شاخص شاخص قدرت نسبی (شاخص از شادی نسبی)

پایان نامه کارشناسی ارشد رشته حسابداری : مقایسه شاخص قدرت نسبی با میانگین متحرک همگرا واگرا روش تحلیل تکنیکال در گروه فلزات
مقایسه شاخص قدرت نسبی با میانگین متحرک همگرا واگرا روش تحلیل تکنیکال در
گروه فلزات اساسی بورس اوراق بهادار
برای رعایت حریم خصوصی اسامی استاد راهنما،استاد مشاور و نگارنده درج نمی شود
تکه هایی از متن به عنوان نمونه :
(ممکن است هنگام انتقال از فایل ورد به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)
متن کامل را می توانید دانلود نمائید
چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)
ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه
با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند
موجود است
بیشتر افراد به درستی از روش های سرمایه گذاری اطلاع ندارند ، آنها به طمع سود بیشتر و حداکثر کردن ثروت منابع مالی وپس اندازهای خود را در بازارهای مختلف سرمایه گذاری می کنند .بعضی از مردم به دنبال سود کمتر وبدون ریسک هستند.به همین جهت منابع مالی که در اختیار دارند را در بانک واوراق مشارکت سرمایه گذاری می کنند .گروه دیگر مردم منابعی که در اختیار دارند،را در بازارهایی که خود در آن مشغول کار هستند،سرمایه گذاری می کنند و گروه دیگر در بازار های فلزات گرانبها ،ارز وسهام وارد شده وبا پذیرش ریسک بیشتر انتظار منافع بیشتری نیز دارند در این میان تحلیل تکنیکی به علت اینکه در بیشتر بازارها کاربرد فراوانی دارد، مورد توجه تعداد زیادی از سرمایه گذاران قرارگرفته است.تجزیه تحلیل تکنیکی فرایند بررسی حجم معاملات ،ودر نظر گرفتن قیمتهای گذشته ،برای تعیین قیمت آتی سهام ،ارز و… می باشد. در واقع تحلیل گران تکنیکال با این عقیده که همه عوامل در قیمت لحاظ شده وبازار معمولا رفتار خود را تکرار می کند.به پیش بینی قیمت سهام در اینده می پردازند.
در این تحقیق به بررسی ومقایسه بازده وریسک دو روش تکنیکال که توسط فعالان بازار مورد استفاده قرارمی گیرد، یعنی شاخص قدرت نسبی ومیانگین متحرک همگرا واگرا (سه گانه)پرداخته شده است.جامعه مورد بررسی گروه فلزات اساسی بورس اوراق بهاداربوده که تا سال1380 در بورس اوراق بهادارپذیرفته شده باشندو دوره زمانی مورد بررسی از ابتدای سال 1380تا 13/9/1387می باشد. درقالب دو فرضیه اصلی وهشت فرضیه فرعی پرداخته شده است. در فرضیه ها به مقایسه بازده وریسک استفاده از شاخص قدرت نسبی و میانگین همگراواگرا(سه گانه)در زمان رشد شاخص کل و کاهش شاخص کل به صورت جداگانه ودر دو فرضیهاصلی به مقایسه ریسک وبازده دو روش درتمام زمان مورد بررسی پرداخته شده است. و نتیجه اینکه بین ریسک وبازده دو روش شاخص قدرت نسبی ومیانگین همگرا واگرا(سه گانه)تفاوت معنا داری وجود ندارد. وکاهش و رشد شاخص کل بورس هم باعث تفاوت معنادار بین بازده وریسک دو روش نشده است. وروش این تحقیق کاربردی وتوصیفی می باشد ،و هدف ان کمک به سرمایه گذاران برای انتخاب روش مناسب تر بوده واز آزمون tجهت آزمون تساوی میانگین دوجامعه استفاده شده است .
امروزباگسترش روزافزون تجارت الکترونیک امکان سرمایه گذاری در بازارهای سراسر جهان فراهم وانجام معاملات الکترونیکی تبدیل به بخش مهمی از ساز وکار بازارهای معتبر جهانی شده است.
بازارهای مورد بحث نه تنها شامل بازارهای سهام بلکه بازارهای نفت وفلزات غیر اهنی بازارهای محصولات کشاورزی، بازارهای پولی و…رانیز دربر می گیرد .
اصولابرای کسب سود در این بازار گسترده جهانی، نیاز به اطلاعات تخصصی وپیچیده کارشناسی ،امر لازم وضروری به نظر می رسد.
بنابراین توجه به گستردگی بازارجهانی ،استفاده از ابزارهایی که با در اختیار داشتن کمترین اطلاعات بتواند بیشترین نتایج را حاصل کنند بسیار مطلوب به نظر می رسد.
روش های بسیاری توسط فعالان بازار ابداع شد که به سرمایه گذاران کمک کند تا بتوانند باتصمیم گیری درست بازده بهتری را از سرمایه خود کسب کنند.یکی از روش های سرمایه گذاری[1] که به صورت گسترده مورد توجه سرمایه گذاران قرارگرفته روش سرمایه گذاری تکنیکال است . در داخل کشور نیز خصوصا در سالهای اخیربسیاری ازسرمایه گذاران به روش های تکنیکال[2] توجه ویژه ای نشان می دهند.به تحلیل گران تکنیکال چارتیست[3] می گویند.چارتیستها سعی می کنند،با استفاده روند[4] و قیمتهای گذشته سهام برای تصمیم گیری در مورد سرمایه گذاری آتی استفاده کنند (زو و زهو،2009 ،ص554-519)[5].
دوشاخصی که در بازار سرمایه توسط بسیاری از فعالان بازار مورد استفاده قرار می گیرد،شامل شاخص قدرت نسبی[1]،میانگین متحرک همگرا واگرا)سه گانه)[2] می باشد. دلیل انتخاب مقایسه این دو شاخص هم استفاده زیاد آنها توسط فعالان بازار می باشد.یکی از اشکالاتی که به میانگین متحرک همگرا واگراگرفته می شود ،تاخیردر ارسال سیگنال برای خرید وفروش سهام است . زیرا در اکثر موارد زمانی سیگنال را ارسال می کند که قیمت سهم مقدار زیادی از روند افزایشی خود را طی کرده است برای رفع کردن این اشکال ،میانگین متحرک همگرا واگرادو گانه وسه گانه ابداع شد . که دراین تحقیق از میانگین همگرا واگرا سه گانه استفاده شده است.میانگین همگرا واگرا( سه گانه) به دلیل اینکه زودترازمیانگین همگراواگرا[3] ،ومیانگین همگراواگرا)دو گانه( [4]سیگنا ل خرید وفروش ارسال می کند،درسالهای اخیر مورد توجه سرمایه گذاران بازار سهام قرارگرفته است. این تحقیق درصدد آن است که بازده و ریسک این دو روش رادر گروه فلزات اساسی در بورس اوراق بهادار تهران مورد بررسی ومقایسه قرار دهد تا به سرمایه گذاران وفعالان بازار در تصمیم گیریهای آتی کمک کند.
به طور کلی روش ها وفنون مختلفی در رابطه با سرمایه گذاری دربازارسهام وجود دارد که اگاهی از روش هایی که برای سرمایه گذاری امروزی موثرباشد، می تواندبه سرمایه گذاران کمک نماید تا به انچه که خواسته انها ست یعنی کسب حداکثر بازدهی به منظور افزایش ثروت دست یابند. در نتیجه باید روش هایی به کار گرفته شود که بتواند بیشترین بازدهی راداشته باشد.
در بسیاری از کتب مالی به سه دیدگاه کلی در خصوص تجزیه وتحلیل قیمت سهام اشاره شده است .که شامل روش بنیادین(فاندامنتال)[1] ،روش تکنیکال وروش تئوری مدرن پرتفولیو می شود.بسیاری از معامله گران معتقدندکه تلفیق نظرات بنیادی وتکنیکی در تصمیم گیری مکمل هم خواهند بودو زمینه های عمق بخشیدن به تصمیم گیری راایجاد می کند (مساح ، 1387، ص27،28)[2].
درروش بنیادی همان طور که ازنام روش میتوان حدس زد ،تحلیل گر تاثیر تمام عوامل راکه می تواند برقیمت یک سهم تاثیر گذار باشد،اعم ازمسایل سیاسی ،جغرافیای ،ترازنامه مالی شرکت ، دارایی های شرکت،سودچندین سال اخیر،وضعیت صنعت ،وضعیت رقبا ،قدرت مدیریت و…رابررسی کرده ودرنهایت ارزش ذاتی[3] سهم را محاسبه می کند.
مطالعات زیادی در بورس داخل کشوردر مورد بررسی کارایی بورس تهران انجام شده که نشان دادند که بازار سهام ایران از کارایی ضعیفی برخوردار است .واین باعث تفاوت قیمت سهام با قیمت ذاتی آن شده است.
در میان روش های مختلف تجزیه وتحلیل تکنیکی یکی از رویکرد های مهم در زمینه سرمایه گذاری دربازار سرمایه می باشد (سینایی وخان بابایی،1385،ص72) 4 .
تحلیل گران در روش تکنیکال با کنار گذاشتن تمام موارد بالا وپذیرش این فلسفه که تمام موارد فوق تاثیر خود را برقیمت می گذارند تنها به مطالعه روند قیمت می پردازد.
یکی ازشاخص های تحلیل تکنیکال ،شاخص قدرت نسبی است .که تحلیل گران تکنیکال از آن برای اندازه گیری سرعت تغییرات قیمت استفاده می کنند. شاخص قدرت نسبی با بهره گرفتن از قیمت های بسته شدن سهام شرایط اشباع خرید)خرید بیش از حد)[4] واشباع فروش(فروش بیش از حد)[5] وبه تبع آن زمان خرید وفروش را به سرمایه گذاران نشان دهد.
شاخص تکنیکال دیگری که در این پایان نامه مورد بررسی قرار می گیرد ،شاخص میانگین متحرک همگرا واگرا(سه گانه) است.در میانگین های متحرک همگرا واگرانیز مانند شاخص قدرت نسبی از قیمت های پایانی سهام استفاده می کند واز تفاوت دو میانگین نمایی[6] با دوره بزرگتر وکوچکتر (معمولا 26و12روزه) ویک میانگین نمایی که معمولا 9روزه می باشد به عنوان خط سیگنال استفاده می کنند (لطفی ودرویش ،1385،ص 123)[7]. که دراین شاخص از برخورد خط تفاوت دو میانگین نمایی وخط سیگنال زمان خرید وفروش سهم مشخص می شود .اگر خط سیگنال ازپایین به بالا قطع کند،زمان خرید ،واگر خط سیگنال را از بالا به پایین قطع کند زمان فروش است.
شاید بتوان به عنوان یک تعریف کلی تحلیل تکنیکال را مطالعه رفتار های بازار با بهره گرفتن از نمودارها ،با هدف پیش بینی اینده روند قیمتها دانست .( جان مورفی ،کتاب تحلیل تکنیکی دربازارهای سرمایه)
درواقع یک تحلیل گر تکنیکی بابررسی روند قیمت یک سهم وتشخیص الگوهای تکرار شونده سعی در پیش بینی قیمت سهام دارد.
دراین پایان نامه با تمرکز بر روش تحلیل تکنیکال به مقایسه عملکرد دو شاخص تکنیکال پرداخته می شود. وبازده[8] وریسک[9] دوروش با هم مقایسه می شود.
4-1چارچوب نظری تحقیق :
اگربخواهیم تعریفی از روش تجزیه تحلیل تکنیکی ارائه کنیم میتوان گفت که این روش بکارگیری داده های خاصی از بازار به منظور تجزیه وتحلیل وضعیت کلی بازار سهام وسهام عادی بصورت جداگانه را شامل می شود.اغلب به این روش، روش تجزیه تحلیل بازار یا تجزیه وتحلیل داخلی نیز گفته می شود.برای اینکه در این روش از طریق ثبت داده های مربوط به سهام به بررسی عرضه وتقاضای سهام دربازار پرداخته می شود.
خوش بینی یا بد بینی افراد موجود در بازار رانشان می دهد. روش تجزیه تحلیل تکنیکی[10] مبتنی برداده های منتشر شده ی بازار است.
داده های بازار شامل قیمت سهام یا سطح شاخص بازار ،حجم [11](تعداد سهام معامله شده)، وشاخص های تکنیکی است .هدف تجزیه تحلیل تکنیکی استفاده از زمان است .بعبارت دیگر هدف آن پیش بینی تغییرات قیمتی کوتاه مدت در شاخص بازار سهام وسهام بصورت جداگانه می باشد. این پیش بینی بر مطالعه بازار یا تغییرات سهام از طریق تجزیه وتحلیل داده های قیمتی وحجم مبادله سهام ،یا مطالعه شاخص های تکنیکی مبتنی است.
اساس اغلب ابزارهای تحلیل تکنیکی و قیمت گذاری اغلب کالا و خدمات ،ریشه در مفهوم عرضه وتقاضا دارد.نمودار های قیمت اوراق بهادار به ما دید بسیار خوبی از این نیروها را در عمل می دهد (چلیس و استون،2002 ،ص22)[12].
سه اصل که تحلیل تکنیکال بر آن پایه گذاری شده است عبا تند از :
1-همه عوامل اقتصادی مربوط به سهام ،در قیمتها ی بازار آنها مستتر بوده ودر این قیمتها منعکس شده اند.
2-قیمتها براساس روند های مشخص حرکت می کنند واین روندها ادامه می یابد.
3-بازار معمولا رفتارهای خود را تکرار می کنند (میرز، 2006 ،ص13) [13].
برپایه این عقیده که تاریخ تکرار می شود،کلیدی برای پیش بینی آینده است .در واقع آینده چیزی نیست جزتکرار گذشته (فراهانی فرد و قاسمیان ،1384، ص33) 5 .
دراین پایان نامه ریسک وبازده دوشاخص تکنیکی ،که شامل شاخص قدرت نسبی ومیانگین متحرک همگرا واگرا(سه گانه) با یکدیگر مقایسه شده است
5-1فرضیه های تحقیق :
میانگین بازده سهام بااستفاده از شاخص قدرت نسبی درشرکتهای فلزات اساسی بورس اوراق بهاداربیشترازمیانگین متحرک همگرا واگرا(سه گانه) می باشد.
میانگین بازده سهام با بهره گرفتن ازشاخص قدرت نسبی درشرکتهای فلزات اساسی دربورس اوراق بهادار در زمان رشد شاخص کل بورس بیشتر از میانگین متحرک همگراواگرا (سه گانه) می باشد.
میانگین بازده سهام استفاده از شاخص قدرت نسبی در شاخص شاخص قدرت نسبی (شاخص از شادی نسبی) شرکتهای فلزات اساسی دربورس اوراق بهادار در زمان کاهش شاخص کل بورس بیشتر از میانگین متحرک همگراواگرا(سه گانه) می باشد.
میانگین بازده سهام بااستفاده ازشاخص قدرت نسبی درشرکتهای فلزات اساسی بورس اوراق بهادار درزمان رشد شاخص کل بورس بیشترازمیانگین بازده شاخص قدرت نسبی در زمان کاهش شاخص کل بورس اوراق بهادار می باشد.
میانگین بازده سهام با بهره گرفتن از میانگین همگرا واگرا (سه گانه)در شرکتهای فلزات اساسی بورس اوراق بهادار در زمان رشد شاخص کل بورس بیشتر از میانگین بازده میانگین همگراواگرا (سه گانه) درزمان کاهش شاخص کل بورس اوراق بهادار می باشد.
میانگین ریسک سهام بااستفاده از شاخص قدرت نسبی درشرکتهای فلزات اساسی بورس اوراق بهاداربیشترازمیانگین متحرک همگراواگرا(سه گانه) می باشد.
میانگین ریسک سهام استفاده از شاخص قدرت نسبی درشرکتهای فلزات اساسی بورس اوراق بهاداردر زمان رشد شاخص کل بورس بیشتراز میانگین متحرک همگراواگرا(سه گانه) می باشد.
میانگین ریسک سهام با بهره گرفتن از شاخص قدرت نسبی درشرکتهای فلزات اساسی بورس اوراق بهاداردر زمان کاهش شاخص کل بورس بیشترراز میانگین متحرک همگراواگرا( سه گانه) می باشد.
شاخص برای گزینه های دودویی نسبی شاخص قدرت (شاخص شاخص نشاط نسبی)
در آن زمان، یک اقتصاددان شناخته شده Eilers طراحی یک شاخص است که به نام صفحه اول نشاط نسبی. این نماینده از اسیلاتورهای است. اما بر خلاف داده همکار خود LED گزینه های باینری این هیچ مناطق خرید و فروش هیجانی. ویژگی های اصلی RVI که در آن قدرت و طول مدت روند نشان می دهد. این است که در قیمت بسته شدن و باند قیمت محاسبه می شود.
و در اینجا صفحه اول نشاط نسبی یک نمودار زندگی می کنند:
در یک پنجره جداگانه، ما می توانیم دو منحنی را ببینید. یکی از آنها - آهسته ( قرمز )، این قدرت از قیمت بازار برای یک دوره طولانی نشان می دهد. منحنی دوم - سریع ( سبز )، این نمایش تعادل قیمت را برای یک دوره از زمان است.
شاخص شاخص قدرت نسبی این سیگنال های خوب و ساده فراهم می کند. من توصیه می کنم با استفاده از این شاخص با ابزارهای دیگر به کیفیت خود را حتی بالاتر بود تجزیه و تحلیل فنی.
سیگنال های شاخص RVI:
- ما می توانید جهت حرکت قیمت دارایی در جهت منحنی خطوط شاخص تعیین می کند. آنها به ما بگویید اگر روند فعلی همچنان ادامه دارد در بازار بنابراین مراقب اگر خط بالا می رود، به این معنی که روند رو به بالا نگهداری می شود، و شما می توانید یک گزینه باز زنگ زدن . اگر خط پایین می رود، به این معنی که روند رو به پایین نگهداری می شود، و شما می توانید یک گزینه باز قرار دادن .
- یک نوع دوم سیگنال وجود دارد. اگر منحنی سریع (سبز) عبور کند (قرمز) از پایین به بالا، آن را به یک سیگنال خرید گزینه است زنگ زدن. اگر منحنی سریع (سبز) عبور کند (قرمز) از بالا به پایین، این یک سیگنال قبل از خرید گزینه است قرار دادن.
همانطور که شما می توانید نور را ببینید شاخص قدرت نسبی آسان برای استفاده و بسیار بصری. مشکلات باید حتی مبتدیان گزینه های باینری بوجود می آیند.
ترجمه شده از انگلیسی، کلمه Relative Vigor Index به معنی شاخص شادابی است. او در میان معامله گرهای تازه کار شناخته شده است و اغلب آنها از طرف او عبور می کنند. و کاملا چیزی نیست! از آنجا که این پتنت بسیار بالایی دارد.
به لحاظ بصری، بسیاری از آن ها را با Stochastic کلاسی مقایسه می کنند، اما آنها یک تفاوت بزرگ دارند - Index Relative Vigor Index هیچ سطحی بیش از حد خرید و فروش نداشته است.
آنها اختلاف قابل توجهی در الگوریتم خود دارند. شاخص Vivacity در مقایسه با سطوح بسته شدن و باز کردن شمع ها و Stochastic - مقادیر حداکثر و حداقل قیمت برای یک دوره زمانی خاص مقایسه می کند.
از این جهت شاخص شاخص نسبی قادر است نه تنها جهت تعیین روند، بلکه قدرت آن را نیز تعیین کند.
در طول تحلیل بازار، توجه به محل خطوط نسبت به یکدیگر باید توجه شود. اگر سبز بالاتر از قرمز باشد، این نشان دهنده غلبه بر خریداران در بازار است که منجر به افزایش قیمت می شود. اگر قرمز بالاتر از سبز باشد، برعکس، فروشندگان در بازار تسلط دارند و قیمت به روند نزولی رسیده است.
سه روش معامله کمریسک ارزهای دیجیتال برای مبتدیها
داراییهای دیجیتال نوعی سرمایهگذاری با ریسک بالا هستند و خریدوفروش بدون برنامه آنها معمولاً به از دست رفتن سرمایه منجر میشود. در حالی که بیشتر تحلیلگران موافقند که هیچ راهبرد معاملاتی «بینقصی» وجود ندارد، سه روش شناختهشده داریم که برای معاملهگران مبتدی بسیار مناسب است. وبسایت کوین دسک در مقالهای این سه راهبرد را توضیح داده است که در زیر میخوانید.
۱. میانگینسازی هزینه دلاری (DCA)
میانگینسازی هزینه دلاری یک راهبرد معاملاتی محبوب و آزمایششده است که بهترین عملکرد را زمانی دارد که روی دورههای زمانی طولانیتری اعمال شود. مفهوم آن ساده است؛ بهجای اینکه همه پول خود را بهیکباره در یک ارز دیجیتال خاص سرمایهگذاری کنید، آن را به مقادیر کم تقسیم کنید، زمان و روز خاصی از هفته را انتخاب کنید و فقط در آن زمانها خرید خود را انجام دهید.
مثال: باب ۱۰ هزار دلار دارد که میخواهد آن را در بیت کوین (BTC) سرمایهگذاری کند. او تصمیم میگیرد بهجای اینکه کل مبلغ را یکباره هزینه کند، از راهبرد DCA استفاده کرده و مبلغ ۱۰ هزار دلار خود را به ۲۰ قسمت ۵۰۰ دلاری تقسیم کند. او سپس یک روز هفته و زمان خاص را برای خرید بیت کوین انتخاب میکند – مثلاً دوشنبه ساعت ۱۲:۰۰ به وقت محلی. طی ۲۰ هفته آینده، باب هر دوشنبه ظهر بهطور منظم ۵۰۰ دلار بیت کوین خریداری میکند تا اینکه کل مبلغ ۱۰,۰۰۰ دلار خود را سرمایهگذاری کند.
خرید در اینگونه فواصل منظم در مدتزمانی طولانی به کاهش تأثیر نوسانات بازار – یعنی افتوخیز شدید قیمتها – کمک میکند و به این معنی است که باب نسبت به حالتی که همه پول خود را یکجا برای بیت کوین هزینه کند، در این حالت میانگین بیت کوین بیشتری را در ازای همان پول دریافت میکند.
وبسایت DCABTC که یک ماشینحساب DCA متمرکز بر بیت کوین است، این مسئله را با جزئیات بیشتری نشان میدهد.
بهعنوان نمونه اگر از اول ژانویه ۲۰۱۸ (دی ۹۶) هر دوشنبه یکبار ۱۵۰ دلار بیت کوین خریداری میکردید، بهطورکلی ۲۳,۵۵۰ دلار هزینه کرده بودید و ۳.۰۴ بیت کوین (۱۶۱,۲۶۵ دلار در زمان نگارش این مقاله) داشتید. درحالیکه اگر در تاریخ ۱ ژانویه ۲۰۱۸ مبلغ ۲۳,۵۵۰ دلار را بهصورت یکجا برای بیت کوین هزینه میکردید، تنها میتوانستید ۱.۶۹ بیت کوین بخرید (۹۰,۰۳۳ دلار در لحظه نگارش مقاله).
اگر تصمیم دارید راهبرد DCA را بهصورت دستی انجام دهید، یعنی خودتان ارزهای دیجیتال را در زمان مشخصی از یک صرافی بخرید، می توانید با افزودن یک قانون ساده نتایج کلی خود را بهبود ببخشید: دارایی دیجیتال موردنظر را در فواصل زمانی تعیینشده فقط موقعی بخرید که قیمتها قرمز باشند؛ یعنی وقتی قیمت آن دارایی کمتر از ارزش ۲۴ ساعت قبل آن است. دادههای قیمت زنده ارزهای دیجیتال را میتوانید در وبسایت ارزدیجیتال مشاهده کنید.
۲. تقاطع طلایی/تقاطع مرگ
راهبرد معاملات ارزهای دیجیتال موسوم به «تقاطع طلایی/تقاطع مرگ» (Golden cross / Death cross)، روشی است که از دو خط میانگین متحرک (MA) روی نمودار تریدینگ ویو استفاده میکند؛ میانگین متحرک یک خط شاخص نمودار است که میانگین قیمت متوسط یک دارایی را برای مدتزمان مشخصی نشان میدهد.
بهبیان سادهتر، میانگین متحرک خطی است که روی نمودار ترسیم میشود تا بتوانیم رفتار قیمت را طبق دادههای گذشته دقیقتر حدس بزنیم.
در این راهبرد، بهدنبال نقاط تقاطع بین خط میانگین متحرک ۵۰ (میانگین ۵۰ روز قبلی) و میانگین متحرک ۲۰۰ (میانگین ۲۰۰ روز قبلی) در چارچوبهای زمانی طولانی روی نمودار مانند نمودارهای روزانه و هفتگی میگردید. ازآنجاکه این کار با مشاهده فعالیت قیمت در بازههای زمانی طولانی سروکار دارد، یک راهبرد معاملاتی طولانیمدت است که در ۱۸ ماه و بالاتر از آن بهترین عملکرد را نشان میدهد.
دو نوع نقطه تقاطع وجود دارد که باید بهدنبال آن باشید:
-
: وقتی خط میانگین متحرک ۵۰ از خط میانگین متحرک ۲۰۰ به سمت بالا عبور میکند.
- واگرایی (تقاطع مرگ): وقتی خط میانگین متحرک ۵۰ از خط میانگین متحرک ۲۰۰ به سمت پایین عبور میکند.
همگرایی نشاندهنده آن است که مومنتوم کوتاهمدت در حال بالارفتن از مومنتوم بلندمدت است؛ و این یک سیگنال خرید است. این اتفاق زمانی رخ میدهد که خریداران به بازار برگشته و باعث افزایش قیمت میشوند. واگراییها نیز نشانهای از عکس این اتفاق است که مومنتوم کوتاهمدت نسبت به مومنتوم بلندمدت در حال سقوط است؛ این یک سیگنال فروش است. واگرایی زمانی روی میدهد که تعداد زیادی از معاملهگران تصمیم به خروج از بازار و فروش داراییهای خود بگیرند.
برای انجام این کار، باید وارد نمودار تریدینگ ویو شوید؛ تصویر زیر یک حساب وبسایت تریدینگ ویو (TradingView) را نشان میدهد. بازه زمانی (پیکان قرمز) را به روزانه یا هفتگی تغییر دهید (مربع قرمز)، روی دکمه شاخصها کلیک کنید (پیکان آبی) و «moving averages» (میانگینهای متحرک) را جستجو کنید. دو بار کلیک کنید تا دو میانگین متحرک افزوده شود.
سپس باید با کلیک روی نماد دندانهدار هر میانگین متحرک (در گوشه بالا سمت چپ) و تغییر پارامتر طول (پیکان قرمز) بهترتیب به ۵۰ و ۲۰۰، تنظیمات میانگین متحرک را تغییر دهید. همچنین میتوانید روی «Style» کلیک کرده و رنگها (پیکان آبی) را تغییر دهید تا بتوانید دو خط را شاخص شاخص قدرت نسبی (شاخص از شادی نسبی) از هم متمایز کنید.
شایان ذکر است که این روش معاملات ارزهای دیجیتال در بازارِ بسیار بیثبات (زمانی که قیمتها افتوخیز بسیار شدید دارد) بیشترین کارایی را دارد، اما زمانی که بازار حالت خنثی دارد، با توجه به اینکه دو خط میانگین متحرک مرتباً همگرا و واگرا میشوند، این روش میتواند سیگنالهای خریدوفروش متعددی را نشان دهد. این حالت معمولاً زمانی اتفاق میافتد که اطمینان زیادی در بازار وجود نداشته و تعداد معاملهگران نزولی و صعودی برابر باشد. این تنها مشکل این راهبرد معاملات است، اما میانگین سود در آن از زیانهای وارده در دورههای کمنوسان بیشتر است.
باز هم تأکید میکنیم که این یک راهبرد بلندمدت است و در دوره دستکم ۱۸ ماهه بهترین عملکرد را دارد و میتوان آن را با سایر شاخصها ترکیب کرد تا نتایج بهتری حاصل شود.
در نمودار زیر، آخرین تقاطع طلایی نمودار بیت کوین در حدود ۸,۰۰۰ دلار بوده است. یعنی اگر در دو سال گذشته از این راهبرد استفاده میکردید، در قیمت ۸,۰۰۰ دلار یک سیگنال خرید دریافت و همچنان بیت کوین خود را حفظ میکردید. قیمت بیت کوین در حال حاضر حدود ۶۷۰ شاخص شاخص قدرت نسبی (شاخص از شادی نسبی) درصد نسبت به آن قیمت رشد نشان میدهد.
۳. راهبرد معامله بر اساس واگرایی RSI
راهبرد واگرایی RSI، استراتژی فنیتری است، اما در پیشبینی زمانبندی وارونه شدن روند پیش از وقوع آن، کاربرد مؤثرتری دارد. وارونگی روند زمانی است که قیمت شروع به حرکت در خلاف جهت میکند؛ از روند نزولی به روند صعودی یا برعکس.
شاخص RSI که مخفف «Relative Strength Index» (شاخص قدرت نسبی) است، یک شاخص نمودار است که با محاسبه میانگین تعداد سود و زیان در یک دوره ۱۴ روزه، مومنتوم را اندازهگیری میکند. در نمودارهای تریدینگویو از بخش اندیکاتورها (Indicators) بهراحتی میتوانید RSI را اضافه کنید.
این شاخص بین ۰ و ۱۰۰ در نوسان است و میتواند برای برجستهسازی «فروش بیشازحد» یا «خرید بیشازحد» یک دارایی مورد استفاده قرار گیرد. برای نشاندادن این مسئله، معمولاً از یک کانال بین ۳۰ تا ۷۰ استفاده میشود. هنگامیکه خط شاخص با عبور از عدد ۷۰ از بالای کانال خارج میشود، دارایی موردنظر در وضعیت «خرید بیش از حد» در نظر گرفته میشود که نشاندهنده آن است که قیمت احتمالاً به پایین بازمیگردد. برعکس، وقتی دارایی از عدد ۳۰ به زیر کانال افت کرد، در حالت «فروش بیشازحد» در نظر گرفته میشود و معنای آن این است که قیمت احتمالاً رشد خواهد کرد.
اگرچه این سیستم بهتنهایی میتواند بهعنوان یک راهبرد ساده برای معاملات ارز دیجیتال مورد استفاده قرار گیرد، اما گاهی اوقات میتواند نتایج نادرستی به همراه داشته باشد. بهعنوان مثال، مواردی وجود دارد که RSI نشان میدهد یک دارایی بیشازحد خریداری شده است. معمولاً این یک سیگنال خرید است، اما گاهی قیمت همچنان به روند کاهش خود ادامه میدهد.
استراتژی واگرایی RSI پیشرفتهتر از این است و میتواند برای تعیین زمان تغییر روند قیمت قبل از وقوع آن مورد استفاده قرار گیرد. این کار با جستجوی ناهمگونی میان قیمت و شاخص RSI انجام میشود. بهطور معمول، قیمت و RSI تقریباً در یک جهت حرکت میکنند. ولی گاهی اوقات قیمت در حال کاهش است اما RSI افزایش مییابد، یا برعکس. این حالت فقط زمانی اتفاق میافتد که تغییر ناچیزی در حجم خرید یا فروش وجود داشته باشد و نشانهای از این است که مومنتوم در مراحل اولیه تغییر روند است.
بهترین چارچوب زمانی برای جستجوی واگرایی معمولاً در یک پنجره چهارساعته یا روزانه است. این بازههای زمانی تغییرات شدیدتر در روند میانمدت تا بلندمدت را نشان میدهند. با نگاهی به نمودار زیر، میبینیم که سه واگرایی اصلی RSI در نمودار اخیر جفتارز بیت کوین/دلار (BTC/USD) وجود دارد که تغییر در روند کلی را پیشبینی میکند. خطوط زرد اختلاف میان جهت شاخص RSI و قیمت را نشان میدهد. بهترین زمان برای جستجوی واگراییها، وقتی است که قیمت در مناطق فروش بیشازحد یا خرید بیشازحد باشد.
از این راهبرد برای یافتن تغییرات کوچکتر در یک روند نیز میتوانید استفاده کنید؛ مثلاً یک عقبنشینی را در یک روند نزولی تشخیص دهید اگر در نمودار ۳۰ دقیقهای با دقت بیشتری به ناحیه علامتگذاریشده با دایره (سفید) نگاه کنیم، میبینیم واگرایی دیگری وجود داشته که نشاندهنده حرکت دوباره به سمت روند صعودی شاخص شاخص قدرت نسبی (شاخص از شادی نسبی) است.
شاخص شاخص قدرت نسبی (شاخص از شادی نسبی)
شاخص حرکت جهتدار اندیکاتوری است که در سال ۱۹۷۸ توسط وِلز وایلدر طراحی شده و تشخیص میدهد که قیمت در چه جهتی در حال حرکت است. برای این منظور این اندیکاتور کف و سقفهای قبلی قیمت را با هم مقایسه میکند و سپس دو خط رسم میکند: یکی خط جهتدار مثبت (+DI) و دیگری خط جهتدار منفی (-DI). همچنین میتوان از خط دیگری موسوم به شاخص جهتدار میانگین (ADX) برای اندازهگیری قدرت روند صعودی یا نزولی هم استفاده نمود.
زمانی که خط +DI بالای خط –DI قرار دارد، به این معنی است که فشار روند صعودی بیشتر از فشار روند نزولی است. و بالعکس، اگر –DI بالاتر از +DI باشد، فشار روند نزولی بیشتر است. معاملهگران میتوانند با کمک این اندیکاتور جهت روند قیمت را شناسایی کنند. بعلاوه عبور دو خط مذکور از یکدیگر (کراس آنها) میتواند سیگنالی برای معامله خرید یا فروش نیز صادر کند.
فرمول محاسبه اندیکاتور شاخص حرکت جهتدار (DMI)
که در روابط فوق داریم:
شاخص حرکت جهتدار چه چیزی را نشان میدهد؟
از اندیکاتور DMI در درجه اول برای ارزیابی جهت روند و دریافت سیگنال معاملاتی استفاده میشود.
مهمترین سیگنال این اندیکاتور کراس دو خط +DI و –DI است. زمانی وارد معامله خرید میشویم که خط +DI خط –DI را به سمت بالا قطع کند و یک روند صعودی در پیش باشد. به همین صورت، سیگنال معامله فروش زمانی صادر میشود که خط +DI خط –DI را به سمت پایین قطع کند.
! هشدار: اگرچه ممکن است این روش سیگنالهای خوبی داشته باشد، اما ممکن است سیگنالهای خطایی هم صادر کند، چرا که شاید بعد از ورود به معامله، روند دیگر ادامه پیدا نکند.
همچنین میتوان از این اندیکاتور به عنوان ابزاری برای تایید روند یا معامله هم استفاده نمود. اگر +DI خیلی بالاتر از –DI باشد، به این معنی شاخص شاخص قدرت نسبی (شاخص از شادی نسبی) است که روند صعودی بسیار قوی است و همین امر میتواند تاییدی برای معاملات خرید فعلی یا اینکه تاییدی برای ورود به معامله خرید براساس روشهای دیگر باشد. به همین طریق، اگر –DI خیلی بالاتر از +DI باشد، تاییدی است بر شدت روند نزولی یا معاملات فروش.
محدودیتهای اندیکاتور DMI
اندیکاتور DMI درواقع بخشی از سیستم بزرگتری به نام شاخص حرکت جهتدار میانگین (ADX) است. میتوان جهت روند DMI را با قدرت روندی که از ADX بدست میآید، ترکیب نمود. اگر مقدار ADX بیشتر از ۲۰ باشد، به این معنی است که روند شدت و قدرت بالایی دارد. اما به هر صورت چه از ADX استفاده کنید یا نکنید، باید متوجه باشید که این اندیکاتور همچنان سیگنالهای خطای زیادی صادر میکند.
+DI شاخص شاخص قدرت نسبی (شاخص از شادی نسبی) و –DI و کراس آنها همگی برمبنای دادههای گذشته قیمت رسم میشوند، بنابراین لزوماً نمیتوانند منعکسکننده رفتار قیمت در آینده باشند. مثلا ممکن است کراسی صورت بگیرد، اما قیمت واکنشی نشان ندهد و در نتیجه معامله با ضرر خاتمه پیدا کند.
همچنین ممکن است این دو خط چندین مرتبه با هم کراس کنند، اما روندی در قیمت شکل نگیرد. در این مواقع شاخص شاخص قدرت نسبی (شاخص از شادی نسبی) میتوانید تنها به معاملاتی که در جهت روند بزرگتری در تایمفریمهای بالاتر هستند ورود کنید، یا اینکه از اندیکاتور ADX هم کمک بگیرید و روندهای قویتر را شناسایی کنید.
نحوه استفاده از اندیکاتور DMI
+DI قدرت حرکت صعودی قیمت و –DI قدرت حرکت نزولی قیمت را اندازهگیری میکنند. بنابراین این دو خط در کنار یکدیگر قدرت نسبی خریداران نسبت به فروشندگان را نشان میدهند.
در ابتدا باید ببینید کدام یک از این دو خط بالای دیگری قرار گرفته است. به خطی که بالای دیگری قرار گرفته DI غالب گفته میشود. DI غالب قویتر است و لذا احتمال اینکه جهت حرکت آینده قیمت با آن همسو باشد، بیشتر است. برای اینکه جایگاه غالب خریداران و فروشندگان عوض شود، این دو خط بایستی با هم کراس کنند (از یکدگیر عبور کنند).
کراس زمانی رخ میدهد که DI پایینی DI غالب یا بالایی را به سمت بالا قطع کند. شاید به نظر برسد کراس این دو خط سیگنال واضحی برای ورود به معامله خرید یا فروش است، اما بسیاری از معاملهگران در این مواقع صبر میکنند تا از اندیکاتورهای دیگری هم تاییدیه بگیرند و به این ترتیب احتمال موفقیت معاملات خود را افزایش دهند. البته معمولا کراس دو خط اندیکاتور DMI خیلی مطمئن نیستند، چرا که اگر بازار نوسانات کمی داشته باشد، کراس این دو خط معمولا سیگنال خطا میدهد و اگر بازار پرنوسان باشد، کراس این دو خط خیلی باتأخیر سیگنال میدهد. بنابراین بهتر است کراس دو خط DMI را صرفا به عنوان وجود پتانسیلی برای تغییر روند در نظر بگیرید.
در تصویر بالا مشاهده میکنید که +DI و –DI کراسهای زیادی داشتهاند که بسیاری از آنها سیگنال اشتباه دادهاند (نقاط ۱)، ولی کراس ۲ بالاخره به یک روند صعودی منجر شده است. (توجه داشته باشید که خط ADX هم معمولا در این اندیکاتور وجود دارد که در این تصویر نشان داده نشده است).
از اندیکاتور DMI برای تایید پرایس اکشن استفاده میشود (تصویر زیر). DMI معمولا هماهنگ با قیمت حرکت میکند، یعنی وقتی قیمت به سمت بالا حرکت کند، +DI نیز بالا میرود و زمانی که قیمت نزول کند، +DI هم کاهش مییابد. فقط دقت کنید که –DI برعکس عمل میکند و برخلاف جهت قیمت حرکت میکند. یعنی وقتی قیمت کاهش مییابد، -DI به سمت بالا حرکت میکند شاخص شاخص قدرت نسبی (شاخص از شادی نسبی) و زمانی که قیمت صعود میکند، -DI کاهش مییابد. لازم است قدری با این اندیکاتور تمرین کنید تا به این نکات و حرکات آن عادت کنید. ضمنا توجه داشته باشید که قدرت حرکت قیمت به سمت بالا یا پایین همیشه با سقف DI متناظر با آن روند (نزولی یا صعودی) نشان داده میشود.
درک سیگنالهای جهتدار این اندیکاتور خیلی ساده است. هنگامی که +DI غالب است و افزایش مییابد، جهت قیمت هم به سمت بالاست. زمانی که –DI غالب است و افزایش مییابد، جهت حرکت قیمت به سمت پایین است. اما در این میان باید به قدرت حرکت قیمت هم توجه نمود. هر خط DI میتواند مقداری بین صفر تا ۱۰۰ داشته باشد. هرچه مقدار DI بیشتر باشد، قدرت حرکت قیمت در شاخص شاخص قدرت نسبی (شاخص از شادی نسبی) روند مربوطه بیشتر است. مقادیر DI بالای ۲۵ به معنی قوی بودن روند است و مقادیر کمتر از ۲۵ نشان میدهد که قیمت حرکت جهتدار ضعیفی دارد.
در تصویر بالا مشاهده میکنید که DMI در ناحیه ۱ ضعیف است و قیمت هم حرکات شدیدی ندارد. در نقطه ۳ میبینید که +DI از سطح ۲۵ بالاتر رفته و روند صعودی هم شکل گرفته است. در ناحیه ۴ قیمت نزول کرده و –DI صعود کرده و بالای سطح ۲۵ رفته است.
مومنتوم
یکی از ویژگیهای اندیکاتور DMI این است که به شما امکان میدهد در هر لحظه فشار خرید و فروش را مشاهده کنید و پیش از ورود به معامله، جهت نیروی غالب بازار را تشخیص دهید. قدرت نوسان صعودی را +DI و قدرت نوسان نزولی را –DI نشان میدهد. زمانی که فشار خریداران بیشتر از فروشندگان باشد و یک روند صعودی قوی وجود داشته باشد، +DI از سطح ۲۵ بالاتر میرود و –DI در زیر سطح ۲۵ باقی میماند. اما هنگامی که فشار فروشندگان بیشتر از خریداران است و روند نزولی شکل گرفته است، -DI از سطح ۲۵ بالاتر میرود و +DI در زیر سطح ۲۵ باقی میماند.
در یک روند صعودی قوی ضمن اینکه +DI بالای –DI حرکت میکند، شاهد ایجاد سقفهای بالاتری در +DI خواهیم بود (شکل زیر). عکس این حالت برای روند نزولی هم صادق است. زمانی که هر دو خط +DI و –DI زیر سطح ۲۵ قرار دارند و بصورت سایدوی حرکت میکنند، در این حالت هیچ نیروی غالبی وجود ندارد. یکی از موقعیتهای معاملاتی کمریسک زمانی پیش میآید که یکی از خطوط DI از سطح ۲۵ بالاتر برود و قیمت هم در یک سطح حمایتی یا مقاوتی نفوذ کند.
در تصویر بالا مشاهده میکنید که +DI در نقطه ۱ از سطح ۲۵ عبور کرده و با ادامه روند صعودی، بالای –DI باقی مانده است. دقت کنید که در طول این روند صعودی هیچگونه کراسی بین دو خط DI صورت نگرفته است. در این مثال قدرت خریداران بیشتر است (+DI>25) و فشار فروشندگان ضعیف است (-DI<25).
پیوتهای DMI
پیوتهای DMI زمانی ایجاد میشوند یا به عبارتی دیگر خطوط DMI زمانی تغییر جهت میدهند که جهت حرکت قیمت تغییر کند. نکته مهم این است که پیوتهای DMI باید با پیوتهای قیمت متناسب باشند. زمانی که قیمت یک سقف تشکیل میدهد، +DI هم یک سقف تشکیل میدهد. هنگامی که قیمت یک کف ایجاد میکند، خط –DI نیز یک سقف ایجاد میکند (فراموش نکنید که خط –DI خلاف جهت قیمت حرکت میکند).
بسیاری از معاملهگران کوتاهمدت به دنبال موقعیتهایی هستند که در آنها قیمت و اندیکاتور با هم در یک جهت حرکت کنند یا اینکه دایورجنسی بین این دو ببینند. یکی از روشهای تایید روند صعودی این است که وقتی قیمت یک سقف جدید ایجاد میکند، +DI هم یک سقف جدید ایجاد کند. همینطور برای تایید یک روند نزولی لازم است وقتی در قیمت یک کف جدید تشکیل میشود، خط –DI نیز یک سقف جدید ایجاد کند. در این حالت سیگنالی برای ورود به معامله در جهت روند صادر میشود.
از طرف دیگر دایورجنس زمانی رخ میدهد که قیمت و DMI با هم توافق نداشته و یکدیگر را تایید نکنند. به عنوان مثال وقتی که قیمت یک سقف جدید تشکیل میدهد، اما +DI سقف جدیدی ایجاد نمیکند. دایورجنس یک هشدار است برای مدیریت ریسک، چرا که در واقع سیگنالی مبنی بر وجود تغییراتی در قدرت روند صادر میکند و معمولا پیش از اصلاح یا تغییر روند رخ میدهد.
در تصویر بالا مثالی را میبینید که قیمت و اندیکاتور با هم توافق دارند (نقطه ۱) که در آن قیمت یک سقف جدید تشکیل داده و به دنبال آن خط +DI هم یک سقف جدید ایجاد کرده است و در نتیجه سیگنالی برای ورود به معامله خرید صادر کرده است. در این تصویر همچنین مثالی از دایورجنس نیز مشاهده میکنید (نقطه ۲) که در آن قیمت یک سقف جید تشکیل داده، اما +DI با اینکه به سمت بالا رفته، اما سقف جدیدی ایجاد نکرده است، که در نتیجه اصلاحی تا نقطه ۳ صورت گرفته است.
اندیکاتور DMI اطلاعات زیادی در اختیار شما قرار میدهد و به کمک آن میتوانید قدرت روندها و حرکت قیمت را اندازهگیری کنید. به هر حال همیشه به خاطر داشته باشید که بهترین تصمیمات معاملاتی براساس سیگنالهای واقعی گرفته میشوند، نه احساسات. بنابراین هیجانات و احساسات را کنار بگذارید و اجازه دهید قیمت و DMI به شما بگویند که بخرید، بفروشید یا اینکه صرفا نظارهگر بازار باشید.
در پایان ایم مقاله توصیه می کنیم مقاله ” مرجع کامل آموزش اندیکاتور ATR” را نیز مطالعه نمایید.
بورس به دوران اوج بازمی گردد؟
ادامه نوسان و کاهش بورس باعث شد شاخص کل روز شنبه برای بار دوم طیشش ماه گذشته تا کانال یک میلیون و ۲۰۰ هزار واحد کاهش یابد. البته این شاخص روز گذشته مجددا به کانال یک میلیون و ۳۰۰ هزار واحد بازگشت و باعث شد نگاه ها دوباره به این بازار بازگردد.
به گزارش ایمنا، بهزاد صمدی با شاخص شاخص قدرت نسبی (شاخص از شادی نسبی) تاکید بر اینکه حاشیه بازار و اتفاقاتی از جمله نفتکش کره جنوبی، تصمیم فولادی وزارت صمت، اقدامات انتخابی ترامپ و… باعث ایجاد ترس در سهامداران شد، اظهار کرد: این حواشی باعث شد شاخص کل اصلاحی را تا نواحی یک میلیون و ۲۸۰ واحد تجربه کند. شاخص کل از نظر تکنیکالی تقریباً داخل الگوی هارمونیک از نوع ساده در حال تکمیل بود و تا حوالی ۷۸ درصد را اصلاح کرد و اندیکاتور شاخص قدرت نسبی به محدوده ۲۸ رسیده بود. از نظر تکنیکال هر زمانی اندیکاتور شاخص کل به محدوده ۲۵ تا ۳۰ میرسد، شاهد بازگشت آن هستیم و این بار هم شاهد واکنش تکنیکالی به این محدوده بودیم.
وی ادامه داد: انتظار میرود شاخص کل با توجه به در پیش بودن گزارشات فصل پاییز و گزارشهای ماهانه دی ماه رشد داشته باشد و در گام نخست میتواند تا حوالی یک میلیون و ۴۵۰ واحد برسد. در آنجا باید دید عرضه و تقاضا میتواند از قله قبلی عبور کند یا خیر. اگر شاخص کل این توان را داشته باشد و از محدوده یک میلیون و ۵۳۰ هزار واحد عبور کند، انتظار میرود به تارگت های خوبی تا حوالی قلهای که در مردادماه شکل گرفت برسیم اما اگر محدوده یک میلیون و ۵۳۰ هزار واحد شکسته نشود، دوباره موج ریزشی دیگر را خواهیم داشت که ممکن است تا عید نوروز طول بکشد.
این تحلیلگر بازار سرمایه با تاکید بر اینکه شرایط سیاسی بهتر شده است، گفت: ترامپ فقط حدود هشت روز کاری دیگر رئیس جمهور آمریکا خواهد بود و استرس بازار در مورد احتمال وقوع جنگ و تحریمها کاهش خواهد یافت. همچنین گزارش شرکتها بسیار خوب است و قیمتهای جهانی روندی صعودی دارد. در میان مدت و بلند مدت به رشد بازار خوشبین هستیم.
صمدی با بیان اینکه در بازار ایران دید اهالی بورس کوتاه مدت است، ابراز کرد: زمانی که یک فشار فروش ایجاد میشود، سهامداران به صف فروش و زمانی که جو خوبی ایجاد میشود به صف خرید میروند. از آنجایی که قیمتهای جهانی و نرخ دلار نیمایی همچنان رو به رشد است و موضوع قیمت گذاری دستوری در بورس کالا منتفی شده است، به نظر من اگر سهامداران روی سهمهای بنیادی سرمایه گذاری کنند، نه تنها زیان نمیبینند بلکه در میان مدت میتوانند سود خوبی هم کسب کنند.