اندیکاتور در تحلیل تکنیکال

اگر در تایم فریم روزانه معامله میکنید، هرگز از نقاط پیووت هفته یا ساعت قبل استفاده نکنید، زیرا سیگنالهای اشتباه دریافت میکنید.
اندیکاتور چیست؟ بیان مفهوم و جایگاه آن در تحلیل تکنیکال
اندیکاتور در تحلیل تکنیکال جایگاه ویژه ای دارد. تقریبا همه ی معامله گران و تحلیل گران بازارهای مالی که با دید تکنیکال بازار را بررسی می کنند این ابزار را می شناسند و در روش معاملاتی و استراتژی ترید خود از یک یا بیش از یک اندیکاتور استفاده می کنند.
فهرست عناوین این مطلب
اندیکاتور چیست؟
اندیکاتور نوعی ابزار برای دستیابی به درک بهتر از نمودار قیمت است. این ابزار یک شکل هندسی در کنار نمودار به منظور کمک به تحلیل بهتر برای تریدر فراهم می کنند.
چگونه ایجاد می شود؟
با استفاده از فرمول های ریاضی و اعمال آنها بر روی حجم معاملات و قیمت می توان به اندیکاتورهای مختلف دست یافت.
در کدام نوع تحلیل از آن استفاده می شود؟
در تحلیل تکنیکال می توان علاوه بر بررسی الگوها، اندیکاتورها را نیز تحلیل نمود.
آیا حتماً باید از آن در تحلیل استفاده کرد؟
خیر، هر تریدری یک استراتژی معاملاتی مخصوص به خود دارد. در برخی روش ها مانند پرایس اکشن کمتر به اندیکاتور اهمیت داده می شود.
انواع اندیکاتور
اندیکاتور از نظر همراهی قیمت در دو دسته پیشرو (leading) و دنباله رو (lagging) قرار می گیرند. دنباله روها با تاخیر بیشتری با قیمت در مقایسه با پیشروها سیگنال و علامت را به تحلیلگر می دهند.
از نظر ساختار اندیکاتورها به چهار نوع زیر تقسیم می شوند.
روند(Trend)
روندها در نمودار به سه دسته صعودی یا افزایشی، نزولی یا کاهشی و خنثی تقسیم می شوند. از میان اندیکاتورهای روند می توان به میانگین متحرک (moving average) و شاخص رگرسیون خطی اشاره کرد.
اسیلاتور(Osilator)
هدف اصلی یک اسیلاتور نشان دادن هیجان بازار و قدرت خریداران و فروشندگان می باشد. اسیلاتورها در محدوده معینی نوسان می کنند. از میان اسیلاتورها می توان به اسیلاتور MACD اشاره کرد که حول خط مرکزی صفر نوسان می کند و یک اسیلاتور مناسب برای یافتن سوئینگ های ماژور است.
برخی دیگر از اسیلاتورها برای نشان دادن نواحی اشباع خرید و فروش می باشند. با ورود خطوط یک اسیلاتور در ناحیه اشباع خرید ضعف خریداران و افزایش قدرت فروشندگان نشان داده می شود. اسیلاتور RSI یا استوکاستیک (stochastic) نمونه هایی از این دسته از اسیلاتورها می باشند که در یک محدوده معین نوسان می کند.
حجم (Volume)
برخی از اندیکاتورها با نشان دادن تغییرات حجم به تریدر تغییرات قدرت و ضعف خریداران و فروشندگان را نشان می دهند. MFI یکی از این دسته می باشد.
با استفاده از یکی از اندیکاتورهای حجم معامله گر می تواند ریسک معامله خود را کاهش دهد. علت آن هم اینست که تحلیل حجم معاملات به تشخیص قدرت و ضعف و جهت روند کمک می کند. معمولا در نقاط برگشت روند، حجم معامله به طور ناگهانی زیاد می شود. همچنین در صورتی که روند صعودی یا نزولی در بازار حاکم است و با حرکت قیمت در آن روند حجم معاملات هم افزایش می یابد، نشان از استحکام روند می دهد. در صورتیکه با حرکت قیمت در جهت روند حاضر حجم معاملات رو به کاهش باشد قدرت در جهت روند رو به کاهش است.
بیل ویلیامز(Bill Wiliams)
بیل ویلیامز در حقیقت یک روش معاملاتی می باشد. آقای بیل ویلیامز به منظور فهم ساختار بازار و تحلیل صحیح مراحل تحلیلی زیر را پیشنهاد داد:
- مرحلۀ فاصله (فراکتال)
- مرحلۀ انرژی (نیروی محرک)
- مرحلۀ قدرت (افزایش/کاهش شتاب)
- ترکیب مرحلۀ قدرت و مرحلۀ استقامت (منطقه)
- خط موازنه
در روش بیل ویلیامز برای تجزیه و تحلیل نمودار از اندیکاتورهای فراکتال بیل ویلیامز، الیگیتور بیل ویلیامز(Alligator) ، بیل ویلیامز AO (Awesome Oscillator) ، AC بیل ویلیامز(Accelerator Oscillator) استفاده می شود.
پیام های اندیکاتور
با اندیکاتورها می توان به اطلاعاتی دست یافت که به تحلیل بهتر و درک صحیح تر نمودار قیمت کمک می کند. همانطور که بیان شد این اطلاعات با انجام چند محاسبه ریاضی از نمودار قیمت بدست می آید. نوع روند، شتاب قیمت، نواحی اشباع و … از این دست اطلاعات هستند.
محاسبات ریاضی بر روی حجم معاملات و قیمت گذشته بازار صورت می گیرد تا به تریدر پیامهایی را گوشزد کند. پیام می تواند نوعی از هشدار باشد به این معنی که روند فعلی رو به اتمام است و به زودی تغییر روند ایجاد می گردد. پیام می تواند به این صورت باشد که قیمت مناسب برای ورود را به تریدر بدهد. به عنوان مثال عده ای ورود خود به معامله را برپایه کراس دو خط اسیلاتور DT صورت می دهند. پیام می تواند به عنوان یک تایید بر تحلیل درست نمودار قیمت باشد. به عنوان مثال برخی از اندیکاتور MACD به عنوان یک تایید کننده در تشخیص سوئینگ های ماژور استفاده می کنند. ممکن است مثال هایی که استفاده شد برای همه مناسب نباشد اما هدف در اینجا بیان مفهوم اندیکاتور و دسته بندی آنها بر اساس کاربرد است.
اندیکاتورهای معروف
اندیکاتورها بسیار زیاد هستند و هر روز با نامهای جدیدی در این حوزه رو برو می شوید. در ادامه چندین نوع معروف آنها معرفی می گردد.
باند بولینگر
باند بولینگر (Bollinger Bands) شامل یک میانگین متحرک و دو منحنی که در بالا و پایین میانگین متحرک ذکر شده قرار دارند می باشد. در زمانی که قیمت حالت رنج به خود می گیرد و حرکت قیمت در قالب یک روند صعودی یا نزولی نیست، نوار بالایی و پایینی از هم فاصله بیشتری می گیرند. در مواقعی که یک روند نزولی یا صعودی در بازار وجود دارد باند بولینگر باریک می گردد. به طور پیشفرض میانگین متحرک در میان باند در دوره زمانی 20 هست و انحراف معیار نوار بالایی ونوار پایینی 2 می باشد. این اعداد قابل تغییر هستند و بسته به نوع استراتژی تریدر می تواند به مقادیر مورد نیاز تغییر داده شود.
عده ای از باند بولینگر برای اندازه گرفتن نوسان در حرکت قیمت استفاده می کنند. علاوه بر این در تعیین هدف معامله نیز کارایی دارد. مثلاً وقتی در حرکت رو به پایین قیمت باند پایینی می تواند هدف اولیه باشد. همچنین باند بالا و پایین خود یک مقاومت و حمایت محسوب می شوند. قرار گرفتن قیمت در نوار بالایی وجود روند صعودی و اندیکاتور در تحلیل تکنیکال قرار گیری قیمت در نوار پایینی وجود روند نزولی را محتمل تر می کند.
ایچیموکو
ایچیموکو یکی از اندیکاتورهای بسیار مهم و پیشرفته است. عده ای از تریدرها خود را ایچیموکو کار می نامند. با ایچیموکو حمایت، مقاومت، روند احتمالی آینده، شتاب حرکتی بازار، حد ضرر و حد سود و … را تعیین می کنند. علاوه بر همه اینها سیگنال ورود خود به معامله را نیز با ایچیموکو بدست می آورند. ایچیموکو دارای دو منحنی است که تشکیل ابر یا کومو را می دهند و سه منحنی دیگر نیز دارد که موقعیت آنها پر از نکات تحلیلی برای تحلیل گر می باشد.
میانگین متحرک
یکی از رایج ترین اندیکاتورها میانگین متحرک (Moving Average) است و در تحلیل تکنیکال بسیار کاربردیست. اندیکاتورهای دیگری چون باند بولینگر نیز بر اساس MA شکل گرفته اند. میانگین متحرک به منظور تشخیص نوع روند و همچنین به عنوان حمایت و مقاومت داینامیک مورد استفاده قرار می گیرد. میانگین متحرک با میانگین گیری از قیمت های گذشته بازار ایجاد می گردد. به همین دلیل به عنوان سیگنال ورود به معامله از نظر عده ای نامناسب به نظر می رسد. اما در استراتژی معامله گری بسیاری از تریدرها ایفای نقش می کند. به خصوص وقتی که در کنار دیگر اندیکاتورها قرار گیرد و همدیگر را در تحلیل تایید کنند.
MACD
MACD یک نوع اسیلاتور است و در میان یک بازه حرکت می کند. برخی از تریدرها از MACD به منظور تشخیص واگرایی با نمودار قیمت بهره می برند. عده ای دیگر برای تشخیص صعودی یا نزولی بودن روند با قرار گیری MACD در ناحیه مثبت و منفی از آن استفاده می کنند. اسیلاتور MACD از گذشته تا به امروز تغییر کرده است و از این رو دو نوع MACD در حال حاضر برای کاربران قابل استفاده است. در نسخه قدیمی تر آن که مکدی کلاسیک نام دارد، اسیلاتور شامل یک هیستوگرام و دو منحنی با رنگ های قرمز و آبی می شود. هنگام کراس یا قطع کردن دو منحنی توسط یکدیگر هیستوگرام صفر می شود و سیگنال ورود به معامله صادر می گردد.
نسخه جدیدتر به جای دو منحنی فقط یک منحنی قرمز که همان خط سیگنال است را دارا می باشد. هیستوگرام در نسخه جدید تغییر کرده و جای خط آبی را گرفته است.
RSI
RSI نوعی اسیلاتور است که در بازه صفر تا صد تغییر می کند. یکی از مهمترین کاربردهای RSI در یافتن واگرایی ها برای پیشبینی تغییر روند و اتمام موج فعلی است. اعداد 30 و 70 برای تشخیص ناحیه اشباع فروش و اشباع خرید در این اسیلاتور در نظر گرفته می شوند. به این معنی که با ورود اندیکاتور در تحلیل تکنیکال خط RSI به بالای سطح 70 نمودار قیمت در ناحیه اشباع خرید قرار می گیرد. همینطور با ورود خط به زیر 30 نمودار قیمت در ناحیه اشباع فروش وارد شده است.
جمع بندی
اندیکاتورها در تحلیل تکنیکال جایگاه ویژه ای دارند. می توان بیان کرد که تقریبا همه تریدرها حداقل یکی از آنها را در استراتژی معامله گری خود به کار می برند. طرفداران روش پرایس اکشن اکثرا از منتقدان آن هستند. اما لنس که یکی از اساتید معروف در این حوزه است از مووینگ اوریج در روش پرایس اکشن استفاده می کند. رابرت ماینر در سبک الیوتی خود از اسیلاتور DT برای یافتن نواحی اشباع و همچنین ورود به معامله بهره می برد.
اسیلاتورها زیر مجموعه ی اندیکاتورها می باشند که در یک پنجره ی دیگر در زیر نمودار قیمت یا نرخ قرار می گیرند. از اسیلاتورها بیشتر برای یافتن واگرایی و همچنین نواحی اشباع خرید و فروش بهره برده می گردد.
انتخاب یک اندیکاتور به استراتژی معاملاتی بستگی دارد و اینکه در یک استراتژی چه اندیکاتورهایی در کنار هم استفاده شود به دانش و تجربه تریدر بازمی گردد.
نقاط پیوت (Pivot Points) چیست و چه کاربردی در تحلیل تکنیکال دارد؟ + ویدئو
نقاط پیوت (Pivot Points) یک اندیکاتور تکنیکال و یا نوعی محاسبات است، که برای تشخیص روند کلی بازار در تایم فریمهای مختلف کاربرد دارد.
نقاط پیوت، بر اساس میانگینی از بالاترین و پایینترین قیمت تمام شده روز قبل محاسبه میشود. در روزهای بعدی، معامله در بالاتر از نقطه پیوت روز قبل، نشان میدهد که روند صعودی است و اگر در پایینتر از پیوت روز قبل ترید انجام شود، احساسات بازار بیشتر بر روی روند نزولی متمرکز خواهد بود.
در اندیکاتور آن، علاوه بر نقاط پیوت، خطوط مقاومت و حمایت نیز در انجام محاسبات نقطه پیوت دخیل هستند. تمام این سطوح به تریدرها کمک میکنند تا نقاط مقاومت و حمایت را پیدا کنند. به همین صورت، اگر قیمت از این نقاط عبور کند، تریدرها میتوانند روند را تشخیص دهند.
نقاط پیوت (Pivot Points) چیست؟
- زمانی که قیمت یک دارایی بالاتر از نقطه پیوت حرکت کند، میتوان نتیجه گرفت که این یک روند گاوی (صعودی) است.
- اگر قیمت یک دارایی پایینتر از نقطه پیوت حرکت کند، نتیجه میگیریم که یک روند خرسی (نزولی) خواهیم داشت.
- اندیکاتور پیوت معمولا شامل ۴ سطح اضافی است؛ S1 و S2 برای نقاط حمایت و R1 و R2 برای نقاط مقاومت.
- نقاط مقاومت و حمایت ۱ و ۲ ممکن است روند را معکوس کنند؛ اما همچنین میتوانند تایید کننده روند نیز باشند. برای مثال، اگر قیمت در حال نزول است و پایینتر از S1 حرکت میکند، روند نزولی را تایید میکند و نشان میدهد که ممکن است قیمت تا S2 نیز نزول کند.
فرمول محاسبه نقاط پیوت
در این فرمول:
بالا (High) نشان دهنده بالاترین قیمت ثبت شده در روز قبل است.
پایین (Low) نشان دهنده پایین ترین قیمت ثبت شده در روز قبل است.
بسته شدن (Close) نشان دهنده قیمت تمام شده یا بسته شده روز قبل است.
نقاط پیوت را چگونه محاسبه کنیم؟
اندیکاتور پیوت را میتوان به نمودار اضافه کرد. این اندیکاتور این سطوح را به طور خودکار محاسبه و نشان میدهد. اما در اینجا ما به شما نحوه محاسبه دستی این نقاط را آموزش میدهیم.
۱. بعد از بسته شدن بازار و یا قبل از باز شدن روز بعد، بالا، پایین و بسته شدن را پیدا کنید.
۲. پس از یافتن این نقاط، آنها را با هم جمع کنید و سپس تقسیم بر ۳ کنید تا میانگین به دست آید.
۳. این عدد (قیمت) را بر روی چارت با P علامت بگذارید.
۴. پس از علامت گذاری، نقاط S1، R1، R2، S2 را محاسبه کنید؛ High و Low این محاسبات باید طبق روز قبل باشد.
تریدرها و به خصوص تریدرهای روزانه، از نقاط پیوت بسیار استفاده میکنند. اگر امروز صبح چهارشنبه است، از بالا، پایین و بسته شدن روز سه شنبه استفاده کنید تا نقاط پیوت امروز را به دست بیاورید.
نقاط پیوت به ما چه میگویند؟
نقطه پیوت اندیکاتور روزانه است که اغلب در معاملات آتی، کالاها و بازار سهام کاربرد دارد. بر خلاف میانگین متحرک یا اسیلاتورها، نقاط پیوت در طی روز ثابت باقی میمانند. این یعنی تریدرها میتوانند از سطوح ان برای برنامه ریزی معاملاتی استفاده کنند.
برای مثال، تریدرها میدانند که اگر قیمت پایینتر از نقطه پیوت حرکت کرد، احتمالا باید به زودی فروش انجام دهند و اگر قیمت بالاتر از این نقاط حرکت کرد، به زودی باید خرید کنند.
سطوح S1، S2، R1 و R2 میتوانند به عنوان هدف برای این تریدها استفاده شوند؛ تارگتهایی مانند حد ضرر و حد سود. همچنین تریدرها میتوانند نقاط ورود به بازار و خروج از آن را با این نقاط پیدا کنند.
ترکیب نقاط پیوت با اندیکاتورهای روندی دیگر، میتواند برای تریدرها تمرین خوبی باشد؛ اگر از میانگین متحرک ۵۰ یا ۲۰۰ استفاده میکنید، نقاط پیوت میتوانند با یکدیگر تقاطع یا همگرایی داشته باشند. همچنین ترکیب نقاط پیوت با فیبوناچی انبساطی، سطوح مقاومت و حمایت قدرتمندتری را ارائه میدهد.
تفاوت بین نقاط پیوت و فیبوناچی اصلاحی
نقاط پیوت و فیبوناچی اصلاحی یا انبساطی، هر دو خطوط افقی هستند که مناطق مقاومت و حمایت را مشخص میکنند.
سطوح فیبوناچی اصلاحی و انبساطی میتوانند توسط هر نقطه قیمتی بر روی نمودار ساخته شوند؛ زمانی که این سطح مشخص شدند، خطوط به صورت درصدی بر روی محدوده انتخابی رسم میشوند.
نقاط پیوت از درصد استفاده نمیکنند و مبنای آنها اعداد ثابت هستند؛ بالا، پایین و بسته شدن روز قبلی.
تفسیر و کاربرد نقاط پیوت
زمانی که نقاط پیوت را محاسبه میکنید، یک مقاومت و حمایت ابتدایی به دست میآورید. به این معنی که بیشترین حرکت، احتمالا در همین حدود قیمت اتفاق میافتد. دیگر سطوح مقاومت و حمایت قدرت و اعتبار چندانی ندارند، اما هنوز هم میتوانند برای تشخیص حرکات قیمتی مفید باشند.
نقاط پیوت میتواند به دو صورت استفاده شود؛ کاربرد اول تشخیص جهت روند است که قبلا توضیح دادیم. کاربرد دوم تشخیص سطوح قیمتی برای ورود و خروج به بازار است. برای مثال، یک تریدر میخواهد یک سفارش Limit قرار دهد تا در صورت شکست خط مقاومت، ۱۰۰ سهم خریداری کند. همچنین در محدوده خط حمایت، حد ضرر خود را قرار میدهد.
برخی اوقات این سطوح برای پیش بینی حرکات قیمت بسیار خوب است؛ اما برخی اوقات نیز این سطوح تاثیر خاصی ندارند.
میزان موفقیت با نقاط پیوت، تنها و تنها به توانایی تریدر در ترکیب منطقی با دیگر اندیکاتورهای تکنیکال بستگی دارد. این اندیکاتورها میتوانند هر چیزی باشند؛ MACD، الگوهای کندل استیک، میانگینهای متحرک و غیره. هرچه سیگنالهای این اندیکاتورها به هم شبیهتر باشند، میزان موفقیت بیشتر است.
استفاده از نقاط پیوت در ترید
تا این لحظه، به نظر میرسد که نقاط پیوت مستقیما و بدون واسطه، نقاط محتمل ادامه قیمت یا معکوس شدن آن را به ما میگوید. باز کردن پوزیشن در این سطوح (که پتانسیل تغییر روند وجود دارد)، یک استراتژی معمول و پرطرفدار است.
برای بهبود عملکرد این استراتژی، تریدرها نقاط پیوت را با دیگر اندیکاتورها (مثل میانگین متحرک ۵۰) ترکیب میکنند. این کار باعث میشود که قدرت روند را اندازی گیری کنند و فقط در یک جهت معامله انجام دهند.
به علاوه، به جای اعتماد به اولین تماس با سطح نقطه پیوت، یک معاملهگر ممکن است صبر کند تا دومین یا سومین برخورد نیز انجام شود تا از اعتبار آن مطمئن شود. در ادامه، یک نمونه از این قضیه که “چرا تایید اعتبار یک سطح، بهتر از ورود به بازار با اولین برخورد است” را مثال میزنیم.
زمانی که یک خبر یا اطلاعاتی منتشر میشود، حجم معاملات بازار به طور محسوسی افزایش مییابد و تمام حرکات قیمتی گذشته و مقاومت و حمایت امروز، میتوانند به سرعت منسوخ شوند.
یک کندل بزرگ سبز (با حجم بالا) در تایم فریم ۵ دقیقه را تصور کنید که قیمت در بین دو سطح پیوت در حال حرکت است؛ اگر ما با هر برخورد پیوت ترید میکردیم، هر دو پوزیشن خرید و فروش را در عرض ۵ دقیقه باز میکردیم. در این حالت، بازار یا صعودی میشد یا نزولی، بدون این که واکنشی به نقاط پیوت نشان دهد.
پس شما باید مراقب باشید و مطمئن شوید که در نقاطی که قیمت به آنها واکنش نشان نمیدهد (با وجود حجم معاملات بالا)، معامله نکنید.
اگر قرار باشد که قوانین این سیستم را بنویسیم:
۱. الف) اگر SMA 50 به سمت بالا متمایل شد، فقط پوزیشن خرید باز کنید.
۱. ب) اگر SMA 50 به سمت پایین متمایل شد، فقط پوزیشن فروش باز کنید.
۲. اگر قیمت با برخورد به سطح پیوت معکوس شد، صبر کنید تا بار دوم هم همین اتفاق تکرار شود تا اعتبار آن سطح را تایید کند.
برای تریدرهای روزانه، استفاده از چارتهای ۵ دقیقهای تا یک ساعته از همه مناسبتر هستند. تریدرهای سوئینگ یا نوسانی که از نقاط پیوت هفتگی استفاده میکنند، میتوانند از نمودارهای ۴ ساعته و روزانه استفاده کنند و تریدرهای پوزیشن که از پیوتهای ماهیانه استفاده میکنند نیز میتوانند از چارتهای روزانه یا هفتگی استفاده کنند.
نقاط پیوت یک سیستم نسبتا آسان است که میتواند بسیار تاثیرگذار و مفید باشد. اما در صورت بی روند شدن بازار، نقاط پیوت کاربرد چندانی ندارد و ما اگر پوزیشن باز داریم، میتوانیم آن را ببندیم و اگر پوزیشن باز نداریم، بهتر است وارد معامله نشویم.
یک روش دیگر نیز وجود دارد؛ ما میتوانیم از برخوردهای میانگینهای متحرک استفاده کنیم. برخی تریدرها از عددهای محبوب این میانگینها (مثل ۵۰، ۱۰۰ و ۲۰۰) به عنوان سطوح حمایت و مقاومت استفاده میکنند.
در سیستم نقاط پیوت، حد سود (Take Profit) طبیعتا بر روی سطح بعدی مقاومت یا حمایت قرار میگیرد. در این حالت، اگر ما بر روی سطح حمایتی S2 پوزیشن باز کنیم، حد سود ما بر روی S3 (که پایینتر است) قرار میگیرد. البته بیشتر تریدرها در بین مناطق R1، R2، S1 و S2 ترید میکنند و سطوح R3 و S3 بسیار کم استفاده میشوند.
نکاتی درباره مناطق زمانی
نقاط پیوت همچنین به مناطق زمانی حساسیت نشان میدهند؛ بیشتر نقاط پیوت در زمان بسته شدن بازارهای نیویورک یا لندن مد نظر قرار میگیرند؛ بنابراین کسی که از یک صرافی ارز دیجیتال یا بروکر با منطقه زمانی توکیو یا سان فرانسیسکو استفاده میکند، نقاط پیوت متفاوتی خواهد داشت. این باعث تفاوتهایی در اشل بین المللی خواهد شد و حتی ممکن است نقاط آنها در بازارهای جهانی ارزشی نداشته باشد.
پیشنهاد میکنیم که زمان نمودارهای خود را بر روی نیویورک یا لندن تنظیم کنید؛ چون هر دوی این مناطق، اندیکاتور در تحلیل تکنیکال طبق زمان هماهنگ جهانی (UTC) یا گرینویچ (GMT) تنظیم شدهاند.
هر نمودار زمانی که انتخاب میکنید، بدانید که نقاط پیوت میتوانند در پشت پرده، طبق اطلاعات قیمتی گذشته محاسبه شوند. این مهم است که مطمئن شوید در بازاری که قصد ترید دارید، قیمت به سطوح پیوت واکنش نشان میدهد.
در بازار سهام (که تنها ساعاتی از روز باز است) میتوانید از بالا، پایین و بسته شدن ساعات استاندارد امروز استفاده کنید. در بازارهای ۲۴ ساعته مثل فارکس و ارزهای دیجیتال، شما میتوانید از بالا، اندیکاتور در تحلیل تکنیکال پایین و بسته شدن روز فعلی برای محاسبه پیوت فردا استفاده کنید.
تریدرها از نقاط پیوت به صورت منظم و با تناسب استفاده میکنند؛ یعنی اگر در تایم فریم ماهیانه معامله میکنند، پیوت ماه قبل را محاسبه میکنند، اگر در چارت هفتگی ترید میکنند، نقاط پیوت هفته قبل را استفاده میکنند و به همین ترتیب تا آخر.
اگر در تایم فریم روزانه معامله میکنید، هرگز از نقاط پیووت هفته یا ساعت قبل استفاده نکنید، زیرا سیگنالهای اشتباه دریافت میکنید.
روشی برای محاسبه نقاط پیوت فردا
شما میتوانید برای به دست آوردن نقاط پیوت فردا، طبق فرمول بالا عمل کنید:
در این تصویر اگر: بسته شدن امروز کوچکتر از باز شدن آن باشد:
محاسبه:
بالا (High) امروز + پایین (Low) امروز + بسته شدن امروز + پایین (Low) امروز = X
پیش بینی فردا:
High = X تقسیم بر ۲ – پایین امروز
Low = X تقسیم بر ۲ – بالای امروز
اگر: بسته شدن امروز بزرگتر از باز شدن آن باشد:
محاسبه:
بالا (High) امروز + پایین (Low) امروز + بسته شدن امروز + بالا (High) امروز = X
پیش بینی فردا:
High = X تقسیم بر ۲ – پایین امروز
Low = X تقسیم بر ۲ – بالای امروز
اگر: بسته شدن امروز مساوی با باز شدن آن باشد:
محاسبه:
بالا (High) امروز + پایین (Low) امروز + بسته شدن امروز + بسته شدن امروز = X
پیش بینی فردا:
High = X تقسیم بر ۲ – پایین امروز
Low = X تقسیم بر ۲ – بالای امروز
جمع بندی
نقاط پیوت بر اساس محاسبات سادهای ساخته میشوند و برای تعدادی از تریدرها مناسب هستند و عدهای دیگر نیز آن را نامناسب میدانند؛ هیچ اطمینانی از این که قیمت در کجا توقف میکند، کجا معکوس میشود یا حتی به سطوح مشخص شده در نمودار میرسد یا نه، وجود ندارد. بعضی اوقات نیز قیمت در یک سطح، حرکت رفت و برگشتی دارد.
پس درست مثل تمام اندیکاتورها، نقاط پیوت نیز باید بخشی از استراتژی معاملاتی باشد و به تنهایی کاربرد چندانی ندارد.
همانطور که میبینید، سیستمهای مختلفی برای نقاط پیوت وجود دارد. نحوه اندیکاتور در تحلیل تکنیکال محاسبه این نقاط برای این که بدانید از چه سیستمی استفاده میکنید، بسیار مهم است. بسیاری از پلتفرمهای چارت این کار را برای ما انجام میدهند؛ فقط کافی است که اندیکاتور نقاط پیوت را به نمودار اضافه کنید و تنظیمات دلخواهتان را اعمال کنید.
اندیکاتور چیست و چه کاربردی دارد؟
اندیکاتور در اصول تحلیل تکنیکال برای ارزیابی اوراق قرضه و بهادار است و با استفاده از دادههایی مثل قیمت،حجم معاملات و نمودارها نیز بدست میآید. تحلیل تکنیکال روشی بسیار مناسب برای بررسی سهامها و قیمتگذاری آنها اندیکاتور در تحلیل تکنیکال است، همچنین هدفگذاری برای یک سهم را به وجود میآورد. تحلیل تکنیکال در واقع معاملهگری بایدها و نبایدها و معامله گری مدیریت سرمایهگذاری است. در واقع علمی است که از آمار کمک گرفته است و با بررسی رفتارها در گذشته احتمال رخ دادن آن را در حال و آینده بیشتر میکند. همچنین میتواند در تمامی بازارهایی که عرضه و تقاضا در آن انجام میشود معامله شود. مثل بازارهای بورس، فارکس و بازارهای اوراق بهادار، مسکن، بازارهای ارزهای دیجیتال و… . درواقع تحلیل تکنیکال پیش بینی رفتارهایی است که بازارهای فارکس در آینده از خود نشان میدهند و قیمتهایی که به مشتری میدهند.
اندیکاتور چیست؟
اندیکاتورها با استفاده از محاسبات ریاضی بدست میآید و بر روی قیمت و حجم معاملات و اطلاعاتی از آنها اثر میگذارد و شتاب حرکتی و روند حرکتی بسیار سریعی دارد. معمولا از اندیکاتورها برای تایید و اعتبارسنجی سهمها استفاده میشود و در آخر با کمک اندیکاتورهای دیگر سیگنال خرید را به وجود میآورد. اندیکاتورها در واقع دو نوع هستند: اندیکاتورهای پیشرو و دنباله رو. اندیکاتورهای دنباله رو معمولا همیشه با تاخیر انجام میشوند و بعد از این که از بازار خارج شدند هشدار و پیش بینیهای لازم برای تغییر قیمت و حجم معاملات را ارائه میدهد تا دراختیار عموم مردم قرار گیرد و اندیکاتورهای پیشرو عموما و همیشه با نوسات قیمت سهم و حجم معاملات همراه است.
در چه مواردی از اندیکاتور استفاده میشود؟
با توجه به تعریفی که از اندیکاتور ارائه شد، طبیعتاً این ابزار استفادههای گوناگونی در تحلیل دارد. در حقیقت، استفاده از اندیکاتور در تحلیل تکنیکال به سه شیوه عمده زیر انجام میشود:
گاهاً تحلیلگران برای این که بهترین زمان ورود به یک معامله را مشخص کنند، از اندیکاتورها بهره میگیرند. در واقع، یکی از کاربردهای اندیکاتورها، پیشبینی زمان صحیح ورود به معاملات در بازار است.
گاهی تریدرها با استفاده از تحلیل تکنیکال یا بنیادی، پیش بینیهای متنوعی در مورد وضعیت بازار انجام میدهند؛ اما با توجه به این که هیچ پیش بینی در بازار بهصورت ۱۰۰٪ صحیح نیست، پیشبینیها و تحلیلها نیز نیاز به بررسی دوباره دارند. اندیکاتور یکی از بهترین ابزارهای موجود برای چک کردن تحلیلها و پیشبینیهای انجام شده در بازار است. در واقع به کمک اندیکاتورها میتوان برای تأیید و تشخیص صحیح بودن تحلیلها استفاده کرد. لازم به ذکر است که یکی از پرکاربردترین استفاده از اندیکاتورها در جهت تأیید گرفتن است.
یکی دیگر از کاربردها و موارد استفادهی اندیکاتورها، اعلام هشدار است؛ به صورتی که به کمک این ابزار میتوان برای تشخیص تغییر خط روند و بازگشت قیمتها استفاده کرد. اندیکاتورها میتوانند قبل از تغییر روند یا همزمان با آن، نشانههایی از تغییر در بازار و بازگشت روند را به نمایش بگذارند.
هشدار، پیشبینی و تأیید از جمله مهمترین فعالیتهایی هستند که یک تریدر انجام میدهد؛ البته در هر سه این موارد میتوان از اندیکاتور استفاده کرد. بنابراین اندیکاتورها در کنار سایر ابزارهای تحلیل، استفادهی وسیعی دارند که هر تریدر مبتدی و حرفهای باید به آنها واقف باشند.
معرفی ۹ اندیکاتور اصلی در تحلیل تکنیکال
اندیکاتورهای بسیاری وجود دارد که در تحلیل تکنیکال میتوان از آنها بهره گرفت. از اندیکاتورهای مهم و پرکاربرد در بازار بورس و تحلیل تکنیکال میتوانیم به اندیکاتورهای زیر اشاره کنیم:
این اندیکاتور از اندیکاتورهای پرکاربرد در بازار بورس است که حالتی محدودهای و برگشتی دارد. استوکاستیک سرعت حرکت و نوسان را نشان میدهد. در حقیقت این اندیکاتور نشان دهنده قدرت یک سهم بوده و گسترش آن، نشان دهندهی قدرت گرفتن قیمت است؛ با این وجود، هرچقدر محدودهی استوکاستیک باریکتر شود، قیمت نیز با کاهش و نزول همراه خواهد بود.
این اندیکاتور نشان دهنده قدرت روند سهم است؛ در نتیجه قدرت حرکت را نیز نشان میدهد و همچنین تعیین کننده صعودی و نزولی بودن نمودار است. کندلهای نزولی و صعودی را میتوان به کمک اندیکاتور RSI دریافت کرد و تحلیلهای خود را به کمک آن انجام داد. این اندیکاتور در پیشبینی قیمتها در بورس و دیگر بازارهای مالی که بر پایهی تحلیل تکنیکال صورت میگیرد، کاربرد وسیعی دارد.
اندیکاتور اِیدیایکس نیز مهم و پرکاربرد است و نشان دهنده میزان ضعیف و قوی بودن سیگنالها است. در این اندیکاتور باید میزان کمتر ۲۵ را روند ضعیف و بیشتر را تا ۵۰ روند متعادل دانست و از ۵۰ به بالا را قوی در نظر گرفت. با توجه به اینکه قدرت و ضعف سیگنال را میتوان از روی اندیکاتور ADX تشخیص داد، پس این مورد نیز یکی دیگر از اندیکاتورهایی است که هر تریدر باید از عملکرد آن آگاهی داشته باشد.
اندیکاتور اماِیسیدی، به تعقیب روند و همچنین مقدار حرکت آن مربوط میشود. بالا بودن مقدار در آن، روندهای صعودی و قوی را نشان میدهد. طبیعتاً نزولی بودن آن نیز نشان دهندهی روند قوی نزولی در بازار خواهد بود. سیگنال محل خرید و فروش این اندیکاتور را میتوان از روی خطوط متقاطع آن تشخیص داد. معمولاً زمانی از این ابزار استفاده میشود که اندیکاتور ADX، سیگنال موردنظر در رابطه با روند را صادر کرده باشد.
سنجش نوسانات از جمله کاربردهایی است که اندیکاتور باند بولینگر در اختیار تریدرها قرار میدهد. در حقیقت، عرض این اندیکاتور است که نوسان موجود را به نمایش میگذارد. زمانی که قیمت در باند بیرونی این اندیکاتور قرار بگیرد، به معنی افزایش بیش از حد قیمت است. این افزایش قیمت، نشان دهندهی روند قوی بازار خواهد بود. بنابراین سیگنال برگشتی را میتوان از روی این اندیکاتور صادر کرد.
اندیکاتور میانگین متحرک، حرکت و تغییر حجم معاملات آن را نشان میدهد. این اندیکاتور ابزاری چند منظوره است که به دلایل مختلفی از آن استفاده میشود. این اندیکاتور در هرجایی که قیمت وجود داشته باشد میتواند سیگنال را نشان دهد. شیب اندیکاتور میانگین متحرک، قدرت روند را مشخص میکند. همچنین برای آگاهی از سیگنال روند و شرایط محدودهی آن، میتوان روی اندیکاتور میانگین متحرک حساب کرد.
هر اطلاعاتی که درباره قیمت وجود دارد را میتوان از روی اندیکاتورهای واگرایی بهدست آورد. در واقع سیگنالهایی که از این اندیکاتور حاصل میشود را نمیتوان در خود قیمت مشاهده کرد. از این گروه از اندیکاتورها، بیشتر برای شناخت نقاط برگشتی و زمان معامله بهره میگیرند. روند ضعیف و حرکت آرام بازار را میتوان به کمک این ابزار مشاهده کرده یا تشخیص داد.
اندیکاتور اِیآرتی، ابزاری است که به کمک آن میتوان کندلهای گذشته قیمت را مورد سنجش قرار داد. تشخیص تغییر پذیری و محدودهی قیمت نیز از عهدهی این اندیکاتور برمیآید. لازم به ذکر است که معمولاً از این ابزار برای مشخص کردن محل کسب سود و زیان، از روی نوسان استفاده میشود!
اگر قیمت وارد یک روند صعودی قوی شود، مدت زمان بیشتری در محدوده اشباع خرید یا فروش باقی میماند. در چنین شرایط و موقعیتهایی است که میتوان سیگنال برگشتی را به کمک اندیکاتور اشباع خرید یا فروش صادر کرد.
نمونههای نامبرده از مهمترین و پرکاربردترین اندیکاتورها در تحلیل تکنیکال بودند. از این اندیکاتورها در بازارهای مالی محبوبی چون بورس استفاده میشود. در دیگر بازارها نیز میتوان از آنها بهره گرفت. اما لازمهی استفاده صحیح از این ابزار، فراگیری دانش تحلیل تکنیکال است. شما میتوانید آموزش تحلیل تکنیکال خود را به کمک کارشناسان دلفین وست استارت بزنید.
آیا میتوان بهصورت ترکیبی از اندیکاتورها استفاده کرد؟
برخی از تریدرها تصور میکنند که هرچقدر از ابزارهای بیشتری بهره بگیرند، بهتر میتوانند به تحلیل بپردازند. اما در حقیقت اینگونه نیست؛ یک تریدر زمانی میتواند بهترین عملکرد را داشته باشد، که بتواند ابزارها را به شیوه مناسبی با هم ترکیب نماید. وقتی شما بدانید که هر اندیکاتور، دقیقاً در چه شرایطی مورد استفاده قرار میگیرد، طبیعتاً در شرایطی که چند موقعیت مختلف ایجاد میشود، خواهید توانست از ترکیب متناسبی از ابزارها بهره بگیرید. بنابراین استفاده ترکیبی از اندیکاتورها میتواند یک روش کاملاً اصولی و کاربردی باشد؛ به شرطی که تریدر توانایی استفادهی صحیح از هرکدام از اندیکاتورها را داشته باشد. در واقع اگر تریدر از کاربردهایی که برای هر اندیکاتور معرفی کردیم، آگاهی کامل داشته باشد، میتواند از ترکیب زیر بهره بگیرد:
- ترکیب استفاده از سه اندیکاتور «ADX»، «RSI» و «باند بولینگر» در کنار هم رایج است. به کمک این ترکیب میتوان نوع حرکت، میزان آن، نوع روند و نوسانات قیمت را در کنار هم مشاهده کرد!
هر اندیکاتور میتواند توضیح اضافه برای اندیکاتور دیگر باشد؛ بنابراین اگر از کاربرد آنها آگاهی داشته باشیم، میتوانیم از ترکیب اندیکاتورها به نتایج مناسبی برسیم. دیگر اندیکاتورهای نامبرده را نیز به روش فوق با هم ترکیب کرد. آنگاه از اطلاعات گسترده و همراستای آنها، تحلیلهای قوی بدست آورد!
اندیکاتور حجم معاملات
اندیکاتورهای حجم معاملات برای هر سهم دریک رنج قیمتی قراردارد و دریک بازه زمانی مشخصی صورت میگیرد. اما بیشتر زمانها سرمایهگذاران به دلیل سادگی سهام از آن سهم استفاده نمیکنند. این درحالی است که سرمایهگذاران با استفاده از اندیکاتور volume میتوانند سود سهام خود را افزایش دهند و همچنین ریسک معاملات خود را به حداقل ممکن برسانند. با تجزیه و تحلیل حجم معاملات میتوانند امکان ضعیف و قوی بودن این سهم را دریابند.
نمودار قیمت حجم معاملات
در نمودار قیمت حجم معاملات دو رنگ سبز و قرمز وجود دارد که رنگ سبز در این نمودار نشانه زیاد شدن حجم معاملات یک سهام نسبت به حجم معاملات سهام در زمان قبل از آن و رنگ قرمز نشانهای برعکس رنگ سبز دارد، یعنی نماد کم شدن حجم معاملات سهام نسبت به وضعیت قبلی سهام است. حجم معاملات سهام در نمودارها معمولاً به صورت ستونهایی عمودی است که میلهای مانند است. در واقع نمودارهای میلهای که در علم آمار نیز به آن اشاره میشود برای حجم معاملات سهام از آن ها استفاده میشود. البته این رنگها در نمودارها و اندیکاتورهای مختلف متفاوت است.
حجم معاملات در نمودار برای شروع یک روند است که ممکن است این روند هم صعودی و هم نزولی باشد. گاهی ممکن است یک زمان طولانی روند این نمودار صعودی باشد یعنی حجم معاملات دائماً افزایش داشته باشد یا برعکس، آن روندی نزولی داشته باشد که دائماً حجم معاملات کاهش یابد، یا ممکن هر دو روند را در مدت های کوتاه داشته باشد. وقتی که روند نمودار نزولی باشد به این معنی است که سرمایهگذاران تمایلی به معامله سهام ندارند. حجم معاملات نیز به صورت یک راهنما عمل میکند که حرکات سهام را وقتی که صعودی یا نزولی باشد را شناسایی میکند. چون معاملهگران به دنبال موقعیت مناسب برای ورود به بازار بورس میگردند و وقتی که روند یک سهم نزولی باشد و حجم معاملات نیز ضعیف باشد موقعیت مناسب نیست و معامله گران وارد این سهم نمیشوند. این بحث در تحلیل تکنیکال بسیار مهم و پرکاربرد است و سیگنالهای بسیار قوی را ایجاد میکند. حجم معاملات یعنی تعداد سهامهای خرید و فروش شده در یک بازه زمانی معین. حجم معاملات در واقع یک شاخص آماری است و درتمام بخشهای بازار مورداستفاده قرار می گیرد.
اندیکاتور بورس
برای یک شخص سرمایهگذار در بازار بورس بسیار مهم است که درمورد اندیکاتورها بداند که در اینجا بعضی از این اندیکاتورهایی که در بازار بورس بسیارپرکاربرد هستند را نام میبریم. اندیکاتورهای volume هستند که از آنها میتوان در همه بازارها استفاده کرد مخصوصا در بازارهای بورس یا بازار فارکس. آشنایی با این اندیکاتورها کمک بسیار بزرگی به معاملهگران دربورس میکند و همچنین به نحوه ترکیب اندیکاتورها در بازار فارکس کمک میکند.
- اندیکاتورهایی که حرکتها را پیش بینی میکند.
- اندیکاتورهایی که روند در بازار را تعقیب میکنند.
- اندیکاتورهایی که حجم معاملات را پیش بینی میکند و در واقع نمایشگری است برای تغییر روند حجم معاملات درنمودار میله ای.
- در آخر نیز اندیکاتورهای ثبت اطلاعات درنمودار تغییر حجم معاملات.
معرفی بهترین اندیکاتور
از اندیکاتورهای مهم و پرکاربرد در بازار بورس میتوانیم به اندیکاتورهای زیر اشاره کنیم: اندیکاتورهای استوکاستییک از اندیکاتورهای پرکاربرد در بازار بورس است که حالتی محدوده ای و برگشتی دارد و سرعت حرکت و نوسان را نشان میدهد. این اندیکاتور نشان دهنده قدرت یک سهم است. اندیکاتور RSI که نشان دهنده قدرت روند سهم است و در نتیجه قدرت حرکت را نیز نشان میدهد و همچنین تعیین کننده صعودی و نزولی بودن نموداراست و اندیکاتور ADX نیز مهم و پرکاربرد است که نشان دهنده میزان ضعیف و قوی بودن سیگنالها است و در این اندیکاتور باید میزان کمتر۲۵ را اندیکاتور در تحلیل تکنیکال ضعیف و بیشتر را تا ۵۰ متعادل دانست و از۵۰ به بالا را قوی دانست. حرکتهایی که روند صعودی و رو به بالا دارند تداوم و ماندگاری بالاتری دارند نسبت به سهمهایی که روند نزولی دارند. اندیکاتورهای متحرک نیز حرکت و تغییر حجم معاملات آن زیاد است. این اندیکاتور ابزاری چند منظوره است که به دلایل مختلفی از آن استفاده میشود. این اندیکاتور در هرجایی که قیمت وجود داشته باشد میتواند سیگنال را نشان دهد.
کلام آخر
اندیکاتورها نیز برای محاسابات ریاضی استفاده میشود و در علم آمار برای تحلیل تکنیکال نیز استفاده میشود و اندیکاتورها با نمودارهای میلهای محاسبه میشوند و درهمه ی بازارهای سرمایه گذاری نیز استفاده میشود، مثل بازارهای بورس و فارکس و بازارهای تعیین کننده شاخص کل بورس. اندیکاتورهایvolume نیز یکی از اندیکاتورهای مهم و پرکاربرد است که در این مقاله به صورت مفصل در مورد آن صحبت کردیم. شما میتوانید در خصوص نیاز به مشاوره و آموزش بورس از صفر با مشاوران ما در دلفین وست ارتباط برقرار کنید.
اندیکاتور چیست؛ معاملهای پر سود با استفاده از اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال
اندیکاتورها یا به اصطلاح فارسی آن نشانگرها، ابزارهایی در تحلیل تکنیکال هستند که از تلفیق دادههای خام موجود در بازاهای مالی مثل قیمت، زمان و حجم با توابع ریاضی برای ارائه اطلاعات مفید از وضعیت بازار استفاده میکنند. ایجاد و استفاده از اندیکاتورهای مختلف در تحلیل بازارهای مالی با گسترش استفاده از سیستمهای کامپیوتری، رواج یافته است.
همچنین در طی این سالها اندیکاتورهای مختلفی توسط افراد و شرکتهای مختلف به بازار معرفی شدهاند. ما در این مقاله قصد داریم شما را با ویژگیهای عمومی اندیکاتورها و کاربردهای مختلف آنها آشنا کنیم. با ما همراه باشید.
تعریف اندیکاتور
اندیکاتور ابزاری است که از تلفیق اطللاعات بازار و توابع ریاضی ایجاد شده است. هدف از ایجاد آنها ارائه اطلاعاتی مفید به کاربران برای تصمیمگیری در مورد آینده بازارهای مالی است. اندیکاتورها به عنوان ابزار کمکی به تحلیلگران کمک میکنند تا وضعیت بازار را بهتر درک کنند. توجه به این نکته مهم است که هیچ اندیکاتوری به تنهایی نمیتواند ابزار معامله در بازارهای مالی باشد.
تقسیمبندی اندیکاتور ها از نظر ماهیت آنها
اندیکاتورها از منظر ماهیت ایجاد آنها و سیگنالی که ارائه میکنند به دو دسته اندیکاتورهای پیشرو (Leading) و تاخیری (Lagging) تقسیم میشوند.
اندیکاتورهای پیشرو به اندیکاتورهایی گفته میشوند که سیگنال ارائه شده توسط آنها زودتر از سیگنالی است که روند قیمت ارائه میکند. به این معنی که اگر شکست سطح حمایتی یا مقاومتی و یا تغییر روندی قرار است در قیمت رخ دهد، نشانههای آن در اندیکاتورها زودتر دیده میشود. اکثر اندیکاتورهایی که در دسته اسیلاتورها یا نوسانگرنماها قرار دارند از اندیکاتورهای پیشرو هستند.
اندیکاتورهای تاخیری اندیکاتورهایی هستند که از اطلاعات گذشته بازار استفاده میکنند و با کمی تاخیر سیگنال تغییر در بازار را به تحلیلگران ارائه میدهند. اکثر اندیکاتورهای روندی (Trend) جزو دسته اندیکاتورهای تاخیری هستند.
تقسیمبندی اندیکاتور ها از منظر کاربردی
اندیکاتورها از منظر تقسیمبندی و کاربردی که در اکثر نرمافزارهای تحلیلی دارند به چهار دسته روندی، نوسانگرنما، حجم و بیل ویلیامز تقسیم میشوند. در ادامه به بررسی جزئیات هر دسته میپردازیم.
اندیکاتورهای روندی
اندیکاتورهای روندی همانطور که از نامشان پیداست روند بازار را برای تحلیلگران مشخص میکنند و از جمله اندیکاتورهای تاخیری میباشند. با استفاده از این اندیکاتورها میتوان روند بازار و تغییرات روند قیمتی را تشخیص داد.
با این مقدمه میتوان گفت، استفاده از این اندیکاتورها تنها در بازاهای دارای روند منطقی است و در بازارهای خنثی این اندیکاتورها سیگنالهای مناسبی صادر نمیکنند. اندیکاتورهای روندی در نرمافزارهای تحلیلی معمولا روی نمودار قیمت میافتند. محاسبات آنها با میانگینگیری از قیمت در بازههای زمانی مختلف انجام میشود.
میانگین متحرک، باندهای بولینگر و ایچیموکو از جمله اندیکاتورهای روندی معروف هستند که در مقالات آتی به بررسی جزئیات هر کدام خواهیم پرداخت.
در نمودار بالا دو میانگین متحرک با دوره 9 (نمودار آبی) و 26 (نمودار قرمز) را مشاهده میکنید که به چارت اضافه شدهاند. همانطور که مشخص است، اندیکاتور روی نمودار قیمت افتاده است. هر دو اندیکاتورها با فاصلهای مشخص، روند قیمتی را دنبال میکنند.
اندیکاتورهای نوسانگرنما
نوسانگرنماها یا اسیلاتورها دستهای از اندیکاتورها هستند که حول مقادیر خاصی نوسان میکنند. نوسانگرنماها توانایی تحلیل قدرت روندها را دارند و معمولا به احساسات کاربران واکنش نشان میدهند. این اندیکاتورها جدا از نمودار قیمت و در زیر آن قرار میگیرند.
اسیلاتورها جزو اندیکاتورهای پیشرو هستند و سیگنالهای ارائه شده توسط آنها روند و قدرت بازار در آینده نزدیک را به کاربران ارائه میکند. مناطق افراطی خرید و فروش و اشباع آنها، در نوسانگرنماها قابل مشاهده است که به عنوان ابزاری برای معامله مورد استفاده قرار میگیرد. در تحلیل تکنیکال از نوسانگرنماها برای تشخیص واگرایی و همگرایی در نمودار قیمت استفاده میکنند.
منظور از واگرایی این است که روند نمودار قیمت مشابه با روند نوسانگرنما نباشد. به عنوان مثال در نمودار قیمت دو قله تشکیل شود که ارتفاع قله دوم بالاتر از قله اول باشد اما معادل این دو قله در نوسانگرنما روند نزولی داشته و ارتفاع قله دوم پایینتر از قله اول قرار بگیرد.
از جمله معروفترین اسیلاتورها میتوان به RSI، MACD، Stochastic و CCI اشاره کرد. بررسی جزئیات این اسیلاتورها را به مقالات بعدی موکول میکنیم تا به طور مفصل هر کدام را بررسی کنیم.
نمودار بالا روند قیمتی بیتکوین را نشان میدهد. اسیلاتور RSI به این چارت اضافه شده است. همانطور که مشاهده میکنید این اسیلاتور در پایین نمودار قیمتی قرار گرفته است و بین اعداد 0 و 100 نوسان میکند. اعداد 70 و 30 در این اسیلاتور با رنگ متفاوتی جدا شدهاند که محدودههای حساس را مشخص میکند.
اندیکاتور های حجمی
در کنار اندیکاتورهای روندی و اسیلاتورها که از قیمت و تغییرات آن ایجاد میشوند، اندیکاتورهای حجمی وجود دارند که از حجم معاملات و ارزش آن برای دادن سیگنال به تحلیلگران استفاده میکنند. حجم معاملات با توجه به اینکه میتواند نشانگر ورود یا خروج پول به بازار باشد، از اهمیت بالایی برای معاملهگران برخوردار است.
توجه به حجم معاملات در تایم فریمهای مختلف میتواند روند بازار را بر مبنای ورود و خروج پول به معاملهگران نشان دهد. از جمله اندیکاتورهای حجمی مهم Volume، MFI و OBV را میتوان نام برد. معمولا در نقاط سقف یا کف بازار و در نزدیکی خطوط حمایت و مقاومت تغییرات حجم به شدت بالا می رود. معاملهگران از این اندیکاتورها برای تشخیص اتمام یا شروع یک روند نیز استفاده میکنند.
در چارت بالا تغییرات قیمتی بیتکوین به همراه اندیکاتور حجمی Volume را مشاهده میکنید. اندیکاتورهای حجمی نیز مانند اسیلاتورها در پایین نمودار قیمتی قرار میگیرند. رنگ کندلهای حجمی مشابه کندلهای قیمتی است.
اندیکاتور های بیل ویلیامز
اندیکاتورهای بیل ویلیامز اندیکاتورهایی هستند که توسط بیل ویلیامز تحلیلگر معروف آمریکایی معرفی شدهاند. ایشان برای تحلیل جامع و کامل بازار پنج مرحله اساسی را عنوان کردند که حتما باید مورد بررسی قرار بگیرند. این پنج مرحله شامل فراکتال، نیروی محرک، افزایش یا کاهش شتاب، منطقه و خط موازنه هستند. برای اینکه درک و تحلیل درستی از این مفاهیم وجود داشته باشد، بیل ویلیامز اندیکاتورهای خود را معرفی کرد. از جمله این اندیکاتورها میتوان به اندیکاتورهای فراکتال، تمساح یا الیگیتور و AC اشاره کرد. در مقالهای دیگر حتما به بررسی روش آقای بیل ویلیامز و اندیکاتورهای معرفی شده توسط وی خواهیم پرداخت.
چارت بالا نمودار قیمتی بیتکوین نشان میدهد که اندیکاتور فرکتال به آن اضافه شده است. همانطور که میبینید این اندیکاتور نیز بر روی نمودار قیمتی قرار میگیرد.
کاربرد اندیکاتورها
اندیکاتورها به عنوان ابزاری برای هشدار، تخمین و گرفتن تاییدیه مورد استفاده قرار میگیرند. منظور از هشدار این است که در مواقع خاص، مثل شرایطی که تغییر روند اتفاق میافتد، یا بازیگران بازار فعالیت خاصی در بازار انجام میدهند، اندیکاتورها با تاخیر یا همزمان، سیگنالهایی صادر کرده و به تحلیلگران هشدار میدهند که اتفاقاتی در بازار در حال رخ دادن است.
کاربرد دوم اندیکاتورها تخمین و پیشبینی قیمت مناسب برای ورود یا خروج از یک معامله است. معمولا برای این کار از چندین اندیکاتور در کنار هم یا ترکیب اندیکاتور با سایر روشهای تحلیلی استفاده میشود.
کاربرد سوم و اصلیترین کاربرد اندیکاتورها گرفتن تاییدیه برای تصمیمهایی است که با استفاده از تحلیل بنیادی یا تکنیکال گرفته شده است. اندیکاتورها معمولا در تایید جهت و قدرت روندها و همچنین انجام یا عدم انجام شکست در سطوح حمایت و مقاومت بسیار کارا هستند.
جمع بندی
در این مقاله سعی کردیم شما را با تعریف اندیکاتور، انواع آن و کاربردهایی که میتوانند داشته باشند آشنا کنیم. در مقالات بعدی به صورت جزئی اندیکاتورهای مختلف را مورد بحث و بررسی قرار خواهیم داد تا شما بتوانید با استفاده از آنها، تحلیل درستی از شرایط بازار داشته باشید. با ما همراه باشید و سوالات خود را با آکادمی کیوسک در میان بگذارید.
چطور با اندیکاتور RSI سیگنال خرید و فروش دریافت کنیم؟
RSI یکی از متداولترین ابزارهای مورد استفاده در تحلیل تکنیکال است. اندیکاتور RSI مخفف "Relative Strength Index" و به معنی شاخص قدرت نسبی است. فردی به نام J. Welles Wilder Jr برای اولین بار چنین شاخصی را ابداع کرد. این اندیکاتور درباره گرایش فروشندگان و خریداران به فروش یا خرید سهم، در بازه زمانی 14 (روز، هفته و ماه) اطلاعاتی میدهد و به معاملهگران در شناسایی سهم های دارای خرید و فروش بیش از حد (به اصطلاح Overbought and oversold) کمک میکند.
شاید در نگاه اول، درک مفهوم و استفاده از اندیکاتور RSI به نظر مشکل باشد. اگر تا به حال مفهوم و کاربرد RSI برایتان زیاد جا نیفتاده و یا موفق به کسب سود با استفاده از این اندیکاتور نشدهاید، این مطلب به شدت به شما پیشنهاد میشود. ما در این مطلب آن را معرفی کرده و آموزش استفاده از این اندیکاتور را به سادهترین شکل شرح خواهیم داد. همچنین سعی میکنیم با ذکر الگوهای واقعی و تمرینها، در استفاده از RSI ماهر شوید.
اندیکاتور RSI چیست؟
اندیکاتورها به طور کل به 2 دسته اندیکاتورهای معمولی و اُسیلاتورها تقسیم میشوند. اسیلاتورها اندیکاتورهایی هستند که دامنه نوسان دارند یعنی بین یک بازه خاصی نوسان میکنند. RSI هم از انواع اندیکاتورهای اسیلاتور است و بین 0 تا 100 نوسان میکند. در بازه 0 تا 100 دو ناحیه 30 و 70 نقاط کلیدی و حساس اندیکاتور شناخته میشوند. مقادیر بالای 70 اشباع خرید و مقادیر پایین 30 اشباع فروش را نشان میدهند.
هر زمان مقادیر اندیکاتور پایینتر از 30 باشد یعنی شاهد فروش در بازار هستیم، بنابراین امکان کاهش فروش و رشد قیمت وجود دارد. هنگامی که RSI مقادیر بالای 70 را نشان دهد، یعنی بازار در وضعیت خریدهای افراطی قرار گرفته و امکان کاهش جو خرید و افت قیمت وجود دارد.
RSI از معادلات پیچیده ریاضی بدست میآید. اینکه این روابط چی هستند مسئله اصلی ما نیست. ما فقط قصد داریم از آن در معاملات خود کمک بگیریم.
وزیر اندیکاتورها RSI
اندیکاتور RSI یکی از قدیمیترین و معروفترین اندیکاتورها در تحلیل تکنیکال است. در واقع، این شاخص نسبی کندلهای مثبت و منفی در بازه زمانی خود را مورد مقایسه قرار میدهد و پس از خروج از فرمول، عددی بین 0 تا 100 بدست میآید.
نکاتی در مورد اندیکاتور RSI
بهترین دوره برای اندیکاتور RSI دوره 14 روزه میباشد. اندیکاتور RSI چون بین محدوده 0 تا 100 نوسان می کند، یک اسیلاتور محسوب میشود. در واقع، اسیلاتور به اندیکاتورهایی گفته میشود که دامنه نوسان دارند. اندیکاتور RSI بسیار اندیکاتور قدرتمند و سودمندی است. دو نکته اصلی در مورد اندیکاتور RSI مطرح است، که در ادامه به آن میپردازیم.
- منطقه پیش فروش و پیش خرید
- خط روند، همانگونه که روی نمودار خط روند رسم میکنیم، میتوانیم روی RSI هم خط روند رسم کنیم و نتیجه بگیریم.
وقتی اندیکاتور بالای عدد 70 قرار میگیرد، در اصطلاح در منطقه پیش خرید یا خریدهای افراطی قرار دارد و اینگونه تعبیر میشود که معاملهگران به منطقه اشباع خرید رسیدهاند و ممکن است روند تغییر کند و زمانیکه اندیکاتور زیر محدوده 30 قرار بگیرد وارد منطقه پیش فروش یا فروش احساسی میشویم که امکان تغییر روند وجود دارد.
اما نکته قابل توجه اینکه؛ وقتی اندیکاتور به عدد 70 رسید همیشه اینطور نیست که خیلی خطرناک باشد و ممکن است تا چندین روز در این محدوده باقی بماند و اگر همیشه به محض رسیدن به این محدوده آن را خطرناک تلقی کنیم، ممکن است از سودهای خوب بازار جا بمانیم؛ بهترین راهکار این است که، کنار سایر ابزار تحلیل تکنیکال از اندیکاتورها به عنوان تاییدکننده استفاده کنیم که همواره بتوانیم در راستای بازار سودهای مناسبی کسب کنیم.
در نمودار فوق که مربوط به سهم تکشا است، همانگونه که میبینید با فلشهای نارنجی مناطق اشباع فروش مشخص شده است. همانطور که انتظار داشتیم تغییر روند را روی چارت مشاهده میکنیم. اما؛ فلشهای آبی بیانگر منطقه اشباع خرید میباشند و ما شاهد برگشت قیمت سهم و روند سهم میباشیم.
خطوط روند، برای نشان دادن مسیر حرکت قیمت کشیده میشوند. این خطوط میتوانند حمایت یا مقاومت در بازار بورس و همینطور، مسیر و سرعت حرکت قیمت را نشان دهند و همچنین در دورههای کاهش قیمت الگوها رو توصیف میکنند. خطوط روند از ابزارهای کلیدی تحلیل تکنیکال هستند و اگر به درستی استفاده شوند میتوانند بسیار مفید باشند؛ اما، استفاده نادرست از آنها ممکن است بیفایده یا حتی خطرناک باشد. یادگیری و آموزش اندیکاتور خط روند در بورس ساده است؛ اما، استفاده نادرست از خطوط روند ممکن است این باور اشتباه را ایجاد کند که قیمت تغییر روند داده است. در حالیکه، پرایس اکشن خلاف این را نشان میدهد.
در کل، ترسیم خط روند بر روی اندیکاتور میتواند به عنوان بخشی از استراتژی معامله در تحلیل تکنیکال به شمار رود. در نمودار زیر، به تحلیل سهم کساپا با ترسیم خط روند میپردازیم.
در نمودار فوق، خطوط روند ترسیم شده به رنگ سبز را مشاهده میکنید. همانطور که میبینید، قیمت سهم پس از شکست خط روند صعودی، حرکت رو به پایینی داشته است. اگر به خط روند ترسیم شده در اندیکاتور توجه کنید؛ پس از شکستن خط روند، دقیقا همانند قیمت روی نمودار، نوسانات اندیکاتور رو به پایین است.
نکته قابل توجه اینکه؛ زمان شکسته شدن خط روند صعودی اندیکاتور (که با شکل بیضی بنفش رنگی روی اندیکاتور نشان داده شده است) اگر با دقت بیشتری نگاه کنید خواهید دید که، زودتر از شکست خط روند، قیمت سیگنال خروج را داده است، که خود مزیتی بسیار مناسب است. چرا که احتمال گیر افتادن در صف فروش را کمتر میکند.
در نمودار RSI مانند خط روند قیمت، نیاز به 3 سطح تماس داریم و هر چه خط روند نزولی RSI در سطوح پایینتر یعنی مناطقی که اشباع فروش است بشکند، فضای بیشتری برای حرکت کردن و رشد قیمت دارد.
نواحی اشباع خرید و اشباع فروش / سیگنال گیری از RSI
همان طور که در بالا نیز اشاره کردیم ناحیه بین 70 تا 100 در نمودار اندیکاتور RSI معرف ناحیه اشباع خرید است و مفهومش این است که خریداران به صورت افراطی در حال خرید هستند. از نظر RSI خرید در این نقطه توصیه نمیشود.
به یک نمونه دریافت سیگنال از اندیکاتور RSI در نمودار EURUSD توجه کنید:
همان طور که در تصویر به طور واضح مشاهده میشود، حدوداً در مقدار 80 و اشباع خرید و سیگنال خروج داشتیم. بلافاصله بعد از این سیگنال خروج، روند نزولی شده است. مجدداً در مقدار زیر ناحیه 30، اشباع فروش داشتیم و اندیکاتور سیگنال خرید داده، بعد از آن نیز روند صعودی شده است.
ناحیه بین 0 تا 30 نیز معرف ناحیه اشباع فروش است و مفهومش این است که فروشندگان به صورت افراطی در حال فروش هستند. RSI در این ناحیه سیگنال خرید (Buy) صادر کرده و خرید را مناسب میداند. به بیانی هرگاه نمودار اندیکاتور سطح تراز 70 را رو به پایین قطع کند، سیگنال فروش صادر شده و باید منتظر افت نمودار قیمتی سهم باشیم. هرگاه نمودار این اندیکاتور سطح تراز 30 را رو به بالا قطع کند، سیگنال خرید صادر شده و باید منتظر رشد نمودار قیمتی سهم باشیم.
بهترین تنظیمات برای معاملات روزانه اندیکاتور RSI
برای سرمایهگذاری در بورس، علاوه بر کسب دانش و اطلاعات در این زمینه و همینطور یادگیری تحلیل، استفاده از اندیکاتور RSI برای انجام معاملات روزانه، بسیار کاربردی و سودمند است. همانطور که پیشتر گفتیم، تنظیمات پیشفرض دوره 14 روزه برای سرمایهگذاران بسیار مناسب است. اما ممکن است برخی از سرمایهگذاران و یا تاجران به دلایل مختلفی از تنظیمات متفاوتی در این زمینه استفاده کنند که امری بدیهی است.
به این دلیل که، آنها با این تفکر که اگر تنظیمات دوره RSI کمتری را در نظر بگیرند، حساسیت نوسانساز را افزایش میدهند. به این منظور که، یک نوسانساز حساس را دریافت کنند. با این حال، سرمایهگذاران در امر تنظیمات دوره RSI به 3 دسته تقسیم میشوند:
- سرمایهگذاران کوتاه مدت؛ این سرمایهگذاران، از تنظیمات دوره کوتاه تر 9 تا 11 روز را استفاده میکنند.
- سرمایهگذاران میان مدت؛ این سرمایهگذاران، معمولا از همان دوره 14 روزه که به طور پیشفرض انتخاب شده است استفاده میکنند.
- سرمایهگذاران بلند مدت؛ این نوع سرمایهگذاران، تنظیمات را روی دورههای بلندتر در بازه 20 تا 30 روزه قرار میدهند.
جمعبندی
در این مقاله سعی کردیم، با زبانی ساده و روان شما را به درک صحیحی از RSI برسانیم. نکتهای که وجود دارد این است که؛ وقتی اندیکاتور بالای منطقه 70 بود به این معنا نیست که بفروشیم، چون احتمال بالا رفتن آن وجود دارد. به هنگام خرید باید دقت داشته باشیم، چون احتمال اصلاح هست و اگر این دیدگاه را داشته باشیم که در منطقه اشباع خرید، اقدام به فروش سهام کنیم، ممکن است سودهای خوب را از دست دهیم.
توصیه نویسنده به شما این است که؛ همواره هر سهم را به طور جداگانه تحلیل نمایید و از اندیکاتورها فقط و فقط در جهت تحلیل (نه سیگنال) استفاده کنید. این دلیل انقراض اکثر معاملهگرانی است که در بازارهای مالی فعالیت میکنند.
نکته آخر اینکه؛ دوستان عزیز، همواره آموزش ببینید و با آنالیز دادههای فراگرفته برای معاملات خود، مناسبترین استراتژی سازگار با روحیات خود را انتخاب کنید تا لذت بودن در بازار های مالی را به طور مکرر تجربه کنید.