فارکس های ایرانی

بین معامله گر

روانشناسی بازار

تفاوت معامله‌گر و تحلیل‌گر

تفاوت زیادی بین یک معامله‌گر و یک تحلیلگر بازار وجود دارد. تحلیلگران به کشف حقایق می‌پردازند و معامله‌گران به مدیریت ریسک. این دو مجموعه مهارت یک دنیا از هم فاصله‌دارند. تجربه‌ام ثابت کرده افرادی که سعی می‌کنند در عین معامله‌گر بودن، تحلیلگر هم باشند معمولاً در محکم گرفتن هر بین معامله گر دو سمت ریسمان شکست می‌خورند.

● یک تحلیلگر و یک معامله‌گر توانایی همکاری با یکدیگر را دارند، اما قطعاً نقش آن‌ها متفاوت است. یک معامله‌گر پول به بازار تزریق می‌کند و عملکرد خود را به‌سادگی اندازه‌گیری می‌کند؛ اما هدف اصلی یک تحلیلگر درک و کشف آن چیزی است که ممکن است در بازارها رخ دهد. او حقایق را اندازه‌گیری می‌کند.

● یک تحلیلگر قضاوت اشتباه خود را «ضعف بازار» می‌نامد.

● یک معامله‌گر هنگام اشتباه، معاملۀ خود را می‌بندد و به سمت فرصت معاملاتی بعدی حرکت می‌کند. امیدوارم آسیب کمی دیده باشد!! اشتباه، فرض اساسی برای یک معامله‌گر است. یک معامله‌گر زمانی که اشتباه می‌کند و از بازار خارج می‌شود، مایل است به‌اشتباه خود اعتراف کند؛ اما تحلیل‌گر به موقعیت معاملاتی بازکردۀ خود می‌چسبد تا فقط نشان دهد که درست گفته است.

● یک معامله‌گر باید به هر هشداری واکنش نشان دهد و قواعد معاملاتی او می‌گوید: به اخبار توجه کن. بسیاری از تحلیل‌گران با بازار همراه می‌شوند و به‌جای تلاش برای کسب سود در تلاش‌اند تا حرف خود را به اثبات برسانند.< وقت بسیار زیادی را برای یادآوری پیش‌بینی‌های درست خود به دیگران صرف می‌کند>. به همین دلیل آن‌ها معامله‌ای زیان ده را برای همیشه نگه می‌دارند. چراکه خروج آن‌ها از معامله با زیان، آن‌ها را مجبور به اعتراف اشتباهشان می‌کند.

● تحلیل‌گران به مطالعۀ صنایع، شرکت‌ها و شرایط اقتصادی می‌پردازند. معامله‌گران (حداقل بیشتر معامله‌گران)، به مطالعۀ رفتار قیمت‌ها می‌پردازند و کمتر به قیمت شرکت اهمیت می‌دهند.

● هنگامی‌که یک تحلیلگر نظر خود را در مورد سهام یا وضعیت کلی بازار تغییر می‌دهد، آن را «تجدیدنظر در پیش‌بینی با توجه به تغییر عوامل بنیادی» نام می‌نهد. وقتی‌که یک معامله‌گر دیدگاه خود را در مورد دادوستد تغییر می‌دهد، آن را «انعطاف‌پذیری برای حفظ سرمایه و بقا» خطاب می‌کند.

من یک چارتیست کلاسیک هستم. من به نمودارها به‌عنوان یک ابزار معاملاتی نگاه می‌کنم، نه روشی برای پیش‌بینی قیمت‌ها. من باور نمی‌کنم که نمودارها بتواند آیندۀ قیمت را دقیقاً پیش‌بینی کند. من معتقدم که نمودارها می‌توانند فرصت‌های منحصربه‌فردی با نسبت بازده بالقوه به ریسک اندک فراهم کنند. به نظر من این تنها ارزش واقعی نمودارها است. ایدۀ ایجاد سناریوهای بزرگ اقتصادی مبتنی بر یک نمودار کاملاً مضحک است.

واقعیت این است که بسیاری از آرایش‌های نموداری به‌خصوص الگوهای نموداری با مدت‌زمان کوتاه‌تر به موفقیت مطلوب نمی‌رسند. به همین علت است که بسیاری از معامله‌گران تازه‌کار از نمودارها استفاده می‌کنند و پس از مدتی ادعا می‌کنند که نمودارها کارایی لازم را ندارد.
الگوهای نموداری ناکام می‌شوند و ظاهر آن‌ها تدریجاً به الگوهای نموداری جدید و بزرگ‌تر بدل می‌شود و این اتفاق دوباره و دوباره و دوباره رخ می‌دهد. من این روند را «بازتعریف نمودار» نام نهاده‌ام. مدت همۀ الگوهای نموداری عظیم از 6 تا 12 ماه است که از ده‌ها الگوی روزانۀ کوتاه‌مدت و صدها الگو با مقیاس زمانی کوچک‌تر که عمدتاً شکست‌خورده‌اند ساخته‌شده است. درنهایت یک الگوی نموداری بالغ می‌شود و یک فرصت بزرگ سودآوری فراهم می‌گردد. این فرصتی است که به دنبال آن هستم.

من به دنبال نمودارهای خاص با نسبت بازده به ریسک 2 به 1، یا 4 به 1 یا حتی بالاتر هستم. من مطمئن نیستم که قیمت در روزها و هفته‌های پیش رو چه عملکردی دارد؛ اما مطمئن هستم این نسبت بازده به ریسک نتایج مثبتی به ارمغان خواهد آورد.

یکی از موانع ذهنی یک معامله‌گر تازه‌کار، ارتباط بین حقیقت یک بازار و کسب سود در یک عملیات معاملاتی است. این دو از هم منفصل هستند. توضیح این مفهوم اندکی دشوار است، اما همۀ سربازان خط مقدم این عرصه دقیقاً می‌دانند در مورد چه چیزی صحبت می‌کنم.

در آخر اگر از پیش‌بینی قیمت‌ها احساس غرور و افتخار می‌کنید، پس معامله کردن بدرد شما نمی‌خورد. اگر این‌چنین هستید، سراغ کاری بروید که شامل سفارشات خرید و فروش نباشد. شاید بتوانید به‌عنوان یک تحلیلگر کار پیدا کنید.

یک‌ ضرب‌المثل دوست‌داشتنی می‌گوید: «هر فردی می‌تواند وارد بازار شود؛ اما چه کسی می‌داند دقیقاً باید چه زمانی خارج شود!» این مثل نمونۀ بارزی از تلفیق دنیای معامله‌گری با دنیای تحلیل‌گری است. معامله‌گر تحلیل‌گر باشید.

در این مطلب نخواستم پا را از تفاوت بین معامله‌گر و تحلیل‌گر فراتر گذارده و به تفاوت بین تحلیل‌گران بنیادی و تکنیکی بپردازم و ایرادات عمدۀ آن‌ها نظیر تعصب، تکبّر و خودرایی را نقد کنم! اما در مقدمۀ کتاب دایره‌المعارف الگوهای نموداری – توماس بولکوفسکی تلویحاً به بخشی از آن‌ها اشاره‌کرده‌ام! هدفم هم نقد یک‌جانبه و یک‌سویه نبود، لطفاً با ذهنی باز این مطالب را مطالعه فرمایید!

تفاوت تحلیلگر و معامله‌گر چیست؟ | تحلیلگر باشیم یا معامله‌گر؟

تحلیلگر و معامله‌گر

اگر تصمیم دارید که مشغول به فعالیت در بازار سرمایه شوید و به موفقیت برسید، باید اطلاعات لازم درباره این بازار را به دست آورید و با اصطلاحات مربوط به آن آشنا شوید. از جمله اصطلاحاتی که شما در این بازار با آن‌ها روبه‌رو می‌شوید، تحلیلگر و معامله‌گر است. دقت داشته باشید یک تحلیلگر لزوما معامله‌گر خوبی نیست یا یک معامله‌گر، تحلیل‌گر خوبی نخواهد بود.

برای مثال می‌توان به این موضوع اشاره کرد که یک فرد تازه‌وارد به بازار سرمایه، در ابتدای کار تحلیل تکنیکال را در کنار تحلیل بنیادی به‌طور کامل آموزش می‌بیند و با کسب تجربه در زمینه تحلیل به مهارت کافی می‌رسد، اما همین فرد زمانی که پای میز معامله می‌نشیند، عملکردی خلاف تحلیل‌ها و بررسی‌ها خواهد داشت. پس همان‌طور که گفته شد، یک تحلیلگر حرفه‌ای، لزوما معامله‌گر خبره‌ای نیست.

به چه کسی تحلیلگر بازار سرمایه گفته می‌شود؟

تحلیلگر بازار سرمایه چیست و چه کارهایی انجام می‌دهد؟ توجه داشته باشید که مهم‌ترین نقش در روند رشد و پیشرفت کسب‌وکارها بر عهده تحلیلگر بازار سهام است، چراکه این فرد می‌تواند با تحلیل و بررسی عملکردهایی که در گذشته بازار وجود داشته، آینده بازار را به سمت منافع خود پیش ببرد. البته تحلیلگری بازار سرمایه کار چندان ساده‌ای نیست و فرد باید از دانش و مهارت کافی برخوردار باشد تا به بهترین تحلیلگر بازار سرمایه تبدیل شود.

به تعبیری دیگر می‌توان گفت تحلیلگر بازار فردی است که نیازهای مشتری و بازار را مورد بررسی قرار می‌دهد و این نیازها را تعیین می‌کند تا بتواند از این طریق مشکلات بازار را برطرف کند و راهکارهایی را نیز در این جهت ارائه دهد‌. همچنین فرد تحلیلگر برای آن که بتواند شرایط کنونی شرکت سازمان خود را به درستی بررسی کند، آن را با شرایط دیگر رقبا مقایسه خواهد کرد و مواردی چون میزان سود، زیان، هزینه و غیره را ثبت می‌کند تا متوجه رشد مثبت یا منفی آن‌ها شود و در ادامه راهکارهایی را برای بهبود آن‌ها ارائه دهد.

تحلیلگر بازار سرمایه چیست

پروسه کاری تحلیلگران بازار سرمایه به چه شکل است؟

تحلیلگران بازار سرمایه برای این که متوجه شوند محصولات و خدمات خود را چگونه به بازار ارائه دهند، باید بررسی و تحلیل کاملی در رابطه با خواسته‌ها، نیازها، عادات خرید مشتریان، سلیقه افراد، جمعیت و غیره را به دست آورند تا با بررسی آن‌ها تصمیمات درستی در این باره بگیرند. تحلیلگران بازار باید داده‌ها و اطلاعاتی که به دست آورده‌اند را مورد ارزیابی و تحلیل قرار دهند که این کار با استفاده از نرم‌افزارهای مخصوص انجام می‌شود و نتیجه‌ها بر اساس نمودارها و جداول پیش‌بینی می‌شود و راهکارهایی در ادامه‌ برای بهبود وضعیت ارائه خواهد شد.

وظایف و مسئولیت‌های تحلیلگران بازار

  • به دست آوردن اطلاعات درباره مشتری‌ها و نیازهای آن‌ها
  • ارزیابی میزان رضایت مشتریان و کارکنان از محصولات و خدمات
  • ارائه گزارش‌های مکتوب تحلیل داده‌ها
  • تجزیه و تحلیل داده‌ها برای پیش‌بینی بازار
  • استفاده از روش‌، تکنیک و ابزارهای تجزیه و تحلیل

به چه کسی معامله‌گر بازار سرمایه گفته می‌شود؟

معامله گر یا تریدر (Trader) در حقیقت به فردی گفته می‌شود که خرید و فروش‌های مربوط به بازارهای مالی را انجام می‌دهد. به‌طورمعمول تریدرها یا معامله‌گران انفرادی و برای خودشان کار می‌کنند. بنابراین در چنین موقعیتی یک معامله‌گر باید بررسی‌های لازم درباره شرایط و روند تغییرات را انجام دهد تا متوجه شود چه زمانی برای ورود و چه زمانی برای خروج از بازارهای مالی مناسب است.

یک معامله‌گر بازار سرمایه باید چه مهارت‌هایی داشته باشد؟

طبق تحقیقاتی که صورت گرفته است، معامله‌گران موفق قدرت تحلیل بسیار خوبی دارند، چراکه باید در طول روز حجم بالایی از اطلاعات را مورد بررسی قرار دهند؛ بنابراین یک تریدر دائما با اعداد و ارقام، الگوهای معاملاتی، چارت‌های مختلف، اندیکاتورهای متفاوت و غیره سروکار دارد، از همین رو باید مهارت تحلیل بسیار خوبی داشته باشد. همچنین یک معامله گر بازار بورس و سرمایه باید تشنه تحقیق و بررسی باشد تا بتواند اخبار مربوط به بازار را با دقت از سایت‌های خبری و مجازی مطالعه کند.

از دیگر مهارت‌هایی که یک معامله گر باید داشته باشد، می‌توان به تمرکز بالا اشاره کرد. در حقیقت تمرکز یکی از فاکتورهای کلیدی برای موفقیت یک معامله گر است، از همین رو بسیاری از معامله‌گران تمرین‌های مخصوصی را در جهت افزایش تمرکز خود انجام می‌دهند تا بتوانند حجم بالای اطلاعات را مورد بررسی قرار دهند و نتیجه درستی از آن‌ها بگیرند. البته عده‌ای از معامله‌گران تمرکز خود را تنها روی یک سهم قرار می‌دهند و اطلاعات خود را در رابطه با آن سهم افزایش می‌دهند تا بتوانند در ادامه از این اطلاعات خود به بهترین شکل استفاده کنند.

کنترل احساسات مهارت و ویژگی دیگری است که باید در وجود یک معامله گر تقویت شود، از همین رو بهتر است که فرد قبل از ورود به یک معامله استراتژی و برنامه مشخصی را در نظر بگیرد تا بتواند بر اساس آن فعالیت خود را پیش ببرد. دقت داشته باشید که بدون برنامه و بدون فکر عمل کردن، می‌تواند ضررهای قابل‌توجهی را برای شما به ارمغان بیاورد؛ از همین رو بسیاری از کارشناسان و معامله گران حرفه‌ای عکس‌های مربوط به تحلیل و نتیجه‌های نهایی معاملات را نگه می‌دارند تا بتوانند در ادامه بررسی‌های بیشتری را روی آن‌ها انجام دهند و از اشتباهات و خطاهایی که در گذشته مرتکب شده‌اند مطلع شوند و از انجام دوباره آن‌ها خودداری کنند.

یک معامله‌گر موفق چه ویژگی‌هایی دارد؟

یک تریدر یا معامله‌گر موفق باید ویژگی، روحیات و اخلاق منحصربه‌فردی داشته باشد تا بتواند عملکرد خوبی از خود در این حرفه نشان دهد. در ادامه لیستی از این ویژگی‌ها را ذکر می‌کنیم تا از آن‌ها مطلع شوید.

  • واقع‌بین: یک معامله‌گر حرفه‌ای باید بداند که هیچ کنترلی بر روند بازار ندارد و ممکن است که در این مسیر ضرر و زیانی را نیز تجربه کند.
  • صبر: صبر یکی دیگر از ویژگی‌های تریدر موفق است‌. در حقیقت معامله‌گری موفق می‌شود که بداند بازار سرمایه جایی برای عجله نیست و باید زمانی مشخص را به این کار اختصاص دهد تا در پایان نتیجه مورد نظر را مشاهده کند.
  • قابل اعتماد و مسئولیت‌پذیر: معامله‌گری که اشتباهات و نقص‌های کار خود را گردن می‌گیرد و مسئولیت‌پذیر است، می‌تواند در گذر زمان به موفقیت برسد.
  • تفکر خلاقانه: یکی از ویژگی‌های اصلی معامله‌گر موفق تفکر خلاقانه است، در حقیقت فرد باید شرایط و جرات پیاده‌سازی ایده‌های خلاقانه خود را داشته باشد؛ چراکه این دست از تفکرات می‌توانند سود قابل‌توجهی را به وجود آورند.
  • روحیه سازگاری قوی: در بازارهای مالی اتفاقات غیرمنتظره بسیاری رخ خواهد داد، بنابراین معامله‌گر باید بتواند روحیه خود را به گونه‌ای آماده سازد که هر اتفاق غیر قابل‌ پیش‌بینی را بپذیرد و بتوانند نسبت به حل آن‌ها اقدامات لازم را انجام دهد.
  • خودآگاه: اگر معامله‌گر نقاط قوت و ضعف خودش را بشناسد، می‌توانند راهکارهایی را برای تقویت نقاط قوت و از بین بردن نقاط ضعف پیدا کند. بنابراین در زمینه سرمایه‌گذاری و بازارهای مالی نیز می‌تواند عملکرد مخصوص به خود را داشته باشد و رفتار بهتری از خود نشان دهد.
  • متمرکز و متعهد به کار: معامله‌گری یک حرفه و زمینه بسیار پیچیده است، به‌طوری که اگر فرد بین معامله گر ذهن آشفته‌ای داشته باشد، ممکن است بخش بزرگی از سرمایه خود را در این مسیر از دست بدهد. پس باید فضایی آرام و ساکت برای فعالیت تریدر انتخاب شود تا فرد روی فعالیت خود تمرکز بالایی داشته باشد.
  • خویشتن‌دار: حفظ آرامش در هر شرایطی از دیگر ویژگی‌های مهم ضروری معامله‌گر موفق است، زیرا در غیر این صورت هر احساسی می‌تواند موجب سود یا ضرر فرد در بازار شود.
  • علاقه‌مند به یادگیری موضوعات جدید: مطالعه روزانه و کسب اطلاعات جدید یکی از موضوعاتی است که باید در برنامه معامله‌گر قرار گیرد تا بتواند در زمان انجام معامله عملکرد درستی داشته باشد.

مقایسه هدف تحلیلگر و معامله‌گر

از اصلی‌ترین دلایلی که گفته می‌شود معامله‌گر و تحلیلگر با یکدیگر تفاوت دارند، این است که این دو گروه هدفی متفاوت نسبت به یکدیگر دارند و هر کدام مسیر جداگانه‌ای را دنبال می‌کنند. در حقیقت می‌توان این‌گونه گفت که یک معامله‌گر دنیای مربوط به سرمایه را تنها در جهت کسب سود بیشتر دنبال می‌کند و مفاهیم بازار را نیز بر اساس سود و ضرر خود می‌چیند، در حالی که هدف تحلیلگر متفاوت است و به دنبال یافتن روند بازار، استراتژی‌های سرمایه‌گذاران و پیاده کردن سناریوهای مختلف است و در راستای این موارد به ضرر و زیان فکر نمی‌کند. به بیان ساده‌تر معامله‌گر به چیزی جز سود و ضرر فکر نمی‌کند، در حالی که تحلیلگر به سود و ضرر کاری ندارد.

تفاوت تحلیلگر و معامله‌گر چیست؟

به غیر از هدف که از تفاوت‌های اساسی میان تحلیلگر و معامله‌گر است، می‌توان موارد دیگری را نیز به‌عنوان تفاوت در نظر گرفت، برای مثال می‌توان به نوع نگاه و گستره بررسی بازارهای سرمایه اشاره کرد. یک معامله‌گر به بازار طوری بین معامله گر نگاه می‌کند که بتواند استراتژی معاملاتی خود را پیش ببرد، در حقیقت بررسی آن محدود به فعالیت خودش است، در حالی که تحلیلگر تمام جنبه‌ها و جهت‌های مختلف بازار را مورد بررسی قرار می‌دهد تا از تمام شرایط مطلع شود.

دیگر تفاوت بین معامله‌گر بازار های مالی و تحلیلگر در نوع برداشت‌هایی است که از بازار سرمایه دارند. به‌طورکلی یک تحلیلگر با توجه به بررسی‌هایی که انجام می‌دهد، تحلیل دقیقی دارد و احتمال خطا برای او بسیار کم است، در حالی که معامله‌گر همیشه درصدی را به خطاهای معاملاتی اختصاص می‌دهد.

آکادمیک بودن دیگر تفاوت بین معامله‌گر و تحلیل‌گر بازار سرمایه است. به زبان ساده‌تر می‌توان گفت تحلیلگر توسط یک فضای آکادمیک مانند دانشگاه زاده می‌شود؛ در حالی که برای معامله گر شرایط این‌چنین نیست و اکثرا خود بازار چنین فردی را می‌سازد.

ریسکی که یک معامله گر تجربه می‌کند با ریسک یک تحلیل گر بسیار تفاوت دارد. در واقع به سبب این که یک معامله گر با مفهوم سود و ضرر در بین معامله گر بین معامله گر ارتباط است، قطعا ریسک بیشتری را نیز تجربه خواهد کرد‌‌؛ اما از طرف دیگر تحلیلگر است که به‌صورت نظری با بازار ارتباط دارد و سود و زیانی را تجربه نخواهد کرد. در نتیجه ریسکی که در طول فعالیتش حس می‌کند نیز کمتر خواهد بود.

معامله گر بازار سرمایه

تحلیلگر باشیم یا معامله‌گر؟

اگر تصمیم به فعالیت در بازار سرمایه دارید، باید بدانید که تحلیلگری و معامله‌گری هردو برای موفقیت لازم هستند. از همین رو بسیاری از افراد که تازه فعالیت خود در این بازار را شروع کرده‌اند، ابتدا به دنبال کسب اطلاعات در رابطه با تحلیلگری هستند و سپس تصمیم دارند که به انجام معامله بپردازند. البته توجه داشته باشید که استعداد هر فرد در این دو حوزه با یکدیگر متفاوت خواهد بود و شما باید با توجه به شناختی که از خود دارید تصمیم بگیرید که در زمینه تحلیل گری فعالیت داشته باشید یا معامله‌گری!

جمع‌بندی

همان‌طور که مطالعه کردید در این مقاله از دلفین وست با دو مفهوم مهم در بازار سرمایه یعنی تحلیلگر و معامله‌گر آشنا شدیم هر آنچه باید در رابطه با این دو بدانید را در اختیارتان قرار دادیم. اکنون شما می‌توانید با توجه به شناختی که از خود دارید متوجه شوید که برای فعالیت در کدام یک از حوزه‌ها مناسب هستید تا با انتخاب یکی از آن‌ها به موفقیت برسید.

تحلیلگر یا معامله گر؟

تحلیلگر یا معامله گر؟ اگر در بازارهای مالی فعال هستید حتما این دو واژه به گوشتان خورده است.برای موفقیت در بازارهای مالی باید معامله گر باشیم یا تحلیلگر؟ اصلا این دو با هم فرق دارند؟ در این مقاله آموزشی چیزهایی را متوجه می شوید که خیلی از افرادی که در این حوزه فعال هستند فراموش کرده اند و به آن توجهی نمی کنند.

تحلیل

اگر به تازگی وارد بازار بورس شده اید به احتمال خیلی قوی با استفاده از ویدیوهای رایگان در اینترنت با اصول ابتدایی تحلیل تکنیکال آشنا شده اید. مثل خود من وقتی وارد بازارهای مالی شدم قبل از هر چیز با راهنمایی دوستان نزدیکم اول تحلیل تکنیکال را یاد گرفتم. وقتی هم که اصول ابتدایی تحلیل را فهمیدم احساس میکردم یکی از قوی ترین تحلیلگر های بازار بورس هستم، با همان اصول ابتدایی چندین سود شیرین را گرفتم و در زمان خیلی کوتاهی همان سود ها را با مقداری از اصل سرمایه ام را با ضرر تحویل بازار دادم.

تحلیلگر

تحلیلگر

در اینجا نمی خواهم داستان بورسی خودم را توضیح دهم فقط یک خاطره کوچک از روزهای ابتدایی ورود به بازار را گفته ام که این تجربه را ۹۰ درصد تازه واردان دارند. اگر هم شما جز این دسته از افراد هستید که تصور میکنید برای موفقیت در بازارهای مالی باید یک تحلیلگر عالی باشید و هروز هم علم خود را در زمینه تحلیلگری بالا می برید. باید به شما بگویم، شما هم مثل روزهای ابتدایی من راه را اشتباه میروید.من روزی فهمیدم که راه را اشتباه میروم که تفاوت بین تحلیلگر و معامله گر را متوجه شدم.

در ابتدا تصور میکردم این دو با هم یکی هستند و اشتباه من هم همین بود. ما در بین معامله گر بازار های مالی دو نوع تحلیل داریم ؛ تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال. که تفاوت این دو را در یک مقاله آموزشی با نام “تحلیل بورس” دیگر گفته ام. کاری با تفاوت این دو ندارم ولی زمانی متوجه شدم مسیر موفقیت در بازار بورس از طریق تحلیل بازار، فقط ۲۰ درصد بازار است، بله درست متوجه شدید مطمئن هستم شما هم مثل آن روزهای من کاملا متعجب هستید، از آن روز همه چیز برای من عوض شد.

ارکان موفقیت در بازار بورس

برای موفقیت در بازار های مالی، ما ۳ پازل نیاز داریم تا به هدفمان که موفقیت مالی است برسیم؛ ۱. تحلیل بازار ( استراتژی ) ۲. مدیریت سرمایه ۳. روانشناسی بازار

تحلیلگر

تحلیلگر

الان با خودتان فکر می کنید موضوع تحلیلگر و معامله گر چه ربطی به این بحث ها دارد. تا آخر مقاله را اگر مطالعه کنید متوجه کل موضوع می شوید. من زمانی شروع به سود گرفتن های مداوم از بازار شدم که این ۳ رکن را فهمیدم. این سه اصل فرق بین معامله گر و تحلیلگر را به شما می گوید و اگر خیلی کوتاه بخواهم این سه رکن را توضیح دهم باید بگویم ؛

تحلیل بازار (استراتژی)

شما باید اصول تحلیل را یاد بگیرید، درصدی بنیادی و درصدی از اصول تکنیکال و از این اصول یک استراتژی معاملاتی بسازید که تحت هر شرایطی به این استراتژی پایبند باشید. ساخت استراتژی به این معنی است که شما تحلیل خود را فقط با یک ابزار انجام دهید، نه اینکه امروز فیبوناچی تحلیل کنید فردا الیوت، پس فردا چنگال اندرو و …..

معامله گر

معامله گر

خیلی از تازه واردها، نمودار را نگاه می کنند و یک روز با ابزار فیبوناچی میخرند، یک روز با الگوی کلاسیک می فروشند در اصلاح هر چیزی که به چارت بخورد معامله می کنند. اگر اصول تحلیل خود را به استراتژی تبدیل کنید تازه شما ۲۰ درصد مسیر موفقیت را رفته اید. و اینجا یک تحلیلگر هستید ولی تا معامله گر شدن هنوز راه دارید.

مدیریت سرمایه

بعد از طراحی استراتژی باید اصول مدیریت سرمایه را رعایت کنید که از ابتدایی ترین اصول آن، تشکیل یک سبد سهام است. یعنی تحت هر شرایطی نباید کل سرمایه را در یک سهام سرمایه گذاری کرد. این ابتدایی ترین اصول مدیریت سرمایه است. در اصلاح میگویند تمام تخم مرغ ها را در یک سبد نگذارید.

معامله گر

معامله گر

مدیریت سرمایه خیلی اصول دارد که باعث می شود ریسک شما در سرمایه گذاری کاهش پیدا کند. مدیریت سرمایه ۳۰ درصد از این مسیر موفقیت است. با ساخت استراتژی معاملاتی و اصول مدیریت سرمایه هنوز شما نیمی از مسیر، یعنی ۵۰ درصد موفقیت در بازارهای مالی را طی کرده اید.

روانشناسی بازار

۵۰ درصد باقی مانده موفقیت در بازارهای مالی به روانشناسی بازار بستگی دارد. تمام این مواردی را که گفتیم تئوری بازار است. روانشناسی هنگام عمل است. حالا سرمایه شما درگیر بازار شده است الان چه رفتاری از خود نشان میدهید؟ آیا به استراتژی خود پایبند هستید؟ به اصول مدیریت سرمایه ای که برای خود نوشته اید عمل میکنید؟ روانشناسی بازار اصول آموزشی خود را دارد که باید آن را یاد بگیرید.

روانشناسی بازار

روانشناسی بازار

تفاوت

همه اینها را گفتیم تا به تفاوت تحلیلگر و معامله گر برسیم. با شرایطی که در بالا گفتیم اگر شما اصول تحلیل را یاد بگیرید فقط ۲۰ درصد از بازار را میتوانید داشته باشید. ۸۰ درصد بازار را چطور میتوان رها کرد و ۲۰ درصد بازار را گرفت؟ به نظر شما این قمار نیست؟ اگر شخصی تحلیلی انجام میدهد حتی حرفه ای ترین تحلیلگر دنیا باشد، شما نمیتوانید با تحلیل آن شخص، سرمایه خود را بدون مدیریت سرمایه و روانشناسی بازار به خطر بیاندازید.

بورس

بورس

معامله گر کیست؟ | معامله گر کسی است که ۱. استراتژی معاملاتی دارد که به آن پایبند است. ۲. برای خود اصول مدیریت سرمایه مکتوب دارد. ۳. اصول روانشناسی بازار را کاملا میداند و به آن عمل می کند.

نتیجه

با همه گیر شدن شبکه های اجتماعی، بازار خرید و فروش تحلیل ( سیگنال ) برای افراد سود جو خیلی گرم شده است. متاسفانه افراد از ناآگاهی مردم سؤ استفاده می کنند و پول های سنگینی،برای بین معامله گر بین معامله گر فروش تحلیل سهام از مردم میگیرند.

برای کسب سود از بازارهای مالی قرار نیست کل مردم این اصول را که گفتم یاد بگیرند. سرمایه گذاری در بورس دو نوع است ؛ ۱. سرمایه گذاری مستقیم ۲. سرمایه گذاری غیر مستقیم. ۵۰ درصد مردم آمریکا سهام دار هستند و حدود ۸۰ درصد از این ۵۰ درصد به صورت غیر مستقیم در بورس سرمایه گذاری می کنند.

در دوره سرمایه گذار بورس ۱ ، از صفر تا صد اصول سرمایه گذاری غیر مسقیم را آموزش داده ام.

لطفا و خواهشا به صورت مستقیم، بدون کسب دانش معامله گری، اقدام به معامله نکنید، چون در نهایت سرمایه خود را از دست می دهید.

معامله گری نیاز به زمان و کسب دانش دارد که هر کسی زمان و شرایط آن را ندارد. با سرمایه گذاری غیر مستقیم می توانید چندین برابر بانک و حتی سرمایه گذاری در املاک سود کسب کنید. که اصول خیلی ساده ای دارد و اصلا نیاز نیست برای این نوع از سرمایه گذاری وقت بگذارید. در ضمن استرس سرمایه گذاری مستقیم را هم ندارد.

امیدورام این آموزش مورد توجه شما عزیزان قرار گرفته باشد.

حتما آموزش های دیگر ما را در زمینه “سرمایه گذاری” و “کسب و کار“ در سایت “رضا روشنایی“ مطالعه کنید.

همیشه پر سود و موفق باشد، یادتان باشد ثروتمند شدن عزت و افتخار است و برای ثروتمند شدن “آموزش“ اصل مهم و اول است.

تفاوت بین سرمایه گذاری و معامله گری

تفاوت بین سرمایه گذاری و معامله گری

وقتی حرف از ایجاد ثروت در بازار سهام می شود، سرمایه گذاری و معامله گری دو مفهوم متفاوت در این حوزه هستند که ممکن است عده ای آنها را با هم اشتباه بگیرند. در حالیکه سرمایه گذاری و معامله گری رویکردهای بسیار متفاوتی در ایجاد ثروت یا ایجاد سود در بازار سهام دارند که برای درک تفاوت های آنها، پیشنهاد می شود که با ما تا انتهای این مقاله همراه باشید.

به مثال زیر توجه کنید:

تصور کنید امروز، شما و دوستتان مقدار کافی بذر برای کاشت در مزارع خود خریداری کرده اید که شما آن را چند روز بعد به شخصی دیگر با قیمتی بالاتر می فروشید زیرا فکر می کردید با این راه سود زیادی کسب می کنید؛ ولی دوست شما، آن ها را کاشت و اجازه داد برای مدتی رشد کنند؛ او سالها این کار را ادامه داد و در نهایت تعداد بیشتری بذر از آنچه خریداری کرده بود، فروخت و سود زیادی کسب کرد، این در واقع تفاوت سرمایه گذاری و معامله گری است!

تفاوت سرمایه گذاری و معامله گری

در حقیقت، سرمایه گذاری و معامله گری هر دو شامل کسب سود در بازارهای مالی می باشند اما این هدف را از راه های مختلف دنبال می کنند:

معامله گران با هدف سودهای کوتاه مدت طی هفته ها، روزها یا حتی چند دقیقه در بازار فعالیت می کنند. آنها اغلب به جای چشم انداز بلند مدت یک شرکت، بر روی عوامل فنی بازار تمرکز می کنند. آنچه برای معامله گران مهم است، این است که بازار در کوتاه مدت به کدام جهت حرکت خواهد کرد و چگونه معامله گر می تواند از آن حرکت سود ببرد.

اما در عوض، سرمایه گذاران با بررسی چشم انداز آینده ی شرکت برای یکسال آینده یا بیشتر، افق زمانی بلندمدت تری دارند.

سرمایه گذاری بهتر است یا معامله گری؟

پاسخ به این سوال، ممکن است بسته به شرایط فرق کند و نمی توان به طور بین معامله گر قطع گفت کدام یک از این روش ها بر دیگری برتری دارد. بیشتر بستگی به بازدهی دارد که شما منتظر آن هستید. این شما هستید که باید تشخیص دهید می خواهید در بازار سهام معامله گر یا سرمایه گذار و یا ترکیبی از هر دو باشید. با خواندن ادامه مطلب، شاید متوجه شوید که کدام یک از این روش های سود دهی برای شما مناسب تر است:

تفاوت بین معامله گری و سرمایه گذاری

آشنایی با تفاوت بین سرمایه گذاری و معامله گری

سرمایه گذاری و معامله گری دو روش متفاوت برای سودآوری در بازارهای مالی می باشند. هم سرمایه گذاران و هم معامله گران از طریق مشارکت در بازار به دنبال سود هستند؛ اما نهایتا، سرمایه گذاران از طریق خرید و نگهداری دارایی، به دنبال بازده بیشتر در یک دوره طولانی هستند. در طرف مقابل، معامله گران از مزایای بازارهای صعودی و نزولی برای ورود و خروج از موقعیت ها در بازه زمانی کوتاه تر بهره می برند و سودهای مکرر و کوچکتر می گیرند.

زمان بندی شدیدترین تفاوت بین معامله گری و سرمایه گذاری است، اما تمرکز آنها نیز تفاوت بسیاری دارد. سرمایه گذاران پتانسیل یک شرکت برای رشد یا ارزش طولانی مدت را مطالعه می کنند، اما معامله گران اغلب از تغییرات قیمتی کوچک در بازار استفاده می کنند و با معاملات کوتاه مدت برای به حداکثر رساندن بازده روزانه و هفتگی خود تلاش میکنند.

سرمایه گذاران بعضا زیان های کوتاه مدت خود را نادیده می گیرند چرا که پول خود را با هدف سالها، دهه ها یا حتی برای دوره های طولانی تر سرمایه گذاری کرده اند. در حالی که برای معامله گران زیان های کوچک نیز می تواند دردسر آفرین باشد چرا که سودهایشان نیز کوچک است. بنابراین بسیاری از آنها از ابزارهایی مانند حد ضرر، در هر معامله استفاده می کنند.

معامله گری به طور نسبی شامل ریسک بالاتری است اما از طرفی می تواند یک منبع درآمد ثابت برای کسی که از آن استفاده می کند، به ارمغان آورد. از آن طرف، سرمایه گذاران با دید بلند مدتی خود، ریسک کمتری را متحمل می شوند اما نمی توانند به سرمایه گذاری خود به دید یک منبع ثابت درآمد نگاه کنند و برای آنها داشتن شغل دیگر الزامی می باشد.

تفاوت ها بر اساس نگرش ها و سخن هایی از زبان معامله گران و سرمایه گذاران

معامله گر (خرید و فروش)

سرمایه گذار (خرید و نگهداری)

من یک معامله گرم و از شخصیت بی تابی برخوردارم و به شخصیت خرگوشی معروف هستم، هدف من رسیدن سریع به سود است، در لحظه تصمیم می گیرم و شعار من سوددهی سریع و متغیر است.

من یک سرمایه گذار هستم. شخصیت لاکپشتی دارم، در رویکرد کند، اما ثابت قدم هستم و با فکر تصمیم می گیرم، تجزیه و تحلیل شعار من است.

من طی چند دقیقه یا حداکثر چند روز تصمیم می گیرم و به خرید و فروش با سرمایه ام می پردازم.

من برای تصمیماتم وقت زیادی می گذارم و آن ها را می سنجم تا اشتباهی نکنم.

من می دانم که از دست دادن زمان مناسب برای ورود یا خروج ممکن است منجر به ضرر شود.

تفکر من این است: وقت خود را در بازار نگذرانید تا نوسانات کوتاه مدت بازار شما را آزار ندهند.

من به کاری که شرکت انجام می دهد، توجه نمی کنم و فقط به حرکات قیمت سهام آن نگاه می کنم.

من کلیه تصمیماتم را بر اساس چشم انداز رشد شرکت استوار می کنم.

من ریسک بیشتری را با تمایل به سودهای کوتاه مدت دارم.

من ریسک کمتری دارم و برای طولانی مدت سرمایه گذاری می کنم.

من بیشتر براساس تحلیل تکنیکال و تابلوی سهم معامله می کنم.

من انتخاب هایم را بیشتر بر اساس تحلیل بنیادی انجام می دهم.

خطاب به سرمایه گذار: من سریع ترم.

خطاب به معامله گر: من باهوش ترم.

جمع بندی

در این مقاله به طور کامل با تفاوت های سرمایه گذاری و معامله گری آشنا شدیم. هر دو مقوله، از روش های کسب سود در بازارهای مالی می باشند و هر یک مزیت های خاص خود را دارند. انتخاب هر یک از آنها بیشتر از همه به شخصیت فرد بستگی دارد. برخی از افراد حتی ممکن است ترکیبی از هر دو مورد را به کار گیرند. به عنوان مثال مقداری از سرمایه خود را با دید بلند مدت روی چند سهم سرمایه گذاری کنند و با باقی آن به نوسانگیری بپردازند.

تفاوت معامله گر با سرمایه گذار

تفاوت معامله گر با سرمایه گذار

برای هر شخص، ورود به بازار های مالی، مستلزم روشن کردن رویکرد او می باشد. در دنیای سرمایه گذاری نیاز هست که هر شخص بداند می خواهد معامله گر باشد یا سرمایه گذار.

اگر شخصی که به تازگی وارد بازار بورس می شود، نداند که بایه به چه روشی سرمایه گذاری کند، باعث می شود که در روند سرمایه گذاری خود با اشتباه و خطا مواجه شود و امکان به بار آوردن ضرر های جبران ناپذیری به وجود می آید.

تفاوت معامله گر با سرمایه گذار:

این دو رویکرد، در واقع یک معنی دارند اما در دنیای سرمایه گذاری و معامله گری، این دو، روش های متفاوتی می باشند. برای اینکه یک شخص بتواند در بازار معاملات سهام، به خوبی پیش رود، ابتدا نیاز دارد که با این دو مفهوم آشنا گردد.

سرمایه گذاری:

هدف سرمایه گذاری کسب ثروت در یک بازه زمانی بلند مدت می باشد و معمولا سرمایه گذاران با خرید و نگه داری دارایی های مالی و سهام، ثروت خود را افزایش می دهند که این ثروت شامل موارد زیر می شود:

  • سبد (پرتفوی) از سهام
  • اوراق قرضه
  • ارز های خارجی
  • طلا
  • و…

سپس سرمایه گذاران با سودی که از نرخ بهره سهام خود کسب می کنند، اقدام به سرمایه گذاری مجدد می نمایند و در برخی مواقع مشاهده می شود که سرمایه گذار، سهام یا دارایی بین معامله گر های مالی خود را برای مدت چندین سال نگه می دارد.

باید توجه داشت که بازار های مالی دائما در نوسان می باشند به همین علت سرمایه گذار ها از ورود به بازار هایی که روند نزولی و کاهشی دارند، امتناع می کنند. زمانی که قیمت سهام سهامداران کاهش می یابد، آنها در بازار می مانند تا بتوانند ضرر خود را جبران نمایند.

نکته: توجه اکثر سهامداران به مسائل بنیادی می باشد و بهترین روش برای آنها استفاده از تحلیل بنیادی است.

موسسه مشاوران مطالعه مقاله بازده بدون ریسک سرمایه گذاری را به شما عزیزان پیشنهاد می کند.

سبک های معامله گری

سبک های معامله گری

معامله گری:

هدف اصلی معامله گران کسب سود بیشتر نسبت به سرمایه گذاران می باشد. معامله گری با خرید و فروش های پی در پی و فوری در بازار های مالی صورت می گیرد.

سرمایه گذاران به بازدهی سالانه ۱۰ تا ۲۰ درصد راضی هستند اما هدف معامله گران کسب سود ۱۰ درصد در طول ماه می باشد. و ایت تفاوت اساسی و عمده این دو می باشد.

استراتژی معامله گر ها خرید در قیمت پایین و فروش در قیمت بالا و یا فروش در قیمت بالا و خرید در قیمت پایین می باشد.

در معامله گری، حد ضرر مشخص می شود و برای محدود کردن ضرر ناشی از معاله، از حد ضرر استفاده می کنند. بهترین بین معامله گر نوع تحلیل برای معامله گر ها تحلیل تکنیکال می باشد.

سبک های معامله گری:

معامله گری سبک های مختلفی دارد که در زیر به برخی از مهم ترین آنها اشاره می شود:

  • دسته اول: معامله گران بلند مدت، که معامله خود را ماه ها و شاید سال ها باز بگذارند.
  • دسته دوم: معامله گران موج سوار که معمولا معامله را از چند روز تا چند هفته باز می گذارند.
  • دسته سوم: معامله گران روزانه که معمولا معاملات خود را در کمتر از ۲۴ ساعت می بندند.
  • دسته چهارم: اسکالپر ها هستند که معامله آنها چند ثانیه تا چند دقیقه باز می ماند.

نکته: تمامی معامله گران تکنیکال در یکی از چهار دسته بالا قرار می گیرند.

عوامل تعیین کننده برای انتخاب دسته های معامله گری:

اغلب معامله گر ها بر اساس عواملی مانند موارد زیر، یکی از چهار روش بالا را برای کسب سود انتخاب می کنند:

  • میزان سرمایه
  • ساعات زمانی که می توانند معامله کنند
  • سطح تجربه
  • میزان ریسک قابل تحمل

نکته: توجه داشته باشید که هم معامله گران و هم سرمایه گذاران به دنبال کسب سود از بازار های مالی می باشند اما سرمایه گذاران به دنبال کسب سود های بزرگ تر در دوره های زمانی بلند مدت تری هستند و هدف اصلی آنها خرید و نگه داری سهام است. اما معامله گر ها قصد دارند که از افزایش و کاهش قیمت ها به طور مکرر، سود کسب کنند و در کم ترین زمان ممکن با سود کسب شده از بازار خارج شوند.

اگر این مطلب برای شما رضایت بخش بوده است، مطالعه مقاله قرارداد آتی را به شما پیشنهاد می کنیم.

مقالات مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین تماشا کنید
نزدیک
برو به دکمه بالا