آموزش واگرایی در تحلیل تکنیکال

پرایس اکشن یکی از روش های تحلیل تکنیکال است که جهت آموزش آن می توانید دوره مربوطه را تهیه فرمائید.
واگرایی (divergence) در تحلیل تکنیکال برای معاملات فارکس
واگرایی (divergence) در تحلیل تکنیکال چیست به چه دردی میخورد؟ برخی از تریدرها در فارکس ، از واگرایی ها به عنوان تنها راه نجات در تحلیل تکنیکال یاد می کنند. باقی معامله گرهای فارکس ، واگرایی را الگویی غیر قابل استفاده و به درد نخور می دانند. واقعیت چیزی بین این دو طرز فکر است. به خواندن این مقاله ادامه دهید تا معامله با واگرایی در فارکس به کمک اندیکاتور ها را فرا بگیرید.
هدف از واگرایی کلاسیک این است که عدم تعادل بین قیمت و یک اوسیلاتور را نشان دهد، با این فرض که این عدم تعادل قابلیت این را دارد که روند قیمتی را تغییر دهد. اگر با واگرایی آشنا هستید پیشنهاد می کنیم اندیکاتور واگرایی یا اندیکاتور واگرایی باند بولینگر را دانلود و در متاتریدر تست کنید.
تعریف واگرایی در تحلیل تکنیکال و موارد استفاده
واگرایی زمانی رخ می دهد که قیمت یک سهم یا دارایی در جهت مخالف یک اندیکاتور تکنیکال حرکت میکند یا برخلاف سایر دادهها در حال حرکت است. اين مسئله هشدار می دهد که ممکن است روند فعلی قیمت تضعیف شود و در برخی موارد منجر به تغییر قیمت شود.
ما هم divergence مثبت داريم و هم منفی. مورد مثبت نشان میدهد که حرکت مثبت در قیمت دارایی امکان پذیر است. همچنين ديورژنس یا واگرایی (Divergence) منفی نشان می دهد که حرکت مثبت در این سهم یا ارز مورد نظر کمتر امکان پذیر است.
البته یک نوع واگرایی دیگری هم داریم که به جای مقایسه قیمت و یک اندیکاتور، از لحاظ زمانی این مورد را مورد بررسی قرار می دهد که به آن واگرایی زمانی گفته می شود که در مورد آن قبلا توضیح داده ایم.
Divergence به شما چه می گوید؟
واگرایی در تحلیل تکنیکال بازار ممکن است نشان دهنده یک حرکت عمده مثبت یا منفی باشد. یک divergence مثبت زمانی رخ می دهد که قیمت دارایی به پایین ترین سطح خود برسد در حالی که اندیکاتوری مانند جریان پول شروع به صعود میکند. برعکس، مورد منفی زمانی است که قیمت به بالاترین حد خود برسد، اما داده های اندیکاتور مورد تجزیه و تحلیل به پایین ترین حد خود برسد.
تفاوت بین واگرایی و تأیید (Divergence and Confirmation)
divergence زمانی است که قیمت و انديكاتور چیزهای متفاوتی را به معامله گر میگوید. تأیید، زمانی است که انديكاتور و حركت قیمت یا حتي چندین انديكاتور، سيگنال يكساني به معامله گر بدهند. در حالت ایده آل، معامله گران برای ورود به معاملات و در حین معاملات به تأیید نياز دارند. اگر قیمت در حال افزایش است، آنها میخواهند انديكاتورها نشان دهند که حرکت قیمت ادامه دارد.
Divergence یکی از کاربردهای متداول بسیاری از انديكاتور های تكنيكال، و البته در درجه اول اوسبلاتورها است.
برای مثال در روند زیر شما میتوانید به صورت واضح مشاهده کنید که روند اندیکاتور در Confirmation کاملا منطبق بر روند قیمت است، اما در مورد سمت چپ اینطور نیست و روند قیمت برخلاف روند سیگنالی است که اندیکاتور پیش بینی میکند.
مثال واگرایی با اندیکاتور RSI
معامله گران برای ارزیابی حرکت زیربنایی در قیمت یا برای ارزیابی احتمال برگشت قیمت سهام در بازارهای مالی یا یک جفت ارز در فارکس از واگرایی استفاده میکنند. به عنوان مثال، سرمایهگذاران میتوانند اوسيلاتورهایی مانند شاخص قدرت نسبی (RSI) را در نمودار قیمت ترسیم کنند. اگر ارزش و قیمت در حال افزایش است و به بالاترین آموزش واگرایی در تحلیل تکنیکال حد خود میرسد.
در حالت ایدهآل RSI نیز باید به بالاترین سطح خود رسد. اگر سهام در بالاترین سطح خود قرار دارد، اما RSI شروع به نزول به سمت پایین میکند، این مسئله هشدار میدهد که روند صعودی قیمت ممکن است تضعیف شود. این يك مثال از مورد منفی است. سپس معامله گر می تواند تعیین کند که آیا میخواهد از موقعیت خارج آموزش واگرایی در تحلیل تکنیکال شود یا در صورت کاهش قیمت حد ضرر تعيين کند.
واگرایی مثبت وضعیت برعکس آن است. تصور کنید قیمت سهام يا نسبت يك جفت ارز در حال سقوط است در حالی که RSI با هر نوسان در قیمت پایین ترین سطح جدیدی را ایجاد می کند. ممکن است سرمایه گذاران به این نتیجه برسند که پایین ترین سطح قیمت، روند نزولی خود را از دست میدهد و ممکن است به زودی روند معکوس را دنبال کند.
معاملات فارکس به کمک واگرایی MACD
همانطور که در نمودار روزانه دلار/ ین که در شکل 1 دیده می شود، این دو سیگنال واگرایی نسبتا نزدیک به یکدیگر داشته است.
برای اولین سیگنال (قرمز رنگ)، که بین نوامبر و دسامبر اتفاق افتاد، ما تقریبا یک مجموعه کامل آموزشی از واگرایی کلاسیک صعودی داریم. قیمت به شدت پایین و پایین تر می رود در حالی که هیستوگرام MACD بسیار پایین تر از حد مطلوب است. به اعتقاد طرفداران معامله با واگرایی، این نوع عدم تعادل قیمت-اوسیلاتور، تغییر روند قیمتی را پیش بینی می کند. در این مورد، اصلاح قیمت باید تغییر روند به سمت بالا باشد.
این دقیقا چیزی است که مشاهده میکنید اتفاق افتاد. همانطور که در جدول فوق نشان داده شده است، قیمت در اوایل ماه دسامبر افزایش یافت و تا زمانی که در مورد دوم کامل نشد، تغییر روند اتفاق نیفتاد. اولین سیگنال واگرایی آن قدر قوی بود که حتی در داخل خود یک واگرایی کوچک دیگر نیز بوقوع بپیوست که به کمک divergence اصلی آمد تا قیمت را به راحتی به سمت بالا هل دهد.
محدودیتهای استفاده از این روش
همانطور که در مورد تمام اشکال تحلیل تكنيكال صادق است، سرمایه گذاران و معامله گران قبل از اقدام صرفا مبتني بر واگرایی باید از ترکیبی از این انديكاتور ها و سایر تکنیک های تجزیه و تحلیل برای تأیید روند معکوس استفاده کنند. واگرایی در همه معکوس شدن قیمتها وجود نداشته و نخواهد داشت، بنابراین باید از انواع دیگری از روشهاي تحلیل و كنترل ریسک در کنار واگرایی استفاده کرد.
همچنین ، وقتی واگرایی رخ میدهد، به این معنی نیست که قیمت معکوس می شود یا به زودی وارونه شدن اتفاق میافتد. واگرایی می تواند مدت زیادی دوام بیاورد، بنابراین اگر قیمت آنطور که انتظار میرود واکنش نشان ندهد، انجام اينكار به تنهایی میتواند ضررهای قابل توجهی برای شما به همراه داشته باشد. همچنين شما براي مطالعه بيشتر ميتوانيد به اين لينك مراجعه فرماييد.
در ادامه مطلب، ما ادامه معامله بالا را که به دلیل چندین تفاوت هیستوگرام MACD که در نمودار روزانه USD / JPY ظاهر شد، توضیح خواهیم داد که دومین ترید منجر به ضرر شد.
مثال نقض از عملکرد واگرایی در اندیکاتور
سیگنال واگرایی دوم (به رنگ آبی تیره) که بین اواسط دسامبر تا اواسط ژانویه رخ داد، را مشاهده کنید. در حالی که درست است که کنتراست بین دو قله در پایین ترین سطح هیستوگرام MACD بسیار برجسته و واضح بود، اما در قله قیمتی بعدی میبینم که این واگرایی چندان دقیق نبوده و نسبت به این حجم از تفاوت پر رنگ بین سیگنال ارسالی از اندیکاتور و حرکت قیمت با این حال چندان ریزش قیمتی قدرتمندی شاهد نبودیم.
بنابراین باید حتما توجه داشته باشید در معاملات واگرایی همیشه اگر به همین مورد اکتفا کنید به احتمال زیاد در بسیاری از موافع با مشکل مواجه خواهید پس اکیدا توصیه میکنیم از بهترین سیستم های معاملاتی فارکس و یا همان استراتژی پرایس اکشن در بازار استفاده کنید تا میزان نتیجه بخشی معاملاتتان به بالاترین حد ممکن برسد.
استراتژی ایجاد یک معامله برنده با واگرایی در تحلیل تکنیکال
بنابراین چگونه می توانیم حداکثر سود بالقوه را در یک معامله با واگرایی را حداکثر کنیم در حالی که خطرات آن را به حداقل می رسانیم؟ اول از همه، اگر چه سیگنال های واگرایی ممکن است در تمام تایم فریم ها کار کنند، اما نمودارهای بلند مدت (روزانه و بالاتر) معمولا سیگنال های بهتری را ارائه می دهند.
وقتی که یک فرصت معاملاتی با واگرایی ها پیدا می کنید، همان موقع با حجم معاملاتی کوچک وارد موقعیت معاملاتی شوید. با این کار اگر معامله درست از آب درآید، شما در بهترین قیمت وارد شده اید، در غیر اینصورت تعهد بزرگی به معامله اشتباه نخواهید داشت. فقط حسابی حواس خود را جمع کنید که حد ضرر را نه آن قدر کوچک بگذارید که سریع از معامله خارج شوید و نه آن قدر بزرگ که ریسک به ریوارد معامله غیر منطقی شود.
از طرف دیگر اگر معامله موفق باشد، می توانید به اضافه کردن پله ای به حجم معامله با واگرایی خود، سود بسیار مناسبی نیز برداشت نمایید. پس در سه گام استراتژی معاملاتی را برای شما خلاصه میکنیم: اول انتخاب تایم فریم های بالاتر دوم ورود با حجم پایین همراه با ورود پله ای و سوم حد سود و ضرر منطقی!
صحبت آخر
به راحتی می توانیم بگوییم که سیگنال های واگرایی اوسیلاتورها از اعتبار خوبی برخوردار هستند، حداقل در بازار فارکس عملکرد خوبی از خود نشان می دهند. اگر به تاریخچه اخیر زوج ارزهای اصلی بازار فارکس نگاه کنید، می بینید که معمولا حرکت های بزرگ بازار فارکس از یک واگرایی نشئت گرفته اند. همین مورد می تواند دلگرمی خوبی به تریدر دهد تا با خیال راحت به معامله با واگرایی در فارکس بپردازد.
شما می توانید با دانلود اندیکاتور واگرایی و افتتاح حساب در یک بروکر فارکس ، تا زمانی که به اطمینان خاطر لازم برسید، معامله با واگرایی را در محیط آزمایشی و با پول مجازی ادامه دهید. در صورتی که سوال یا ابهامی داشتید می توانید از طریق کامنت های همین صفحه به ما اطلاع بدهید!
واگرایی چیست؟
آموزش واگرایی و کاربرد آن در تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال
واگرایی چیست؟ ، به طور کلی زمانی ما میگوییم در این نمودار واگرایی رخ داده است که عدم هماهنگی بین نمودار قیمت و اندیکاتور مشاهده بشود و حرکت قیمت و اندیکاتور خلاف جهت یکدیگر باشند.
درحالت عادی وقتی نمودارقیمت سقف یا کفی میزند، اندیکاتور هم مثل ان عمل میکند ولی اگر نمودار قیمت سقف یا کف جدیدی بزند ولی اندیکاتور نتواند بزند و بالعکس، واگرایی رخ داده است.
واگرایی به دو دسته معمولی و مخفی تقسیم بندی میشود.
واگرایی معمولی (regural divergence)
این نوع واگرایی در دسته ی سیگنال های بازگشتی است و زمانی اتفاق میفتد که روند آموزش واگرایی در تحلیل تکنیکال در حال ضعیف شدن است.
این واگرایی خود به دودسته مثبت و منفی تقسیم میشود:
واگرایی معمولی (regural divergence)
واگرایی معمولی مثبت(RD+):
زمانی اتفاق مب افتد که نمودار قیمت کفی پایین تر با کف قبلی میزند اما اندیکاتور کفی بالاتر از کف قبلی خود میسازد.این موضوع به این معنا است که روند نزولی قیمت ضعیف میشود.البته این ضعیف شدن بدین معنانیست که از همان نقطه صعودی میشود بلکه ممکن است این روند نزولی ضعیف شده تا مدت ها ادامه داشته باشد.
واگرایی معمولی منفی(RD-):
زمانی اتفاق می افتد که نمودار قیمت سقفی بالاتر با سقف قبلی میزند اما اندیکاتور سقفی پایین تراز سقف قبلی میزند.این موضوع به این معنا است که روند صعودی قیمت ضعیف میشود البته این ضعیف شدن بدین معنا نیست که از همان نقطه نزولی میشود بلکه ممکن است این روند صعودی ضعیف شده تا مدت ها ادامه داشته باشد.
واگرایی مخفی (hidden divergence)
این واگرایی در دسته سیگنال های ادامه دهنده است و زمانی اتفاق می افتد که روند در حال تقویت شدن است.معمولا زمانی اتفاق می افتد که قیمت در حال اصلاح خود باشد.این واگرایی خود به دودسته تقسیم میشود:
واگرایی مخفی(hidden divergence)
واگرایی مخفی مثبت(hd+):
زمانی اتفاق می افتد که نمودار قیمت کفی بالاتر از کف قبلی بزند ولی اندیکاتور کفی پایین تر از کف قبلی بزند،این نشان دهنده این است که خوشبختانه روند صعودی قیمت ادامه می یابد.
واگرایی مخفی منفی(hd-):
زمانی اتفاق میفتد که نمودار قیمت سقفی پایین تر از سقف قبلی بزند آموزش واگرایی در تحلیل تکنیکال ولی اندیکاتور سقفی بالاتر از سقف قبلی بزند این نشاندهنده این است که روند نزولی شدن قیمت ادامه می یابد.
درجمع بندی کلی واگرایی ها به شرح زیر است:
واگرایی معمولی مثبت: قیمت(کف پایینتر) و اندیکاتور(کف بالاتر)
واگرایی معمولی منفی: قیمت(سقف بالاتر) و اندیکاتور(سقف پایینتر)
واگرایی مخفی مثبت: قیمت(کف بالاتر) و اندیکاتور(کف پایینتر)
واگرایی مخفی منفی: قیمت(سقف پایینتر) و اندیکاتور(سقف بالاتر)
واگرایی مخفی(hidden divergence)
شکل بالا نمودار BTC\USDT در تایم فریم روزانه است.همانطور که می بینید واگرایی رخ داده و بعداز ان نمودار قیمت صعودی شده است.این واگرایی از نوع معمولی مثبت است.نمودار قیمت کفی پایین تر از ،کف قبلی خود زده است ولی اندیکاتور کفی بالاتر از کف قبلی خود زده است،در نتیجه واگرایی منفی رخ داده و پس از ان قیمت صعودی شده است.
نتیجه کلی:در طول سالیان دراز معاملات مالی،معامله گر حرفه ای ان کسی است که واگرایی هارا دیده است و با توجه به انها خرید کرده است.توجه به واگرایی ها امر بسیار مهمی در امر خرید و فروش و شناسایی سیگنال ها است.
آشنایی با مفهوم واگرایی در تحلیل تکنیکال و انواع آن
در مقاله آموزشی اندیکاتورها در تحلیل تکنیکال، گفتیم که اندیکاتورها بهعنوان یکی از ابزارهای تکنیکی کاربردی به حساب میآیند که به ما برای رسیدن به سود در بورس کمک قابل توجهی مینمایند. اما امروز به سراغ یکی دیگر از ابزارهای تکنیکال رفتهایم که برای تخمین زدن روند سهم به کار میروند و تشخیص آنها به کمک اندیکاتورها و روند قیمتی سهم امکانپذیر است. این ابزارها که یکی از مفاهیم پرکاربرد در بازار بورس و حتی سایر بازارهای مالی مثل بازار ارز میباشند، «واگرایی» نام دارند. هدف تحلیلگران از یادگیری مفهوم واگرایی، در واقع مشاهدهی نوعی وارونگی بین نمودار قیمت و نمودار اندیکاتور میباشد. آنها به کمک این سیگنال میتوانند به شناسایی اولیهی برگشت روند و معکوس شدن آن بپردازند و به سودهای خوبی دست یابند. در این مقاله از سری مقالات آموزش بورس در چراغ به بررسی مفهوم واگرایی در تحلیل تکنیکال و انواع آن خواهیم پرداخت.
واگرایی در تحلیل تکنیکال چیست؟
در تحلیل تکنیکال واگرایی به چه معناست
واگرایی در تحلیل تکنیکال به معنای تناقض رفتاری بین اندیکاتور و قیمت میباشد. در واقع، این موضوع نشان دهندهی ضعف روند میباشد. در نتیجه قیمت یک سهم به انتهای روند خود میرسد و تمایل به تغییر روند پیدا میکند. در چنین حالتی میگوییم که واگرایی روی نمودار اتفاق افتاده است. بهمنظور شناسایی سطوح مهم قیمت سهم از جمله سطوح حمایت و مقاومت، میتوان از واگراییها استفاده نمود. چنانچه واگرایی صحیحی در بورس اتفاق بیافتد به احتمال زیاد در آینده شاهد بازگشت قیمت سهم خواهیم بود. در واقع میتوانیم بگوییم که واگرایی زمانی اتفاق میافتد که خریداران و فروشندگان در تصمیم خود دچار تردید شده باشند و این دقیقاً زمانی است که سهمها بتوانند روند خود را تغییر داده و خلاف جهت روند قبلی حرکت کنند. اندیکاتورهای مکدی (MACD)، آر اس آی (RSI)، سی سی آی (CCI) و … از جمله اندیکاتورهایی هستند که برای شناسایی واگرایی مورد استفاده قرار میگیرند.
نکته: اندیکاتور مکدی، یکی از اندیکاتورهایی است که برای شناسایی واگرایی در تحلیل تکنیکال مورد استفاده قرار میگیرد.
انواع واگرایی در تحلیل تکنیکال
بیان مدل های مختلف واگرایی در تحلیل تکنیکال
در حالت کلی ۳ نوع واگرایی در تحلیل تکنیکال وجود دارد که در ادامه به توضیح هر یک از آنها به صورت جداگانه خواهیم پرداخت.
۱. واگرایی معمولی در تحلیل تکنیکال (RD) :
این نوع واگرایی در تحلیل تکنیکال، معمولاً در انتهای یک روند و زمانیکه قیمت یک سهم با اندیکاتور خلاف جهت هم حرکت کنند، اتفاق میافتد. واگرایی معمولی نشان از بازگشت قیمت سهم دارد؛ یعنی بعد از مشاهدهی آن قیمت سهم متوقف شده و در جهت مخالف حرکت میکند. واگراییهای معمولی میتوانند به دو صورت مثبت و یا منفی باشند.
واگرایی معمولی مثبت (RD+) : به این صورت است که زمانیکه ما بر روی خود چارت سهم شاهد قلهای بالاتر از قلهی قبلی باشیم، اما در اندیکاتور متناظر با همان نقطه قلهای پایینتر از قلهی قبلی داریم. یعنی خطی که این قلهها را به هم وصل میکند، روی چارت به صورت صعودی است ولی روی اندیکاتور به صورت نزولی میباشد. این نوع واگرایی به واگرایی منفی شهرت دارد و نشان دهندهی انتهای یک روند نزولی است. اما حتماً به این نکته توجه داشته باشید که بالاترین قله باید کاملاً تشکیل شود و چند تا کندل پایینتر بعد از آن شکل گیرد. بنابراین تا زمانی که از تشکیل بالاترین قله در نمودار مطمئن نشدهاید، نمیتوانید بگویید که واگرایی صعودی اتفاق افتاده است. به یاد داشته باشید که هرچه میزان شیب این دو خط بیشتر باشد و شاهد یک صعود قوی در قلهها باشیم، واگرایی مثبت قویتری خواهیم داشت.
واگرایی معمولی منفی (RD-): این نوع از واگرایی در تحلیل تکنیکال درست برعکس مورد قبلی است؛ یعنی در انتهای یک روند نزولی، کفی پایینتر از کف قبلی مشاهده نماییم. اما در اندیکاتور متناظر با همان نقطه کفی بالاتر از کف قبلی داریم. معاملهگران در تایید تحلیلهای خود میتوانند از این نوع واگرایی استفاده نمایند. این واگرایی به واگرایی معمولی منفی مشهور است. هر چقدر که میزان شیب این دو خط تندتر باشد و شاهد یک ریزش قوی در کفها باشیم، واگرایی منفی ما قدرت بیشتری خواهد داشت.
۲. واگرایی مخفی در تحلیل تکنیکال (HD)
این نوع واگرایی در تحلیل تکنیکال در انتهای یک روند اصلاحی میباشد و زمانی اتفاق آموزش واگرایی در تحلیل تکنیکال میافتد که قیمت سهم و اندیکاتور خلاف جهت یکدیگر حرکت نمایند. به بیان دیگر در واگراییهای مخفی، اندیکاتور این قدرت را داشته که کف و یا سقف جدیدی تشکیل دهد، اما قیمت توانایی تشکیل کف یا سقف جدید را نداشته است. در این حالت گفته میشود که واگرایی مخفی رخ داده است. واگرایی مخفی به دو نوع واگرایی مخفی مثبت و واگرایی مخفی منفی تقسیم بندی می شود.
واگرایی مخفی مثبت (HD+): این نوع واگرایی در تحلیل تکنیکال ما بین دو کف قیمتی ایجاد می شود. در واقع، واگرایی مخفی مثبت زمانی تشکیل میشود که در اندیکاتور کف اول بالاتر از کف دومی قرار گیرد. ولی در نمودار قیمت کف اول پایینتر از کف دوم تشکیل شود. وقوع این حالت، نشان از افزایش قدرت خریداران و کاهش قدرت فروشندگان و همچنین رشد قیمت سهم میدهد. دقت داشته باشید که این نوع از واگرایی در کانال صعودی و در انتهای یک روند اصلاحی تشکیل میشود.
واگرایی مخفی منفی (HD-): این نوع واگرایی در تحلیل تکنیکال درست برعکس واگرایی مخفی مثبت است در بین دو سقف قیمتی ایجاد میشود. واگرایی مخفی منفی زمانی ایجاد میشود که در اندیکاتور سقف اول پایینتر از از سقف دوم قرار گیرد. اما در نمودار قیمت سقف اول بالاتر از سقف دوم قرار داشته باشد. وقوع این حالت، افزایش قدرت فروشندگان و کاهش قدرت خریداران و همچنین کاهش قیمت سهم را به ما نشان میدهد. واگرایی مخفی منفی در کانال نزولی و در انتهای یک روند اصلاحی ایجاد میشود.
۳. واگراییهای زمانی در تحلیل تکنیکال (TD)
این نوع از واگرایی در تحلیل تکنیکال با استفاده از فیبوناچی زمانی انجام میشود و وقتی تشکیل میشود که بین قیمت و زمان تضاد وجود داشته باشد. واگرایی زمانی طی یک روند اصلاحی ایجاد میشود. هنگامی که در یک روند اصلاحی، نمودار قیمت نسبت به روند قبلی خود ضعف نشان دهد، واگرایی زمانی رخ خواهد داد. به منظور داشتن معاملات موفق با استفاده از این نوع واگرایی، باید زمانیکه قدرت خریداران زیاد است خرید خود را انجام دهیم و برعکس زمانیکه قدرت فروشندگان زیاد است از خرید سهم اجتناب کرده و نسبت به فروش اقدام نماییم. واگرایی زمانی خود به دو نوع واگرایی زمانی معمولی و واگرایی زمانی هوشمند تقسیمبندی میشود.
واگرایی زمانی معمولی (RTD) : زمانیکه تعداد کندلهای روند اصلاحی جدید بیشتر از تعداد کندلهای روند اصلاحی قبلی باشد، این نوع واگرایی در تحلیل تکنیکال به وجود میآید. به بیان دیگر موقعی که نمودار قیمت بیش از سطح ۱۰۰% فیبوناچی را اصلاح کند، این نوع واگرایی رخ میدهد. وقوع واگرایی زمانی معمولی، نشان دهندهی قدرت زیاد خریداران و فروشندگان در یک روند اصلاحی میباشد. با ترسیم فیبوناچی بازگشتی زمانی میتوان واگرایی زمانی معمولی را مشاهده نمود.
واگرایی زمانی هوشمند (STD) : آموزش واگرایی در تحلیل تکنیکال زمانیکه تعداد کندلهای روند اصلاحی جدید کمتر از تعداد کندلهای روند اصلاحی قبلی باشد، این نوع از واگرایی در تحلیل تکنیکال رخ میدهد. به بیان دیگر در واگرایی زمانی هوشمند، روند اصلاحی قبلی در مدت زمان کوتاهتری طی شده است. بهمنظور مشاهدهی واگرایی زمانی هوشمند باید فیبوناچی بازگشتی زمانی را ترسیم نمود.
سخن آخر
در این مقاله از سایت آموزش چراغ به بررسی مفهوم واگرایی در تحلیل تکنیکال و انواع آن پرداختیم. از واگراییها در تحلیلها بعد از استفاده از اندیکاتورها و بهعنوان تایید تحلیل میتوان کمک گرفت. بنابراین هیچگاه بهعنوان سیگنال از واگرایی نباید استفاده کرد. چنانچه سهم در چارت خود الگوی بازگشتی زد، یا اینکه چارت نسبت به خط روند واکنش نشان داد و موقعیتهای خوب دیگری در چارت ایجاد شد، با مشاهدهی واگراییها میتوان به تحلیلها اعتبار بیشتری بخشید. برای آنکه اطلاعات بیشتری راجع به واگراییها کسب کنید و بتوانید از آنها در خرید و فروش و تحلیلهای خودتان به درستی استفاده نمایید، میتوانید ویدیوهای آموزش بورس را با دقت مشاهده نمایید. چراغ بهعنوان پلتفرم آموزش و کاریابی در تلاش است تا با بیان مفاهیم و نکات آموزشی مهم در زمینهی بورس به شما برای سرمایهگذاری حرفای در این بازار کمک نماید.
واگرایی در تحلیل تکنیکال
در تحلیل تکنیکال، اکثر اندیکاتورها می توانند سه نوع سیگنال معاملاتی مختلف ارائه دهند: عبور از یک خط سیگنال اصلی، عبور از خط مرکزی و واگرایی اندیکاتور. این مطلب درخصوص مفهوم واگرایی در تحلیل تکنیکال است که علاوه بر توضیح واگرایی، در مورد واگرایی مثبت و منفی نیز صحبت خواهیم کرد.
اما به طور خلاصه باید آموزش واگرایی در تحلیل تکنیکال آموزش واگرایی در تحلیل تکنیکال گفت از بین این سه سیگنال، واگرایی برای معامله گر تازه کار قطعا پیچیده ترین است. واگرایی زمانی رخ می دهد که شاخص و قیمت یک دارایی در جهت مخالف قرار گیرند. واگرایی منفی زمانی اتفاق میافتد که قیمت اوراق بهادار در یک روند صعودی باشد و یک شاخص اصلی، مانند میانگین متحرک (MACD)، نرخ تغییر قیمت (ROC) یا شاخص قدرت نسبی (RSI)، به سمت پایین حرکت کند. برعکس، واگرایی مثبت زمانی رخ می دهد که قیمت در یک روند نزولی قرار می گیرد اما یک اندیکاتور شروع به افزایش می کند. اینها معمولاً نشانه های قابل اعتمادی هستند که نشان می دهد قیمت یک دارایی ممکن است معکوس شود.
هنگام استفاده از واگرایی برای کمک به تصمیم گیری معاملات، باید توجه داشت که واگرایی اندیکاتور می تواند در بازه های زمانی طولانی رخ دهد، بنابراین ابزارهایی مانند خط روند و سطوح حمایت و مقاومت نیز باید برای کمک به تایید برگشت استفاده شوند.
واگرایی چیست؟
واگرایی زمانی است که قیمت یک دارایی در جهت مخالف یک شاخص فنی مانند یک نوسانساز حرکت کرده یا برخلاف سایر داده ها حرکت می کند. واگرایی هشدار می دهد که روند فعلی قیمت ممکن است ضعیف شود و در برخی موارد ممکن است منجر به تغییر جهت قیمت شود.
انواع واگرایی
دو نوع واگرایی عبارتند از:
مثبت: واگرایی مثبت نشانه حرکت بالاتر قیمت در دارایی است.
منفی: واگرایی منفی نشان می دهد که قیمت دارایی ممکن است کاهش یابد.
همانطور که گفته شد واگرایی در دو نوع مثبت و منفی وجود دارد. واگرایی مثبت نشان می دهد که حرکت بالاتر در قیمت دارایی و واگرایی منفی نشان می دهد که حرکت پایین تر در قیمت دارایی امکان پذیر است.
واگرایی در مقابل همگرایی
همگرایی پدیده ای است که دو جزء در یک جهت حرکت می کنند. در دنیای تجارت، همگرایی نشان می دهد که جهت، توسط عوامل ثانویه (شاخص های فنی یا مطالعات مبتنی بر قیمت مانند میانگین متحرک، ایچیموکوو . ) پشتیبانی می شود. به عنوان مثال، اگر قیمت شاخص به سمت بالا در حال افزایش باشد و شاخص هایی مانند میانگین متحرک یا شاخص قدرت نسبی (RSI) در یک جهت حرکت کنند، گفته می شود که ساختار در حال همگرایی است.
اما همانطور که گفتیم واگرایی دقیقا برعکس است. در اینجا، جزء دیگر در جهت مخالف جزء اصلی (قیمت) معامله می شود که یعنی قیمت یک دارایی در جهت مخالف یک شاخص فنی حرکت می کند.
واگرایی به شما چه می گوید؟
واگرایی در تحلیل تکنیکال (technical analysis) ممکن است یک حرکت مثبت یا منفی عمده قیمت را نشان دهد. واگرایی مثبت زمانی رخ می دهد که قیمت یک دارایی به پایین ترین حد خود برسد، در حالی که شاخصی مانند جریان پول شروع به صعود می کند. برعکس، واگرایی منفی زمانی است که قیمت به بالاترین حد جدید برسد اما اندیکاتور مورد تجزیه و تحلیل به پایین ترین حد برسد.
معامله گران از واگرایی در تحلیل تکنیکال، برای ارزیابی حرکت اساسی در قیمت دارایی و برای ارزیابی احتمال برگشت قیمت استفاده می کنند. به عنوان مثال، سرمایه گذاران می توانند نوسانگرها و شاخص هایی مانند شاخص قدرت نسبی (RSI) را بر روی نمودار قیمت ترسیم کنند. اگر سهام در حال افزایش است و به اوج های جدید می رسد، در حالت ایده آل RSI نیز در حال رسیدن به اوج های جدید است. اگر سهام در حال رسیدن به اوج های جدید باشد اما RSI شروع به رسیدن به حدهای پایین تر کند، این موضوع هشدار می دهد که روند صعودی قیمت ممکن است ضعیف شود. این واگرایی از نوع واگرایی منفی است. سپس معاملهگر میتواند تعیین کند که آیا میخواهد از موقعیت خارج شود یا در صورتی که قیمت شروع به کاهش کند، یک توقف ضرر (stop loss) تعیین کند.
در واگرایی مثبت، وضعیت مخالف است. تصور کنید که قیمت یک سهم در حال کاهش در سطوح جدید است، در حالی که RSI با هر نوسان در قیمت سهام، پایینترین قیمتها را افزایش میدهد. سرمایه گذاران ممکن است به این نتیجه برسند که پایین ترین سطح قیمت سهام در حال از دست دادن حرکت نزولی خود است و ممکن است به زودی روند معکوس شود.
نمودار زیر نمونه ای از واگرایی را نشان می دهد:
این نمودار در حال تجربه یک روند صعودی طولانی مدت است. یک معامله گر باتجربه و دقیق، متوجه می شود که ROC در حال کاهش است، در حالی که قیمت همچنان به صعود خود ادامه می دهد. این نوع واگرایی منفی می تواند نشانه اولیه ای باشد که قیمت اوراق بهادار اساسی ممکن است معکوس شود. اگر قیمت اوراق بهادار به زیر خط روند صعودی سقوط کند، این امر، تأیید را تکمیل می کند و معامله گر یک موقعیت شورت (short position) خواهد داشت.
پرایس اکشن یکی از روش های تحلیل تکنیکال است که جهت آموزش آن می توانید دوره مربوطه را تهیه فرمائید.
با این حال، درک واگرایی در تحلیل تکنیکال می تواند منجر به سودآورترین معاملات شود، زیرا به معامله گر کمک می کند تا تغییرات در پرایس اکشن را تشخیص داده و به آن واکنش نشان دهد. این موضوع نشان میدهد که چیزی در حال تغییر است و معاملهگر باید گزینههای خود را در نظر بگیرد، فروش یا حد ضرر. مشکل زمانی پیش میآید که ضمیر شخص مانع انجام یک تجارت سودآور میشود. شما باید بر اساس آنچه واگرایی قیمت واقعاً انجام میدهد، اقدام صحیح را انجام دهید، نه آنچه فکر میکنید در آینده ممکن است انجام دهد.
واگرایی در تحلیل تکنیکال، یا صعودی است یا نزولی و بر اساس قدرت طبقه بندی می شود. واگرایی کلاس A قوی تر از کلاس B است و واگرایی کلاس C ضعیف ترین آنهاست. معامله گران باتجربه تمایل دارند واگرایی های کلاس B و کلاس C را صرفاً به عنوان شاخص های بازار متلاطم نادیده بگیرند و فقط در دوره های واگرایی کلاس A برای محافظت از سود اقدام کنند.
واگرایی در طول تحلیل تکنیکال
در طول تحلیل تکنیکال، واگرایی نشانگر حرکت مثبت یا منفی قیمت است. برای واگرایی مثبت، قیمت یک دارایی به پایین ترین حد جدید کاهش می یابد، در حالی که شاخصی که این دارایی را دنبال می کند، الگوهای صعود را نشان می دهد.
از سوی دیگر، واگرایی منفی زمانی است که قیمت دارایی به بالاترین حد جدید صعود می کند، در حالی که اندیکاتور، مانند یک نوسان ساز (oscillator)، یک اوج پایین تر را تشکیل می دهد یا نشانه هایی از کند شدن را نشان می دهد، مانند شروع یک روند نزولی.
به طور کلی، معامله گران از واگرایی در تحلیل تکنیکال برای دو منظور استفاده می کنند:
اگر قیمت سهام و ابزار تحلیل تکنیکال، مانند شاخص قدرت نسبی (RSI)، در یک جهت حرکت کنند، نشان دهنده افزایش حرکت است. با این حال، اگر قیمت سهام در حال افزایش است اما RSI کندتر افزایش می یابد (واگرایی منفی) این سیگنالی است که روند صعودی شروع به تضعیف، همراه با پتانسیل معکوس می کند.
از آن زمان به بعد، معاملهگر احتمالاً تعیین میکند که چه زمانی استاپ لاس یا محدودیتهایی را برای خروج از موقعیت خود تعیین کند. برای واگرایی مثبت، قیمت سهام پایین میآید، در حالی که ابزار تحلیل تکنیکال پایینترین سطح را نشان میدهد که ممکن است نشانههایی از بازگشت بالقوه روند صعودی را نشان دهد. از چنین نقطه ای، معامله گران احتمالا تصمیم می گیرند که چه زمانی وارد یک موقعیت شوند، قبل از اینکه مومنتوم شروع به رشد کند.
حرکت قیمت (Price Momentum) چیست؟
حرکت قیمت با طول نوسانات قیمت اندازه گیری می شود. هر نوسان قیمت توسط یک محور ایجاد می شود که می تواند منجر به نوسانات بالا یا پایین شود. یک نوسان تکانه (مومنتوم) قوی با یک شیب تند در مدت طولانی مشخص می شود، در حالی که یک حرکت ضعیف به سمت بالا می تواند با شیب کم عمق با مدت زمان کوتاه تر نشان داده شود.
نوسانات طولانی تر به سمت بالا نشان می دهد که حرکت در حال افزایش است، در حالی که نوسانات کوتاه تر به سمت بالا نشانه حرکت و قدرت ضعیف تر است.
انواع اندیکاتورهای مومنتوم
شاخص های رایج حرکت عبارتند از:
- شاخص قدرت نسبی (RSI)
- استوکاستیک (Stochastics): اندیکاتوری که سرعت و قدرت حرکات قیمتی را مشخص می کند.
- نرخ تغییر (ROC)
تفاوت بین واگرایی و تثبیت
واگرایی در تحلیل تکنیکال، زمانی است که قیمت و اندیکاتور چیزهای مختلفی را به معامله گر می گویند اما تثبیت زمانی است که اندیکاتور و قیمت، یا اندیکاتورهای متعدد، یک چیز را به معاملهگر میگویند. در حالت ایده آل، معامله گران برای ورود به معاملات و در حین معاملات تأیید می خواهند. اگر قیمت در حال حرکت به سمت بالا باشد، آنها میخواهند اندیکاتورهایشان نشان دهد که احتمالا حرکت قیمت به سمت بالا ادامه دارد.
محدودیت های استفاده از واگرایی
همانطور که در مورد تمام انواع تحلیل تکنیکال صادق است، سرمایه گذاران باید قبل از هر اقدامی بر اساس واگرایی، از ترکیبی از شاخص ها و تکنیک های تجزیه و تحلیل برای تایید روند معکوس استفاده کنند. واگرایی برای همه روندهای معکوس قیمتی وجود نخواهد داشت، بنابراین، باید از نوعی دیگر از کنترل یا تحلیل ریسک همراه با واگرایی استفاده شود.
همچنین، زمانی که واگرایی اتفاق می افتد، به این معنی نیست که قیمت معکوس می شود یا به زودی معکوس قیمت رخ می دهد. واگرایی می تواند برای مدت طولانی ادامه داشته باشد، بنابراین اگر قیمت آنطور که انتظار می رود واکنش نشان ندهد، عمل به آن به تنهایی می تواند به معنای زیان قابل توجهی باشد.
هنگام تعیین یک روندمعکوس، استفاده از واگرایی در تحلیل تکنیکال، به عنوان یک شاخص مستقل پیشنهاد نمی شود. تکمیل شاخصها با سایر تکنیکهای تحلیلی برای تأیید مجدد الگوهای یک روند معکوس مهم است. حتی اگر الگوهای واگرا شروع به رخ دادن کنند، تضمین نمی آموزش واگرایی در تحلیل تکنیکال کند که قیمت به زودی معکوس شود.
از آنجایی که واگرایی می تواند در یک دوره زمانی طولانی اتفاق بیفتد، استفاده از آن به عنوان یک ابزار مستقل برای پیش بینی موقعیت خروج یا ورود می تواند (اگر قیمت دارایی طبق پیش بینی حرکت نکند)، منجر به بسیاری از فرصت های از دست رفته و زیان های تحقق نیافته یا تحقق یافته شود.
ابزارهای دیگر در کنار واگرایی
فراتر از واگرایی، برای کمک به تصمیم گیری معاملاتی، شما باید از موارد زیر برای تایید برگشت استفاده کنید:
با انواع واگرایی در تحلیل تکنیکال آشنا شوید
برخی از مفاهیم در تحلیل تکنیکال هستند که نقش کلیدی در دستیابی به تصمیمات درست ایفا میکنند. مفهوم واگرایی در تحلیل تکنیکال در این دستهبندی میگنجد. البته معمولاً تعداد تحلیلگران تکنیکال که در عمل میتوانند از انواع واگرایی در تحلیل تکنیکال به درستی استفاده کنند، زیاد نیست. در سالهای اخیر با فراگیر شدن استفاده از اندیکاتورها در تحلیل تکنیکال تا حدودی آشنایی با انواع واگرایی تا حدودی افزایش پیدا کرد. یک نکته ضروری که قبل از پرداختن به بررسی مفهوم واگرایی در تحلیل تکنیکال لازم است به آن اشاره کنیم، این است که بدون تسلط بر آموزش واگرایی در تحلیل تکنیکال اندیکاتورها شاید یادگیری عمیق مفهوم واگرایی محقق نشود. در ادامه با ما همراه باشید تا در خصوص انواع واگرایی در تحلیل تکنیکال بیشتر بحث کنیم.
منظور از واگرایی در تحلیل تکنیکال چیست؟
واگرایی در تحلیل تکنیکال، زمانی مطرح میشود که بین نمودار قیمت یک دارایی و آنچه در اندیکاتورها به نمایش در میآید، بیانگر تناقض باشد. به عنوان مثال این امکان وجود دارد که نمودار قیمت در یک بازه زمانی روند نزولی در پیش بگیرد و دو کف قیمت تشکیل دهد. وقتی به نمودار نگاه میکنید نیز کاملاً مشخص است که کف قیمتی دوم در مقایسه با اول پایینتر تشکیل شود. اما در همان زمان اگر به نمودار اندیکاتور RSI توجه کنید، نمودار یک روند رو به رشدی را در بازه زمانی مشابه نشان میدهد. این تناقض همان چیزی است که از آن تحت عنوان واگرایی یاد میشود.
کاربرد انواع واگرایی چیست؟
به کمک واگرایی در تحلیل تکنیکال میتوان احتمال بازگشت روندها را به خوبی تشخیص داد. اگر بتوان نقاط واگرایی را به درستی شناسایی کرد، تا حدودی زیادی میتوان در تشخیص تغییر روند حرکتی قیمتها اطلاع حاصل کرد. این نکته بسیار مهمی است که اگر بتوان به درستی آن را تشخیص داد، قطعاً دروازه فرصتهای معاملاتی بسیار خوبی به روی معاملهگر باز میشود.
یک نکته بسیار مهم که لازم است در خصوص انواع واگرایی اشاره کنیم این است که واگرایی علت تغییر روندها نیست و تنها باید آن را به عنوان نشانهای برای این منظور در نظر گرفت. به همین دلیل باید تحلیلگران توجه داشته باشند که به محض مشاهده واگرایی در تحلیل تکنیکال نباید دست به خرید یا فروش دارایی خود بزنند. بلکه صرفاً باید آن را به عنوان نشانهای برای بررسیهای بیشتر در نظر گرفت.
معرفی انواع واگرایی در تحلیل تکنیکال
حال که با مفهوم واگرایی در تحلیل تکنیکال آشنا شدیم، باید در این قسمت به معرفی انواع واگرایی بپردازیم. در حالت کلی چهار نوع واگرایی وجود دارد که عبارتاند از:
1. واگرایی معمولی مثبت
Positive Regular Divergence یا واگرایی معمولی مثبت به نوعی واگرایی در تحلیل تکنیکال گفته میشود که در انتهای یک روند نزولی پس از شکلگیری دو کف متوالی ایجاد میشود. اگر به مثالی که در بالاتر مطرح کردیم بار دیگر مراجعه کنید، متوجه خواهید شد که دقیقاً منظور از آن مثال توضیح واگرایی معمولی مثبت بود.
روی هم رفته میتوان وقوع این واگرایی در نمودار قیمت و اندیکاتور را به عنوان یک نشانه برای پایان روند نزولی قیمت و آغاز روند صعودی در نظر گرفت. البته برای آنکه بتوان به نتیجه قطعی رسید باید از سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال نیز برای این منظور بهره گرفت.
به عنوان یک نکته طلایی باید بگوییم که اگر این واگرایی در ناحیه اشباع فروش اتفاق بیفتد، میتوان اعتبار آن را در حد مطلوبی دانست و برای تصمیمگیری روی آن حساب ویژهای باز کرد.
2. واگرایی معمولی منفی
یکی از انواع واگرایی در تحلیل تکنیکال تحت عنوان واگرایی معمولی منفی شناخته میشود. شاید بتوان این طور بیان کرد که این واگرایی مفهومی دقیقاً عکس آنچه در خصوص واگرایی معمولی مثبت گفته شد را دارد. این واگرایی در یک روند صعودی در قیمت دارایی ایجاد میشود و معمولاً در زمانی که دو سقف قیمتی صعودی در کنار هم شکل میگیرند و در مقابل اندیکاتور روند نزولی پیدا میکند، موضوعیت پیدا میکند.
واگرایی معمولی منفی به نوعی نشاندهنده آن است که خریداران در حال تضعیف هستند و باید در آینده نزدیک منتظر آن باشیم که فروشندگان گوی سبقت را از آنها بربایند. اگر این واگرایی در محدوده اشباع خرید به وقوع بپیوندد، سیگنال قویترین برای تحلیلگر به شمار میرود.
3. واگرایی مخفی مثبت
واگرایی مخفی مثبت نیز در روندها شکل میگیرد. اجازه دهید برای آنکه مفهوم این واگرایی به درستی روشن شود، یک مثال مطرح کنیم. تصور کنید که یک سهم در روند صعودی در یک تایم فریم قرار دارد. در جریان روند صعودی نوساناتی ایجاد میشود و از این طریق دو کف قیمتی ایجاد میشود که دومی بالاتر از اولی قرار میگیرد.
در مقابل وقتی به نمودار اندیکاتور RSI نگاه میکنیم، اندیکاتور روند عکسی را در بازه زمانی مشابه در پیش گرفته است. یعنی وقتی نقاط معادل دو کف قیمتی را به هم وصل میکنیم، یک خط نزولی ایجاد میشود. این رخداد تحت عنوان واگرایی مخفی مثبت تلقی میشود و به نوعی نشاندهنده تداوم روند صعودی دارایی است. ارزش این سیگنال زمانی دو چندان میشود که در محدوده حمایتی دارایی رخ دهد.
4. واگرایی مخفی منفی
واگرایی مخفی منفی نیز دقیقاً مفهومی عکس واگرایی مخفی مثبت دارد. تصور کنید که یک سهم در روند نزولی در یک تایم فریم قرار دارد. در جریان روند نزولی نوساناتی ایجاد میشود و از این طریق دو سقف قیمتی ایجاد میشود که دومی پایینتر از اولی قرار میگیرد. در مقابل وقتی به نمودار اندیکاتور RSI نگاه میکنیم، اندیکاتور روند عکسی را در بازه زمانی مشابه در پیش گرفته است.
یعنی وقتی نقاط معادل دو سقف قیمتی را به هم وصل میکنیم، یک خط صعودی ایجاد میشود. این رخداد تحت عنوان واگرایی مخفی منفی تلقی میشود و به نوعی نشاندهنده تداوم روند نزولی دارایی است. قدرت این سیگنال زمانی بیشتر میشود که در محدوده مقاومتی دارایی رخ دهد.
سؤالات متداول
1. آیا واگرایی علت تغییر روند در نمودار قیمت داراییها است؟
خیر؛ انواع واگرایی در تحلیل تکنیکال تنها به عنوان یک نشانه از تغییر روند به شمار میرود و نباید به محض مشاهده آن برای خرید یا فروش دارایی تصمیم گرفت.
2. واگرایی در چه اندیکاتورهایی قابل رویت است؟
در بسیاری از اندیکاتورها میتوان انواع واگرایی را مشاهده کرد. اما مشکل اصلی اینجا است که اعتبار اندیکاتورها در این زمینه یکسان نیست. بعد از اندیکاتور RSI به ترتیب میتوان اندیکاتورهای OBV، ROC و اندیکاتور CCI و اندیکاتور MACD و اندیکاتور MFI را نیز برای مشاهده انواع واگرایی در تحلیل تکنیکال مورد استفاده قرار داد.
کلام پایانی
در این مقاله به معرفی انواع واگرایی در تحلیل تکنیکال پرداختیم. واقعیت این است که شاید در مقام آموزش بیان بسیاری از مباحت تحلیل تکنیکال از پیچیدگی چندانی برخوردار نباشد. اما یک معاملهگر زمانی میتواند خود را به عنوان تحلیلگر تکنیکال معرفی کند که بتواند این ابزارها را در جریان تحلیلهای خود به صورت درست و در زمان مناسب به کار ببرد.
این نکته بسیار مهمی است که در خیلی از دورههای آموزش تحلیل تکنیکال نادیده گرفته میشود. اما کلینیک سرمایه با تدارک دیدن دو دوره تحلیل تکنیکال مقدماتی و تحلیل تکنیکال پیشرفته ، ضمن آموزش مطالب ضروری در زمینه تحلیل تکنیکال، مثالهای عملی بسیار زیادی را برای دانشجویان خود در نظر گرفته است تا به خوبی راه و رسم استفاده از ابزارهای تحلیل تکنیکال در عمل را فرا بگیرند. در کلینیک سرمایه به شما ماهی داده نمیشود؛ بلکه تبدیل به یک ماهیگیر توانمند میشوید.