استراتژی معامله چیست؟

ترید یا معامله چیست و تریدر کیست؟
ترید یا معامله چیست؟ تریدر یا معامله گر کیست؟ انواع روش های ترید کردن کدامند؟ در این مطلب از سایت کارگزاری سرمایه و دانش به معرفی ترید و تریدر می پردازیم.
در چند سال اخیر شاهد رونق چشمگیر بازارهای مالی به ویژه بورس بودهایم و سرمایهگذاری در بورس، فارکس و ارزهای دیجیتالی توانستهاند برای بسیاری افراد سودآور باشد. به همین دلیل، بحث بازارهایی مانند بورس در میان مردم داغ است و در این میان، طیف گستردهای از مردم با مشاغل و تخصصهای مختلف با اصطلاحات و مفاهیم جدیدی مانند ترید، تریدر، معاملهگری و . روبهرو میشوند. با قرار گرفتن در این بحثها ممکن است برای شما سؤال شود که ترید چیست؟ تریدر کیست؟ یا معاملهگری دقیقاً به چه فعالیتهایی در بازار بورس گفته میشود؟
آشنایی با این مفاهیم برای افراد فعال در بازارهای مالی ضروری است و سطح دانش شما در این زمینه را به طور چشمگیری افزایش میدهد. با توجه به اینکه تریدرها مهرههای اصلی بازارهای مالی هستند، شناخت انواع تریدر و تمامی فعالیتهایی که به دست این افراد انجام میشوند الزامی است. در این مطلب به طور دقیق بررسی میکنیم که مزایا و معایب ترید چیست و معاملهگر کیست. بنابراین، برای گرفتن پاسخ سؤالات خود با ما همراه باشید.
ترید یا معامله چیست؟
ترید یا Trade کلمهای انگلیسی به معنای معامله است که به عنوان مترادف Commerce به معنای تجارت نیز کاربرد دارد. در بازارهای مالی، از این واژه انگلیسی به صورت اصطلاح جایگزین مبادله یا معامله در زبان فارسی نیز استفاده میشود. ترید در واقع به معامله یا خریدوفروش کالاها یا خدماتی گفته میشود که با پرداخت مبلغ توافقی و یا مبادله کالا یا خدمات میان خریدار و فروشنده صورت میگیرد. در عمده معاملات هر اقتصاد، خریدار و فروشنده به ترتیب مصرفکننده و تولیدکننده هستند.
تریدها در سطح بینالمللی نیز انجام میشوند که آنها را به عنوان تجارت بینالمللی میشناسیم. تجارتهای بینالمللی موجب گسترش بازارها میشوند و امکان دسترسی به خدمات و کالاهایی که درون کشور وجود ندارند را میسر میسازند. میتوان گفت که ترید یک اصطلاح کلی و قابل استفاده در تمام بازارها است و که برای تمام معاملات پیچیده مانند صادرات و واردات، مبادله آثار هنری، خرید و فرش اوراق بهادار و . کاربرد دارد. ترید در بازار بورس شامل فعالیتهای متعددی مانند خریدوفروش سهام، اوراق مشارکت، اوراق قرضه و. به صورت مستقیم یا به واسطه کارگزاران است و میتواند با استفاده از پلتفرم معاملات الکترونیکی، تلفنی یا حضوری انجام شود.
هدف عمده معاملات بازار بورس، خرید اوراق بهادار با قیمت پایین و فروش آنها با قیمت بیشتر و همچنین دریافت سود و بازدهی بالا است. روش و نوع معاملات بسته به روحیه و شخصیت معاملهگر یا اهداف و عملکرد صندوقها یا سبدگردانها است و متفاوت خواهد بود.
تریدر یا معاملهگر کیست؟
تریدر یا معاملهگر به شخصی گفته میشود که در بازارهای مالی به معامله میپردازد. فعالیتها و سرمایهگذاریهای انجام شده توسط تریدر ممکن است برای خود یا به نمایندگی از شخص دیگر یا موسسههای مختلف باشد؛ اما هدف اصلی معاملهگر در تمام معاملات، کسب سود خواهد بود. اگر این معاملات برای اشخاص یا مؤسسات انجام شود، در ازای هر یک از خریدوفروشها به معاملهگر کارمزد تعلق میگیرد.
ترید کردن یا معاملهگری نیازمند دانش گسترده و تخصصی مرتبط با بازار مالی موردنظر، زمان زیاد برای پیگیری اخبار و بررسی وضعیت بازار و مهارت و قدرت تحلیل بالا است. به همین دلیل، معاملهگری را میتوان یک کار دشوار، پرهیجان، زمانبر و نیازمند روحیه ریسکپذیر دانست. ممکن است از تریدر به عنوان سرمایهگذار نیز نام برده باشید. بااینحال میتوان میان آنها تفاوتهایی را نیز مشاهده کرد. یک سرمایهگذار معمولاً در معاملات خود اهداف بلندمدت دارد و داراییهای بهدستآمده از معاملات شامل کالا، سهام، ارز دیجیتالی، انواع اوراق بهادار، طلا و. را برای مدتی طولانی نگه میدارد.
این سرمایهگذاری ممکن است باهدف چندماهه یا حتی چندساله انجام شده باشد و معمولاً ریسک آن بسیار پایین است. این در حالی است که تریدرها معاملات پر ریسک و کوتاهمدت زیادی را باهدف کسب سود انجام میدهند و همواره در حال بررسی و تحلیل دادهها و اطلاعات بازار برای استفاده از فرصتهای کسب سود هستند. عمر این معاملات ممکن است چند روز یا حتی چند ساعت باشد.
مزایا و معایب ترید کردن
ترید کردن یا همان معامله یکی از بهترین روشهای کسب سود از سرمایهگذاریهای کوتاهمدت در بازارهای تورمی است. بازارهای مالی، انتخابهای متنوعی را در اختیار شما قرار میدهند که امکان آغاز ترید کردن با هر میزان سرمایه اولیه را میسر میسازند.
برای آغاز ترید و فعالیت در بازارهای مالی، محدودیتهای زمانی، مکانی و تحصیلی وجود ندارند و امکان حضور طیف گستردهای از مردم در این بازارها وجود دارد. به لطف الکترونیکی شدن معاملات، به ابزارها امکانات بخصوصی جهت ترد کردن نیاز نخواهد بود. همچنین به لطف پتانسیل بالای ترید، امکان کسب سود قابل توجه از خریدوفروش خدمات و کالاها در زمان کوتاه ایجاد شده است.
اما معایب ترید چیست و چرا بسیاری افراد به جای ترید کردن، به سرمایهگذاری روی میآورند؟ یکی از عمدهترین دلایل انتخاب سرمایهگذاری و کنار گذاشتن گزینه ترید، ریسک بالای ترید کردن است. نتایج بسیاری از معاملات قابل پیشبینی نیستند و ممکن است یک بخش یا حتی تمام سرمایه خود را از دست دهید. به همین دلیل، یک تریدر باید از روحیه ریسکپذیر، دانش تخصصی، اطلاعات زیاد و مهارت بالایی برخوردار باشد. به دلیل عمیق بودن بازار و پیچیدگی و ریسک بالای معاملات، بررسی و تحلیل به زمان زیادی نیاز خواهند داشت. ترید کردن یک کار بسیار استرسزا و نیازمند تصمیمگیریهای آیندهساز است. به همین دلیل، بسیاری افراد از آن دوری میکنند.
معرفی انواع تریدر/سبکهای تریدر
تریدرها بسته به زمان حضور خود در بازارهای مالی، به چند نوع تقسیمبندی میشوند. در واقع تریدرها با انتخاب زمان حضور خود، یک سبک مجزا را انتخاب کرده و با استفاده از آن به ترید کردن و کسب سود میپردازند. انواع تریدر شامل موارد زیر هستند:
تریدر اسکالپر (Scalper)
تریدر اسکالپر به معاملهگری گفته میشود که از استراتژی اسکالپ در معاملات خود بهره میگیرد. در اسکالپ تریدینگ (استراتژی مورداستفاده تریدر اسکالپر) معاملات حداقل عمر ممکن را دارند. یعنی ممکن است فاصله خرید تا فروش کالا یا خدمات به کمتر از چند دقیقه یا حتی چند ثانیه برسد. اما مزیت این نوع ترید چیست؟ سود بهدست آمده از این نوع معاملات معمولاً کم و فوری است. در واقع تریدر اسکالپر ترجیح میدهد تعداد زیادی معامله با سود اندک را انجام دهد و از طریق افزایش تعداد معاملات، سود خود را افزایش دهد.
تریدر روزانه (Day Trader)
تریدر روزانه خریدوفروشهایی با عمر طولانیتر از استراتژی اسکالپ تریدینگ را با بهرهگیری از استراتژی معاملاتی دی تریدینگ انجام میدهد. عمر این ترید معمولاً یک روز است. تریدر در ابتدای روز سرمایه را وارد بازار کرده و در پایان روز، آن را خارج میکنند. یک تریدر روزانه باید تمام زمان خود را صرف تحلیل تکنیکال و استفاده از نمودارهای چند دقیقهای کند و به هیچ عنوان از آن غافل نشود. در غیر این صورت، امکان گذشتن از حد ضرر وجود دارد. سود حاصل از این ترید مانند اسکالپ تریدینگ اندک است.
ترید نوسانی نسبت به دو نوع استراتژی ترید دیگر طولانیتر است و ممکن است دو تا چند روز عمر کند. یک تریدر نوسانی معمولاً معاملات خود را شبانه انجام میدهد و از شخصیت صبور و ریسکپذیری برخوردار است. معمولاً افرادی از استراتژی دی تریدینگ بهره میگیرند که صبر و روحیه مناسب برای انجام ترید نوسانی را ندارند. زیرا بسیاری از اتفاقات بازار در شب رخ میدهند و تصور احتمال وقوع آنها هنگامی که تریدر خواب است، استرس زیادی متوجه وی میکند. ترید نوسانی نیاز بیشتری به استراتژی «توقف ضرر» خواهد داشت.
تریدر بلندمدت (Position Trader)
تریدر بلندمدت از استراتژی ترید موقعیت معاملاتی با طول عمر بیشتر را انجام میدهند و سودهای بزرگتر در اهداف آنها جای میگیرد. بهاینترتیب، اخبار روزانه و نوسانات اندک قیمتهای بازار در تصمیمگیری تریدر بلندمدت تأثیری ندارد و ابزار تحلیل آنها متفاوت از تریدرهای دیگر است. اگر میخواهید بدانید ابزار تحلیل این سبک ترید چیست، میتوان به دو ابزار مهم مانند تحلیل بنیادی و فندامنتال اشاره کرد.
اما هدف اصلی از افزایش طول عمر معامله چیست؟ تریدرها معمولاً با حداقل قیمت شروع به خرید میکنند و به دنبال موقعیتی عالی برای فروش با بالاترین قیمت منتظر میمانند. لازم به ذکر است که این فرصت و موقعیت ممکن است پس از چند روز، چند هفته، چند ماه و حتی چند سال به دست بیاید و نیازمند صبر زیاد است.
به چه روشهایی میتوان ترید کرد؟
با دقت به اینکه هدف ترید چیست و از چه استراتژیهایی در این راه استفاده میشود، روشهای ترید کرده به سه نوع کوتاهمدت ، میانمدت و بلندمدت تقسیم میشوند:
تریدهای اسکالپر و روزانه از جمله روشهای ترید کوتاهمدت هستند که سود آنها از نوسانات کوتاهمدت به دست میآیند. در این نوع تریدها، زمان دقیق ورود و خروج از بازار اهمیت بالایی دارد و انتخاب زمان صحیح برای هر یک از آنها، یک فرصت به شمار میآید. به دلیل نوسانات لحظهای، ریسک این معاملات به شدت افزایش پیدا میکند. معمولاً سود بهدست آمده از سرمایهگذاریهای کوتاهمدت بیشتر از ضرر آنها است. معاملهگران کار بلد معمولاً با بررسی شاخصهای فنی میتوانند وضعیت سود و زیان فوری سهام خود را پیشبینی کنند.
میزان استرس سرمایهگذاریهای میانمدت معمولاً کمتر از روش کوتاهمدت است. زیرا معامله با هدف نگهداری دارایی به مدت چند ماه انجام میشود. این روش نیازمند صبر بیشتری است. زیرا ممکن است در فاصله خرید تا فروش، نوسانات متعددی در قیمتها ایجاد شوند که در صورت مهارت پایین تریدر، فروش در زمان نامناسب موجب کاهش سود یا افزایش زیان میشود. این ترید نیازمند یک الگوی میانمدت است که با دنبال کردن آن میتوانید سود خوبی را به دست آورید. ترید با روش میانمدت، به زمان کمتری برای تحلیل دادههای بازار نیاز خواهد داشت و استرس کمتری را برای تریدر ایجاد میکند.
تریدهایی با طول عمر بیش از 6 ماه را در روش بلندمدت قرار میدهند که نیازمند صبر بسیار بیشتری از جانب تریدر است. سوددهی این تریدها با مبلغ زیاد و مدت زمان طولانی اتفاق میافتد. در واقع رشد کم سرمایه به نسبت زمان را میتوان از جمله معایب این روش در نظر گرفت. بااینحال، ریسک سرمایهگذاری در این روش به شدت کاهش پیدا میکند. البته میزان ریسک میتواند بسته به مهارت و قدرت پیشبینی تریدر کاملاً تغییر کند. برای سرمایهگذاریهای بلندمدت، معمولاً سرمایه را در شرکتهایی قرار میدهند که سابقه مطلوب و رشد قابل قبولی را در پیشینه بازار خود داشته باشد یا میزان سود سهام آنها مرتباً افزایش پیدا کند. در این صورت، شرکت اثبات شده است و احتمال ریزش قیمت و ضرر سرمایه به شدت کاهش پیدا میکند.
همچنین از شرکتهای جدید با احتمال رشد مطلوب در آینده نیز میتوان بهعنوان یک سرمایهگذاری بلندمدت مناسب بهره گرفت. این نوع ترید و سرمایهگذاری معمولاً سالها به طول میانجامد و زمان زیادی را از تریدر نمیگیرد. بااینحال، نیازمند قدرت تحلیل و پیشبینی بالایی است تا شانس بازدهی سرمایه در بلندمدت افزایش پیدا کند. بنابراین، به یک برنامه استراتژیک شامل اهداف کوتاهمدت و بلندمدت سرمایهگذاری نیاز است. به عنوان مثال، در صورت محقق نشدن هر یک از اهداف، تریدر اقدام به خروج کند.
در این مقاله خواندید که ترید چیست و تریدر کیست و از استراتژیهای مختلف معامله به چه صورت میتوان بهره گرفت. اگر میخواهید ترید کردن را بهعنوان یک شغل دنبال کنید، ابتدا به شخصیت خود دقت کنید. زیرا برای موفقیت در این شغل، برخورداری از روحیه ریسکپذیر، صبور و قدرت تصمیمگیری و تحلیل بالا الزامی است. شما میتوانید با آموزشهای مختلف به دانش کافی برای فعالیت در بازارهای مالی دست پیدا کنید؛ اما جو استرسزای بازار بورس، ارز دیجیتال و سایر استراتژی معامله چیست؟ بازارهای مالی میتواند تمام دانش و تواناییهای شما را به چالش بکشد.
در صورتی که توانایی معاملهگری را در خود میبینید، با ورود به این بازار داغ و پرطرفدار میتوانید سود چشمگیری را با تمرکز بر بازدهی بلندمدت و کوتاهمدت به دست آورید. ترید و سرمایهگذاری در بورس، فارکس، ارز دیجیتالی امروزه به یک بحث داغ تبدیل شده است که با جذب سرمایه افراد متعدد، زمینه لازم برای رشد اقتصادی و همچنین افزایش بازدهی و سود سرمایه شما را به وجود میآورد. شما میتوانید با هر مبلغی به بازارهای مالی وارد شده و با اتکا به دانش خود، ترید کردن را آغاز کنید. کارگزاری سرمایه و دانش در این مسیر همواره کنار شما خواهد بود.
بهترین استراتژی نوسانگیری و معاملات کوتاهمدت
اینکه بدانید از چه اندیکاتورهایی استفاده کنید و بهترین استراتژی برای نوسانگیری چیست، مهارت شما را به طرز چشمگیری بهبود میدهد. اگر به شکل نادرست از اندیکاتورها و اوسیلاتورها استفاده کنید، نمودار را به شکل اشتباهی تفسیر و در نهایت زیان خواهید کرد. اندیکاتورهای تکنیکال تشخیص روند را برای شما آسان میکنند، اما میتوانند گمراهکننده نیز باشند. در این مطلب از چشم بورس بهترین استراتژی نوسانگیری برای فارکس، بورس و ارز دیجیتال را بررسی میکنیم.
بهترین استراتژی نوسانگیری و معاملات کوتاهمدت
چرا از ترکیب اندیکاتورها استفاده میکنیم؟
اگر چه اندیکاتورهای تکنیکال ابزارهای مفیدی هستند، اما نباید فراموش کنید که هر کدام نقاط ضعف خود را دارند. چنانچه تنها از یک اندیکاتور برای تشخیص روند استفاده کنید، ممکن است بخشی از روند را از دست بدهید. با ترکیب چندین اندیکاتور و اوسیلاتور استراتژی معامله چیست؟ در یک استراتژی واحد، ریسک معاملات کاهش و بازدهی افزایش مییابد. اما چگونه باید اندیکاتورها را ترکیب کنیم؟
ترکیبی از اندیکاتورها برای نوسانگیری
استفاده از تعداد زیادی اندیکاتور وسوسهانگیز است، اما باید از زیادهروی بپرهیزید. انتخاب ترکیب درستی از اندیکاتورها بسیار حساس است. تریدرهای مبتدی معمولا چندین اندیکاتور با اطلاعات مشابه را استفاده میکنند، در این صورت تصمیمگیری سخت و حتی ناممکن میشود. به شکل زیر نگاه کنید، هر سه اندیکاتور مکدی، RSI و استوکستیک یک روند مشابه را نشان میدهند.
بهترین استراتژی نوسانگیری
پس ابتدا باید تفاوت اندیکاتورها را بدانید. اندیکاتورها را میتوان در سه گروه دستهبندی کرد.
اندیکاتورهای دنبالکنندهی روند
اندیکاتورهای دنبال کننده روند به ما میگویند که قیمت در حال حاضر در نقطهی اشباع خرید و یا اشباع فروش است. بسیار از اندیکاتورهای دنبال کننده یا پیرو مانند باند بولینگر در قالب یک کانال نمایش داده میشوند. کانالی که مشخص میکند آیا قیمت در شرف شکسته شدن است یا خیر؟
اندیکاتورهای مومنتوم
مومنتوم در اصل شتاب و سرعت حرکت قیمت را نشان میدهد. اندیکاتورهای مومنتوم مانند شاخص قدرت نسبی (RSI)، به شما اطلاعت مفیدی در مورد جهت و قدرت روند فعلی میدهد. با استفاده از مومنتوم ریسک باز کردن پوزیشن معاملاتی بسیار کم میشود.
اندیکاتورهای حجم
برای بررسی رابطه قیمت و حجم از اندیکاتورهای حجمی استفاده میشود. افزایش حجم معاملات برای تشخیص روند بسیار مفید است. اما برای اینکه بتوانید سیگنالهای حجم را بهتر درک کنید از این اندیکاتورها استفاده کنید. حجم تعادلی (OBV) از بهترین اندیکاتورهای حجم برای نوسان گیری است.
اگرچه هدف تمام اندیکاتور پیشبینی روند بازار است، اما هر کدام از زاویهی خاصی قیمت را تحلیل میکنند. اگر به بازار از زوایای مختلف نگاه کنید، نگاهی دقیق و واقعبینانه خواهید داشت. باید تفاوت اندیکاتورها را درک کنید وگرنه گمراه خواهید شد. مثلا کسی که همزمان از RSI، مکدی و استوکستیک استفاده میکند، در واقع با یک نگاه بازار را تحلیل میکند. همه آنها اندیکاتور مومنتوم هستند و اطلاعات آنها تقریبا مشابه است.
وقتی چند اندیکاتور مشابه استفاده میکنید ممکن است به اشتباه فکر کنید که سیگنال قدرتمندتری دریافت کردهاید. رفع این مشکل بسیار ساده است. کافی است بهترین ترکیب اندیکاتورها و اوسیلاتورها را بدانید.
اجزای بهترین استراتژی نوسانگیری
حال به قسمت هیجانانگیز میرسیم. ابتدا باید مشخص کنیم برای بهترین استراتژی نوسانگیری از کدام اندیکاتورها استفاده کنیم. ما سه نوع اندیکاتور دنبالکننده، مومنتوم و حجم را با هم ترکیب میکنیم و یک استراتژی واحد میسازیم. این استراتژی برای نوسانگیری در همهی بازارها از جمله بورس، فارکس و ارز دیجیتال کارآمد است.
1. اندیکاتور مومنتوم RSI
شاخص قدرت نسبی یا RSI یک اندیکاتور بسیار محبوب است. کار با این اندیکاتور ساده و اطلاعات مفیدی در مورد جهت و قدرت روند میدهد. برای استفاده از آن نیازی نیست محاسبات ریاضی را بدانید. ما از این اندیکاتور برای تعیین محدودههای اشباع خرید و فروش استفده میکنیم.
اندیکاتور RSI
2. اندیکاتور حجمی OBV
دومین اندیکاتور در استراتژی ترکیبی ما، اندیکاتور حجم تعادلی یا OBV است. اوسیلاتور OBV قیمت و حجم را ترکیب میکند و از این طریق ورود و خروج پول از بازار را به شما نشان میدهد. ایدهی اصلی OBV بر این اساس است که قیمت و حجم باید هم راستا باشند. اکنون تنها کاری که باید انجام دهیم بررسی آخرین اندیکاتور برای تکمیل استراتژی نوسانگیری است.
اندیکاتور OBV
3. باند بولینگر
باند بولینگر بهترین اندیکاتور تعقیبکنندهی روند و سومین اندیکاتور از استراتژی ترکیب اندیکاتورها است. خرید و فروش با استفاده از نوارهای این اندیکاتور یک استراتژی تجاری موثر است اگر با دیگر اندیکاتورها و اوسیلاتورها ترکیب شود. حال به استراتژی ترکیبی ما میرسیم.
اندیکاتور باند بولینگر
بهترین استراتژی نوسانگیری
در این استراتژی ما از سه اندیکاتور استفاده میکنیم. این سه اندیکاتور را در بخش قبل معرفی کردیم: RSI، باند بولینگر، و حجم تعادلی (OBV). این ترکیب از اندیکاتورها همهی جنبههای روند یعنی جهت، مومنتوم و حجم را بررسی میکنند. استراتژی نوسانگیری ما در هر دورهی زمانی قابل استفاده است. فقط باید مراحل زیر را دنبال کنید:
1. قیمت باید نوار میانی بولینگر را به سمت بالا بشکند و بالاتر از آن بسته شود.
همانطور که میبینید مرحله اول بسیار ساده است. خبر خوش اینکه باقی مراحل هم به همین سادگی است. بسته شدن قیمت بالای نوار میانی اولین تایید استراتژی ما است. پس از این تایید سایر اندیکاتورها را باید بررسی کنیم.
مرحله اول استراتژی نوسانگیری
2. منتظر بمانید تا شاخص RSI بالای 50 قرار گیرد.
اندیکاتور RSI مومنتوم یک حرکت را نمایش میدهد. قرار گرفتن RSI در بالای 50 به معنای تایید دوم است. تا اینجا میدانیم که از دو جنبه حرکت صعودی تایید شده است. این تایید ممکن است همزمان اتفاق نیفتد و باید برای تایید دوم کمی منتظر بمانید.
مرحله دوم استراتژی نوسانگیری
3. منتظر بمانید تا اندیکاتور OBV صعودی شود.
آخرین مرحله، تایید حجمی است. ما میخواهیم همراه با پول هوشمند ترید کنیم. در همین راستا، به دنبال شواهد ورود پول هوشمند و قدرت خرید واقعی هستیم. باز هم ممکن است کمی برای تایید سوم صبر کنیم. اما حال سه تایید شروع روند، مومنتوم و حجم را داریم.
مرحله سوم استراتژی نوسانگیری
حال وارد یک موقعیت معاملاتی بلندمدت شدهایم اما باید حد ضرر و حد سود را در استراتژی نوسانگیری تعیین کنیم. در بند بعدی این مساله را شرح میدهیم.
4. حد ضرر را زیر نوار پایین باند بولینگر قرار دهید.
حد ضرر به اندازه زمان و نقطهی ورود مهم است. قرار دادن حد ضرر زیر باند پایین بولینگر منطقی است. شکست نوار پایین بولینگر، کل استراتژی نوسانگیری ما را باطل میکند.
مرحله چهارم استراتژی نوسانگیری
5. حد سود جایی است که باند بولینگر به پایین میشکند.
آخرین نقطه حد سود است. ما برای استراتژی ترکیبی باید یک حد سود قرار دهیم که مرحلهی پنجم و آخر است. بسیار شبیه حد ضرر است اما پس از یک صعود هر گاه دیدید که باند پایین در حال شکسته شدن است، معامله را ببندید. به زبان سادهتر، وقتی قیمت دارد معکوس میشود.
دقت کنید برای خروج ما فقط از یک اندیکاتور استفاده میکنیم. نقطهی ورود امن بسیار مهم است، اما برای خروج نباید منتظر تایید سه اندیکاتور باشیم. اگر خیلی درنگ کنیم ممکن است تمام سود از دست برود. به شکل زیر نگاه کنید:
مرحله پنجم استراتژی نوسانگیری
آیا استراتژی ما بهترین استراتژی برای نوسانگیری است؟
اگر مقاله را یک بار دیگر بخوانید متوجه میشوید که قاعدهی کلی، انتخاب اندیکاتورها با سه جنبهی مختلف است. ما این اندیکاتورها و اوسیلاتورها را انتخاب کردیم چون نقاط ضعف همدیگر را میپوشانند. همچنین از سه جنبه بازار را بررسی میکنند. شما میتوانید با استفاده از اندیکاتورهای تشخیص جهت، مومنتوم و حجم استراتژی معاملاتی خود را بسازید.
باید زمان صرف کنید و اندیکاتورها استراتژی معامله چیست؟ را به خوبی بیاموزید. در عین حال فراموش نکنید هیچکدام از استراتژیها کامل نیستند. در بازار بسیار بزرگ فارکس، هیچ کسی نمیتواند با اطمینان دقیق بازار را پیشبینی کند. با این حال، استفاده از استراتژی ترکیبی برای نوسانگیری احتمال موفقیت را بالاتر میبرد.
سوالات متداول بهترین استراتژی نوسانگیری
تحلیل تکنیکال پیشبینی روند چارت قیمت با استفاده از اطلاعات نموداری همچون قیمت، حجم و زمان است. تکنیکالیستها معتقدند همه چیز در نمودار قیمت نهفته است.
اندیکاتورها نمودارهای کمکی برای درک بهتر روند هستند که با محاسبات ریاضی رسم میشوند.
اندیکاتورها ابزارهایی مفید هستند، اما در صورتی که آنها را در یک استراتژی مناسب استفاده کنید. علاوه بر این، مدیریت سرمایه و روانشناسی را نباید فراموش کنید.
چرا استراتژی معاملاتی شما بعد از چند معامله منفی، باز می تواند خوب باشد
در دوره های متوالی آموزش فارکس به دانشجویان متوجه یک نکته اساسی شده ام که باعث ضعف در مسیر موفقیت آنها بوده که همان عدم ثبات و پایبندی به چک لیست و استراتژی است.تاکنون چند بار این اتفاق برای شما افتاده که پس از ۵ معامله متوالی موفق، در معامله ۶اُم پول زیادی از دست بدهید، چون در آن معامله ریسک زیادی کردهاید؟ و چند بار استراتژی معاملاتی یا تنظیمات اندیکاتورهای خود را تغییر دادهاید، صرفاً به این خاطر که در ۴ معامله پشت سر هم ضرر کردهاید و با خود فکر کردهاید که استراتژی شما دیگر کار نمیکند؟
اینها مشکلات متداولی هستند که بسیاری از معاملهگران در فارکس با آنها مواجه میشوند. بسیار مهم است به این درک برسید که احتمال وقوع معاملات متوالی منفی چقدر است و همینطور اینکه آمار و ارقام و احتمالات در حرفه معاملهگری چطور کار میکند. در این مقاله به توضیح مفاهیم اساسی و مهمی در این زمینه میپردازیم و همچنین نکات عملی و مفیدی در اختیار شما قرار میدهیم تا مرتکب اشتباهات زیانبار و سنگینی در فعالیتهای معاملاتی خود نشوید.
معاملهگر خوششانس
وقتی میبینید که یک بازیکن بسکتبال پشت سر هم ۵ یا ۶ مرتبه توپ را داخل سبد میاندازد و امتیاز میگیرد، مردم معمولا میگویند این بازیکن روی دور خوششانسی افتاده و به نظر میرسد چیزی جلودار او نیست. دانشمندان این حالت را «دست خوب» مینامند و توضیح میدهند که این سلسله موفقیتهای متوالی در بین دادههای آماری و احتمالاتی وجود دارند و اساساً داشتن «دست خوب» یا همان «خوششانس» بودن، اتفاق عجیب و غریبی نیست و علم ریاضی به همین صورت کار میکند. یعنی شما هر بازیکنی را که برای مدتی زیر نظر بگیرید، میبینید که آنها هم همین خوشدستی و گرفتن امتیازهای متوالی را تجربه کردهاند.
البته اینکه این سلسله امتیازات متوالی چقدر تکرار شوند، به سطح مهارت هر بازیکن بستگی دارد و قطعا یک بازیکن حرفهای نسبت به یک بازیکن معمولی این حالت را بیشتر تجربه میکند. اما به هر حال هر دو بازیکن این حالت خوشدستی را گاهی اوقات تجربه میکنند.
درس اول: «قانون اعداد بزرگ» به ما میگوید که وقوع دنبالههای منفی و مثبت در طول یک دوره نسبتاً طولانی، یک اتفاق کاملا عادی و معمول است. بنابراین بسیار مهم است که براساس ۱ ، ۲ یا ۵ معامله منفی، در مورد سیستم معاملاتی خود قضاوت غلطی نداشته باشید و بلندمدت فکر کنید. هرگز سیستم معاملاتی خود را پس از چند معامله ناموفق تغییر ندهید.
انسانها در ریاضیات مشکل دارند
ما انسانها کلاً در درک احتمالات مشکل داریم، مثلا در نظر بگیرید که ما هر روز سوار اتومبیل خود میشویم و حتی یک لحظه هم نگرانی و استرس به خود راه نمیدهیم که چه اتفاقی ممکن است برای ما بیافتد. اما وقتی سالی دو بار در تعطیلات تابستان سوار هواپیما میشویم، مدام احساس ناراحتی میکنیم و اضطراب داریم. یا مثلاً در مورد برنده شدن در یک شرطبندی یا لاتاری بیش از اندازه مثبتاندیش هستیم.
اما مسئله فقط این نیست. چیزهایی که بصورت رندوم و تصادفی رخ میدهند، فکر و ذهن ما را به چالش میکشند و انسانها همواره تلاش میکنند تا قوانین ثابتی برای این رخدادها پیدا کنند تا به نوعی کنترل آنها را به دست بگیرند.
مردم در بازی craps وقتی به دنبال اعداد بزرگی هستند، نسبت به مواقعی که اعداد کوچکتری میخواهند، تاس را با شدت بیشتری پرتاب میکنند. یا مثلاً وقتی سکهای پرتاب میکنند و چهار مرتبه خط ظاهر میشوند، فکر میکنند الان دیگر احتمال اینکه شیر ظاهر شود، بیشتر است. یا وقتی در لاتاری شرکت میکنند، فکر میکنند اگر خودشان یک عدد را انتخاب کنند، شانس برنده شدن بیشتری دارند.
در رویدادهای احتمالی که خروجی رندوم دارند، قطعیتی وجود ندارد و انسانها تمام تلاش خود را میکنند که این احساس عدم قطعیت را از بین ببرند. دانشمندان پی بردهاند که ایجاد احساس تسلط و کنترل، حتی اگر واقعا دانشی برای کنترل نداشته باشیم، باعث میشود بیشتر احساس سلامتی کنیم. البته این تغییری در نتیجه ایجاد نمیکند، بلکه فقط روی برداشت ما از اتفاقات و نحوه تصمیمگیری ما مؤثر است. افرادی که فکر میکنند روی نتایج رندوم یک رویداد تسلط و کنترل دارند، نسبت به دیگران کمتر ریسک گریز هستند و روی شانس و احتمال موفقیت خود بیش از اندازه حساب میکنند. این امر در زمینه معاملهگری میتواند منجر به اعتمادبهنفس کاذب در تریدرهای مبتدی که آموزش لازم را ندیده اند شود.
درس دوم: متوجه باشید که هر معامله بطور کامل مستقل از معامله قبلی است.بر همین اساس همواره توصیه می کنم تصور کنید هر معامله ای که می خواهید انجام دهید تنها معامله عمر شماست که می توانید داشته باشید. به عبارتی دیگر، نتیجه یک معامله، کاملا خارج از نتایج معاملات قبلی شماست. بنابراین، وضع کردن بعضی قوانین دلخواه با این قصد و نیت که اگر چند معامله مثبت متوالی داشته باشم شانس من در معاملات بعدی افزایش خواهد یافت، کاملا اشتباه است، اگر شخص معاملهگر نسبت به این احساس ناآگاه باشد، میتواند به مثبتانگاری بیش از اندازه منجر شود که باعث می شود در معاملات بعدی به چک لیست پایبند نمامند.
از اعتمادبهنفسِ کاذب خودداری کنید
خطرناکترین چیزی که در مورد حالت «دست خوب» وجود دارد، این است که برداشت و دیدگاه مردم را نسبت به سطح مهارتهای خود تغییر میدهد. بازیکن بسکتبالی که توانسته ۵ بار متوالی توپ را داخل سبد بیاندازد، معمولا تصمیم میگیرد که در دفعات بعدی توپ خود را از موقعیتهای دشواری که احتمال موفقیت کمتری دارند، پرتاب کند و به این ترتیب، آمار گلهای خود را خراب میکند و به تیم ضربه میزند.
تحقیقات نشان میدهد که اگر آخرین معامله سرمایهگذاران و معاملهگران با موفقیت همراه بوده باشد، دفعه بعدی با شور و هیجان بیشتری وارد معامله میشوند.
اگر بعد از چند معامله موفق، حجم معاملات را با تصور خوش شانس بودن افزایش دهید به این امید که سودهای بیشتری بدست آورید، بدانید که این کار تقریبا همیشه نتایج مخربی به همراه دارد. بعضی معاملهگران پس از اینکه بطور متوالی چند معامله موفق را تجربه میکنند،دست از چک استراتژی معامله چیست؟ لیست و قوانین خود کشیده و فکر میکنند که میتوانند «احساس کنند» که حرکت بعدی قیمت به چه صورت خواهد بود. اغلب این معاملهگران فقط با چند معامله، بخش بزرگی از سودهای حاصل از معاملات گذشته خود را از دست میدهند. فکر میکنم همه ما این حالت را تجربهکردهایم!
درس سوم: شما بطور ناگهانی و یک شبه به یک معاملهگر بهتر تبدیل نمیشوید. بنابراین، هرگز صرفاً به خاطر چند معامله موفق اخیر، رویکرد خود را نسبت به چک لیست، استراتژی، مدیریت ریسک و سرمایه تغییر ندهید.
سلسله معاملات منفی همیشه اتفاق میافتند
آیا پس از ۶ معامله متوالی ناموفق فکر میکنید استراتژی معاملاتی شما دیگر کار نمیکند یا شما معاملهگر خوبی نیستید؟ بعضی معاملهگران حتی با کمتر از ۶ معامله منفی هم نسبت به استراتژی معاملاتی خود شک میکنند. اگر به شما میگفتند اینطور نیست و شما با همین سیستم معاملاتی که الان نسبت به آن ناامید شدهاید، میتوانید به همه پول و ثروتی که آرزوی آن را داشتید دست پیدا کنید، چه کار میکردید؟ اگر معاملهگران فقط کمی بیشتر نسبت به چک لیست و استراتژی خود پایبند میبودند و پس از چند معامله ناموفق تسلیم نمیشدند، احتمالا امروز شاهد معاملهگران سودآور بیشتری میبودیم.
درس چهارم: وقوع سلسله معاملات متوالی موفق و ناموفق کاملا عادی و معمول است. بنابراین خیلی زود نسبت به روش معاملاتی خود ناامید نشوید و به راه خود ادامه دهید.
در طول سلسله معاملات موفق و ناموفق، چه کارهای انجام دهیم
در طول دنبالهای از معاملات متوالی موفق، بسیار مهم است که گرفتار اعتمادبهنفس کاذب نشوید. هرگز در این مواقع تصمیم به افزایش حجم معاملات خارج از چک لیست خود نگیرید. برای کاهش نوسانات موجودی حساب، بایستی در تعیین حجم معاملات از نظم خاصی پیروی کنید. همیشه دقت کنید که حتما از قوانین معاملاتی خود تبعیت میکنید و همچنین معاملات را براساس سیستم تعریف شده خود اجرا میکنید.
در طول دنبالهای از معاملات متوالی ناموفق هم همینطور است. هرگز به منظور جبران ضررهای گذشته، حجم معاملات را افزایش ندهید، چرا که در این صورت به احتمال قوی، ضررهای سنگینتری را تجربه خواهید کرد. نکته مهمتر اینکه هیچ تغییری در استراتژی معاملاتی خود ایجاد نکنید. شما تنها زمانی میتوانید به احتمال موفقیت معاملات خود پی ببرید که در اجرای آنها تا حد ممکن منظم و ثابتقدم باشید. به جای اینکه خیلی نگران نتیجه معاملات باشید، به این فکر کنید که چقدر خوب میتوانید معاملات را مطابق سیستم خود اجرا کنید.
نکته: پیش از اینکه روز کاری خود را شروع کنید، ۱۰ یا ۲۰ معامله اخیر خود را مرور کنید تا نسبت به موقعیت کلی خود آگاه شوید و همچنین از ارتکاب اشتباهات احساسی جلوگیری کنید. همیشه نسبت به شرایط حال ذهن خود آگاه باشید.
خرید و فروش پله ای چیست؟
در این مقاله که توسط تیم تولید محتوای آکادمی تخصصی پارسیانبورس تهیه و تنظیم شده است به یک مبحث بسیار مهم از “مدیریت سرمایه” میپردازیم. موضوعی که از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است و هر فعال بازار بورس باید از آن آگاه باشد. “خرید و فروش پله ای” ؛ بیشک بسیاری از شما این عبارت را در فضای اینترنت، کتابها یا از دیگر فعالین بازار بورس شنیدهاید. ولی کمتر کسی به اهمیت واقعی این موضوع پی برده و آن را به طور صحیح در معامله های خود به کار میگیرد.
استراتژی خرید و فروش پله ای چیست؟
خرید پله ای به زبان ساده یعنی اینکه خرید سهام در چند مرحله و با فواصل زمانی یا در قیمتهای متفاوت انجام گیرد. گاهی اوقات برخی سرمایهگذاران زمانی که از پتانسیل رشد یک سهم آگاهی دارند اما از وضعیت کوتاه مدت آن اطمینان ندارد، خریدهای خود را به بخشهای مختلف تقسیم میکنند.
خرید و فروش پله ای روشی است که معاملهگران موفق برای کمتر ضرر کردن وبیشتر سود کردن بهکار میبرند و ریسک معامله را بسیار پایین میآورد. و به این معنی است که با سرمایهای که برای هر سهمی مدنظر داریم بهصورت منطقی و معقول برخورد کنیم و به صورت پله ای و در نزدیکی کفهای قیمتی سهام، اقدام به خرید و بهصورت پله ای و درنزدیکی سقفهای قیمتی اقدام به فروش کنیم و به قول معروف با هر دو پا در رودخانه نپریم و به خیال این که میخواهیم سود بیشتری ببریم، پله ها را چند تا یکی نرویم تا تمام سرمایه در معرض خطر قرار نگیرد.
حتما بازدید کنید:
- دوره آموزش تابلو خوانی بورس
- دوره آموزش فارکس در مشهد
دلایل و اهداف استفاده از خرید و فروش پله ای
بازار همیشه بر یک روال نمیماند و نباید انتظار بازار همیشه مثبت را داشته باشیم و بالاخره بعد هر صعودی، نزولی وجود دارد و بعد هر نزولی هم صعودی است. مهم این است که استراتژی معاملاتی داشته باشیم که متناسب با ریسکپذیری خود، با خرید و فروش پله ای مناسبی که انجام میدهیم ضررهایمان را به حداقل رسانده و سود خوبی نیز کسب کنیم. در آن صورت دیگر بازار منفی، نهتنها ناامید کننده و ناراحت کننده برایمان بهنظر نخواهد رسید بلکه جذاب نیز هست. اینکه در کفهای قیمتی سهام را استراتژی معامله چیست؟ بخریم و در نزدیکی های سقف آن را بفروشیم مطلب کاملاً درستی است که بارها آن را شنیدهایم. مهم تشخیص مناسب کفها و سقفهای قیمتی سهام است، تا ضررها را کاهش و سودها را افزایش دهیم.
استفاده از هر یک از این روش به دو عامل مهم بستگی دارد:
الف)هزینه معاملاتی
اصولاً هرچه هزینه معاملاتی کم باشد، تناوب معاملات آن سهام توجیه بیشتری پیدا میکند.
ب) نوسانات قیمتسهام
مشکلترین مرحله در خرید پله ای سهام پیشبینی جهت حرکت بازار است. اگر جهت حرکت بازار آنقدر مثبت نباشد که ما اهداف خود را پیاده سازیم و به سرعت جهت حرکت آن معکوس شود، ما سود ناشی از خرید اولیه خود را هم از دست خواهیم داد.
پس برای خرید مرحله ای سهام باید پیشبینی استراتژی معامله چیست؟ افق میانمدت بازار مثبت باشد. با فرض این که میانمدت بازار مثبت است به سه روش زیر میتوان اقدام به خرید مرحله ای سهام کرد:
روش اول:
خرید بخش بیشتری از سهام مورد نظر در اولین خرید و کاهش خریدهای بعدی به صورت پله ای.
مثلاً در اولین مرحله اقدام به خرید هزار سهم از سهام شرکت الف میکنیم. در مرحله استراتژی معامله چیست؟ بعد اقدام به خرید 500 سهم از سهام مذکور میکنیم. درمرحله سوم 250 سهم، در مرحله چهارم 125 سهم و در مرحله پنجم 62 سهم خریداری میکنیم.
حسن این روش این است که اولاً بیشترین سود را از خرید اولیه سهام میبریم و با خرید خود را حمایت میکنیم.
دوماً قیمت تمام شده سهام خریداری شده با آهنگ ملایمی افزایش مییابد چرا که هرچه قیمتها افزایش مییابد، حجم خرید ما کاهش مییابد. سوماً حجم سرمایهگذاری ما در سهام مذکور به مرور افزایش مییابد و تناوب معاملات، موجب سود بالای ما میشود. استفاده از اینروش یک ریسک اساسی دارد و آن این که اگر قیمت سهام به نفع ما افزایش نیابد و یا پیشبینی ما غلط از آب درآید و بازار معکوس شود زیان را متحمل خواهیم شد، چرا که بیشترین حجم خرید خود را در مرحله اول انجام دادهایم.
روش دوم:
تقسیم خرید به بخشهای مساوی در مرحله از خرید پله ای.
برای مثال در این روش برای خرید دو هزار سهم از سهام شرکت الف در روز اول 400 سهم، در روز سوم 400 سهم، در روز چهارم 400 سهم و در روز آخر نیز 400 سهم خریداری میکنیم. حسن این روش این است که اگر پیشبینی ما در ابتدا غلط از آب در آید، حجم خرید اولیه به میزانی نیست که زیان زیادی را به ما تحمیل کند. ریسک این روش این است که اگر قیمت سهام افزایش سریع پیدا کند، حجم کمی از سهام مذکور نصیب ما شده و سهام جدید را باید به قیمت های بالاتری خریداری کنیم. لذا خریدهای آتی موجب افزایش قیمت تمام شده اولیه و کاهش سود ما نیز خواهد شد.
روش سوم:
روش سوم، روش اقتضایی است در این روش با تجزیه و تحلیل روند آتی بازار و قیمت سهام، اقدام به خرید مرحله ای سهام به یکی از دو روش فوقالذکر میکنیم.
استراتژی معاملاتی مومنتوم (Momentum) چیست؟
استراتژی معاملاتی مومنتوم روشی است که در آن از قدرت حرکات قیمت به عنوان پایه ای برای ایجاد موقعیت های مشخص استفاده می کند. در ادامه به معرفی این استراتژی معاملاتی می پردازیم و اینکه چگونه کار می کند و همین طور به بررسی چهار اندیکاتور محبوب مبتنی بر مومنتوم که می توانید برای شروع کار استفاده کنید، میپردازیم.
استراتژی معاملاتی مومنتوم چیست؟
استراتژی معاملاتی مومنتوم اقدامی برای خرید و فروش دارایی ها با توجه به قدرت اخیر روند قیمت ها می باشد. بر اساس این عقیده است که اگر نیرویی کافی در پشت یک حرکت قیمت وجود داشته باشد، حرکت خود را در همان جهت ادامه خواهد داد. وقتی که یک دارایی به قیمت بالایی برسد، معمولا توجه بسیاری از سرمایه گذاران و معامله گران را به خود جلب خواهد کرد. این امر نرخ بازار را نیز بالا می برد و تا زمانی که تعداد زیادی از فروشندگان وارد بازار شوند ادامه می یابد.
برای مثال، زمانی که یک رویداد پیش بینی نشده باعث می شود تا آن ها در مورد قیمت دارایی تجدید نظر کنند و یا زمانی که فروشندگان کافی در بازار وجود دارند و یک تغییر جهت مومنتوم باعث کاهش قیمت دارایی می شود.
معامله گرانی که از استراتژی معاملاتی مومنتوم استفاده می کنند به دنبال این خواهند بود که روند در یک جهت مشخص چقدر قوی است، سپس موقعیتی را برای استفاده از تغییر قیمت پیش بینی شده ایجاد می کنند و با شروع از دست رفتن قدرت روند، آن موقعیت را می بندند. یک تریدر مومنتوم نیازی به تلاش برای یافتن قسمت بالا و پایین یک روند ندارد، بلکه در عوض بر بدنه ی اصلی حرکت قیمت تمرکز دارد.
تاثیر استراتژی معاملاتی مومنتوم بر امور مالی بر اساس فاکتورهای اصلی زیر است که در ادامه به شرح هر یک می پردازیم:
- حجم معاملاتی (Volume)
- نوسان پذیری (Volatility)
- دوره ی زمانی (Time frame)
حجم (Volume) در استراتژی معاملاتی مومنتوم
حجم مقدار دارایی خاص است که در یک بازه ی زمانی معامله می شود. حجم، تعداد معاملات نیست بلکه تعداد دارایی های مورد معامله است. بنابراین اگر پنج خریدار هر کدام یک دارایی را خریداری کنند ، به همان اندازه به نظر می رسد که یک خریدار پنج دارایی را خریداری کند.
حجم، برای تریدرهایی که از استراتژی معاملاتی مومنتوم استفاده می کنند بسیار حیاتی است. اگر یک بازار تعداد خریداران و فروشندگان بالایی داشته باشد، به عنوان یک بازار نقدینگی شناخته می شود زیرا تبادل یک دارایی با پول نقد بسیار آسان است. در حالی که اگر یک بازار تعداد خریداران و فروشندگان کمی داشته باشد آن را غیرنقدینه قلمداد می کنند.
نوسان پذیری (Volitility) در استراتژی معاملاتی مومنتوم
نوسان پذیری به عنوان نان و کره ی تریدرهایی محسوب می شود که از استراتژی معاملاتی مومنتوم استفاده می کنند. نوسان پذیری میزان تغییر در قیمت دارایی را نشان می دهد. اگر یک بازار بسیار بی ثبات باشد، به معنای نوسان در قیمت های بزرگ است. در حالی که بازارهای با نوسانات پایین نسبتاً پایدار هستند.
تریدرهای مومنتوم بازارهای بی ثبات را جستجو می کنند. تا از افزایش کوتاه مدت و سقوط در ارزش دارایی خود استفاده کنند. از آنجا که استراتژی معاملاتی مومنتوم تلاش می کند تا از طریق نوسان پذیری سرمایه جمع کند لذا مهم است که یک استراتژی مناسب برای مدیریت ریسک در نظر گرفته شود تا بتوانید معاملات خود را از حرکت های نامطلوب در بازار محافظت کنید.
دوره زمانی (time frame) در استراتژی معاملاتی مومنتوم
استراتژی معاملاتی مومنتوم معمولا روی حرکات کوتاه مدت بازار متمرکز است. اما مدت معاملات می تواند بستگی به این داشته باشد که این روند در چه مدت قدرت خود را حفظ می کند. این امر می تواند مناسب تریدرهایی باشد که از سبک های بلند مدت مانند position trading استفاده می کنند. و همچنین این موضوع برای کسانی که از سبک های کوتاه مدت نیز بهره می برند صادق است.