مفهوم حمایت و مقاومت

آموزش رسم سطوح حمایت و مقاومت پرایس اکشن (بخش 12 PA)
رسم سطوح حمایت و مقاومت پرایس اکشن مسلتزم تشخیص صحیح این سطوح است که باید ابتدا مفهوم عرضه و تقاضا را به درستی درک کنید تا بتوانید این سطوح را به راحتی تشخیص دهید. پیش از این در بخش های گذشته با مفهوم عرضه و تقاضا در پرایس اکشن آشنا شدیم که میتوانید با کلیک روی عنوان زیر این آموزش را مطالعه کنید.
چگونگی رسم سطوح حمایت و مقاومت
همانطور که حتما متوجه شده اید در تیتر این بخش گفته ایم چگونگی رسم سطوح حمایت و مقاومت پرایس اکشن نه خطوط حمایت و مقاومت. اگر تاکنون حمایت و مقاومت را به صورت یک خط با قیمت دقیق در نظر میگرفته اید، شاید علت بسیاری از معاملاتی که ضرر کرده اید همین باشد.
قله ها و قعرهایی که در گذشته بازار وجود دارند سطوح حمایت و مقاومت را تشکیل می دهند و هیچگاه این سطوح همه در یک قیمت ثابت به صورت خط افقی قرار ندارند، بلکه همه در یک محدوده قرار دارند و معامله گر باید با ریز بینی و نکته سنجی محدوده ای را بعنوان سطوح حمایت و مقاومت پرایس اکشن تعیین کند که بیشترین قله ها یا قعرها را دربرگیرد.
میبینید که گاهی بازار از خط حمایتی شما عبور میکند و تصور میکنید حمایت شکسته شده است وارد معامله میشوید اما به یکباره بازار به روند قبلی خود باز میگردد و حمایت اعتبار خود را حفظ میکند. انتخاب یک محدوده یا زون حمایت و مقاومت اطمینان خاطر بیشتری را برای شما فراهم میکند.
توجه کنید که سطوح حمایت و مقاومتی مهم تر هستند که قیمت با رسیدن به آن واکنش نشان دهد نه فقط سطوحی که قیمت در اطراف آن نوسان دارد. به تصویر زیر توجه کنید.
سطوح حمایت و مقاومت با با کندل بزرگ در پرایس اکشن
معمولا برای انتخاب یک زون حمایتی ابتدا و انتهای یک کندل را در نظر میگیرند. اما گاهی مانند تصویر یک کندل بزرگ یک سطح حمایتی را تشکیل داده است. انتخاب ابتدا و انتهای یک کندل بزرگ ضریب خطا مفهوم حمایت و مقاومت را بالا میبرد و اصلا مناسب نیست. پس میتوانیم مانند تصویر بالا کف قیمتی یا Low کندل ۱ و کف قیمتی یا Low کندل ۲ را به عنوان زون حمایت در نظر بگیریم.
سطوح حمایت و مقاومت با کندل فاصله دار
حتما لازم نیست کف قیمت دو کندل نزدیک را برای محدوده حمایت انتخاب کنیم. در تصویر بالا میبیند که دو کندل فاصله بیشتری دارند اما فاصله بین کف قیمتی این دو کندل محدوده حمایت در نظر گرفته شده است. نمونه ای از محدوده مقاومت را در تصویر زیر ببینید.
نقش سایه ها در سطوح حمایت و مقاومت
اصلی ترین کندل تشکیل دهنده سطح مقاومت دارای سایه یا همان شادو بلند است. در اینجا میتوان طول شادو این کندل را بعنوان زون حمایت در نظر گرفت، همانند تصویر زیر:
نقش گپ ها در سطوح حمایت و مقاومت پرایس اکشن
گپ ها یکی دیگر از سطوح حمایت و مقاومت پرایس اکشن هستند. همانطور که در تصویر بالا و زیر میبینید قیمت دوباره دیگر به محدوده گپ واکنش نشان داده است.
تاثیر سوئینگ SH و SL در انتخاب سطوح حمایت و مقاومت
سوئینگ SH
نقطه ای که در آن قیمت از صعودی به نزولی تغییر جهت بدهد. اما این تعریف به تنهایی کمکی نمی کند.بنابراین برای فهم بهتر SH به شکل زیر دقت کنید. در هر الگو high دو کندل ماقبل و مابعد از high کندل یا کندلهای وسط پایین تر است.
سوئینگ SL
برعکس آنچه توضیح داده شد تعریف SL می شود. یعنی باید low دو کندل قبل و بعد از low کندل یا کندلهای وسط بالاتر باشد. همینطور که می دانیم حمایت باعث می شود قیمت از سطحی پایین تر نرود و همینطور مقاومت باعث محدود شدن حرکت به سمت بالای قیمت می شود.
تجارت فارکس پیشگام در تهیه و ارائه جدیدترین و بهترین آموزشهای کاربردی در بازارهای مالی و فارکس کاملا رایگان. این مقاله، بخش دوازدهم دوره جامع و کامل پرایس اکشن پیشرفته است که میتوانید با کلیک برروی لینک، اولین مقاله در این راستا را مشاهده کنید.
مفهوم مقاومت و حمایت در بازار ارز های دیجیتال / مهمترین اصل تحلیل تکنیکال
در این پست یاد می گیریم چجوری از سطوح مقاومت و حمایت در تحلیل تکنیکال استفاده کنیم.
مهدی نجفی ارسال به ایمیل 4 هفته پیش آخرین بروزرسانی: می 16, 2022
مفاهیم حمایت و مقاومت برخی از اساسیترین موضوعات مرتبط با تحلیل تکنیکال بازارهای مالی هستند. آنها اساساً برای هر بازاری اعمال میشوند، چه سهام، فارکس، طلا یا ارزهای دیجیتال.
در حالی که درک آنها مفاهیم ساده ای هستند، در واقع تسلط بر آنها بسیار دشوار است. شناسایی آنها می تواند کاملاً ذهنی باشد، آنها در شرایط تغییر بازار متفاوت عمل می کنند و شما باید انواع مختلف آنها را درک کنید. اما مهمتر از همه، شما باید نمودارهای زیادی را مطالعه کنید، و این به شما کمک می کند تا شروع کنید.
حمایت و مقاومت چیست؟
در اساسی ترین سطح، حمایت و مقاومت مفاهیم ساده ای هستند. قیمت سطحی را پیدا می کند که قادر به عبور از آن نیست و این سطح به نوعی به عنوان یک مانع عمل می کند(سطح مقاومت). در مورد حمایت، قیمت یک “کف” پیدا می کند، در حالی که در مورد مقاومت، یک “سقف” پیدا می کند. اساساً می توان حمایت را به عنوان منطقه تقاضا و مقاومت را به عنوان منطقه عرضه در نظر گرفت.
در حالی که به طور سنتی تر، حمایت و مقاومت به عنوان خطوط نشان داده می شوند، موارد واقعی معمولاً آنقدر دقیق نیستند(باید یه محدوده و یا زون حمایتی یا مقاومتی در نظر گرفت). در نظر داشته باشید؛ بازارها توسط برخی از قوانین فیزیکی که آنها را از نقض یک سطح خاص باز می دارد هدایت نمی شوند. به همین دلیل است که فکر کردن به حمایت و مقاومت به عنوان مناطق ممکن است سودمندتر باشد. میتوانید این مفهوم حمایت و مقاومت مناطق را بهعنوان محدودههایی در نمودار قیمت در نظر بگیرید که احتمالاً باعث افزایش فعالیت معاملهگران میشود.
بیایید به مثالی از سطح پشتیبانی نگاه کنیم. توجه داشته باشید که قیمت به طور مداوم وارد منطقه ای می شود که دارایی خریداری شده است. یک محدوده پشتیبانی تشکیل شد زیرا منطقه چندین بار آزمایش شده است. و از آنجایی که خرسها (فروشندگان) نتوانستند قیمت را بیشتر پایین بیاورند، در نهایت قیمت افزایش یافته است – به طور بالقوه شروع یک روند صعودی جدید.
جهش قیمت در منطقه حمایت
حالا بیایید به سطح مقاومت نگاه کنیم. همانطور که می بینیم، قیمت در یک روند نزولی قرار داشته. اما پس از چندین بار تلاش نتوانسته از همان ناحیه عبور کند. سطح مقاومت به این دلیل است که گاوها (خریداران) نتوانسته اند کنترل بازار را به دست آورند و قیمت را بالاتر ببرند و باعث ادامه روند نزولی شده است.
قیمت قادر به شکستن ناحیه مقاومت نیست.
چگونه معامله گران می توانند از سطوح حمایت و مقاومت استفاده کنند
تحلیلگران تکنیکال از سطوح حمایت و مقاومت برای شناسایی مناطق مورد علاقه در نمودار قیمت استفاده میکنند. اینها سطوحی هستند که احتمال بازگشت یا توقف در روند اساسی ممکن است بیشتر باشد.
روانشناسی بازار نقش مهمی در شکل گیری سطوح حمایت و مقاومت دارد. معامله گران و سرمایه گذاران سطوح قیمتی را که قبلاً شاهد افزایش علاقه و فعالیت معاملاتی بودند، به خاطر خواهند آورد. از آنجایی که بسیاری از معاملهگران ممکن است به همان سطوح نگاه کنند، این حوزهها ممکن است نقدینگی بیشتری به همراه داشته باشند. این اغلب مناطق حمایت و مقاومت را برای معاملهگران بزرگ (یا نهنگها) برای ورود یا خروج از موقعیتها ایدهآل میکند.
هنگام اعمال مدیریت ریسک مناسب، حمایت و مقاومت مفاهیم کلیدی هستند. توانایی شناسایی مداوم این مناطق می تواند فرصت های تجاری مطلوبی را ارائه دهد. به طور معمول، زمانی که قیمت به منطقه حمایت یا مقاومت برسد، دو اتفاق می تواند رخ دهد. یا از ناحیه دور میشود یا از آن عبور میکند و در جهت روند ادامه مییابد – به طور بالقوه به ناحیه حمایت یا مقاومت بعدی.
ورود به یک معامله نزدیک به سطح حمایت یا مقاومت ممکن است یک استراتژی سودمند باشد. عمدتاً به دلیل نقطه ابطال نسبتاً نزدیک(حد ضرر کم) – جایی که ما معمولاً یک سفارش حد ضرر ارائه میکنیم. در صورت نقض منطقه و باطل شدن معامله، تاجران می توانند ضرر خود را کاهش دهند و با ضرر کمی از آن خارج شوند. به این معنا، هر چه ورودی از منطقه عرضه یا تقاضا دورتر باشد، نقطه ابطال(حد ضرر) بیشتر است.
نکته دیگری که باید در نظر گرفت این است که چگونه این سطوح ممکن است به بازار در حال تغییر واکنش نشان دهند. به عنوان یک قاعده کلی، یک ناحیه حمایت شکسته شده ممکن است در صورت شکسته شدن به ناحیه مقاومت تبدیل شود. برعکس، اگر ناحیه ی مقاومت شکسته شود، ممکن است بعداً، زمانی که دوباره آزمایش می شود، به سطح حمایت تبدیل شود. به این الگوها مقاومت تبدیل شده به حمایت یا حمایت تبدیل شده به مقاومت می گویند.
ناحیه حمایت شکسته شده و با آزمایش مجدد به مقاومت تبدیل شده است
این واقعیت که منطقه پشتیبانی قبلی به عنوان مقاومت (یا برعکس) عمل می کند الگو را تایید می کند. به این ترتیب، آزمایش مجدد منطقه ممکن است مکان مناسبی برای ورود به یک موقعیت باشد.
یکی دیگر از مواردی که باید در نظر گرفت، قدرت ناحیه حمایت یا مقاومت است. به طور معمول، هر چه تعداد دفعات کاهش قیمت و آزمایش مجدد یک منطقه پشتیبانی، بیشتر باشد، احتمال شکستن آن به سمت نزول بیشتر است. به طور مشابه، هر چه تعداد دفعات افزایش قیمت و آزمایش مجدد یک ناحیه مقاومتی بیشتر باشد، احتمال شکستن آن به سمت بالا بیشتر می شود.
بنابراین، ما نحوه عملکرد حمایت و مقاومت را در مورد عملکرد قیمت بررسی کرده ایم. اما چه نوع حمایت و مقاومت دیگری وجود دارد؟ بیایید به چند مورد از آنها بپردازیم.
حمایت و مقاومت روان شناختی
اولین نوع مورد بحث ما حمایت و مقاومت روان شناختی نامیده می شود. این حوزهها لزوماً با هیچ الگوی تکنیکالی مرتبط نیستند، اما به دلیل تلاش ذهن انسان برای درک جهان وجود دارند.
در صورتی که متوجه نشده اید، ما در یک مکان بسیار پیچیده زندگی می کنیم. به این ترتیب، ما ناخواسته سعی می کنیم دنیای اطراف خود را ساده کنیم تا بتوانیم آن را بیشتر درک کنیم – و این شامل گرد کردن اعداد نیز می شود. آیا تا به حال با خود فکر کرده اید که هوس 0.7648 یک سیب دارید؟ یا از یک تاجر 13678254 دانه برنج خواسته اید؟
اثر مشابهی در بازارهای مالی وجود دارد. این امر به ویژه برای معاملات ارزهای دیجیتال، که شامل واحدهای دیجیتالی که به راحتی قابل تقسیم است، صادق است. خرید دارایی به قیمت 8.0674 دلار و فروش آن به قیمت 9.9765 دلار، مانند خرید آن با قیمت 8 دلار و فروش آن به قیمت 10 دلار پردازش نمی شود. به همین دلیل است که اعداد گرد نیز می توانند به عنوان حمایت یا مقاومت در نمودار قیمت عمل کنند.
خوب، اگر به همین سادگی بود! این پدیده در طول سال ها به خوبی شناخته شده است. به این ترتیب، برخی از معاملهگران ممکن است تلاش کنند تا در حوزههای حمایت روانی یا مقاومت آشکار «پیشگام» شوند. در این مورد، Frontrunning به معنای قرار دادن سفارشات درست در بالای یا زیر ناحیه حمایت یا مقاومت مورد انتظار است.
به مثال زیر دقت کنید. با نزدیک شدن DXY به 100، برخی از معامله گران سفارش های فروش را دقیقاً زیر آن سطح قرار می دهند تا مطمئن شوند که این سفارشات تکمیل شده اند. از آنجایی که بسیاری از معامله گران انتظار دارند در 100 روند معکوس شود و بسیاری از آنها در سطح پیشرو هستند، بازار هرگز به آن نمی رسد و درست قبل از آن معکوس می شود.
شاخص دلار آمریکا (DXY) قبل از رسیدن به 100 معکوس شده است.
حمایت و مقاومت خط روند
الگوهایی که در نمودار ها تشکیل می شوند می توانند به عنوان موانعی برای قیمت نیز عمل کنند. در مثال زیر، خط روند بالایی یک مثلث صعودی قیمت را تا زمانی که الگو به سمت بالا بشکند، حفظ میکند. در واقع این سطح به نوعی یک سطح مقاومت است.
ضلع های الگو مثلث تشکیل شده به عنوان پشتیبانی و مقاومت برای S & P 500 عمل می کنند.
میتوانید از این الگوها به نفع خود استفاده کنید و مناطق حمایت و مقاومت را که با خطوط روند منطبق است شناسایی کنید. آنها می توانند به ویژه مفید باشند اگر بتوانید آنها را در مراحل اولیه تشخیص دهید، قبل از اینکه الگو به طور کامل توسعه یابد.
میانگین متحرک به عنوان حمایت و مقاومت
بسیاری از شاخصها هنگام تعامل با قیمت، ممکن است حمایت یا مقاومتی را ارائه دهند.
یکی از سادهترین مثالها، میانگینهای متحرک هستند. از آنجایی که میانگین متحرک به عنوان حمایت یا مقاومت برای قیمت عمل می کند، بسیاری از معامله گران از آن به عنوان فشارسنج برای سلامت کلی بازار استفاده می کنند. میانگین متحرک همچنین ممکن است هنگام تلاش برای تشخیص زمان معکوس شدن روند یا نقاط محوری مفید باشد.
میانگین متحرک 200 هفته ای به عنوان حمایت برای قیمت بیت کوین عمل می کند.
حمایت و مقاومت فیبوناچی
سطوح مشخص شده توسط ابزار اصلاح فیبوناچی نیز ممکن است به عنوان حمایت و مقاومت عمل کند.
در مثال زیر، سطح 61.8 درصد فیبوناچی چندین بار به عنوان حمایت عمل می کند، در حالی که سطح 23.6 درصد به عنوان مقاومت عمل می کند.
سطوح فیبوناچی به عنوان حمایت و مقاومت برای قیمت بیت کوین عمل می کنند.
تلاقی در تحلیل تکنیکال چیست؟
تا اینجا، ما درباره چیستی حمایت و مقاومت و برخی از انواع مختلف آنها بحث کرده ایم. اما موثرترین راه برای ایجاد استراتژی های معاملاتی پیرامون آنها چیست؟
نکته کلیدی درک مفهومی به نام تلاقی است. تلاقی زمانی است که ترکیبی از چندین استراتژی با هم برای ایجاد یک استراتژی استفاده می شود. سطوح حمایت و مقاومت زمانی قویتر هستند که همراه با سایر شاخص های تکنیکال و تحلیل فاندامنتال باشد.
بیایید این را از طریق دو مثال با هم بحث کنیم. به نظر شما کدام منطقه پشتیبانی بالقوه شانس بیشتری برای عمل به عنوان پشتیبانی دارد؟
پشتیبانی 1 با:
ناحیه مقاومت قبلی
میانگین متحرک مهم
سطح فیبوناچی 61.8٪
یک عدد گرد در قیمت
پشتیبانی 2 همزمان با:
ناحیه مقاومت قبلی
یک عدد گرد در قیمت
اگر دقت کرده باشید، به درستی حدس می زنید که پشتیبانی 1 شانس بیشتری برای حفظ قیمت دارد. در حالی که این ممکن است درست باشد، قیمت نیز می تواند از طریق آن پرواز کند. نکته اینجاست که احتمال اینکه به عنوان ناحیه پشتیبانی عمل کند بیشتر از پشتیبانی 2 است. با این اوصاف، هیچ تضمینی در مورد معامله وجود ندارد. در حالی که الگوهای معاملاتی می توانند مفید باشند، عملکرد گذشته به معنای عملکرد آینده نیست، بنابراین باید برای تمام نتایج ممکن آماده باشید.
از لحاظ تاریخی، تنظیماتی که توسط استراتژیها و شاخصهای متعدد تأیید میشوند، بهترین فرصتها را ارائه میکنند. برخی از معاملهگران موفق ممکن است در مورد تنظیماتی که وارد میکنند بسیار حساس باشند – و اغلب شامل انتظار زیادی است. با این حال، هنگامی که آنها وارد معاملات می شوند، تنظیمات آنها با احتمال بالایی کار می کند.
با این وجود، مدیریت ریسک و محافظت از سرمایه خود در برابر تغییرات نامطلوب قیمت، همیشه ضروری است. حتی قویترین چیدمانهایی که بهنظر میرسند با بهترین نقاط ورودی، شانس رفتن به سمت دیگر را دارند. مهم است که امکان سناریوهای متعدد را در نظر بگیرید، تا در تلههای گاو ها و خرس ها نیفتید.
سخن نهایی
صرف نظر از اینکه در حال معامله روزانه یا نوسانی هستید، حمایت و مقاومت مفاهیم اساسی برای درک تحلیل تکنیکال هستند. حمایت به عنوان یک کف برای قیمت عمل می کند، در حالی که مقاومت به عنوان یک سقف عمل می کند.
اشکال مختلف حمایت و مقاومت ممکن است وجود داشته باشد، و برخی بر اساس تعامل قیمت با شاخصهای تکنیکال هستند. قابل اعتمادترین مناطق حمایت و مقاومت آنهایی هستند که توسط استراتژی های متعدد تأیید می شوند.
مفهوم حمایت و مقاومت
مشاوره رایگان
برای دریافت مشاوره در مورد چگونگی عضویت در صندوق و شرایط سبد های مختلف کافیست عدد 2 را به سامانه زیر پیامک کنید.
- 02191004770
- [email protected]
- تهران، خیابان بهشتی، پلاک 436، طبقه 4، واحد 15
خانه / سرمایه گذاری و بورس / منظور از حمایت و مقاوت در بورس چیست؟ انواع حمایت مفهوم حمایت و مقاومت و مقاومت کدامند؟
منظور از حمایت و مقاوت در بورس چیست؟ انواع حمایت و مقاومت کدامند؟
دو عبارت حمایت و مقاومت معادل انگلیسی Support و Resistance می باشند و منظور از حمایت سطحی است که در آن تمایل به خرید یا تقاضا به اندازه کافی قوی می باشد و بر فشار فروش غلبه میکند. اما مقاومت برعکس حمایت می باشد و مقاومت محدوده یا سطحی است که در آن فشار عرضه بر تقاضا غلبه می کند. ارائه دهنده ی نقاط اتصال کلیدی و مهمی هستند که در آنها نیروهای عرضه و تقاضا به هم میرسند.
عرضه با کاهش قیمتها، فروشندگان و فروش هم ردیف است و تقاضا نیز با افزایش قیمتها، خریداران و خرید. زمانی که تقاضا افزایش یابد قیمتها هم افزایش می یابند و زمانی که عرضه افزایش یابد قیمتها کاهش می یابند.
هنگامیکه عرضه و تقاضا برابر هستند، قیمتها نیز همگام با مبارزه خریداران و فروشندگان به کندی بالا و پائین می روند.
تصویر زیر بیانگر حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال می باشد.
حمایت و مقاومت در بورس یعنی چه؟
حمایت چیست؟ حمایت به سطحی از قیمت گفته می شود که احنمال می رود در آن تقاضا به قدری قوی باشد که از کاهش بیشتر قیمت جلوگیری نماید. در سطح حمایت انتظار میرود خریداران به خرید تمایل بیشتری نشان دهند و فروشندگان هم تمایل کمتری به فروش پیدا کنند.
معمولا اعتقاد بر این است زمانیکه قیمت به سطح حمایت میرسد، تقاضا بیشتر از عرضه میشود و باعث می شود قیمت به زیر سطح حمایت سقوط نکند.
البته توجه داشته باشید که یک سطح حمایت، امکان دارد شکسته شود و سطوح حمایت سطوحی دائمی یا قطعی نمی باشند.
مقاومت چیست؟ مقاومت به سطحی از قیمت مفهوم حمایت و مقاومت گفته می شود که احتمال میرود در آن فروش و عرضه آنقدر قوی باشد که از افزایش بیشتر قیمت جلوگیری نماید. زمانی که قیمت به سمت مقاومت حرکت می کند، هرچه به مقاومت نزدیک تر می شود فروشندگان به فروش تمایل بیشتری پیدا می کنند و خریداران خیلی کم می شوند.
اکثر افراد معتقدند زمانیکه قیمت به سطح مقاومت نزدیک میشود، عرضه از تقاضا بیشتر میشود و از افزایش قیمت به بالای سطح مقاومت جلوگیری میکند.
البته توجه داشته باشید که سطوح مقاومت هم مانند سطوح حمایت دائمی نیستند و همواره احتمال شکسته شدن آنها وجود دارد.
خطوط حمایتی یا مقاومتی در تحلیل تکنیکال
خط حمایت: خط حمایت خطی است که از اتصال و امتداد نقاط حمایت در یک راستا تشکیل میشود. زمانی که فشار فروش فروشندگان زیاد شود و خریداران کم شوند خط حمایت شکسته میشود.
خط مقاومت: خط مقاومت خطی است که از اتصال و امتداد نقاط مقاومت در یک راستا تشکیل میشود. زمانی که افزایش قیمت به بالای این خط هم ادامه پیدا می کند خط مقاومت بیانگر بیشتر بودن تقاضا نسبت به عرضه می باشد.
انواع مختلف خطوط حمایتی و مقاومتی
ترسیم و بررسی خطوط حمایت و مقاومت در معامله کردن بازار سرمایه بسیار با اهمیت می باشد. تکنیکالیست ها تقریبا هر روز خطوط حمایت و مقاومت را بررسی می کنند و به واسطه آنها سطح قیمت ها را تحلیل می کنند. توجه فرمایید که لازم است تا به منظور کسب سود بیشتر و یا جلوگیری از ضرر در معاملات پیش از خرید و فروش سهام خطوط و نقاط مقاومت و حمایت سهام مورد نظر را بررسی کنید.
خطوط حمایت و مقاومت می تواند انواع مختلفی داشته باشد. در اینجا شکل های متفاوت را بررسی می کنیم.
۱. خط حمایت افقی و خط مقاومت افقی
بالاترین نقطه ها در یک نمودار خطوط مقاومت و پایین ترین نقطه ها خطوط حمایت را تشکیل میدهند. به این معنی که با متصل کردن بالاترین نقطه ها، یک خط مقاومت افقی ایجاد خواهد شد و همچنین با متصل کردن پایین ترین نقطه ها به هم، یک خط حمایت افقی ایجاد میشود.
به نمودار زیر مفهوم حمایت و مقاومت توجه نمایید خط بالایی به عنوان خط مقاومت معادل انگلیسی Resistance line و خط پایینی به عنوان خط حمایت معادل انگلیسی Support line می باشد.
۲. خطوط حمایتی و مقاومتی صعودی
خطوط حمایت و مقاومت صعودی در اثر امتداد نقاط Low و Higher Low ها و نقاط High و Higher High ها تشکیل می شود. به نمودار زیر توجه کنید.
- اگر بالا و بالاترین نقاط روند را به هم مفهوم حمایت و مقاومت متصل کنید، یک خط مقاومت صعودی تشکیل خواهد شد.
- اگر پایین و پایین ترین نقاط روند را به هم متصل کنید و امتداد دهید یک خط حمایت صعودی تشکیل خواهد شد.
Resistance = مقاومت ، Support = حمایت ، HH=Higher High ، HL=Higher Low
۳. خطوط حمایت و مقاومت نزولی
خط حمایت و مقاومت نزولی به ترتیب با متصل کردن نقطه های Low و Lower Low و یا متصل کردن نقاط High و Lower High ها تشکیل می شود.
در شکل زیر خط نزولی بالا، مقاومت و خط نزولی پایین به عنوان حمایت است. خط حمایت نزولی در اثر وصل کردن نقاط Low و Lower Low تشکیل خواهد شد. اما خط مقاومت نزولی با وصل کردن نقاط High و lower High ها ایجاد می شود.
( LH = Lower High و LL = Lower Low )
روانشناسی حمایت و مقاومت
میزان معامله در منطقه حمایت یا مقاومت از سه طریق تعیین میشود:
- طول مدتی که قیمت در آن سطح باقی مانده
- حجم معاملات
- چگونگی انجام شدن معاملات اخیر
هرچه زمان باقی ماندن قیمت در یک سطح حمایت یا مقاومت طولانی تر باشداعتبار بیشتری برای آن سطح ایجاد میشود. به طور مثال اگر به مدت سه هفته در یک روند مستقیم و خنثی معاملات انجام شود و سپس قیمت شروع به رشد کند آن منطقه به عنوان حمایت اهمیت بیشتری پیدا میکند نسبت به اینکه فقط سه روز در آنجا معامله انجام شده باشد.
حجم معاملات راه دیگری برای تعیین اعتبار خطوط حمایت و مقاومت می باشد. اگر سطح حمایت با حجم معاملات بالا همراه باشد نشان دهنده تعداد بیشتری از خریداران است و اهمیت آن حمایت را نسبت به زمانی که حجم معامله کمتری اتفاق افتاده باشد بیشتر می کند.
نمودارهای نقطه و رقم که فعالیت روزانه قیمت را نشان می دهد برای بررسی این سطوح مفید هستند.
سومین راه تعیین درجه اعتبار حمایت و مقاومت بررسی چگونگی اتفاق افتادن معاملات اخیر می باشد. از آنجا که همواره با عکس العمل معامله گران نسبت به حرکت بازار و موضعی که آنها نسبت به بازار دارند (خرید و فروش) سر و کار دادیم،تحرکات بیشتر آنها پتانسیل قدرت و قدرت بیشتری به سطوح حمایت و یا مقاومت می دهند.
حال برعکس فرض کنید که قیمت ها به جای افزایش ناگهان شروع به کاهش یافتن کنند. در مثال قیبل به دلیل بالا رفتن قیمت عکس العمل سرمایه گذاران باعث شد که هر روند کاهشی با خریدهای جدیدی روبرو شده است و قیمت ها دوباره افزایش بیابند.
Compatible data.
Lorem ipsum dolor sit amet, consectetur adipis scing elit, sed do eiusmod tempor incididunt ut labore et dolore magna aliqua.
enim ad minim veniam quis nostrud exercita ullamco laboris nisi ut aliquip ex ea commodo consequat.
- Pina & Associates Insurance
- Payment at Contingency
- Amount of Payment
Two Most-Cited Reason
Consectetur adipiscing elit, sed do eiusmod tempor incididunt ut labore dolore magna aliqua. enim ad minim veniam, quis nostrud exercitation ullamco laboris nisi ut aliquip ex commodo consequat. duis aute irure dolor in reprehenderit in voluptate.
آموزش به دست آوردن خطوط حمایت و مقاومت بیت کوین
امروزه اکثر سرمایهگذاران بازارهای مالی برای رسیدن به اهداف و کسب درآمد از طریق خرید و فروش داراییهای خود، به دانش فنی نیازمندند. تحلیل تکنیکال به عنوان رایجترین نوع تحلیل در تمامی بازارها کاربرد دارد. این تحلیل ابزارهایی اختصاصی دارد که برای پیشبینی روند بازار و اعلام بهترین موقعیت خرید و فروش، افق زمانی مناسب را برای سرمایهگذار ترسیم میکند. خطوط (سطوح) و مناطق حمایت و مقاومت، کلیدواژهای اساسی در تحلیل تکنیکال است که درک مفاهیم و استفاده عملی از آن برای تمامی عاملین بازار ضروری به نظر میرسد. در این مقاله میکوشیم که این مفاهیم را معرفی کنیم و نحوه به دست آوردن خطوط مقاومت و خطوط حمایت را توضیح دهیم.
از آنجا که مقاومت و حمایت با مفاهیم ابتداییتری در ارتباط است، در نتیجه برای درک آنها لازم است در ابتدا مفاهیم مربوطه را به زبانی ساده توضیح دهیم تا به اصل مطلب برسیم.
تحلیل تکنیکال چیست؟
تحلیل تکنیکال به زبان ساده یعنی مطالعه و بررسی رفتار قیمت یک دارایی مالی مانند اوراق بهادار یا یک رمزارز مانند بیت کوین در طول یک بازه زمانی و همچنین پیشبینی آن در آینده. در تحلیل تکنیکال، فاکتورهایی وجود دارند که باید روی آنها متمرکز شد: زمان، قیمت و عوامل روانشناختی بازار. هنگامی که الگوی حرکت قیمت در یک بازار به طور معناداری تکرار میشود، سرمایهگذارانی که زودتر از بقیه متوجه این نکته میشوند، میتوانند با استراتژیهای خود بیشتر از میانگین بازار سود بگیرند.
تحلیل تکنیکال به ما کمک میکند که با شانس بیشتری نسبت به دیگران خود را در معرض سود قرار دهیم و با استفاده از ابزارهایی مانند نمودارها (خطی، میلهای، شمعی)، اندیکاتورها، شاخصها و… به ابزارهای مناسبی در این زمینه مجهز شویم.
نمودار شمعی ژاپنی (Candlestick chart)
این نمودار برای تکنیکالیستها بسیار جذاب است! نمودار شمعی یا کندل شبیه نمودار میلهای است با این تفاوت که نواحی بین قیمت گشایش (Open) و قیمت بسته شدن (Close) رنگی شده تا حرکت کلی بازار را در بازه زمانی نشان دهد. در واقع نمودار شمعی نمایانگر حرکت قیمت در دورههای زمانی مشخص است. هر کندل بر اساس چهار قیمت ترسیم میشود: قیمت باز شدن (Open)، قیمت آخر یا قیمت بسته شدن (Close)، بالاترین قیمت (High)، پایینترین قیمت (Low).
اگر بازار در بازه زمانی به سمت بالا حرکت کند و به اصطلاح بازار گاوی (bullish) باشد، فاصله بین دو قیمت مذکور به رنگ سبز دیده میشود و اگر به سمت پایین حرکت کند و به اصطلاح خرسی (bearish) باشد، ناحیه بین دو قیمت در نمودار شمعی به رنگ قرمز ترسیم میشود. البته به جای دو رنگ سبز و قرمز از دو رنگ سفید و سیاه نیز به ترتیب برای نمایش صعودی و نزولی بودن بازار استفاده میشود.
بازه زمانی (Time frame)
بسته به اینکه چه نوع سرمایهگذاری هستید، میتوانید از بازههای زمانی مختلفی برای تحلیل تکنیکال استفاده کنید. برای مثال اگر ترید روزانه انجام میدهید و میخواهید که از نوسانات بازارهای رمزارز سود ببرید، میتوانید قیمت بازار را در بازههای زمانی 30 دقیقه، یک ساعت یا 4 ساعت بررسی کنید.
از سوی دیگر اگر معاملهگر بلندمدت هستید و منتظرید که بازار به سمت محدوده سفارش خرید و فروش مدنظرتان حرکت کند، در این صورت میتوانید رفتار قیمت را به منظور پیدا کردن الگویی تکرارشونده در بازه زمانی روز یا ماه تحلیل کنید.
روند (Trend)
هنگامی که حرکت بازار را رصد میکنید، ممکن است است الگوها و قیمتهایی را بیابید که در نمودار خود را نشان میدهند. یکی از قابلتوجهترین صورتبندیهای یک نمودار، خط روند (Trend) است. روند به روانشناسی بازار مربوط است؛ یعنی احساس کلی بازار را اعم از ترس، طمع، انتظارات و… نشان میدهد.
هنگامی که قیمت یک رمزارز در نمودار در حال بالا رفتن است، به این معنی است که عوامل و کارگزاران بازار احساس خوبی نسبت به آن رمزارز دارند و به خریدن آن اقدام میکنند. این عمل باعث میشود که حرکت افزایشی قیمت تشدید شود.
اهمیت روند در این نکته نهفته که اگر بتوانید آن را تشخیص دهید، در واقع خود را به سود رساندهاید یا از ضرر جلوگیری کردهاید.
تشخیص برخی از روندها آسان است. به طور مثال در دوره زمانی بین جولای و دسامبر 2017 یک روند صعودی بسیار بزرگ در بازار بیت کوین و برخی از رمزارزهای دیگر ایجاد شد، به صورتی که یک حرکت صعودی ممتد و واضح قابل مشاهده بود. اما تشخیص روند همیشه آسان نیست و میتوان گفت ترسیم خط روند یک هنر است.
یک روش اصلی برای ترسیم خط روند اعم از صعودی و نزولی پیشنهاد میشود:
برای ترسیم روند صعودی، هنگامی که یک مومنتوم یا شتاب قیمت را در حالت صعودی نمودار تشخیص دادید، درهها یا نقاط مینیموم قیمت را به هم متصل کنید. برای ترسیم روند نزولی نیز، قلهها یا نقاط حداکثر را به هم متصل نمایید.
تشخیص خطوط اصلی
مهمترین نکته تحلیل تکنیکال، تشخیص بهترین قیمت ممکن برای خرید و فروش است. بهترین حالت این است که رمزارز مشخصی را که زیر نظر دارید در پایینترین قیمت ممکن خریداری کنید، نگه دارید و در بالاترین قیمت در بازه زمانی مدنظرتان بفروشید. در بازارهای معتبر که در آنها دادههای زمانی فروانی موجود است، میتوانید قیمت مناسب را به وسیله سطوح یا خطوط اصلی شناسایی کنید. این سطوح یا خطوط، برای حرکت بازار محدودیت ایجاد میکنند.
تمامی بازارها از منطق عرضه و تقاضا پیروی میکنند. در هنگام تعادل بازار، عرضه و تقاضا (Supply and demand) با هم برابر هستند و فشاری جهت تغییر قیمت وجود ندارد. تعادل همیشگی نیست؛ زیرا عرضهکنندگان و تقاضاکنندگان به خاطر وجود برخی عوامل و فاکتورها، مقدار عرضه و تقاضای خود را تغییر میدهند.
وقتی مقدار عرضه بیشتر از تقاضا باشد، قیمت کاهش پیدا میکند و متقابلاً هرگاه تقاضا از عرضه بیشتر شود، قیمت تمایل دارد که افزایش یابد. درک و فهمیدن نکته اصلی خطوط اصلی مقاومت و حمایت به این قانون مربوط میشود.
خطوط حمایت
خط حمایت، مانعی بر سر راه قیمت است که اجازه نمیدهد از سطحی پایینتر برود. این سطح همیشه در قسمت پایین قیمت جاری بازار در نمودار قرار دارد. افرادی که سطح یا خط حمایت را تشخیص میدهند، منتظرند که رمزارز را در این سطح قیمت خریداری کنند. یکی از رایجترین روشها برای تشخیص خط مقاومت، بررسی عملکرد گذشته رمزارز روی نمودار است. توجه به این نکته اهمیت دارد که در هر زمانی یک سطح قیمت میتواند سطح یا خط مقاومت باشد که در آن از کاهش قیمت جلوگیری شود.
خریداران احساس میکنند که قیمت زیادی کاهش یافته و بهتر است که در این قیمت خرید کنند. از این رو افزایش تقاضا مانع از کاهش قیمت میشود.
همانطور که در تصویر زیر مشاهده میکنید، یکی از مهمترین خطوط مقاومت بیت کوین در قیمت حدودی 6000 دلار ایجاد شد. طی سالهای 2017 و 2018 چندین بار روند قیمت بیت کوین به سمت پایین بود اما هر بار خط مقاومت از نزول به قیمت پایینتر جلوگیری کرد.
توجه داشته باشید که در این مبحث، اشاره به سطح قیمت مقاومتی، حدودی و تقریبی است. در مقاومتهای اصلی به جای آنکه ما سطح قیمت داشته باشیم، مقاومت به صورت محدوده رخ میدهد و نه دقیقاً یک سطح قیمت خاص.
هر باری که سطح یا خط مقاومت در معرض حمله قیمت برای شکستن قرار میگیرد، قویتر میشود. اما بعد از اینکه یک حمایت قوی شکسته میشود، احساس بازار به سمتی هدایت میشود که به حرکت نزولی خود ادامه داده و به سمت خط حمایت بعدی حرکت کند.
خطوط مقاومت
خط مقاومتی مانعی بر سر راه قیمت است که اجازه نمیدهد از سطحی بالاتر برود. این سطح همیشه در قسمت بالای قیمت جاری بازار در نمودار قرار دارد. شما میتوانید در این نقطه رمزارز خود را بفروشید. میتوانید با نگاه کردن به نمودار قیمت، سطح یا خط مقاومت را در نقاط اوج قیمت یا قله (Peak) پیدا کنید. در صورتی میتوان یک قله قیمت را خط مقاومت در نظر گرفت که بالای ارزش فعلی بازار باشد.
فروشندگان احساس میکنند که قیمت بسیار افزایش یافته و بهتر است که در این قیمت دارایی خود را عرضه کنند؛ لذا افزایش مفهوم حمایت و مقاومت عرضه مانع از افزایش قیمت میشود.
نمودار زیر، خط مقاومت را برای بیتکوین در قیمت حدودی 6620 دلار برای سپتامبر 2018 نشان میدهد.
تشخیص و ترسیم خطوط حمایت و خطوط مقاومت
چند راه برای تشخیص و ترسیم خطوط حمایت و خطوط مقاومت وجود دارد:
اعداد رند (Round Numbers)
روشی ساده برای تشخیص خطوط مقاومت و حمایت، توجه به اعداد رند (Round Number) است. یافتههای اقتصاد رفتاری به صورت تجربی نشان میدهد که اعداد رند میتوانند موانعی برای حرکت قیمت حساب شوند. البته تعریف عدد رند در بازارهای مختلف میتواند متفاوت باشد. برای مثال میتوان به مقاومت قیمت دلار روی 20 هزار و اخیراً 30 هزار تومان در بازار ارز داخلی اشاره کرد.
قانون 20-80
این قانون رسمی نیست اما بررسی آن روی نمودارهای قیمت میتواند درستی نسبی آن را نشان دهد. این قانون به این نکته اشاره دارد اگر مفهوم حمایت و مقاومت فرضاً 500 خط مقاومت باشد، قیمت عملاً روی 480 یا 520 خواهد بود.
توجه به گذشته یک نمودار
توجه به گذشته یک نمودار میتواند به ما برای تشخیص سطوح کمک کند؛ به خصوص وقتی در گذشته توالی تقریبی قلهها یا درهها حولوحوش یک سطح قیمت باشد. هر چه تعداد قلهها و درهها در یک سطح قیمت بیشتر باشد اعتبار اینکه سطوح اصلی باشند بیشتر میشود.
ابزار فیبوناچی (Fibonacci retracement)
پیشنهاد میشود که برای تشخیص خطوط مقاوت و خطوط حمایت ، از ابزار فیبوناچی (Fibonacci retracement) استفاده کنید. با افزودن ابزار فیبوناچی به یک خط روند در پلتفرمها میتوانید بلافاصله تعدادی سطوح حمایت و مقاومت را مشاهده کنید؛ بدون اینکه نیاز باشد خودتان یک به یک آن را استخراج نمایید.
سخن پایانی
در این مقاله کوشیدیم با ذکر مفاهیم مقدماتی همچون تحلیل تکنیکال، بازه زمانی و خط روند، اهمیت این تحلیل را با بهکارگیری ابزار اختصاصی آن توضیح دهیم. سطوح یا خطوط مقاومت و حمایت، یکی از مهمترین مفاهیمی است که برای تحلیل تمامی بازارها استفاده میشود. دانستن این مفاهیم برای ترید و سرمایهگذاری روی ارزهای دیجیتال لازم و ضروری است.
به طور خلاصه، حمایت، سطحی است که فروشندگان با تعداد بیشتری خریدار مواجه میشوند. مقاومت نیز سطحی است که خریداران با تعداد افزونتری از فروشندگان روبهرو هستند.
خط روند(Trend line) چیست؟
خط روند(Trend line) چیست؟: خط روند یکی از پرکاربردترین ابزارهای تحلیل تکنیکال برای شناسایی حمایت و مقاومت است.
اما سوال اصلی این است که چگونه خط روند را رسم کنیم؟ در این مقاله بررسی میکنیم که خط روند چیست و چگونه باید آن را رسم کرد.
همچنین در مورد نحوه استفاده از خطوط روند برای تشخیص کف و سقف بازار نیز صحبت میکنیم.
برای دانلود دوره صفر تا صد فارکس کلیک کنید.
خط روند چیست؟
خطوط روند سطوحی هستند که در تحلیل تکنیکال مورد استفاده قرار میگیرند و میتوان آنها را در امتداد روند رسم کرد تا حمایت و مقاومت را نشان داد.
خطوط روند را میتوانید همان حمایت و مقاومت اریب در نظر بگیرید.
این خطوط میتوانند به ما در پیدا کردن نواحی بالقوه مازاد عرضه و تقاضا کمک کنند که مازادعرضه باعث نزولی شدن بازار میشود و مازاد تقاضا به بازار صعودی منتج میشود.
حال یک مثال از خط روند بر روی روند صعودی را بررسی میکنیم:
دقت کنید که در چارت بالا که چارت روزانه پوند/دلارآمریکا است، بازار چندین مرتبه به خط روند حمایتی برخورد کرده است.
این خط روند به عنوان یک ناحیه حمایتی عمل میکند که معامله گران میتوانند در اینجا به دنبال فرصت خرید باشند.
حال مثالی از خط روند بر روی روند نزولی را بررسی میکنیم:
در اینجا همانند شکل قبل میبینیم که روند نزولی در چارت دلاراسترالیا/دلارنیوزلند، چندین مرتبه به خط روند برخورد کرده است.
تفاوت در این است که اینجا خط روند نزولی است که به عنوان مقاومت عمل میکنند. بدین ترتیب معامله گران میتوانند در این ناحیه مقاومتی به دنبال فرصت فروش باشند.
چگونه خط روند رسم کنیم؟
حال که متوجه شدیم خط روند چیست به نحوه رسم آن میپردازیم.
برای رسم خط روند حداقل به دو نقطه نیاز داریم که بتوانیم یک خط رسم کنیم.
به محض اینکه دومین سوئینگ های و لو شکل گرفتند میتوانیم خط روند خود را رسم کنیم.
در شکل زیر دو سوئینگ لو را به هم وصل میکنیم.
دقت کنید که در چارت بالا دو نقطه اصلی داریم که میتوانیم به وسیله آنها خط روند خود را رسم کنیم.
وقتی این خط را رسم کردیم، میتوانیم به دنبال پرایس اکشن صعودی بگردیم تا بتوانیم بخریم. همانطور که میبینید چند هفته بعد یک پین بار صعودی در خط روند حمایتی شکل گرفت.
پین بار صعودی در شکل بالا به معامله گران سیگنال میدهد که خط روند احتمالا حفظ شود. این سیگنال به معامله گران فرصت خرید داد.
۳ نکته کلیدی برای رسم صحیح خطوط روند:
برای رسم صحیح خطوط روند باید حتما به سه نکته کلیدی توجه کنیم.
۱٫هر چه تایم فریم بالاتر باشد، اعتبار خطوط روند بیشترخواهد بود. پس از تایم فریم ها بالاتر شروع کنید.
۲٫ممکن است در رسم خطوط روند، سایه های بالایی و پایینی شمع ها از خط روند عبور کنند.
این حالت ایرادی ندارد. اما مسئله مهم این است که بدون اینکه بدنه شمع ها از خط روند بگذرد، بیشترین برخورد به خط روند را داشته باشیم.
۳٫هیچوقت سعی نکنید خط روند را به زور و در هر جایی رسم کنید. اگر خط روند با روند شکل گرفته سازگاری ندارد پس رسم نکنید چون در اینصورت اعتبار نخواهد داشت.
حال این سه مورد را با جزئیات بیشتر بررسی میکنیم.
برای رسم خطوط روند از تایم فریم های بالاتر استفاده کنید.
معمولا برای هر کاری در بازار فارکس از تایم فریم روزانه شروع میکنیم.
پس برای خطوط روند هم از همین تایم فریم استفاده میکنیم. پس بهتر است از تایم فریم روزانه برای ترسیم خط روند استفاده کنیم زیرا در چنین حالتی زمان کافی برای اعتبار خط روند را داریم.
این امر به یک قانون مهم در خط روند اشاره دارد و آن این است که هر چه روند برای مدت زمان بیشتری برقرار باشد، آنگاه اعتبار آن بیشتر است.
برای مثال خط روندی که برای دو سال نگه داشته شده است اعتبار بیشتری از خط روند دو هفته ای دارد.
در اینجا یک مثال از خط روند در تایم فریم روزانه را بررسی میکنیم.
خط روند(Trend line) چیست؟
در بالا چارت روزانه پوند/فرانک را داریم. همانطور که میبینید بعد از اینکه دومین سوئینگ لو شکل گرفته است، خط روند را رسم کرده ایم.
این یک مثال عالی است که فرصت خرید در خط حمایت را نشان میدهد. تایم فریم دیگری که میتوانیم برای رسم خط روند استفاده کنیم، تایم فریم هفتگی است.
این تایم فریم برای پیدا کردن اهداف بالقوه در روند صعودی و نزولی روی تایم فریم روزانه عالی هست.
در شکل زیر بر روی چارت دلارکانادا/فرانک نشان میدهیم که چگونه میتوان از تایم فریم هفتگی برای شناسایی اهداف بالقوه استفاده کرد.
چارت بالا خط روند هفتگی را نشان میدهد که به ما در پیدا کردن نقاط بالقوه کمک بسزایی میکند.
در این لحظه، در تایم فریم روزانه روند صعودی داریم، پس این روند هفتگی به ما در پیدا کردن سود بالقوه کمک میکند.
خطوط روند و همپوشانی
یکی از سوالاتی که در رسم خط روند مطرح میشود این است که آیا خط روند را باید بر اساس قیمت پایانی و باز رسم کرد یا بر اساس سایه های بالایی و پایینی؟ جواب این سوال به خط روند بستگی دارد.
پیدا کردن خط روندی که دقیقا روی قیمت پایانی و باز و یا دقیقا روی سایه های بالا و پایین قرار بگیرد کمی سخت است.
حال مثالی را بررسی میکنیم.
همانطور که در شکل میبینید، خط روند دقیقا روی سایه بالایی و یا قیمت پایانی و باز قرار نگرفته است.
این بدین معنی نیست که خط روند معتبر نیست. چیزی که اینجا اهمیت دارد این است که قیمتها در این چارت هفتگی در بالای خط روند بسته نشده اند.
مهمترین نکته در رسم خط روند این است که بیشترین برخورد را داشته باشیم و اینکه خط روند از وسط شمع نگذرد.
اگر خط روند از وسط بدنه شمع بگذرد، آنگاه خط روند معتبر نیست.
هیچوقت خط روند را به زور رسم نکنید
این احتمالا رایج ترین اشتباهی است که معامله گران در هنگام رسم خط روند انجام میدهند.
این حالت زمانی رخ میدهد که معامله گر خود را قانع کرده که سطح حمایت یا مقاومت حتما باید وجود داشته باشد. یعنی معامله گر سعی میکند به زور سطحی را بر روی پرایس اکشن مشخص کند.
از این نکته به مهمترین بخش در رسم خط روند یا سطوح حمایت و مقاومت میرسیم. و آن این است که بهترین خط روند خطی است که کاملا واضح باشد.
پس اگر خط روند روی چارت قرار نمیگیرد پس بهتر است که آن را رسم نکنیم.
چگونه از خطوط روند برای شناسایی نقاط برگشت بالقوه استفاده کنیم؟
حال به بررسی روشی میپردازیم که در آن از خط روند برای تعیین قدرت روند استفاده میشود.
همچنین از این روش میتوان برای پیدا کردن نقاط برگشت بالقوه نیز استفاده کرد.
تا اینجا متوجه شدید که از خط روند میتوان برای پیدا کردن فرصت خرید و فروش استفاده کرد.
اما این حالت تا زمانی صدق میکند که بازار به خط روند به عنوان حمایت یا مقاومت احترام بگذارد.
حالا وقتی که بازار دیگر به این سطوح احترام نمیگذارد چه اتفاقی می افتد؟ در چنین حالتی نقطه چرخش خواهیم داشت.
در شکل زیر بازار خط روند حمایتی را شکسته و بعد این سطح حمایتی تبدیل به مقاومت شده است.
در بالا چارت روزانه پوند/فرانک را داریم. همانطور که میبینید بازار برای یک دوره زمانی به خط روند احترام گذاشته است.
با این وجود، وقتی بازار خط روند حمایتی را شکسته است، بعد از آن سریعا این خط حمایتی را به عنوان خط مقاومتی تست کرده است.
این تست مجدد خط مقاومتی، یک فرصت فروش است که به سود چشمگیری منجر شده است.
برای اینکه بتوانیم از خط روند بدین صورت استفاده کنیم، باید یک خط روند واضح داشته باشیم که حداقل ۳ مرتبه برخورد داشته باشد.
هر چه خط روند واضح تر باشد، استراتژی عملکرد بهتری خواهد داشت. همچنین میتوانید از این استراتژی برای شناسایی برگشت صعودی نیز استفاده کنید.
خط روند(Trend line) چیست؟
همانطور که میبینید کمی بعد از اینکه خط روند مقاومت شکسته شده، بازار برگشته است تا این خط را به عنوان حمایت تست کند و در همینجا یک پین بار صعودی شکل گرفته است.
این به معامله گران پرایس اکشن یک فرصت خرید نشان داده است و بعد بازار ۸۰۰ پیپ افزایش داشته است.
این روش فوق العاده ای برای استفاده از روند جهت تشخیص نقاط برگشت بالقوه در بازار است.