بهترین و مطمئن ترین کارگزاران در افغانستان

تکنیک‌های مدیریت سرمایه پیشرفته

مالی و سرمایه گذاری

کتاب های مدیریت مالی و سرمایه گذاری

سرمایه‌گذاری به معنای تخصیص پول در بازارهای مالی، بورس اوراق بهادار و هر فعالیت اقتصادی دیگر است. فرد یا سازمان سرمایه‌گذار متعهد می‌شود خرید مالی تجهیزات و سایر موارد مورد نیاز بنگاه اقتصادی را بر عهده بگیرد و در مقابل از سود سهام منفعت کسب کند. علم سرمایه‌گذاری را می‌توان علم خرید کالایی دانست که در حال حاضر بازار یا کاربرد ندارد اما آینده‌ی درخشانی پیش روی آن محصول است. در چنین شرایطی سرمایه‌گذاری بر روی این کالا بسیار سودمند خواهد بود. سرمایه‌گذاری می‌تواند از طریق اشخاص حقیقی یا اشخاص حقوقی نظیر بنگاه‌‌های سرمایه‌گذاری، دولت و سایر نهادها انجام گیرد.

هوش مالی چیست؟

مشاهده سیاست‌های پولی و مالی، استراتژی و سرمایه‌گذاری افراد موفق و ثروتمند، یکی از بهترین‌ راه‌های افزایش هوش مالی و درآمد بیشتر است. از نظر بسیاری از افراد ثروتمند نظیر رابرت کیوساکی، هوش مالی یک مهارت اکتسابی است که می‌توان آن را آموخت. هوش مالی یکی از انواع هوش به شمار می‌آید. این هوش شامل توانایی انسان در درک و تحلیل مسائل مالی است که می‌توان آن را از زوایای مختلف مورد تحلیل و بررسی قرار داد. هوش مالی را می‌توان به به 5 بخش تقسیم کرد. کسب درآمد بیشتر، حفظ، بودجه‌بندی پول، اهرم‌سازی پول و به‌روز نمودن اطلاعات مالی. برای افزایش هوش مالی باید گام‌ های آن را به ترتیب آموخت.

بورس یکی از راه‌های سرمایه‌گذاری پرطرفدار در سراسر جهان به شمار می‌آید. نام دیگر بورس در ایران بهابازار است و به بازاری گفته می‌شود که برروی کالا، ارز، قراردادها و اوراق بهادار قیمت و ارزش‌گذاری می‌کند. بورس در ایران به نوعِ بورس اوراق بهادار و بورس کالا دسته‌بندی می‌شود. یکی از معتبرترین بورس‌های جهان، بورس نیویورک است که حجم معاملات و و ارزش شرکت‌های آن بسیار بالا است. اگر به بازار بورش علاقمند هستید بهترین کتاب بورس را می‎توان از فیدیبو خریداری کرد.

نحوه آشنایی با زبان تخصصی مالی

آشنایی با اصطلاحات مالی و مفاهیم مالی کلید موفقیت در این بازار پرخطر و پرریسک است. فیدیبو مرجع کاملی برای عرضه‌ی کتاب‌های مالی و سرمایه‌گذاری به شمار می‌آید. بهترین کتاب‌های سرمایه‌گذاری نظیر کتاب بازار سرمایه، کتاب اقتصاد مالی، کتاب حسابداری، کتاب ارزیابی مالیات و امور بیمه را می‌توان در فیدیبو مشاهده کرد. بهترین کتاب های مالی نظیر کتاب مدیریت مالی، کتاب حقوق مالی، امور مالی، تامین مالی، حسابداری مالی را نیز بخش دیگر از اثار مربوط به حوزه مالی و سرمایه‌گذاری است. علاوه بر کتاب‌های تحلیلی در این حوزه می‌توان کتابهای آمادگی آزمون و بهترین کتاب بورس را نیز از فیدیبو تهیه کرد.

مدیریت سرمایه در بازارهای جهانی و فارکس | آشنایی با استراتژی‌های آن

مدیریت سرمایه در بازارهای جهانی و فارکس | آشنایی با استراتژی‌های آن

به عنوان یک معامله ‎ گر فارکس حتماً این سؤال را از خود پرسیده‌اید که چطور یک معامله‌گر آماتور می‌تواند به یک معامله‌گر حرفه‌‌ای تبدیل شود؟ پاسخ یک کلمه است: با مدیریت سرمایه!

بیشتر معامله گران، مدیریت سرمایه را مانند برنامه رژیم غذایی می‌دانند؛ به همین دلیل خیلی از تریدرهای بازار فارکس مدیریت سرمایه را به صورت واقعی در زندگی تمرین نمی‌کنند!

دلیل آن بسیار ساده است: درست مانند غذای سالم خوردن، مدیریت سرمایه می‌تواند یک فعالیت سنگین و ناخوشایند باشد.

مدیریت سرمایه در فارکس، سرمایه گذاران و تریدرها را وادار می‌کند دائماً معاملاتشان را رصد کنند و تصمیم بگیرند که در چه زمانی ضرر یا سود کنند!

مشاهده بیشتر: دوره آموزش جامع فارکس ، جامع ترین و تخصصی ترین آموزش فارکس و بورس جهانی

مدیریت سرمایه در فارکس

کتاب‌های معاملات پر از داستان‌هایی است که سرمایه گذراران، در یک معامله، سودهای یک، دو یا حتی پنج ساله را یکجا از دست داده‌اند.

به طور معمول، ضرر و زیان‌های سنگین ناشی از عدم مدیریت درست سرمایه است.

در بازار فارکس، فانتزی‌های زیادی وجود دارد. فانتزی‌هایی مانند: «این معامله‌ای که تصمیم دارم انجام دهم، بدون شک من را تا دو سال تأمین خواهد کرد.»

مهر تأیید این فانتزی این است که خیلی از معامله گران آماتور کسب درآمد کلان را در 6 ماه نخست فعالیتشان حتمی می‌دانند.

به جرأت باید گفت این فانتزی تا زمانی که مدیریت سرمایه را بلد نباشید، صرفا یک رویا و خیال زیباست.

اگر تصمیم دارید با مدیریت سرمایه درست، دارایی‌هایتان را روز به روز افزایش دهید، حتما این مقاله را تا انتها مطالعه کنید.

سبک‌های مدیریت سرمایه

شما می‌توانید در مدیریت سرمایه به دو اصل کلی پایبند باشید:

اولاً) یک معامله‌گر می‌تواند معاملات کوچک را نادیده بگیرد و سود خود را از معاملات بزرگ کسب کند.

دوماً) یک معامله‌گر می‌تواند معاملات کوچک را نادیده نگیرد و با کسب سود‌های کوچک به سرمایه‌ای بزرگ دست یابد.

در حالت دوم ضررها هم کوچک هستند و معامله‌گر می‌تواند جهت جبران ضررهای خود روزها‌ و یا هفته‌ها معامله پر سود انجام دهد.

تا حدود زیادی، روشی که انتخاب می‌کنید به شخصیت شما بستگی دارد؛ این بخشی از جذابیت ترید در بازار فارکس است!

در ادامه نکاتی را خصوص مدیریت سرمایه فارکس خواهیم گفت که با رعایت آن می‌توانید کسب سود کنید.

مدیریت سرمایه در فارکس

با سرمایه‌ای تجارت کنید که قابل بازگشت باشد

اولین و احتمالاً مهمترین نکته در مدیریت سرمایه فارکس این است که با آنچه که توانایی از دست دادن دارید معامله کنید.

به عنوان یک فرد ماهر در مدیریت سرمایه، لازم است آن دسته از سرمایه‌ای را معامله کنید که بتوانید به راحتی به دستش بیاورید.

کسب سود در فارکس تضمینی نیست. برخی از افراد فقط با ضرر و زیان به کار معامله فارکس پایان می‌دهند؛ پس آنچه که توانایی پرداختش را ندارید، وارد معامله نکنید.

دارایی‌هایی مانند منزل، ماشین، وام و . از این دسته از سرمایه‌ها هستند.

مشاهده بیشتر: آموزش پیشرفته فارکس برای آنان که می خواهند استراتژی معاملاتی خودشان را بسازند

حداکثر ریسک در هر معامله را تعیین کنید

شما می‌توانید به عنوان یک معامله‌گر با تغییر دادن میزان حجم ورودی درصد کم یا زیادی از سرمایه خود را درگیر یک معامله کنید.

اما باید بدانید به صورت اصولی شما نباید بیش از یک درصد از کل سرمایه خود را در هر یک معامله درگیر کنید.

تعداد بازدید: 3367

توجه کنید که اگر در ابتدای راه هستید، احتمال باخت شما در معاملات به علل مسائل فنی یا روانشناسی زیاد است.

شما برای اینکه کل حساب خود را از دست بدهید باید صد بار پشت سرهم اشتباه معامله کنید تا کل حساب شما از بین برود! این امر بعید به نظر می‌رسد که یک فرد بتواند ۱۰۰ معامله را پشت سر هم اشتباه انجام دهد.

شما می‌توانید کل سرمایه خود را به ده قسمت تقسیم کنید و هر قسمت را در یک موضوع سرمایه گذاری کنید.

برای مثال ۱۰ درصد در صنعت خودرو و 10 درصد در بازار سهام؛ اما در هر معامله فقط یک درصد را درگیر خواهید کرد.

مدیریت سرمایه در فارکس

نسبت سود به ضرر خود را تعیین کنید

فرض کنید هیچ اطلاعات فنی از معامله گری نمی‌دانید و تصمیم دارید به عنوان یک سرگرمی به این کار مشغول شوید.

در این صورت در شرایط عادی احتمال برد یا باخت شما در هر معامله می‌تواند ۵۰ - ۵۰ باشد. بنابراین اگر شما یک معامله را با انداختن یک سکه مقایسه کنید احتمال اینکه شیر یا خط بیاید ۵۰ درصد است.

حالا فرض کنید احتمال یک سمت کمی بیشتر باشد؛ بنابراین با هر بار انداختن سکه به سمت بالا ۷۰ درصد احتمال شیر و فقط ۳۰ درصد احتمال خط می‌رود.

ممکن است با خود بگویید من (معامله‌گر) نمی‌دانم در هر بار معامله یا انداختن سکه به سمت بالا، کدام روی سکه می‌آید.

دانستن اینکه در هر معامله چه خواهد شد به شما کمک نخواهد کرد و هیچ معامله‌گری نمی‌تواند ادعا کند که در معامله بعدی چه اتفاقی رخ خواهد داد؛ چیزی که معامله‌گران حرفه‌ای می‌دانند احتمالات است!

احتمال رو شدن خط در یک معامله می‌توانند ۷۰% بیشتر از احتمال رو شدن شیر باشد. حال فرض کنید بر مبنای تحلیل ما، در یک معامله احتمال وقوع خط یا شیر بتواند نسب 70 به 30 باشد.

ریاضیات به ما می‌گوید که اگر صد بار سکه را به سمت بالا پرتاب کنیم به احتمال زیاد ۷۰ تکنیک‌های مدیریت سرمایه پیشرفته مرتبه خط می‌آید و فقط ۳۰ مرتبه به سمت دیگر یا همان شیر پدیدار می‌شود.

با این تفاسیر، چه اهمیتی دارد که در پنج مرتبه اول سمت شیر پدیدار شود یا سه مرتبه اول؟

شما به عنوان یک معامله‌گر باید معامله‌ای انجام دهید که در آن احتمال برد و یا باخت ۵۰-۵۰ نباشد.

یعنی نسبت سود به ضرر شما در هر معامله باید حداقل سه برابر باشد.

تا اینجا متوجه شدیم باید معامله‌هایی انجام دهیم که احتمال برد آن بیشتر است. آن معامله در صورت برد سودی چند برابر به نسب باخت به ما بدهد!

یعنی جدا از اینکه این پیش بینی درست بوده یا نه، در صورت برد تعداد پیپ بیشتری نسبت به باخت به ارمغان بیاورد.

معمولاً در هر معامله شما باید به نسبت 1 به 3 وارد معامله شوید.

اگر باخت شد 50 پیپ را از دست دهید ولی اگر برد شد 150 پیپ سود از پیش بینی درست کرده باشید، این موضوع شاه کلید مدیریت سرمایه است.

با فرض اینکه در هر معامله احتمال سود شما سه برابر ضرر باشد و احتمال برد شما در هر معامله نیز فقط 30% باشد، در ۱۰۰ معامله درصد سود شما برابر با ۹۰% (۳% ضربدر 30) و احتمال باخت شما در کل معاملات ۷۰% خواهد بود (1% ضربدر 70 ).

جالب اینجا است که شما باز هم ۲۰ درصد در سود هستید.

رعایت کردن نسبت سود به ضرر قسمت پراهمیت هر معامله خواهد بود و می‌تواند به واسطه اندکی از اطلاعات فنی و تکنیکالی شما را در مجموع موفق کند.

پیشنهاد ویژه: کلاس های رفع اشکال آنلاین فارکس مجموعه آموزش بورس

در مدیریت سرمایه فارکس به اهرم دقت کنید

اهرم یا لِورِج اجازه می‌دهد تا معامله گران فار کس موقعیت‌های بزرگتر باز کنند. اساساً، معامله گران جهت باز کردن یک موقعیت اهرمی از کارگزار خود وام دریافت می‌کنند.

ظاهرا این اتفاق، خوب به نظر می‌رسد اما اگر به درستی استفاده نشود ممکن است باعث ضررهای سنگین شود.

با این حال اهرم، یک شمشیر دو لبه است و لازم است در استفاده از اهرم دقت کافی و لازم داشته باشید.

تمام تخم مرغ‌های خود را در یک سبد قرار ندهید

نکته مهم دیگری که در مدیریت سرمایه لازم است در نظر داشته باشید این است که نباید تمام معاملات خود را از یک نوع نماد انتخاب کنید.

فرض کنید که یک معامله‌گر سهام هستید و تمام پول خود را در معاملات سهام برای یک شرکت خاص هزینه می‌کنید.

احتمال اینکه به علت یک خبر یا اتفاق ناگهانی در آن شرکت ارزش سهام آن به صورت کلی سقوط کند وجود دارد؛ بنابراین لازم است در سبد معاملاتی خود انواع نمادهای معاملاتی مختلف را خریداری کرده باشید تا احتمال از دست رفتن سرمایه کمتر شود.

شما می‌توانید کل سرمایه‌تان را به ده قسمت تقسیم کنید و هر قسمت را به یکی از نمادهای معاملاتی اختصاص دهید.

پیشنهاد مطالعه: فارکس

نتیجه گیری

پنج نکته‌ای که در این مقاله گفته شد، می‌تواند مانند یک فانوس دریایی عمل کند. به شکلی که با یادگرفتن این موارد می‌توانید سرمایه خود را مدیریت کنید و مانند یک حرفه‌ای معامله کنید.

در این مقاله سعی کردیم در خصوص مدیریت سرمایه در فارکس نکاتی مهمی را بیان کنیم. اما اگر در این خصوص سؤال و یا ابهامی داشتید، حتما آنرا در کامنت برای ما یادداشت کنید.

مدیریت سرمایه در فارکس

اگر از موفق ترین معامله گران در درازمدت، بپرسیم رمز موفقیت آنها چیست؟ اکثریت قریب به اتفاق آنها استفاده از یک سیستم مدیریت سرمایه مشخص و موثر را دلیل اصلی آن بیان خواهند نمود، بنابراین شاید بهتر آن است که این متن را با دقت و چندین بار مطالعه کنید تا ملکه ی ذهنتان گردد. در این بخش تلاش می شود، روشی مناسب و کاربردی جهت سودبری مداوم کاربران ارایه گردد:

نکته: مطالب این بخش پیشنهادی بوده و سایت fxkar را مسئول سود و زیان کاربران نمی نماید.

معمولا” یک معامله گر موفق فارکس همواره و آگاهانه درگیر مدیریت سود و ضرر خود می باشد. همان اندازه که برای هر معامله گر داشتن سیستم و استراتژی موثر، ممکن است کافی به نظر برسد، نبود یک سیستم مدیریت سرمایه نیز می تواند فاجعه بار باشد. یک معامله گر فارکس باید از لحاظ احساسی برای پذیرش ضرر آماده گردد، چون ضرر کردن در معاملات فارکس امری بدیهی است که برای هر معامله گری اتفاق خواهد افتاد ولی معامله بدون مدیریت سرمایه به معنای واقعی قمار خواهد بود. مدیریت ریسک هر معامله و نهایتا” مدیریت ریسک حساب کاربری، می تواند فارکس را به یک تجارت دائمی و سودمند تبدیل نماید. مدیریت سرمایه همواره بخشی از پتانسیل سوددهی معاملات را محدود نموده ولی سود آوری بلند مدت را تضمین می نماید.

اصول ۱۲ گانه مدیریت سرمایه

گنجاندن مجموعه ای از اصول اولیه مدیریت سرمایه در استرتژی معاملاتی هر معامله گر امری ضروری است. یک استراتژی کلی معمولا” شامل موارد زیر می باشد:

۱- هرگز با سرمایه ای که استطاعت آن را ندارید معامله نکنید

یکی از اصول اولیه مدیریت سرمایه این است که هرگز نباید موجودی حساب کاربری شما از تنها دارایی موجودتان متشکل گردد. سرمایه حساب شما نباید از پول قرض شده یا با حذف هزینه های اصلی زندگی تامین گردد. یک حساب منطقی متشکل از سرمایه ایست که معامله گر آمادگی از دست دادن کامل آن را داشته و مطمئن است این امر به روند زندگی روزانه اش خدشه ای وارد نمی کند. عدم رعایت این امر می تواند معامله گر را از لحاظ احساسی دچار استرس نموده و باعث قضاوت و اخذ تصمیمات غلط و احساسی در روند معاملات گرداند.

۲- میزان بهینه ریسک به سود را تخمین بزنید

دانستن میزان ریسک مورد انتظار در هر معامله یکی دیگر از نکات اصلی مدیریت سرمایه می باشد. برای مثال ممکن است یک معامله گر فارکس انتظار داشته باشد در مقابل ریسک نمودن یک واحد، دو واحد سود ببرد که در این حالت نسبت ریسک به سود او ۱:۲ خواهد بود، در مقابل معامله گر می تواند به دنبال فرصتهای کمیاب تر ولی با نسبت ریسک به سود ۱:۳ بماند. این انتخاب به شرایط معامله گر و توانایی های وی در پذیرش ضرر های احتمالی مربوط می باشد.

انتخاب سطح ریسک به سود بالاتر می تواند به معامله گر کمک کند تا معاملات کمتر جذاب را حذف نموده و توان و سرمایه خود را بر روی معاملاتی با شرایط بهتر متمرکز نماید. همچنین با توجه به سطح مارجین و اهرمی که درحساب کاربری معامله گر تعریف شده است، می تواند باعث ورود به فرصتهای بزرگتر گردد.

۳- میزان بهینه پوزیشن های خود را تخمین بزنید

دانستن سایز پوزیشن در هر معامله وابسته مستقیم با میزان سرمایه حساب کاربری بوده و می تواند از باقی مانده حساب در معاملات محافظت نماید. با استفاده از سایز مناسب پوزیشن می توان از میزان تحت ریسک سرمایه موجود در حساب، در هر معامله مطلع گردید. این مبحث به طور مفصل در همین بخش سایت ، در قسمت لات، باز شده است.

برای مثال، اکثر معامله گران موفق فارکس، در هر زمان و هر معامله حداکثر ۲ تا ۳ درصد سرمایه خود را ریسک می کنند. در چنین شرایطی حتی در صورت از دست دادن تمامی آن ۲ درصد، معامله گر هنوز شانس بالایی جهت برگرداندن ضرر خود خواهد داشت. از سوی دیگر، برخی از معامله گران درصد بالاتری از سرمایه خود را ریسک می کنند و در اصل این درصد را وابسته به میزان و احتمال سود دهی تخمینی خود جهت هر معامله می دانند.

۴- همیشه معامله نکنید

در هر بار ورود به بازار فارکس، خود را ملزم به انجام معامله نکنید. شرایط روحی و احساسی خود را بسنجید و سعی کنید با چشم پوشی از معاملات پر ریسک و یا ورود به بازارهای نوسانی و نامشخص سرمایه خود را حفظ نمایید.

۵- لورج (اهرم) را درک کنید و به آن احترام بگذارید

لورج به شما امکان سود بردن از معاملاتی با حجم بالاتر از سرمایه واقعی را داده و از سوی دیگر پتانسیل ریسک و ضررهای بالا را نیز افزایش می دهد. اهرم، ابزاری کاربردی است ولی باید در استفاده از آن بسیار محتاط بود. برای مثال یک لورج ۱:۲۰۰ در حساب ۴۰۰ دلاری به این معناست که شما می توانید در یک معامله ۸۰،۰۰۰ دلاری وارد شوید . به این منظور در هر معامله نیاز است سطح ریسک آن را به خوبی درک نمایید، زیرا هیچ گاه نمی توان از پیش بینی های صورت گرفته اطمینان حاصل نمود.

۶- در هر معامله حد Stop Loss قرار دهید

پس از تعیین حجم هر معامله توسط تخمین درصد معقول تحت ریسک سرمایه، معامله گر می تواند با تکیه به مهارت خود در فارکس وارد پوزیشن گردد. ولی قبل از ثبت پوزیشن حیاتی است که حد تحمل حساب را نیز در نظر گرفت. بسیاری از معامله گران بلافاصله پس از ورود به پوزیشن حد Stop Loss خود را نیز تعیین می نمایند که از قانون مند بودن خود اطمینان کسب نمایند. حد Stop Loss کمک می کند، معامله گر، در مواردی که روند بازار را غلط تشخیص داده، به شکل اتوماتیک از پوزیشن خارج گردد. استفاده از حد Stop Loss یکی از بخشهای حیاتی مدیریت سرمایه در فارکس بوده و باعث می گردد معامله گر بتواند در موارد تغییر جهت پیش بینی نشده روند بازار، موجودی سرمایه خود را تا حد معقولی حفظ نماید.

استاندارد ترین حد ضرر برای معامله گران بازار فارکس، حداکثر ۳ درصد کل سرمایه در هر معامله می باشد، به این معنی که کسی که ۱۰۰۰ دلار سرمایه دارد می بایست حد ضرر خود را در هر معامله طوری قرار دهد که حداکثر پس از اینکه زیانش به ۳۰ دلار رسید معامله خود به خود بسته شود.

برخی از معامله گران از یک حد Stop Loss تغییر یافته، زمانی که معامله آنها به سود رسیده باشد استفاده می نمایند. به این طریق که پس از اینکه روند بازار باعث گردید معامله سودده گردد، حد Stop Loss اولیه را تغییر داده تا بتوانند سود به دست آمده را در تغییرات پیش بینی نشده بازار حفظ نماید.

۷- در هر معامله حد Take Profit قرار دهید

به همان اندازه که این امر با ایده کسب سود بیشتر در تضاد است، در تعیین یک هدف و ایده تکنیک‌های مدیریت سرمایه پیشرفته جهت خروج از پوزیشن حیاتی می باشد. حد Take Profit به معامله گر این امکان را می دهد که همواره نیازمند کنترل قیمت در معامله نباشد و یا پس از به دست آوردن سود مورد انتظار خود ، آن را در تغییر روندهای قیمت از دست ندهد. ممکن است این استراتژی برای برخی از معامله گران، به خصوص در روندهای قوی بازار، زیان آور به نظر آید، با این حال همواره در بازار فارکس امکان وقوع تغییر روندهای غیر منتظره نیز وجود دارد. معامله گری که از حد Take Profit استفاده می نماید، میتواند با سود مورد انتظار خود از معامله خارج گردد و پس از اصلاحات قیمت در انتظار فرصتهای بعدی باشد.

۸- طمعکار نباشید

همواره حس طمع خود را کنترل کنید زیر این حس می تواند شما را به سمت تصمیمات ضعیف و نابخردانه راهنمایی کند. معامله به معنای وارد پوزیشن های تکنیک‌های مدیریت سرمایه پیشرفته سودآور شدن در هر دقیقه نیست، بلکه به معنای وارد پوزیشن درست در زمان درست شدن است.

۹- هرگز به خود دروغ نگویید

معامله گر فارکس شدن به معنای میلیونر شدن یک شبه با یک حساب ۵۰ دلاری نیست. معامله گران تازه کار با این حس، به اشتباه معامله بیش از حد مبتلا شده و بزودی از چرخه بازار حذف خواهند گردید، هدف خود را منطقی و قابل دستیابی کنید.

۱۰- از اتفاقات گذر کنید

همواره بازار فارکس مستعد اتفاقات پیش بینی نشده می باشد، خود را برای آن مهیا سازید و اعتماد به نفس خود را با موارد ضرر در حد Stop Loss از دست ندهید. بهتر است به این بی اندیشید که اگر بازار بر خلاف پیش بینی شما پیش رفته و مبلغی را ضرر کرده اید، لااقل کلیه سرمایه خود را از دست نداده اید. اگر برای معامله خود حد Stop Loss قرار نداده اید و شاهد روند معکوس بازار هستید، جلوی ضرر بیشتر را گرفته و از پوزیشن خارج شوید. در بازار فارکس هرگز نباید در انتظار معجزه بود.

۱۱- بلند مدت بی اندیشید

هدف گذاری خود را برای سود دهی بلند مدت قرار دهید و سعی کنید هرگز با هدف بازگرداندن ضررهای متحمل شده و یا کسب سود بیشتر اقدام به چشم پوشی از قوانین مدیریت سرمایه و استراتژی های خود نکنید.

۱۲- اسفاده از مدیریت سرمایه در پلن معاملاتی فارکس

برای به کار گیری مدیریت سرمایه، هدف اول ایجاد یک روش محاسبه شده در استرتژی معاملاتی فارکس و به کار بردن تکنیکهای شرح داده شده بالا در معاملاتی که با مهارت شخصی معامله گر صورت می پذیرد، می باشد. در ابتدا یک معامله گر فارکس باید درک کند که بازار فارکس عموما” یا به سمت روندی پیش رفته و یا در یک بازه مشخص تغییر قیمت می دهد.

درک روندها، یا تخمین محدودیتهای هر معامله، به معامله گر امکان سودآوری بیشتری خواهد داد. به این منظور باید برای مثال نقاط ورود و خروج بهینه را برای پوزیشن تعیین نمود. در روندهای بازار، معامله گر می تواند دنبال کردن روند را در ۸۰ درصد معامله های خود برنامه ریزی کرده و در این حالت نسبت ریسک به سود ۱:۲ را با قرار دادن حد Stop Loss در محلی مناسب ( برای مثال حدود ۱۵۰ پیپ) و حد Take Profit در فاصله دو برابر (حدود ۳۰۰ پیپ) رعایت نماید.

در مثالی دیگر، هرگاه معامله گر تصمیم بگیرد در جهت عکس روند وارد شده و سود خود را از اصلاح قیمت به دست آورد، نسبت ریسک به سود ۱:۱ مناسب می باشد و بهتر از حد Stop Loss و Take Profit نزدیکتر (در حدود ۵۰ پیپ) استفاده نماید.

در تکنیک‌های مدیریت سرمایه پیشرفته حالتی دیگر اگر حرکت بازار در محدوده خاصی صورت می پذیرد، معامله گر پوزیشن خود را در نزدیکی لبه این رنج باز می نماید و برای معامله خود حرکت قیمت تا لبه مقابل را متصور می شود. در این حالت نسبت ریسک به سود ۱:۱.۵ مناسب بوده و باید حد Stop Loss خود را در محلی معنا دار در حدود ۱۰۰ پیپ و حد Take Profit را در حدود ۱۵۰ پیپ قرار دهد.

توجه داشته باشید که در هر دو حالت بازار رنج و بازار روند، میزان ریسک به سود ایده آل ۱:۱.۵ تا ۱:۲ می باشد (به جز معاملات به هدف اصلاح روند) . معامله گران اکثرا” در نیمی از حالات استفاده از این سیستم سود می کنند و حتی در این حالت نیز تراز حساب آنها مثبت خواهد بود. به علاوه این شیوه معامله از تصمیمات احساسی جهت ورود به معاملات جلوگیری خواهد نمود.

مثال: برای درک اهمیت رعایت میزان ضرر در هر معامله به اندازه ۳ درصد کل سرمایه، به دو جدول زیر نگاه کنید، این دو جدول نشان می دهد چنانچه کلا” ۱۰۰۰ دلار سرمایه داشته باشیم و در هر معامله ۳ درصد آن را ریسک کرده و اتفاقا” همواره هم ضرر کنیم بعد از ۲۳ بار معامله کردن کل سرمایه ما به نصف می رسد تکنیک‌های مدیریت سرمایه پیشرفته ولی اگر ۱۰ درصد ریسک کنیم و همه معاملاتمان نیز همچنان ضرر باشد بعد از ۲۳ بار معامله، تقریبا” چیزی از سرمایه مان باقی نمی ماند.

نتیجه گیری نهایی

دانستن اصول مدیریت سرمایه و محدود نمودن ریسک در معاملات فارکس، می تواند تفاوت حساب کاربری شما در سود دهی پیوسته یا بسته شدن آن به دلیل ضرر بیشتر از حد مارجین باشد. اساسا” معامله در فارکس می تواند یک تجارت جدی همیشگی و سودمند برای کسانی باشد که سرمایه و ریسک خود را آگاهانه مدیریت می کنند.

روش مارتینگل چیست و چه مزایا و معایبی دارد؟

روش مارتینگل یکی از بحث برانگیزترین استراتژیهای معاملات فارکس است که برای اکثر معامله گران کاملا شناخته شده می باشد. در ابتدا لازم است تا تاریخچه ی پشت این روش را بدانیم و بیاموزیم که چگونه از آن استفاده ی موثر و عاقلانه ای داشته باشیم. تاریخچه ی بازار مالی مربوط به معامله گران متعددی است که از راهکارهای مختلفی برای کسب درآمد استفاده می کردند.

در دهه ی ۳۰ ،جیسی لیورمور از یک استراتژی ساده قیمتی برای ایجاد ثروت استفاده کرد و بعد از آن در دهه ی ۵۰، وارن بافت شرکت سرمایه گذاری خود را با یک دید طولانی مدت تأسیس کرد و امروز این شرکت بالغ بر ۵۱۶ میلیارد دلار سرمایه دارد.

در دهه ی ۸۰، جیمز سیمونز مفهوم معاملات الگوریتمی یا الگو تریدینگ را مطرح کرد که توانست ثروت خود را به ۱۸ میلیارد دلار برساند. این مثال ها نشان می دهد که چقدر بازار سرمایه متنوع است و مردم همواره از روش های مختلفی برای کسب درآمد استفاده می کنند و هزاران استراتژی دیگر نیز هر روزه توسط معامله گران مورد استفاده قرار می گیرد. که یکی از آن ها روش مارتینگل می باشد که در ادامه به معرفی آن می پردازیم.

کاربرد عملی روش مارتینگل در معاملات

روش مارتینگل یکی از استراتژی‌های جذاب و در عین حال کاربردی است که گاهاً معامله‌گران حرفه‌ای و با تجربه بالا سراغ آن می‌روند. در نظر داشته باشید که پیاده کردن این استراتژی مستلزم در نظر داشتن جوانب مختلفی است و باید حتماً دقت بالایی را چاشنی پیاده ساختن این استراتژی کرد.

اگر به درک نسبی در مورد روش مارتینگل رسیده باشید، احتمالاً ذهن شما با چالش مواجه خواهد شد که اساساً رشته‌های طولانی و متعدد ضرر، می‌تواند تا چه حد مرگبار و مهلک ظاهر شوند؟ در مواجهه با چنین شرایطی آیا واقعاً استراتژی مارتینگل برای یک معامله‌گر مرگبار نیست؟ باید گفت که یکی از مسائل و موضوعات مهم در به کار بستن روش مارتینگل داشتن درکی نسبی به جریان بازار است.

در بازار معاملات یک روند(Trend) می‌تواند تا مدت‌ها پایدار باشد و اگر شما شناخت درستی از رفتارسنجی آن داشته باشید، می‌تواند تا مدت‌ها دوست شما باشد. یکی از کلیدهای مواجهه صحیح با روش مارتینگل هنگامی که برای معاملات به کار گرفته می‌شود این است که با دو برابر کردن قیمت جبران ضرر خود را به طور مداوم کاهش دهید.

در مثالی که در ادامه شاهد آن خواهید بود، در مرحله ورود دو واحدی، نیاز دارید (EUR/USD) از (۱٫۲۶۳) به (۱٫۲۶۴) بازگردد تا معامله موفقیت‌آمیزی داشته باشید.

به محض اینکه قیمت پایین‌تر می‌رود و شما با چهار واحد وارد خواهید شد، نیاز است به جای (۱٫۲۶۴)، قیمت به (۱٫۲۶۲۵) باز گردد تا شما در استراتژی به موفقیت دست پیدا کنید. هر قدر به مراحل بالاتری از ورود سنگین به بازار وارد می‌شوید، با سطح پایین‌تری از قیمت امکان جبران ضرر شما وجود دارد. پس به بیانی دیگر، شما در هر مرحله از روش مارتینگل به منظور جبران ناتوانی نمودار در بازگشت به قیمت مبنا، مبالغ بیشتری را سرمایه‌گذاری می‌کنید. در نظر داشته باشید که عدم بازگشت نمودار به قیمت مبنا یک احتمال بالقوه است و معامله‌گر در این مورد بسته به احتمالات واکنش نشان می‌دهد.

روش مارتینگل چیست و چه مزایا و معایبی دارد؟

استراتژی مارتینگل همیشه در جهت منفی بازار و برای خرید کاربرد ندارد؛ در جهت مثبت بازار، فروش تابع این استراتژی است

چرا روش مارتینگل در بازار جفت‌ارزها و اوراق بهادار بهتر کار می‌کند؟

یکی از علل محبوبیت بیشتر و کاربردی‌تر بودن این استراتژی در بازار اوراق بهادار این است که بازار اوراق بهادار برخلاف بازار سهام، به‌ندرت وارد ضررهای سهمگین مداوم شده و در اصطلاح صفر می‌شود. برخلاف کمپانی‌ها و شرکت‌ها که ممکن است به علل مختلفی حتی در چند روز زمین‌گیر و تماماً ورشکست شوند، تقریباً محال است که اقتصاد کشوری کامل به نقطه ضرر مطلق وارد شود.

هرچند این موضوع نباید باعث شود که فکر کنید بازار اوراق بهادار رکود یا سقوطی ندارد! در برخی موارد بانک مرکزی کشورهای مختلف بسته به موقعیت‌های سیاسی و اقتصادی ممکن است برای دستیابی به اهداف خاصی به شکل تصنعی ارزش اوراق بهادار را دستخوش تغییر کنند. اما باز هم نیاز به تأکید مجدد است که در اغلب موارد رسیدن به صفر در این بازار دور از ذهن است.

بازار فارکس همچنین مزیت دیگری را نیز در اختیار معامله‌گرانی قرار می‌دهد که سرمایه کافی برای پی گرفتن روش مارتینگل دارند. توانایی دریافت سود به معامله‌گران این امکان را می‌دهد تا بخشی از ضررهای خود را با درآمد بهره جبران کنند. این بدان معنی است که یک معامله‌گر تیزبین و آشنا با روش مارتینگل از آن حتی برای حرکت به سمت مثبت نمودار و بازار نیز استفاده کند. به عبارت دیگر، این معامله‌گران حرفه‌ای با استفاده از ارز با نرخ بهره پایین قرض می‌گیرند(استقراض) و ارزی با نرخ بهره بالاتر را به صورت پله‌ای خریداری می‌کنند.

روش مارتینگل چیست و چه مزایا و معایبی دارد؟

در هنگام ورود بازار به روند شدیداً نزولی استفاده از مارتینگل به مراتب سخت‌تر خواهد بود

جاده لغزنده است؛ با دقت برانید!

میزان بالایی از هوشیاری و موقعیت‌سنجی، همان مواردی هستند که دلدادگان و علاقمندان به روش مارتینگل باید چاشنی کار خود کنند زیرا همیشه این استراتژی آنچنان که به نظر می‌رسد، نتایج جالبی به همراه ندارد. مشکل اصلی این استراتژی در آن است که ممکن است یک معامله‌گر با دید محدود و عدم شناخت کافی نسبت به روند بازار وارد این بازی طولانی شود و نه‌تنها نتواند به حد مبنا(ضرر صفر) باز گردد بلکه وارد حجم عظیمی از ضرر و زیان شود؛ به طوری که پیش از تغییر روند بازار به کلی از دور معامله خارج شوند.

پس ابتدا باید گفت پیش از ورود به مارتینگل ، همیشه این مسئله را بسنجید که حد سرمایه شما تا چه میزان ریسک‌پذیری دارد و همچنین بررسی کنید روند کلی ممکن است تا چه حد به سمت منفی و ضرر حرکت کند. در نهایت همیشه پیش از ورود به یک استراتژی و یک برنامه مارتینگل از خودتان بپرسید که حاضرید تا چه میزان از سرمایه خود را در این استراتژی در معرض ریسک قرار دهید.

با پاسخ به این پرسش و تعیین حدود، می‌توان گفت شانس درگیر شدن شما در یک بازی با شکست سنگین کاهش پیدا خواهد کرد. به همین خاطر است که همیشه معامله‌گران با تجربه یک مسیر روش مارتینگل را به جاده‌ای لغزنده تشبیه می‌کنند و ورود به آن را مستلزم دقت بالا می‌دانند.

روش مارتینگل چیست و چه مزایا و معایبی دارد؟

اشتباه در پیاده کردن این روش می‌تواند یک معامله‌گر با سرمایه و تجربه کم را از دور رقابت به کلی خارج سازد

روش مارتینگل دقیقا چگونه کار میکند؟

روش مارتینگل یک استراتژی نسبتا قدیمی است که توسط paul pierre levy ، ریاضیدان فرانسوی تهیه شده است. او همچنین، پایه و اساس چندین تئوری احتمال مانند زمان محلی، توزیع پایدار و تابع مشخصه را نیز پایه گذاری کرد.

در ابتدا مفهوم روش مارتینگل در صنعت شرط بندی به کار گرفته ‌شد، به طوریکه بسیاری از مراکز شرط بندی ایده های خود را برای معرفی حداقل ها و حداکثرهای شرط بندی خود به کار میگرفتند. این استراتژی مبتنی بر ایدئولوژی بازگشت به میانگین (mean reversion ) است، و مطابق آن معامله گر مبلغ باخته یا از دست رفته خود را برای مرحله بعد دو برابر می کند.

به عنوان مثال اگر معامله ی شما به ارزش ۱۰ دلار باشد و آن را از دست داده باشید، روش مارتینگل به شما توصیه می کند تا در مرحله ی بعد معامله ی بزرگتری را انجام دهید. اگر این یکی را نیز از دست دادید، شما مبلغ بزرگتری را برای مراحل بعد انتخاب می کنید. این استراتژی فرض می کند که در یک نقطه ی معین، خط باخت برعکس می شود و همه ی ضررها توسط یک برد بزرگ جبران می شود.

مهد سرمایه - روش مارتینگل چیست و چه مزایا و معایبی دارد؟

روش مارتینگل در معاملات بورس

ارزش اوراق بهادار هر روز بالا و پایین می رود، و با حرکت خود همواره الگوهایی را ترسیم میکند که سبب می شود روش مارتینگل معیاری برای سنجش یک روند محسوب شود. هنگامی که یک تریدر معامله ی خود را آغاز می کند، هدف آن سود بردن از یک روند است به طوریکه بعد از زمان خرید می خواهد روند صعودی شود و بعد از زمان فروش نیز همواره خواستار نزولی شدن روند هستند و در نهایت سودآورترین معاملات آن هایی هستند که روی یک خط روند مشخص در حرکت باشند.

عوامل موثر در مدیریت سرمایه بازار ارز دیجیتال

عوامل موثر در مدیریت سرمایه بازار ارز دیجیتال

تمامی افرادی که وارد بازار ارز دیجیتال می شوند، به دنبال راهی برای کسب سود و درآمد هستند اما باید این نکته را در نظر داشته باشند در صورتی این کسب سود امکانپذیر است که دانش و آگاهی کامل وجود داشته باشد. در این میان افرادی هستند که اقدام به سرمایه گذاری ارز دیجیتال می کنند که نمی دانند دقیقا در این بازار چه اتفاقی می افتد بنابراین دانش و آگاهی لازم در بازار ارز دیجیتال اهمیت فوق العاده ای دارد. در ادامه به بررسی روش های مختلف مدیریت سرمایه در ارز دیجیتال می پردازیم، برای آشنایی بیشتر تا انتهای مقاله با ما همراه باشید.

قانون سود در بازار ارز دیجیتال

 نحوه مدیریت سرمایه در بازار ارز دیجیتال

برای مدیریت سود در بازار باید به سه پارامتر دقت داشت که شامل: مدیریت سرمایه، مدیریت روانشناسی و تحلیل شرایط بازار است. از این سه پارامتر به ترتیب مدیریت سرمایه مهم ترین نقش و مدیریت روان شناختی و تحلیل هر دو به یک اندازه در سود حاصل از بازار اثرگذار است. مدیریت سرمایه در واقع یک استراتژی کاملا شخصی بوده که وابسته به هدف سرمایه گذار دارد.

البته مواردی از قبیل سن، میزان سرمایه و اهداف و زمان تعیین شده برای رسیدن به مدیریت سرمایه می تواند نقش مهمی داشته باشد. البته برخی مدیریت سرمایه را تکنیک‌های مدیریت سرمایه پیشرفته همان مدیریت ریسک می دانند که در اصل همان مهارت لازم سرمایه گذاری با کمترین ریسک با هدف کسب درآمد و سود است.

پارامتر دیگری که در قانون سود در بازار اهمیت دارد مدیریت روانشناسی بازار ارز دیجیتال است. در واقع روانشناسی بازار شامل مجموعه رفتارهایی است که به معامله گر کمک می کند تا احساسات خود را در بازار ارز دیجیتال کنترل کرده و از آن برای موفقیت در معاملات بازار تکنیک‌های مدیریت سرمایه پیشرفته استفاده کند. بنابراین روانشناسی بازار به حرکت در بازار بر اساس واکنش ها و شرایط احساسی افرادی که در آن فعال هستند، گفته می شود. در اصل احساساتی که در زمان معامله بروز می کند، احساس ترس و طمع است. البته به همراه این دو نوع احساسات می توان به امید، خشم، هیجان، اضطراب و ریسک پذیری اشاره کرد.

پارامتر دیگر موثر در قانون سود در بازار، تحلیل است. البته این نکته را در نظر داشته باشید که بیشترین زمانی که معامله گر در بازار ارز دیجیتال صرف می کند، بعد تحلیل است. تحلیل در بازار به سرمایه گذاران این امکان را می دهد تا زمان دقیق سرمایه گذاری را تشخیص دهند.

مدیریت سرمایه در بازار ارز دیجیتال

زمانی که از مدیریت سرمایه در ارز دیجیتال صحبت می شود، منظور همان مدیریت ریسک، اصل سرمایه و سبد ارز دیجیتال است. هر یک از مواردی که در بالا گفته شد می تواند اثر بسیار مهمی در مدیریت سرمایه داشته باشد. مدیریت سبد ارز دیجیتال مهم ترین پارامتر در مدیریت سرمایه در بازار ارز دیجیتال است. در این قسمت می خواهیم با یک مثال روش مدیریت سبد ارز دیجیتال را با زبان ساده توضیح دهیم.

  • 10 درصد، سرمایه گذاری بلند مدت 5 ساله
  • 30 درصد، سرمایه گذاری بلند مدت 1 الی 3 ساله
  • 20 درصد، سرمایه گذاری میان مدت 3 الی 6 ماهه
  • 30 درصد، نوسان گیری روزانه و بازار اسپات
  • 10درصد، سرمایه گذاری در مورد معاملات اهرمی و بازار فیوچرز

مثالی که در بالا گفته شد، مدیریتی است که یک فرد ریسک گریز برای سبد ارز دیجیتال خود در نظر گرفته است. در صورتی که فردی ریسک پذیر باشید می توانید درصدهای سرمایه گذاری خود را در مورد معاملات تغییر دهید.

البته این نکته را در نظر داشته باشید در مورد معاملات فیوچرز باید اطلاعات کاملی داشته باشید و قبل از یادگیری کامل، هرگز به سمت این نوع بازار حرکت نکنید.

اما در مورد مدیریت اصل سرمایه، مهمترین نکته این است که ضرری متوجه اصل سرمایه خود نکند. مهم ترین نکته ای که قبل از ترید کردن در بازار ارزهای دیجیتال باید در نظر گرفته شود، باید تحقیقات کاملی در مورد انتخاب نوع صرافی داشته باشید و سراغ صرافی هایی از ارز دیجیتال بروید که برای مبادله ارزهای دیجیتال خود مشکلی نداشته باشید. از نکات دیگری که برای مدیریت اصل سرمایه باید به آن دقت داشت، انتخاب کیف مناسب برای ذخیره ارزهای دیجیتال خود است تا از هر گونه خطر سرقت ارزهای دیجیتال در امان باشد.

نکته دیگری که می توان برای مدیریت اصل سرمایه در نظر گرفت، استفاده از شرکت ها و سازمان های فعال در زمینه مدیریت سرمایه گذاری است که در این سال ها رشد بالایی داشته اند. این شرکت ها با توجه به شرایط بازار عمل کرده اند و تلاش کرده اند سود آوری بیشتری داشته باشند.

بخش دیگری که باید در مدیریت سرمایه باید در نظر گرفت، مدیریت ریسک است. مدیریت ریسک به مراحل شناسایی، تحلیل و پاسخ به عوامل خطرساز گفته می شود. بروز این عوامل می تواند تریدر یا معامله گر را تحت تاثیر خود قرار داده و باعث ایجاد ضررهای جبران ناپذیری شود. در ادامه توضیحات بیشتری خواهیم داد.

مدیریت ریسک در بازار ارز دیجیتال

 مدیریت ریسک در بازار ارز دیجیتال

در مدیریت ریسک باید عوامل مختلفی همچون حد سود و حد ضرر و ریسک های سیستماتیک و غیر سیستماتیک را در نظر گرفت. قبل از اینکه به معرفی ریسک های احتمالی در بازار ارز دیجیتال بپردازیم، باید هدف خود را از مدیریت ریسک را تعیین کنید:

  • شناسایی ریسک های احتمالی
  • کاهش یا تعدیل ریسک ها
  • ایجاد اصولی برای مدیریت ریسک و تصمیم گیری بهتر
  • برنامه ریزی

به هر حال مدیریت ریسک بهترین روش برای جلوگیری از ضررهای احتمالی در هر پروژه است. با ارزیابی برنامه برای مشکلات بالقوه و راهبردهایی برای رفع آنها، شانس موفقیت تیم بهبود خواهد یافت. قبل از اینکه اقدام به مدیریت ریسک کنید باید تمام منابع مختلف ریسک را در نظر بگیرید. این منابع می تواند در شرایط بازار متغیر باشد.

یکی از عواملی که در مدیریت ریسک اثرگذار است شامل، تعیین حد سود و حد ضرر است. منظور از حد ضرر، شرایطی از بازار است که برای معامله تعیین می شود تا به عنوان یک سفارش تعریف شود که با رسیدن قیمت به یک سطح مشخص، دارایی مورد نظر برای جلوگیری از ضرر بیشتر به فروش می رسد تا معامله مورد نظر در بازار بسته شود.

از این ابزار برای محدود کردن ضرر یا سود در معامله استفاده می شود زیرا از بین رفتن سود معامله هم نوعی از ضرر در بازار محسوب می شود. البته این نکته را در نظر داشته باشید که تعیین حد ضرر در معاملات کوتاه مدت و یا میان مدت کاربرد دارد، سرمایه گذاران نیز می توانند از این قابلیت استفاده کنند.

نکاتی که برای تعیین حد ضرر در معامله باید در نظر گرفت شامل:

  1. حد ضرر باید دارای نرخ پیروزی (نسبت R/R) قابل قبول در سابقه معاملات باشد. البته تعیین این نرخ کاملا وابسته به استراتژی معاملاتی فرد دارد.
  2. حد ضرر باید در سطحی باشد که اثبات کند نقطه ورود تریدر به معامله کاملا اشتباه است.

البته ممکن است در تعیین حد ضرر خطاهایی نیز اتفاق بیفتد که از جمله این خطاها می توان به انتخاب حریصانه و تعیین حجم نادرست معاملات اشاره کرد.تکنیک‌های مدیریت سرمایه پیشرفته

پارامتر دیگری که برای مدیریت ریسک باید در نظر گرفت، تعیین حد سود است. تعیین حد سود مطلوب برای هر معامله گر وابسته به استراتژی های معاملاتی هر فرد دارد. اما اگر بخواهیم حد سود را تعریف کنیم بدین معناست که زمانی که معامله گر در معامله خود به سوددهی می رسد و میزان آن سود برای وی مطلوب است، اقدام به بستن معامله و برداشت سود خود می کند. می توان برای تعیین حد سود در معامله از پارامترهای تحلیل تکنیکال و یا تحلیل فاندامنتال استفاده کرد.

پارامتر دیگری که باید در مدیریت ریسک در نظر گرفت، شناخت ریسک های سیستماتیک و غیر سیستماتیک است. ریسک سیستماتیک به شرایطی گفته می شود که مربوط به ریسک کل بازار است و این نوع ریسک غیر قابل حذف بوده و بر روی کل بازار و سهام یک شرکت و یا صنعت خاص تاثیر می گذارد.

به ریسک غیر سیستماتیک، ریسک مشخص نیز گفته می شود. این نوع ریسک یکی از انواع ریسک های سرمایه گذاری بوده که ناشی از ریسک منحصر به فرد شرکت و یا صنعتی خاص است که بر روی آن سرمایه گذاری می کنید. ریسک سیستماتیک را نمی توان با روش متنوع سازی حذف کرد. برای حذف این نوع ریسک باید از استراتژی تخصیص دارایی استفاده کرد. منظور از استراتژی تخصیص دارایی، قرار دادن مقداری از دارایی هایتان در سرمایه گذاری های مختلف است که تحت شرایط ریسک سیستماتیک مدیریت می شود.

اما به غیر از ریسک سیستماتیک، ریسک های غیر سیستماتیک نیز وجود دارد که ناشی از ریسک منحصر به فرد شرکت یا صنعتی است که در آن سرمایه گذاری انجام می شود.

ریسک غیر سیستماتیک مربوط به اخبار خاص یک سهم یا یک صنعت خاص است، به عنوان مثال زمانی که کارکنان یک شرکتی که در آن سرمایه گذاری می کنید اعتصاب می کنند، ریسک غیر سیستماتیک بر قیمت آن دارایی اثر می گذارد و از ارزش آن کم می کند. به ریسک غیر سیستماتیک، ریسک حذف شدنی نیز گفته می شود و می توان این نوع ریسک را با استفاده از متنوع کردن سبد سرمایه گذاری کاهش داد. در سبد ارز دیجیتالی که به خوبی تنوع بخشی انجام شده باشد، ریسک غیر سیستماتیک ناچیز بوده و می توان از آن صرف نظر کرد.

متنوع سازی، راهی برای کاهش ریسک

مدیریت سرمایه در ارز دیجیتال چیست؟

تنوع یا متنوع سازی نوعی استراتژی برای مدیریت ریسک های سرمایه گذاری است. با سرمایه گذاری کردن بر روی دارایی های مختلف، می توان ریسک یک دارایی را تا حد زیادی محدود کرد. دلیل و منطقی که برای متنوع سازی وجود دارد این است که دارایی های متنوع، در طولانی مدت دارای سود بیشتر و بهتری هستند. هدف از ایجاد تنوع در پرتفوی، محدود کردن ریسک های غیر سیستماتیک است. در این روش دارایی هایی که موجب کاهش تاثیرگذاری دارایی هایی که به خوبی انتخاب نشده اند، می شود. البته زمانی تنوع سازی مفید خواهد بود که دارایی های انتخاب شده به صورت کامل به یکدیگر ارتباطی نداشته باشد.

البته این نکته را در نظر داشته باشید که متنوع سازی مزیت های بسیاری داشته و موجب کاهش ریسک سرمایه گذاری می شود اما دارای معایبی است. این روش بسیار زمان بر بوده و مستلزم زمان زیادی برای انتخاب دارایی های گوناگون است. از سمت دیگر این روش بسیار گران بوده و خرید و فروش مجموعه ای از دارایی ها، با کارمزدهای بسیاری درگیر است. پس متنوع سازی می تواند هم موجب نفع سرمایه گذار باشد و هم اینکه موجب ضررهای سرمایه گذار شود.

نحوه تخصیص یونیت های سبد ارز دیجیتال

یکی از روش هایی که برای مدیریت ریسک در بازار ارز دیجیتال می توان استفاده کرد، قرار دادن دارایی های مختلف از ارز دیجیتال در پرتفوی سرمایه گذاری است. به هر یک از این دارایی هایی که در سبد ارز دیجیتال قرار می گیرد، در اصطلاح یونیت سبد ارز دیجیتال گفته می شود. اما برای قرار دادن این یونیت ها، باید یک استراتژی استانداردی را در نظر گرفت. یا باید یونیت های سبد به صورت ثابت و برابر و یا به صورت متغیر و نابرابر باشد.

منظور از یونیت های ثابت و برابر این است که آن تعداد از دارایی های ارز دیجیتالی که می خواهید خرید کنید، باید یک تعداد ثابت و با درصدهای برابری باشد اما در انتخاب یونیت های نابرابر و متغیر باید یک استراتژی منطقی در نظر داشت. به عنوان مثال می توان دارایی هایی که دارای ریسک بیشتری هستند را با درصدهای کمتر و معاملاتی که دارای ریسک کمتری هستند را با درصدهای بالاتری خرید.

نتیجه گیری

با توجه به مطالبی که در این مقاله قرار داده شد، متوجه شدیم که مدیریت سرمایه در ارز دیجیتال، نوعی استراتژی مالی است که هدف آن حداکثر کارایی سرمایه در معاملات است. بنابراین در مدیریت سرمایه باید تعادل را حفظ کرده و در برخی از موارد می توان با کاهش هزینه های غیر ضروری، وضعیت مالی یک فرد را بهبود داد. اصلی ترین هدفی که می توان از مدیریت سرمایه در نظر گرفت، کم کردن ضرر و افزایش سود است. یعنی اینکه در معاملات بتوانیم علاوه بر حفظ سرمایه خود، سودهای خوبی را نیز بدست آورد. امیدواریم با مطالب این مقاله بتوانید سیستم مدیریتی خوبی برای سرمایه خود در ارز دیجیتال داشته باشید چرا که سیستم مدیریت سرمایه برای یک تریدر موفق ضروری است.

مقالات مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برو به دکمه بالا