بهترین و مطمئن ترین کارگزاران در افغانستان

تنظیمات مکدی

اندیکاتور MACD

تحلیل تکنیکال چیست؟

بسیاری از تریدرها از تحلیل تکنیکال برای پیش‌بینی روند بازار در آینده استفاده می‌کنند. اما این نوع تحلیل تا چه اندازه دقیق و کاربردی‌ است؟ چرا باوجود اینکه بسیاری از افراد تکنیک‌های آن را استفاده می کنند باز هم دچار اشتباه می‌شوند و ضرر می کنند؟ در این مقاله در مورد ماهیت تحلیل تکنیکال، ابزارهای رایج و نکات فنی مربوط به آن می‌خوانید.

تحلیل تکنیکال چیست؟

تحلیل تکنیکال روشی برای پیش‌بینی قیمت در بازار بر اساس بررسی تاریخچه قیمت و حجم معاملات است. در بازارهای سنتی مانند بازار سهام و بورس اوراق بهادار از تحلیل تکنیکال به طور گسترده استفاده می‌شود. جالب است بدانید این روش یکی از اجزای اصلی در بازار ارزهای دیجیتال است.

تحلیل تکنیکال روی داده‌های تاریخی قیمت یا پرایس‌اکشن (Price Action) تمرکز فراوانی دارد. بنابراین از آن به عنوان ابزاری برای بررسی نوسانات قیمت و بررسی اطلاعات مربوط به حجم یک دارایی استفاده می‌شود. بسیاری از معامله‌گران برای شناسایی روندها و فرصت‌های مناسب برای کسب سود از تحلیل تکنیکال استفاده می‌کنند.

ریشه ابتدایی «تحلیل تکنیکال» به قرن هفدهم در «آمستردام» و قرن هجدهم در «ژاپن» بازمی‌گردد؛ اما آنچه امروز با مفهوم تحلیل تکنیکال با آن مواجهیم مربوط به فعالیت‌‌های چارلز داو «Charles Dow»؛ روزنامه‌نگار حوزه اقتصادی و مؤسس وال‌استریت ژورنال است. او از اولین کسانی بود که روندهای قابل بررسی و مجزا در دارایی‌ها و حرکت بازار در مسیرهای خاص را کشف کرد. مدتی بعد فعالیت‌های او منجر به ایجاد «تئوری داو» شد که تحولات بیشتری در تحلیل تکنیکال ایجاد کرد.

در ابتدا تحلیل تکنیکال بر پایه دست‌نویس‌ها و محاسبات دستی بود، اما با پیشرفت تکنولوژی و دستیابی به محاسبات مدرن، گسترده‌تر شد و اکنون به ابزار مهمی برای بسیاری از سرمایه‌گذاران و معامله‌گران تبدیل شده است.

تحلیل تکنیکال چگونه کار می‌کند؟

همانطور که اشاره شد تحلیل تکنیکال از اساس بر پایه مطالعه قیمت فعلی و تاریخچه قیمت‌های قبلی یک دارایی است. فرض اصلی تحلیل تکنیکال این است که نوسانات قیمت یک دارایی به طور اتفاقی رخ نمی‌دهد و به طور کلی این نوسانات با گذشت زمان به روندهای قابل شناسایی تبدیل می‌شوند.

در واقع تحلیل تکنیکال، شدت تحمیل (نفوذ) بازار بر عرضه و تقاضا را بررسی می‌کنند. که این بازتابی از تمایلات کلی بازار است. به عبارت دیگر قیمت یک دارایی چیزی جز کشمکش میان نیروی فروش یا خرید بر یکدیگر نیست. این نیروها با احساسات معامله‌گران و سرمایه‌گذاران ارتباط نزدیکی دارد. (به خصوص درباره‌ی ترس و طمع).

نکته قابل تامل درباره تحلیل تکنیکال این است که درصد خطای آن در بازارهایی که شرایط عادی و حجم و نقدینگی بالا دارند، بسیار پایین و پیش‌بینی‌ آن قابل اطمینان‌تر است. بازارهای پرحجم کمتر در معرض دست‌کاری قیمتی قرار دارند و تاثیرپذیری آن‌ها از موارد غیرعادی خارجی کمتر است؛ نتیجه چنین شرایطی این است که سیگنال‌های غلط در آن کمتر ایجاد می‌شود و تحلیل تکنیکال نقش پررنگی در آن‌ها دارد.

شاخص‌ها و اندیکاتورهای متداول تحلیل تکنیکال

معامله گران به منظور بررسی موشکافانه‌ی قیمت‌ها و در نهایت یافتن فرصت‌های مطلوب از انواع مختلفی از ابزارهای نموداری (تنظیمات مکدی چارت محور) که به اندیکاتور یا شاخص معروف هستند، استفاده می‌کنند. آنها به کمک اندیکاتور یا شاخص‌های تکنیکال، توانایی شناسایی روندهای موجود را پیدا کرده و اطلاعات روشن و هوشمندانه‌ای از روندهایی که ممکن است در آینده پدیدار شوند، پیدا می‌کنند. از آنجایی که این شاخص‌ها و اندیکاتورها همیشه درصدی خطا دارند، برخی از معامله‌گران همزمان از چندین شاخص یا اندیکاتور به عنوان راهی برای کاهش خطرات(ریسک) استفاده می‌کنند.

سرفصل‌های این آموزش

میانگین متحرک ساده (SMA)

معمولا معامله‌گرانی که از تحلیل تکنیکال استفاده می‌کنند، شاخص‌ها و معیارهای مختلفی برای تعیین روند بازار بر اساس نمودارها و تاریخچه قیمت‌ها به کار می‌برند.

در بین تعداد زیادی اندیکاتور، میانگین متحرک ساده (SMA) یکی از پرکاربردترین و معروف‌ترین اندیکاتورهای مورد استفاده‌ی تریدرها است. همانطور که از نامش پیداست، قیمت‌های پایانی یک دارایی در یک بازه زمانی تعیین شده را محاسبه می‌کند؛ به بیان دیگر (SMA)، متوسط قیمت یک دارایی در یک بازه زمانی مشخص است.

خط نارنجی SMA که در بسیاری از نقاط به عنوان خطوط حمایت و مقاومت عمل کرده است.

نحوه‌ی استفاده SMA:

به طور کلی اگر قیمت بالای خط میانگین متحرک باشد، گفته می شود که روند صعودی است و برعکس اگر قیمت پایین خط میانگین باشد، روند نزولی است. اما این تمام ماجرا نیست. گاهی یک خبر می‌تواند باعث تغییر روند بشود. به این معنی تنظیمات مکدی که با وجود اینکه خط میانگین متحرک به شما سیگنالی برای خرید یا فروش می‌دهد، اما بازار طبق پیش‌بینی شما پیش نمی رود. راه‌حل چیست؟

شما میتوانید همزمان با چند شاخص میانگین متحرک کار کنید تا روند بازار را بهتر پیش بینی کنید.

میانگین متحرک نمایی (EMA)

میانگین متحرک نمایی (EMA) نسخه اصلاح شده از میانگین متحرک ساده (SMA) است. در این اندیکاتور قیمت‌های بسته شده‌ی اخیر، وزن بیشتری نسبت به قیمت‌های قدیمی‌تر دارند؛ به بیانی دیگر «میانگین متحرک‌نمایی» همان «میانگین وزنی متوسط قیمت» است که قیمت‌های اخیر، وزن بیشتری را در محاسبه دربرمی‌گیرند.

خط نارنجی SMA و خط آبی EMA را نشان میدهد.

به زبان ساده، میانگین متحرک نمایی از میانگین متحرک ساده سریع‌تر به تغییر قیمت واکنش نشان می‌دهد. از طرفی می‌دانیم، هر چه شما سریع‌تر روند بازار را تشخیص بدهید، می‌توانید سود بیشتری هم بدست بیاورید. اما نقطه ضعف میانگین متحرک نمایی این است که همانطور که سرعت آن در نمایش روند بالاست، می تواند به خطا نوسانات قیمتی تنظیمات مکدی را به صورت تغییر روند نمایش دهد. و این باعث می شود که کمتر قابل اتکا باشد.

میانگین متحرک نمایی برای افرادی که به صورت کوتاه‌مدت معامله می‌کنند گزینه‌ی بهتری است. خیلی از تریدرها از هر دو میانگین به صورت همزمان استفاده می‌کنند تا درک بهتری از روند بازار پیدا کنند.

شاخص قدرت نسبی (RSI)

شاخص دیگری که معمولاً مورد استفاده قرار می‌گیرد، شاخص قدرت نسبی (RSI) است که زیرمجموعه‌ای از اسیلاتورها شناخته می‌شوند. برخلاف میانگین متحرک ساده که به سادگی تغییرات قیمت را در طول زمان دنبال می‌کند، اسیلاتورها فرمول‌های ریاضی را روی داده‌های قیمتی اعمال کرده و خروجی آن‌ها در محدوده‌هایی از پیش تعیین شده قرار تنظیمات مکدی می‌گیرد. در مورد RSI، این محدوده از ۰ تا ۱۰۰ است.

در این تصویر RSI در محدوده‌ی ۶۰ قرار دارد.

نحوه‌ی استفاده از RSI:

  • RSI زیر ۳۰ سیگنال خرید: عددهای زیر ۳۰ شرایطی را نشان می‌دهد که یک ارز بیش از حد فروخته شده است. خیلی از تریدرها این نقطه را مناسب برای خرید می‌دانند. چون به اندازه ی کافی این ارز فروخته شده و به احتمال زیاد زمان اصلاح و صعودی شدن بازار است.
  • RSI بالای ۷۰ سیگنال فروش: عددهای بالای ۷۰ شرایطی را نشان می‌دهد که یک ارز زیادی خریداری شده است. پس احتمال ریزش قیمت وجود دارد. چون بسیاری از خریداران برای اینکه سود خود را گرفته اند دارایی‌هایشان را می‌فروشند.

شاخص Stochastic RSI

علاوه بر ابزارهای ابتدایی و ساده در تحلیل تکنیکال، اندیکاتورهایی وجود دارند که برای تولید داده نیازمند چندین اندیکاتور دیگر هستند. برای مثال برای محاسبه اندیکاتور استوکاستیک (Stochastic RSI)، یک فرمول ریاضی به RSI معمولی اضافه می‌شود و نتیجه آن با توجه به (RSI) و آن فرمول ریاضی محاسبه می‌شود.

در تصویر بالا شاخص Stoch RSI در زیر بازه ۲۰ قرار دارد و انتظار می‌رود که با اصلاح قیمتی به سمت بالا حرکت کتد.

نحوه‌ی استفاده Stoch RSI:

استوکستیک RSI، مانند RSI از شاخص‌های اسیلاتور است، که بین بازه ی ۰ تا ۱۰۰ در نوسان است.

  • اگر شاخص به زیر ۲۰ برود، شرایطی را نشان می‌دهد که یک ارز بیش از اندازه فروخته شده است و احتمال صعود قیمت وجود دارد.
  • اگر شاخص بالای ۸۰ برود، شرایطی را نشان می‌دهد که یک ارز بیش از حد خریداری شده است. پس احتمال ریزش قیمت وجود دارد.
  • از خط میانی ۵۰ میتوان برای تشخیص روند بازار استفاده کرد. بالای ۵۰ روند صعودی و پایین ۵۰ روند نزولی را می‌توان انتظار داشت.

باند بولینجر (Bollinger Bands)

شاخص باند بولینجر (Bollinger Bands) نوع دیگری از اسیلاتورها است که در بین معامله‌گران محبوبیت بسیاری دارد. باند بولینجر برای پیش‌بینی وضعیت احتمالی بیش‌خرید (overbought) یا بیش‌فروش (oversold) و همچنین اندازه‌گیری نوسانات بازار استفاده می‌شود.

به زبان ساده این شاخص به ما می گوید که با بازاری ساکت سروکار داریم و یا بازاری پرنوسان و شلوغ:

  • زمانی که بازار آرام است، پهنای باند کوچک میشود.
  • زمانی که بازار پرنوسان است، پهنای باند بزرگ می شود.

همانطور که مشخص است، قیمت بعد از برخورد با باند بالایی به سمت خط میانی حرکت کرده است.

باند بولینجر از سه خط تشکیل شده است:

  • باند بالایی
  • خط میانی
  • باند پایینی

خط میانی همان خط میانگین متحرک ساده است. خطوط بالایی و پایینی، انحراف معیارهای حول خط میانی هستند. در اینجا قصد نداریم انحراف معیار یا فرمول‌های این شاخص را بازگو کنیم، بلکه نحوه‌ی استفاده از این شاخص را به شما آموزش می‌دهیم.

نحوه‌ی استفاده BB:

به طور کلی قیمت تمایل دارد که به سمت خط میانی حرکت کند. این تمام کاربرد و نکته ی مهم استفاده از شاخص بولینجر است.

  • اگر قیمت خیلی صعودی و به خط بالایی باند برسد، احتمال بازگشت و ریزش به سمت خط میانی وجود دارد.
  • اگر قیمت خیلی ریزشی و به خط پایینی نزدیک شود، احتمال بازگشت و صعود به سمت خط میانی وجود دارد.

به بیانی ساده‌تر، از باند بولینجر برای تشخیص خطوط مقاومت و حمایتی استفاده می‌شود.

شاخص مکدی (MACD)

مثال دیگر اندیکاتور میانگین متحرک همگرایی/ واگرایی (Moving Average Convergence Divergence) است که به اختصار MACD نامیده می‌شود.

تمایز خط آبی از خط سیگنال به راحتی ممکن نیست، و سیگنال خیلی قوی به ما نمی‌دهد. اما خطوط بالای هیستوگرام قرار دارند.

به طور کلی مکدی با سه خط (سه مفهوم) نمایش داده می‌شود.

  • خط اول میانگین متحرک سریع‌تر را نشان می‌دهد. (خط آبی)
  • خط دوم میانگین متحرک کندتر را نشان می‌دهد. (خط قرمز- خط سیگنال)
  • خط سوم اختلاف بین خط اول و دوم را نمایش می‌دهد. (هیستوگرام-سفید)

تریدرها از این خطوط، سیگنال‌های خرید یا فروش را دریافت می‌کنند. چطور؟

نحوه‌ی استفاده MACD:

زمانی که خط اول (آبی)، خط سیگنال (قرمز) را قطع می‌کند، و به بالا یا پایین آن حرکت می‌کند، سیگنال خرید یا فروش استخراج می‌شود.

  • سیگنال خرید: خط آبی، خط سیگنال را قطع کند و به بالای آن حرکت کند.
  • سیگنال فروش: خط آبی، خط سیگنال را قطع کند و به پایین آن حرکت کند.

اما این سیگنال‌ها خیلی قوی نیستند، و در بسیاری از موارد با تغییر قیمت روند باز هم تغییر می‌کند.

خط میانی یا هیستوگرام ابزاری است برای تقویت سیگنال‌ها:

  • اگر سیگنال صعودی و در بالای خط میانی باشد، سیگنال خرید قوی‌تر است.
  • اگر سیگنال نزولی و در پایین خط میانی اتفاق بیفتد، سیگنال فروش قوی‌تر است.

در تصویر بالا مشاهده می‌کنید که تنظیمات مکدی مک‌دی با اختلاف بالای خط میانی (هیستوگرام) است.

سیگنال‌های معاملاتی

به طور کلی اندیکاتو‌رها دید خوبی نسبت به روندهای کلی بازار به یک معامله‌گر می‌دهد، اما از آن‌ها می‌توان برای یافتن نقاط احتمالی ورود و خروج (سیگنال خرید یا فروش) هم استفاده کرد؛ این سیگنال‌ها ممکن است در شرایط خاصی در نمودار یک اندیکاتور ایجاد شوند.

همانطور که قبلاً بحث شد، سیگنال‌های معاملاتی تولید شده از سوی تحلیل تکنیکال همیشه دقیق نیستند و همیشه باید درصدی را برای خطا (سیگنال‌های غلط) از جانب اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال در نظر گرفت. این امر کمی در بازار ارزهای دیجیتال نگران‌کننده است؛ چون در این بازار، دارایی‌ها حجم کمتری دارند و طبعا نوسانات بیشتری را نسبت به بازارهای سنتی تجربه می‌کنند.

نقدی مخالف بر تحلیل تکنیکال

گرچه امروزه تحلیل تکنیکال به طور گسترده در بازارهای مختلف مورد استفاده قرار می‌گیرد اما از نظر بسیاری از متخصصان، تحلیل تکنیکال روشی بحث‌برانگیز و غیر‌قابل اعتماد است. به عبارتی گفته می شود که چون افراد زیادی به آن فکر می‌کنند، وقایع رخ می‌دهد. منتقدان معتقدند در شرایط بازارهای مالی اگر تعداد زیادی از معامله‌گران و سرمایه‌گذاران به انواع یکسانی از شاخص‌ها مانند خطوط حمایت و مقاومت اعتماد کنند، احتمال عملکرد صحیح این شاخص‌ها افزایش می‌یابد.

از طرف دیگر بسیاری از طرفداران تحلیل تکنیکال معتقدند که هر تحلیل‌گر با روش خاص خود و با استفاده از اندیکاتورهای مختلف و زیاد، نمودارها را تجزیه و تحلیل می‌کند. این بدان معناست که عملا استفاده از یک استراتژی خاص و یکسان برای تعداد زیادی از معامله‌گران غیرممکن است.

تحلیل بنیادین در مقابل تحلیل تکنیکال

پیش‌فرض اصلی تحلیل تکنیکال این است که قیمت‌های حال حاضر در بازار تمام عوامل بنیادی مربوط به یک دارایی خاص را منعکس می‌کند. بر خلاف رویکرد تحلیل تکنیکال که عمدتا بر داده‌های قیمتی و تاریخچه قیمتی و حجم (نمودارهای بازار) متمرکز است، تحلیل بنیادین یا فاندامنتال به تحقیق گسترده پیرامون عوامل کیفی پروژه اصرار دارد.

در تحلیل بنیادین، دیدگاه این است که عملکرد آینده یک دارایی به چیزهایی بیش از داده‌های تاریخی وابسته است؛ اساساً تحلیل بنیادین روشی است که برای برآورد ارزش ذاتی یک شرکت، یک تجارت یا یک دارایی استفاده می‌شود. در این تحلیل طیف گسترده‌ای از شرایط خرد و کلان اقتصادی مانند مدیریت و شهرت شرکت، رقابت در بازار و نرخ رشد و سلامت صنعت در نظر گرفته می‌شود.

بنابراین، ممکن است این‌گونه در نظر بگیریم که برخلاف تحلیل تکنیکال که عمدتا به عنوان ابزاری برای پیش‌بینی عملکرد قیمت و رفتار بازار استفاده می‌شود، تحلیل بنیادین با در نظر گرفتن زمینه و پتانسیل‌های موجود در یک دارایی، می‌تواند برای یک تحلیل‌گر مشخص کند که آیا یک دارایی بیش از حد ارزش‌گذاری شده یا خیر. درحالی که بیشتر معامله‌گران کوتاه مدت ترجیح می‌دهند از تحلیل تکنیکال استفاده کنند، ترجیح مدیران صندوق‌ها و سرمایه‌گذاران بلند مدت، تحلیل بنیادین است.

یک مزیت مهم در تحلیل تکنیکال این است که به داده‌های کمی متکی است. بنابراین چارچوبی بی‌طرفانه برای تحقیق عینی از تاریخچه قیمتی فراهم می‌کند و برخی حدس و گمان‌ها که با رویکرد کیفی‌ در تحلیل بنیادین ارائه می‌شود را از بین می‌برد.

با این حال تحلیل تکنیکال علی‌رغم سروکار داشتن با داده‌های تجربی کماکان تحت تأثیر تعصبات و طرفداری‌‌های شخصی است. به عنوان مثال یک معامله‌گر که به شدت یک ارز را پیش داوری کرده، طوری از ابزارهای تحلیل تکنیکال بهره ببرد و اطلاعات را ناخودآگاه دستکاری کند که نهایتا آن گونه که دوست دارد تصمیم بگیرد. در بسیاری از موارد این اتفاق بدون آگاهی آنها رخ می‌دهد. علاوه بر این در دوره‌هایی که بازارها الگو یا روند مشخصی ندارند، تحلیل تکنیکال ممکن است شکست بخورد.

سخن آخر

جدا از نقد و بحث‌های طولانی درباره اینکه کدام روش تحلیل بهتر است، به نظر ترکیبی از تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادین توسط بسیاری از افراد مورد پذیرش است. درحالی که تحلیل بنیادین بیشتر به استراتژی‌های سرمایه‌گذاری بلندمدت مربوط می‌شود، تحلیل تکنیکال ممکن است اطلاعات روشنی در مورد شرایط بازار در روند کوتاه‌مدت فراهم کند. احتمالا این اطلاعات، برای معامله‌گران و سرمایه‌گذاران مفیدتر است.

اندیکاتور مکدی (MACD)

اندیکاتور مکدی، یکی از اندیکاتورهای نوسانگرنما یا اسیلاتور (Oscillator) است. MACD مخفف عبارت Moving Average Convergence/ Divergence است و به معنی همگرایی و واگرایی میانگین متحرک است.

میانگین متحرک همگرایی-واگرایی که در اواخر دهه ۱۹۷۰ میلادی بوجود آمد، یکی از ساده‌ترین و کاربردی‌ترین اندیکاتور‌های “تکانه (Momentum) “در دسترس، به شمار می‌رود. این اندیکاتور در اواخر دهه ۱۹۷۰ توسط یک مدیر مالی حرفه‌ای به نام جرالد اپل (Gerald Appel) اختراع شد. او بیش از ۳۵ سال در بخش مدیریت سرمایه‌گذاری فعالیت کرد. اپل، علاوه ‌بر موفقیت‌هایی که در حرفه خود کسب کرد، به مطالعه آکادمیک در زمینه خدمات مالی پرداخت. همچنین، در انتشار ۱۵ کتاب و چندین مقاله دانشگاهی همکاری داشت. او به عنوان یک متخصص در زمینه تحلیل تکنیکال شناخته می‌شود.

در سال ۱۹۸۶، یک تحلیلگر بازارهای مالی به نام توماس آسپری(Thomas Aspray)، هیستوگرام را به اندیکاتور مکدی اضافه کرد.

اندیکاتور MACD، اندیکاتورهای دنبال‌کننده روند – میانگین‌های متحرک – را به یک اسیلاتور تکانه تبدیل می‌کند. اندیکاتور MACD این‌کار را با کسر کردن میانگین متحرک با دوره زمانی طولانی‌تر از میانگین متحرک با دوره زمانی کوتاه‌مدت‌تر انجام می‌دهد. بنابراین، اندیکاتور MACD، بهترین ویژگی‌های هر دو تحلیل را دارد و همزمان، روند و تکانه را دنبال می‌کند.

همان‌طور که از نام آن پیداست، مکدی، همگرایی و واگرایی بین دو خط میانگین متحرک را نشان می‌دهد. مقادیر مکدی، به قیمت سهام، ارز یا هر دارایی دیگری وابسته هستند و رابطه بین دو مووینگ اوریج (Moving Average) مربوط به قیمت را نشان می‌دهند. MACD در بالا و پایین خط صفر که به آن خط مرکزی هم می‌گویند، نوسان می‌کند.

اندیکاتور مکدی، با شناسایی روند بازار، بهترین نقاط را برای خرید و فروش به ما نشان می‌دهد. MACD این کار را از طریق محاسبه اختلاف ارتفاع بین دو خط مووینگ اوریج، انجام می‌دهد. به این دلیل که دو خط MA داده‌های خود را از اعداد متفاوتی می‌گیرند، بین آن‌ها اختلاف ایجاد می‌شود.

مکدی به این روش محاسبه می‌شود:

MACD=میانگین متحرک نمایی ۲۶ دوره‌ای – میانگین متحرک نمایی ۱۲ دوره‌ای

MACD توسط تفریق میانگین متحرک نمایی بلند مدت (۲۶ دوره‌ای) از میانگین متحرک نمایی کوتاه‌مدت (۱۲ دوره‌ای) به دست می‌آید.

منظور ما از ۱۲ یا ۲۶ دوره‌ای، ۱۲ روز یا ۲۶ روز، ۱۲ یا ۲۶ هفته یا مثلا ۱۲ یا ۲۶ ساعتی است.

تنظیمات بازه‌های زمانی، روی نرم‌افزارهای تحلیل تکنیکال قابل تغییر هستند.

میانگین متحرک نمایی (EMA) نوعی از میانگین متحرک (MA) است که وزن و اهمیت بیشتری به برخی نقاط داده اخیر می‌دهد.

میانگین متحرک نمایی به عنوان میانگین متحرکی که وزنی نمایی دارد نیز شناخته می‌شود. یک میانگین متحرک که وزنی نمایی دارد به تغییرات اخیر قیمت واکنش بیشتری نشان می‌دهد. ولی یک میانگین متحرک ساده (SMA) وزنی یکسان به تمام مشاهدات در طول یک بازه زمانی مشخص می‌دهد.

اندیکاتور MACD

اندیکاتور مکدی، مخفف عبارت “Moving Average Convergence Divergence”، به معنای “میانگین متحرک همگرایی-واگرایی” است که به اختصار MACD گفته می‌شود.

همانطور که از اسم آن نیز پیداست، در محاسبات این اندیکاتور از میانگین‌های متحرک استفاده شده و فرمول محاسباتی پیچیده‌ای ندارد. MACD شامل ۳ میانگین متحرک بوده که به سرمایه‌گذاران کمک می‌کند تا جهت، قدرت و شدت روند را شناسایی کنند. میانگین‌های متحرک استفاده شده در این اندیکاتور، شامل میانگین‌های ۹، ۱۲ و ۲۶ روزه می‌باشند که پر کاربردترین زمان‌ها در MACD هستند.

اندیکاتور MACD یکی از شناخته ‌شده ‌ترین ابزار‌ها در تحلیل تکنیکال است زیرا امکان تشخیص سریع و آسان جهت روند در کوتاه‌مدت را برای معامله‌ گران فراهم می‌کند. سیگنال‌های معاملاتی شفاف باعث می‌شوند افراد از اعمال نظر شخصی، بپرهیزند. تقاطع‌های خط سیگنال، معامله‌گران را از معامله در جهت تکانه مطمئن می‌کند.

اجزای اندیکاتور مکدی (MACD)

این اندیکاتور در نمایش نموداری از سه جز اساسی تشکیل شده است که عبارتند از:

خط: MACD خط مکدی از تنظیمات مکدی تفاضل دو میانگین متحرک نمایی (EMA) 26 دوره ای و ۱۲ دوره‌ای بدست آمده که به طور پیش فرض با رنگ آبی نمایش داده می‌شود. نوسانات این خط بسیار بالا و تند می‌باشد.

خط سیگنال: این خط در اصل همان میانگین متحرک نمایی (EMA) 9 دوره‌ای می‌باشد که تحت عنوان «خط سیگنال» شناخته می‌شود. به طور پیش فرض، خط سیگنال با رنگ قرمز نمایش داده شده و نوسانات آن نیز در مقایسه با خط مکدی، بسیار کند می‌باشد. دلیل این امر، تفاوت میانگین‌گیری خط سیگنال با خط مکدی است. خط سیگنال بر روی خط MACD ترسیم شده و در نتیجه آن، سیگنال‌های خرید و فروش صادر می‌گردد.

میله‌های هیستوگرام: هیستوگرام را می‌توان نشان‌دهنده اختلاف بین دو خط مکدی و خط سیگنال دانست که در قالب خطوطی عمودی ترسیم می‌گردد. به این صورت که، زمانی که خط مکدی و سیگنال، اختلاف زیادی داشته باشند، هیستوگرام بزرگ ‌تر و چنانچه اختلاف آنها کم باشد، هیستوگرام کوچک ‌تر خواهد شد. باید اشاره کرد که هیستوگرام، خط صفر تنظیمات مکدی مخصوص به خودش را دارد.

تنظیمات اندیکاتور مکدی

همانطور که گفته شده، اندیکاتور مکدی به طور پیش فرض با سه عدد ۱۲، ۹ و ۲۶ مورد استفاده قرار می گیرد. این اعداد با توجه به روش معاملاتی معامله‌گر قابلیت تغییر نیز دارند. برای این کار کافیست از منوی تنطیمات، اعداد مورد نظر خود را در قسمت‌های مربوط به هر یک وارد نمایید.

همان‌ طور که از عنوان آن پیداست، اندیکاتور MACD نشان‌ دهنده همگرایی و واگرایی دو میانگین متحرک است. همگرایی زمانی رخ می‌دهد که این دو میانگین به سمت یکدیگر حرکت کنند و در زمان واگرایی نیز، این دو میانگین از یکدیگر دور می‌شوند. میانگین متحرک کوتاه ‌مدت‌تر (۱۲ روزه) سریع ‌تر است.

میانگین متحرک بلندمدت ‌تر (۲۶ روزه) کندتر و واکنش‌های آن نسبت به تغییرات قیمت، کمتر است. خط اندیکاتور MACD در بالا و پایین خط صفر یا همان خط مرکزی نوسان می‌کند. این تقاطع‌ها نشان دهنده این هستند که میانگین متحرک ۱۲روزه از میانگین متحرک ۲۶روزه گذشته است، البته جهت آن بستگی به جهت تقاطع میانگین‌های متحرک دارد.

اندیکاتور MACD مثبت نشان‌دهنده بالاتر قرار گرفتن میانگین متحرک ۱۲روزه نسبت به میانگین متحرک ۲۶ روزه است. با واگرایی بیشترِ میانگین متحرک کوتاه‌مدت‌تر از EMA بلند مدت ‌تر، مقادیر مثبت افزایش پیدا می‌کنند. یعنی شتاب‌ روند صعودی در حال افزایش است. مقادیر منفی اندیکاتور MACD نشان‌ دهنده بالاتر بودن میانگین متحرک ۲۶ روزه از میانگین متحرک ۱۲ روزه است.

تقاطع با خط مرکزی

تقاطع با خط مرکزی نیز یکی از موارد سیگنال‌دهنده در اندیکاتور MACD است. تقاطع صعودی خط مرکزی زمانی رخ می‌دهد که خط اندیکاتور MACD، بالاتر از خط صفر قرار بگیرد و مثبت شود. این اتفاق زمانی رخ می‌دهد که میانگین متحرک ۱۲ روزه بالاتر از میانگین متحرک ۲۶ روزه باشد. تقاطع نزولی خط مرکزی زمانی رخ می‌دهد که اندیکاتور MACD پایین‌تر از خط صفر باشد و منفی شود. این پدیده هنگامی رخ می‌دهد که میانگین متحرک ۱۲ روزه، پایین‌تر از میانگین متحرک ۲۶ روزه قرار بگیرد.

تقاطع با خط مرکزی نیز بسته به قدرت روند می‌تواند روزها یا هفته‌ها حفظ شود. در تصویر زیر می‌توانید نمودار قیمتی سهامی را با حداقل ۴ تقاطع با خط مرکزی در ۹ ماه مشاهده کنید. سیگنال‌های مشاهده شده، سیگنال‌های قوی بودند زیرا همراه با آن‌ها روند‌های قوی ظاهر شده‌اند.

واگرایی در اندیکاتور MACD

«واگرایی» (Divergence) زمانی رخ می‌دهد که اندیکاتور MACD از پرایس اکشن دارایی مورد نظر فاصله بگیرد. واگرایی صعودی هنگامی مشاهده می‌شود که قیمت سهام یا دارایی مورد نظر به قیمت پایینِ پایین‌تر و اندیکاتور MACD به قیمت پایینِ بالاتری برسد. پایین‌تر رفتن قیمت سهام نشان‌دهنده روند نزولی فعلی اما بالاتر رفتن اندیکاتور MACD نشان‌دهنده شتاب‌روند کمتر در جهت پایین است.

با وجود کمتر بودن شتاب روند در جهت پایین، تا زمان باقی ماندن اندیکاتور MACD در ناحیه منفی، شتاب‌روند به سمت پایین همچنان از شتاب روند به سمت بالا بیشتر خواهد بود. گاهی اوقات، شتاب روند به سمت پایینِ کاهنده، می‌تواند حاکی از معکوس شدن روند یا افزایش قابل‌توجه قیمت باشد.

در نمودار زیر، می‌توانید واگرایی را در ماه‌های اکتبر تا نوامبر ۲۰۰۸ میلادی مشاهده کنید. در ابتدا، توجه داشته باشید که در اینجا، از قیمت‌های بسته‌شدن برای تشخیص واگرایی استفاده شده است. میانگین متحرک‌های اندیکاتور MACD بر پایه قیمت‌های بسته شدن هستند و قیمت‌های بسته شدن دارایی نیز باید مورد ملاحظه قرار گیرند.

مورد دیگری که باید به آن توجه کنید این است که اندیکاتور MACD در نوامبر به نقطه پایینِ بالاتری رسیده حال ‌آنکه، در همین زمان، قیمت سهام به نقطه پایینِ پایین‌تری رسیده است. اندیکاتور MACD با یک واگرایی صعودی با تقاطع خط سیگنال در اوایل دسامبر، به حالت افزایشی رسیده و سهام، معکوس شدن روند را با شکست خط مقاومت تائید کرده است.

واگرایی صعودی زمانی رخ می‌دهد که سهام به نقطه بالای بالاتری و مکدی به نقطه بالای پایین ‌تری برسد. رسیدن به نقطه بالای بالا، در یک روند صعودی طبیعی اما نقطه بالای پایین در اندیکاتور MACD، نشان‌دهنده تکانه به سمت بالای ضعیف‌تر است. با اینکه امکان دارد تکانه به سمت بالا ضعیف باشد، تا زمان مثبت بودن اندیکاتور MACD، همچنان از شتاب روند به سمت پایین، بیشتر به شمار می‌رود. شتاب روند صعودی در حال کاهش، گاهی می‌تواند نشان‌ دهنده معکوس شدن روند یا کاهش قابل ملاحظه در قیمت باشد.

در نمودار زیر می‌توانید واگرایی نزولی قابل‌ توجهی را مشاهده کنید. سهام با سرعت افزایش پیدا کرده اما خط اندیکاتور MACD از نقطه بالایی پیشین پایین‌ تر آمده و نقطه بالای پایین‌ تری را تشکیل داده است. تقاطع بعدی با خط سیگنال و شکستن خط حمایت در اندیکاتور MACD، نزولی بوده‌اند.

اندیکاتور MACD

اندیکاتور MACD

باید با واگرایی‌ها با احتیاط برخورد شود. در روند‌های قوی صعودی، واگرایی‌های نزولی بسیاری مشاهده می‌شوند و به همین صورت می‌توان تعداد زیادی واگرایی صعودی در روند نزولی پرقدرت، مشاهده کرد.

روند‌های صعودی عموماً با پیشروی قوی به سمت جلو آغاز می‌شوند که نیروی زیادی در تکانه به سمت بالا تولید می‌کند. با وجود ادامه پیدا کردن روند صعودی، سرعت ادامه آن کند تر خواهد بود که باعث می‌شود اندیکاتور MACD از نقاط بالایی فاصله بگیرد.

امکان دارد شتاب روند به سمت بالا، خیلی پرقدرت نباشد اما تا زمان قرار گرفتن اندیکاتور MACD در بالای صفر، شتاب روند به سمت بالا از شتاب روند به سمت پایین قوی‌ تر است. برعکس این اتفاق، در شروع روند نزولی پرقدرت رخ می‌دهد.

اندیکاتور MACD

اندیکاتور MACD مخفف عبارت (Moving Average Convergence Divergence) است. این عبارت به معنی همگرایی (Convergence) و واگرایی (Divergence) میانگین متحرک است. این اندیکاتور ابداع آقای جرالد‌بی‌اپل است. از این اندیکاتور در تحلیل تکنیکال برای به دست آوردن قدرت، جهت و شتاب در یک روند استفاده می‌شود. این اندیکاتور در اغلب موارد با استفاده از قیمت پایانی محاسبه می‌شود. بر خلاف اندیکاتورهای دیگر اندیکاتور MACD فرمول سختی برای محاسبه خود ندارد.

خط MACD: تفاضل میانگین نمایی ۱۲ روزه قیمت از ۲۶ روزه آن

خط سیگنال: میانگین نمایی ۹ روزه اندیکاتور MACD

باتوجه به این‌که طول هر یک از میله‌های MACD در واقع نشانگر فاصله‌ی بین دو میانگین متحرک از یکدیگر است، بنابراین انتظار داریم که نقاط صفر اندیکاتور MACD متناظر تنظیمات مکدی با نقاط تلاقی دو‌‌ میانگین متحرک با یکدیگر باشند. همچنین قله‌ها و دره‌های MACD طبیعتاً نقاطی را نمایش می‌دهند که فاصله بین دو میانگین متحرک در آنجا به بیشتر مقدار خود رسیده باشد. ( شکل 1 )

ساختار اندیکاتور MACD به صورت فاصله دو میانگین متحرک از نوع EMA تعریف می‌گردد که دارای دوره‌های تناوب متفاوتی هستند بنابراین طبیعی است که پارامترهای اصلی این اندیکاتور به صورت زیر باشند:

Fast EMA: این پارامتر دوره تناوب میانگین متحرک تند با دوره تناوب کوچک‌تر را تعیین می‌کند.

Slow EMA: این پارامتر دوره تناوب میانگین متحرک کند با دوره تناوب بزرگ‌تر را تعیین می‌کند.

MACD EMA: دوره تناوب خط سیگنال MACD که عبارت است از یک میانگین متحرک ساده که بر روی مقادیر اندیکاتور MACD اعمال می‌گردد.

شکل 1 : اندیکاتور مکدی و میانگین‌های نمایی 12 و 26 روز و نمودار قیمت پتروشیمی زاگرس

در زمان تغییرروند هیستوگرام MACD و یا ایجاد واگرایی بین هیستوگرام MACD و نمودار قیمت صادر می‌شود به موارد ذیل توجه کنید:

3-1 زمانی که هیستوگرام و خط سیگنال زیر خط صفر هستند و هیستوگرام MACD از خط صفر به سمت بالا عبور کند اخطار تغییر روند (از صعودی به نزولی) صادر می‌شود ولذا زمانی که هیستوگرام MACD، خط صفر را به سمت پایین قطع کند اخطار تغییر روند (از صعودی به نزولی) صادر می‌شود.

شکل 2 : نقاط تقاطع اندیکاتور مکدی با خط صفر و نمودار قیمت پتروشیمی زاگرس

3-2 زمانی که بین دو نقطه از هیستوگرام MACD و نمودار قیمت واگرایی رخ دهد، نیز اخطار‌‌‌‌‌‌های خرید و فروش صادر می‌شود بدین صورت که اگر واگرایی معمولی مثبت باشد اخطار فروش و نیز اگر واگرایی معمولی منفی باشد اخطار خرید محسوب می‌شود. برای خرید یا فروش با توجه به واگرایی‌ها بهتر این است که اندیکاتور و نمودار قیمت به‌صورت روزانه رصد شوند تا در صورت تغییر روند (شکست واگرایی) اقدامات مناسب اعم از آپدیت خط واگرایی نسبت به تغییرات هیستوگرام و نمودار قیمت، خرید/ فروش پله‌ای، ترکیب با سایر اندیکاتور‌ها جهت اطمینان از روند MACD و…. اتخاذ گردد (شکل 3 ­_ شکل 4 )

شکل 3 : واگرایی های معمولی موجود در اندیکاتور مکدی و نمودار قیمت پتروشیمی زاگرس

شکل 4 : واگرایی‌های موجود در اندیکاتور مکدی و نمودار قیمت صنایع ملی مس ایران

3-3 تقاطع صعودی هیستوگرام و منحنی سیگنال در MACD یعنی زمانی که نمودار میله‌ای از پایین به سمت بالای منحنی سیگنال حرکت می‌کند هشدار خرید صادر می‌شود و همچنین زمانی که تقاطع نزولی هیستوگرام و منحنی سیگنال یعنی زمانی که هیستوگرام از بالا به پایین منحنی سیگنال را قطع می‌کند هشدار فروش صادر می‌شود. (شکل 5)

شکل5: نقاط تغییر روند اندیکاتور مکدی و نمودار پتروشیمی زاگرس

توجه: دقت شود که اگر از نرم افزار Meta Stack استفاده می‌کنید بهتر است که MACD در حالت هیستوگرام و خط سیگنال در حالت نمودار خطی باشد برای تنظیمات این قسمت ابتدا بر روی نمودار MACD کلیک کنید تا آیکون MACD properties باز شود سپس سربرگ color/style را بزنید سپس Style را در حالت هیستوگرام (نمودارهای میله‌ای) قرار بدهید.

4-1. واگرایی اندیکاتور MACD با نمودار قیمت در شکل 3 و شکل 4 در دو نقطه به وضوح دیده می‌شود و بعد از واگرایی با توجه به نوع واگرایی خط قیمت اقدام به صعود یا نزول کرده است.

4-2. تغییر روند اندیکاتور MACD در شکل 2 در سه نقطه مشاهده می‌شود.

4-3. هیستوگرام MACD توسط خط سیگنال در شکل 5 در 5 نقطه به صورت نزولی و یا صعودی قطع شده است که باید دقت شود این سیگنال با استفاده از سایر اندیکاتورها می‌تواند صحت بیشتری در قطعیت تغییر روند داشته باشد.

این اندیکاتور نباید به‌تنهایی مبنای خریدوفروش قرار بگیرد لذا برای اطمینان بیشتر، بهتر است با سایر اندیکاتورها و میانگین‌ها ترکیب شود.

استراتژی تنظیمات مکدی معاملاتی با اندیکاتور MACD

اندیکاتور MACD و استفاده از آن در بین سرمایه گذاران در بورس اوراق بهادار و یا بازارهای مالی دیگر از اهمیت فراوانی برخوردار می باشد و به همین دلیل از جمله اندیکاتورهای پرکاربرد به حساب می آید.

در بخش های قبل در خصوص الگوهای ادامه دهنده و الگوهای برگشتی صحبت کردیم و به این نتیجه رسیدیم که در هر نموداری، بعد از یک دوره استراحت جهت حرکت عوض می شود. حال باید تشخیص دهیم قبل از استراحت و یا قبل از برگشت نمودار چه نشانه های وجود دارد و چگونه می توان آن را تشخیص داد

در این بخش قصد داریم در خصوص اندیکاتورها صحبت کنیم. دو نمونه از اندیکاتورهای کاربردی در بازار سرمایه اندیکاتور MACD و RSI می باشد.

شکل زیر نمودار macd را نشان می‌دهد.

اندیکاتور MACD

همانطور که در شکل بالا نشان داده شده است این اندیکاتور از دو قسمت تشکیل شده است. خط سیگنال که نشان دهنده میانگین 9 روز قبل قیمت می باشد و میله های هیستوگرام که تفاوت بین MACD و خط سیگنال می باشد.

اندیکاتور MACD از سه میانگین متحرک در ساختار خود استفاده میکند که در سه دیدگاه کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت از آن استفاده می شود.

در بازه های زمانی کوتاه مدت (6،13،1) و در بازه زمانی میان مدت از (12،26،9) و در بازه زمانی بلند مدت از (24،52،18) استفاده میکنیم ولی در عمل مشاهده شده است که بیشتر سرمایه گذاران از macd در بازه زمانی (12،26،9) استفاده میکنند.

چگونه با اندیکاتور MACD وارد معامله شویم؟

برای ورود به یک موقعیت معاملاتی در macd و یا خروج از موقعیت از خط سیگنال استفاده میکنیم. یعنی زمانی که خط macd خط سیگنال را به سمت بالا قطع کند به عنوان سیگنال خرید و زمانی که macd خط سیگنال را به سمت پایین قطع کند سیگنال فروش صادر می شود.

اندیکاتور MACD

همانطور که در شکل بالا نشان داده شده است ما در اندیکاتور MACD دو خط داریم که خط ابی نشان داده همان نمودار هیستوگرام می باشد که به این صورت رسم شده و خط قرمز هم در واقع همان خط سیگنال می باشد. با توجه به فلش های قرمز و آبی که در نمودار نشان داده شده است در محدوده های مربوط به فلش آبی که که نمودار هیستوگرام خط سیگنال را رو به بالا قطع میکند شاهد افزایش قیمت و زمانی که نمودار هیستوگرام (آبی رنگ) خط سیگنال را رو به پایین می شکند نشان دهنده ریزش قیمت می باشد که با فلش قرمز رنگ نشان داده شده است.

نکات اندیکاتور MACD

1- در نمودارهای macd بحثی که وجود دارد این است که عبور خط macd از خط سیگنال با تاخیر صورت میگیرد. به عنوان مثال ممکن تنظیمات مکدی است نموداری دارای رشد قیمتی باشد و به یک سقف جدید برسد. پس از آن قیمت به شدت کاهش یابد ولی در نمودار هیستوگرام و یا خط macd، ممکن است بعد از کاهش قیمت 10 تا 15 درصدی به زیر خط سیگنال حرکت کند که این خود بخشی از سود ممکن را از بین می تنظیمات مکدی برد.

2- استراتژی معاملاتی دیگر در استفاده از اندیکاتور MACD زمانی می باشد که نمودار هیستوگرام محدوده صفر را رو به بالا و یا رو به پایین بشکند.به عبارت دیگر عبور هیستوگرام MACD از محدوده صفر به سمت بالا نشان دهنده این است که میانگین متحرک 12 روزه میانگین متحرک 26 روزه را به سمت بالا قطع کرده است که این خود به معنای رشد قیمتی می باشد اما باز هم قطعیتی در کار نیست. البته حالت عکس قضیه را هم باید در نظر گرفت یعنی زمانی که هیستوگرام macd از محدوده صفر به سمت پایین تغییر جهت دهد نشان دهنده ریزش قیمتی سهم می باشد. البته این نکته را باید به خاطر داشت که محل برخورد خط macd با خط سیگنال همان محدوده صفر در نمودار هیستوگرام می باشد.

3- استفاده از اندیکاتور MACD نمیتواند قطعیت موجود در معاملات را تعیین کند و به لحاظ اطمینان شاید در محدوده 50 تا 60 درصد عمل کند. چرا که ممکن است تلاقی بین تنظیمات مکدی خط سیگنال و نمودار هیستوگرام ایجاد شود ولی در نمودار قیمت شاهد اتفاقی نباشیم. به همین دلیل صرفا با استفاده از MACD نمیتوان وارد معامله خرید و یا فروش شد به همین این اندیکاتور باید به همراه واگرایی ها مورد استفاده قرار گیرد تا بهتر بتوانیم استراحت و یا زمان چرخش بازار را تشخیص دهیم.

مقالات مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برو به دکمه بالا