتژی معاملاتی خویش و نگاهی به بازار مالی هدف، ابتدا یک تایم فریم مناسب را به عنوان Timeframe اصلی تحلیل انتخاب میکند. سپس به تحلیل همزمان در دورههای زمانی بالاتر و پایینتر نیز میپردازد. برای انتخاب دوره زمانی بزرگتر و کوچکتر از Timeframe اصلی میتوانید از جدول زیر استفاده کنید. مدنظر داشته باشید این 3 دوره زمانی نباید فاصله زیادی از یکدیگر داشته باشند.
تذکر: فرض کنید تایم فریم اصلی شما 15 دقیقه است. اگر بر اساس چارت M15 یک پوزیشن معاملاتی باز کنید آیا انتظار دارید در 15 دقیقه آینده این معاملات به سرانجام برسد و آنرا ببندید؟ پاسخ قطعا خیر است! این تفکر را نداشته باشید که اگر بر اساس تایم فریم 5 دقیقه معامله میکنید هر پوزیشن معاملاتی شما نهایتا 5 دقیقه به طول بینجامد. برای مثال ترید بر اساس چارت H4 عموما چندین روز معاملاتی طول میکشد.
پُر واضح است اگر در هر سه دوره زمانی، یک روند حرکتی مشابه مشاهده کنید سیگنالهای معتبرتری دریافت خواهید کرد. فرض کنید در چارتهای M15 و M30 و H1 قیمت در یک روند صعودی در حال پیشروی است بنابراین تفکر اکثر معاملهگران این 3 دروه زمانی، یکسان است و در یک جهت ترید میکنند که نهایتا منجر به افزایش تقاضا و بالطبع رشد قیمت میشود.
تعیین استاپ لاس (Stop Loss) و حد سود باید بر اساس دوره زمانی اصلی انجام شود.
فرض کنید یک تغییر روند قیمتی در یک دوره زمانی مشخص اتفاق افتاد. اگر آغاز این تغییر روند را در تایم فریم بالاتر مشاهده کردید تحلیل شما از اعتبار و دقت بالاتری برخوردار خواهد بود. برای مثال مطابق شکل زیر، در تایم فریم 15 دقیقهای، شکست خط روند و برگشت آن را مشاهده میکنید حال آنکه کندل دوجی در دوره زمانی 30 دقیقهای نویدبخش این تغییر بوده است. چرا که ترکیب دو کندل 15 دقیقهای، یک کندل 30 دقیقهای میشود و شاید تغییرات این دو کندل همراه با یکدیگر، یک الگوی بازگشتی تشکیل دهد.
تریدر یا قمار؟
قمارباز دیوانهای را درنظر بگیرید که از لفظ قمارباز خسته شده است و میخواهد اعتبار علمی به کار خود بدهد، راهکار چیست؟ پاسخ: ثبتنام در یک بروکر فارکس یا ارزهای دیجیتال و استفاده از لوریجهای بالا مثل 1000 و معامله در تایمفریم 1 دقیقهای و بدون دانش تحلیل تکنیکال است. عاقبت این دوست عزیز هم چیزی نخواهد شد جز این بیت مولانا “بنماند هیچش الا هوس قمار دیگر!”
اگر برای یک دوره پرایس اکشن، مبلغ هنگفتی را پرداخت کردهاید لزومی ندارد در انتهای آن دوره، شما یک تریدر حرفهای شوید. در بحث آموزش بازارهای مالی این ضرب المثل کارایی چندانی ندارد که “هر چی پول بدی آش میخوری!” قرار نیست یک دوره چند ساعته معجزه کند. همیشه به یاد داشته باشید که “در تحلیل تکنیکال، هیچ عصای موسیای وجود ندارد!” چرا که اگر وجود داشت خود دوستان مدرس از آن بهره میبردند بنابراین فریب تبلیغات هیجانانگیز را نخورید.
چیزی که در بازارهای مالی از شما یک تریدر موفق و حرفهای میسازد “آموزش مستمر، صبر، داشتن استراتژی مناسب و شناخت کامل خویشتن!” است. اصرار نداشته باشید که در بازارهای مالی (بورس، فارکس، ارزهای دیجیتال و…) ره صد ساله را یک شبه بروید. سعی کنید تحلیلگر باشید نه قمارباز.
اگر قصد یادگیری 0 تا 100 مبحث آموزش تحلیل تکنیکال را دارید به شما توصیه میکنیم مقالات آموزشی زیر را به ترتیب مطالعه بفرمایید، به مرور مقالات جدیدتر پیرامون آموزش تحلیل تکنیکال در سایت درج خواهد شد حتما پیگیر پارسسهام باشید.