راهنمای جامع استراتژی معاملاتی

به زبان ساده میتوان گفت افزایش حجم معاملات نسبت به متوسط حجم معاملات نشان دهنده تغییر تلاش برای تغییر روند بازار می باشد. این نشان می دهد که چگونه حجم بیشتری از معاملات می تواند بر بازار تاثیر بگذارد
خرید و فروش پله ای چیست؟
در این مقاله که توسط تیم تولید محتوای آکادمی تخصصی پارسیانبورس تهیه و تنظیم شده است به یک مبحث بسیار مهم از “مدیریت سرمایه” میپردازیم. موضوعی که از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است و هر فعال بازار بورس باید از آن آگاه باشد. “خرید و فروش پله ای” ؛ بیشک بسیاری از شما این عبارت را در فضای اینترنت، کتابها یا از دیگر فعالین بازار بورس شنیدهاید. ولی کمتر کسی به اهمیت واقعی این موضوع پی برده و آن را به طور صحیح در معامله های خود به کار میگیرد.
استراتژی خرید و فروش پله ای چیست؟
خرید پله ای به زبان ساده یعنی اینکه خرید سهام در چند مرحله و با فواصل زمانی یا در قیمتهای متفاوت انجام گیرد. گاهی اوقات برخی سرمایهگذاران زمانی که از پتانسیل رشد یک سهم آگاهی دارند اما از وضعیت کوتاه مدت آن اطمینان ندارد، خریدهای خود را به بخشهای مختلف تقسیم میکنند.
خرید و فروش پله ای روشی است که معاملهگران موفق برای کمتر ضرر کردن وبیشتر سود کردن بهکار میبرند و ریسک معامله را بسیار پایین میآورد. و به این معنی است که با سرمایهای که برای هر سهمی مدنظر داریم بهصورت منطقی و معقول برخورد کنیم و به صورت پله ای و در نزدیکی کفهای قیمتی سهام، اقدام به خرید و بهصورت پله ای و درنزدیکی سقفهای قیمتی اقدام به فروش کنیم و به قول معروف با هر دو پا در رودخانه نپریم و به خیال این که میخواهیم سود بیشتری ببریم، پله ها را چند تا یکی نرویم تا تمام سرمایه در معرض خطر قرار نگیرد.
حتما بازدید کنید:
- دوره آموزش تابلو خوانی بورس
- دوره آموزش فارکس در مشهد
دلایل و اهداف استفاده از خرید و فروش پله ای
بازار همیشه بر یک روال نمیماند و نباید انتظار بازار همیشه مثبت را داشته باشیم و بالاخره بعد هر صعودی، نزولی وجود دارد و بعد هر نزولی هم صعودی است. مهم این است که استراتژی معاملاتی داشته باشیم که متناسب با ریسکپذیری خود، با خرید و فروش پله ای مناسبی که انجام میدهیم ضررهایمان را به حداقل رسانده و سود خوبی نیز کسب کنیم. در آن صورت دیگر بازار منفی، نهتنها ناامید کننده و ناراحت کننده برایمان بهنظر نخواهد رسید بلکه جذاب نیز هست. اینکه در کفهای قیمتی سهام را بخریم و در نزدیکی های سقف آن را بفروشیم مطلب کاملاً درستی است که بارها آن را شنیدهایم. مهم تشخیص مناسب کفها و سقفهای قیمتی سهام است، تا ضررها را کاهش و سودها را افزایش دهیم.
استفاده از هر یک از این روش به دو عامل مهم بستگی دارد:
الف)هزینه معاملاتی
اصولاً هرچه هزینه معاملاتی کم باشد، تناوب معاملات آن سهام توجیه بیشتری پیدا میکند.
ب) نوسانات قیمتسهام
مشکلترین مرحله در خرید پله ای سهام پیشبینی جهت حرکت بازار است. اگر جهت حرکت بازار آنقدر مثبت نباشد که ما اهداف خود را پیاده سازیم و به سرعت جهت حرکت آن معکوس شود، ما سود ناشی از خرید اولیه خود را هم از دست خواهیم داد.
پس برای خرید مرحله ای سهام باید پیشبینی افق میانمدت بازار مثبت باشد. با فرض این که میانمدت بازار مثبت است به سه روش زیر میتوان اقدام به خرید مرحله ای سهام کرد:
روش اول:
خرید بخش بیشتری از سهام مورد نظر در اولین خرید و کاهش خریدهای بعدی به صورت پله ای.
مثلاً در اولین مرحله اقدام به خرید هزار سهم از سهام شرکت الف میکنیم. در مرحله بعد اقدام به خرید 500 سهم از سهام مذکور میکنیم. درمرحله سوم 250 سهم، در مرحله چهارم 125 سهم و در مرحله پنجم 62 سهم خریداری میکنیم.
حسن این روش این است که اولاً بیشترین سود را از خرید اولیه سهام میبریم و با خرید خود را حمایت میکنیم.
دوماً قیمت تمام شده سهام خریداری شده با آهنگ ملایمی افزایش مییابد چرا که هرچه قیمتها افزایش مییابد، حجم خرید ما کاهش مییابد. سوماً حجم سرمایهگذاری ما در سهام مذکور به مرور افزایش مییابد و تناوب معاملات، موجب سود بالای ما میشود. استفاده از اینروش یک ریسک اساسی دارد و آن این که اگر قیمت سهام به نفع ما افزایش نیابد و یا پیشبینی ما غلط از آب درآید و بازار معکوس شود زیان را متحمل خواهیم شد، چرا که بیشترین حجم خرید خود را در مرحله اول انجام دادهایم.
روش دوم:
تقسیم خرید به بخشهای مساوی در مرحله از خرید پله ای.
برای مثال در این روش برای خرید دو هزار سهم از سهام شرکت الف در روز اول 400 سهم، در روز سوم 400 سهم، در روز چهارم 400 سهم و در روز آخر نیز 400 سهم خریداری میکنیم. حسن این روش این است که اگر پیشبینی ما در ابتدا غلط از آب در آید، حجم خرید اولیه به میزانی نیست که زیان زیادی را به ما تحمیل کند. ریسک این روش این است که اگر قیمت سهام افزایش سریع پیدا کند، حجم کمی از سهام مذکور نصیب ما شده و سهام جدید را باید به قیمت های بالاتری خریداری کنیم. لذا خریدهای آتی موجب افزایش قیمت تمام شده اولیه و کاهش سود ما نیز خواهد شد.
روش سوم:
روش سوم، روش اقتضایی است در این روش با تجزیه و تحلیل روند آتی بازار و قیمت سهام، اقدام به خرید مرحله ای سهام به یکی از دو روش فوقالذکر میکنیم.
راهنمای جامع برای استراتژی های معاملات ارزهای رمزنگاری شده
روش های بی شماری برای سود دهی در معاملات (ترید کردن) ارز های رمزنگاری شده وجود دارد. استراتژی های معاملاتی به شما کمک می کنند این تکنیک ها را در یک چارچوب منسجم سازماندهی کنید و بتوانید آن ها را دنبال کنید. به این ترتیب می توانید استراتژی ارز رمزنگاری شده خود را به طور مداوم کنترل و بهینه سازی کنید.
دو موضوع اصلی که شما باید هنگام ایجاد یک استراتژی تجارت در نظر بگیرید، تجزیه و تحلیل فنی (Technical Analysis (TA)) و تحلیل بنیادی (Fundamental Analysis (FA)) است. در ادامه مطلب ما برای شما توضیح خواهیم داد که کدام یک از این راهبرد ها روی کدام استراتژی ها اعمال می شوتد، اما مطمئن شوید که قبل از ادامه خواندن این مطلب، تفاوت این مفاهیم را درک کرده اید.
از آنجا که استراتژی های تجاری بسیار زیادی وجود دارد، ما فقط برخی از رایج ترین آنها را در اینجا توضیح خواهیم داد. این مقاله عمدتا بر استراتژی های معاملات ارزهای رمزپایه تمرکز دارد. با این حال، این موارد می توانند در مورد دارایی های مالی دیگر مانند سهام، اختیارات یا فلزات گرانبها مانند طلا نیز اعمال شوند.
بنابراین، آیا دوست دارید استراتژی معاملات خود را طراحی کنید؟ این مقاله به شما در زمینه اصول نحوه گمانه زنی درباره بازارهای (مارکت های) رمزارزها کمک می کند. با داشتن یک استراتژی جامع برای معاملات خود، احتمال دستیابی به اهداف تجاری و سرمایه گذاری بیشتر است.
استراتژی معامله چیست؟
ما می توانیم یک استراتژی معامله را به عنوان یک برنامه گسترده برای کلیه فعالیت های تجاری شما توصیف کنیم. استراتژی معامله چارچوبی است که شما برای راهنمایی در تمام کارهای تجاری خود ایجاد می کنید.
یک طرح تجاری همچنین می تواند به کاهش ریسک مالی کمک کند، زیرا بسیاری از تصمیمات غیرضروری را از بین می برد. اگرچه داشتن یک استراتژی معاملاتی برای معامله اجباری نیست، اما در بعضی مواقع می تواند باعث نجات زندگی شما شود! اگر اتفاقی غیرمنتظره در بازار (مارکت) رخ دهد (و همانطور که می بینیم تقریبا هرروز این اتفاق در حال رخ دادن است)، طرح معاملاتی شما باید نحوه واکنش شما را تعریف کند – و نه احساسات شما. به عبارت دیگر، داشتن یک طرح معاملاتی شما را برای نتایج احتمالی آماده می کند، و همچنین مانع تصمیم گیری عجولانه و تکان دهنده ای می شود که اغلب منجر به خسارات مالی زیادی می شود.
به عنوان مثال، یک استراتژی جامع معاملاتی ممکن است شامل موارد زیر باشد:
- چه کلاس های دارایی را معامله می کنید
- چه تنظیماتی انجام می دهید
- از چه ابزارها و شاخص هایی استفاده می کنید
- چه چیزی باعث محرک ورودی ها و خروجی ها می شود (توقف ضرر شما)
- چه چیزی موقعیت شما را تعیین می کند
- چگونه عملکرد پورتفولیو را مستند و اندازه گیری می کنید
علاوه بر این، برنامه معاملاتی شما ممکن است حاوی دستورالعمل های کلی دیگری نیز باشد، حتی تا برخی جزئی ترین مسائل. به عنوان مثال، می توانید تعریف کنید که هرگز جمعه ها معامله نمی کنید یا اگر احساس خستگی یا خواب آلودگی می کنید، هرگز دست به معامله نخواهید زد. یا می توانید یک طرح معاملاتی تعیین کنید، که فقط در روزهای خاصی از هفته معامله می کنید. آیا در آخر هفته مرتباً قیمت بیت کوین را بررسی می کنید؟ همیشه پوزیشن های خود را قبل از آخر هفته ببندید. راهنمایی های شخصی مانند این موارد نیز می تواند در استراتژی معاملاتی شما گنجانده شود. طراحی یک استراتژی معاملاتی ممکن است شامل تأیید با بک تستینگ و فوروارد تستینگ باشد.
در این مقاله، ما دو نوع استراتژی تجارت را در نظر خواهیم گرفت: فعال (Active) و غیرفعال (Passive) .
همانطور که به زودی خواهید دید، تعاریف استراتژی های معاملاتی لزوماً سختگیرانه نیستند و ممکن است بین آنها همپوشانی وجود داشته باشد. در حقیقت، ممکن است ارزش درنظر گرفتن یک رویکرد ترکیبی با ترکیب چند استراتژی را داشته باشد.
استراتژی های معاملاتی فعال
استراتژی های فعال به زمان و توجه بیشتری نیاز دارند. ما این استراتژی ها را فعال می نامیم زیرا شامل نظارت مداوم و مدیریت مستمر پورتفولیوها است.
معاملات روزانه (Day trading)
معاملات روزانه ممکن است شناخته شده ترین استراتژی معاملات فعال باشد. تصور غلطی که در این باره بسیار رایج شده این است که فکر می کنیم تمام معامله گران (تریدرهای) فعال طبق تعریف، تریدرهایی هستند که در روز معامله می کنند، اما این درست نیست. معاملات روزانه شامل ورود و خروج از پوزیشن ها در همان روز است. به همین ترتیب، تریدرها روزانه قصد دارند از نوسانات قیمت داخل روز بهره بگیرند، یعنی نوسانات قیمتی که در یک روز معاملاتی اتفاق می افتد. اصطلاح “معاملات روزانه” از مارکت های سنتی نشأت می گیرد، جایی که معامله فقط در ساعات خاصی از روز باز است. بنابراین، در آن مارکت ها، تریدرها روز هرگز با توقف معاملات در یک شب در پوزیشن ها باقی نمی مانند.
بیشتر پلتفرم های معاملات ارز دیجیتال 24 ساعت در 365 روز سال باز هستند. بنابراین، وقتی صحبت از مارکت های رمز ارزها می شود، معاملات روزانه در زمینه ای متفاوت استفاده می شود. این امر به طور معمول به یک سبک تجارت کوتاه مدت اشاره دارد، که در آن تریدرها در یک بازه زمانی 24 ساعته یا کمتر به پوزیشن ها وارد و از آن ها خارج می شوند. تریدرهای روزانه معمولاً از تحلیل تکنیکی برای تدوین ایده های تجاری استفاده می کنند. علاوه بر این، آنها ممکن است بسیاری از تکنیک راهنمای جامع استراتژی معاملاتی های دیگر را برای یافتن ناکارآمدی در بازار به کار گیرند.
تریدینگ روزانه رمزارزها می تواند برای برخی بسیار سودآور باشد، اما اغلب استرس زا و طاقت فرسا است و ممکن است ریسک بالایی نیز داشته باشد. به همین ترتیب، تریدینگ روزانه برای تریدرهای پیشرفته تر توصیه می شود.
معاملات نوسانی (Swing trading)
معاملات نوسانی نوعی استراتژی معاملاتی بلند مدت است که شامل نگه داشتن پوزیشن ها برای مدت طولانی تر و بیش از یک روز است اما معمولاً بیش از چند هفته یا یک ماه نیستند. از برخی جهات، معاملات نوسانی در معاملات روزانه و معاملات روند قرار دارد. تریدرهای معاملات نوسانی به طور کلی سعی می کنند از امواج نوساناتی که چند روز یا چند هفته طول می کشد استفاده کنند. تریدرهای معاملات نوسانی ممکن است از ترکیبی از عوامل فنی و اساسی برای تدوین ایده های تجاری خود استفاده کنند. به طور طبیعی، انجام تغییرات اساسی ممکن است زمان طولانی تری بگیرند، و این همان جایی است که تحلیل بنیادی وارد عمل می شود. حتی در این صورت، الگوهای نمودار و شاخص های فنی نیز می توانند سهم عمده ای در استراتژی معاملات نوسانی داشته باشند.
معاملات نوسانی ممکن است راحت ترین استراتژی معاملات فعال برای مبتدیان باشد. یک مزیت قابل توجه در معاملات نوسانی نسبت به معاملات روزانه این است که معاملات نوسانی مدت زمان بیشتری طول می کشد تا انجام شود. با این وجود، آنها به اندازه کافی کوتاه هستند تا پیگیری معامله بسیار سخت نباشد. این به تریدرها فرصت بیشتری می دهد تا تصمیمات خود را در نظر بگیرند. در بیشتر موارد، آنها فرصت کافی برای واکنش به نحوه ترید کردن را دارند. با معاملات نوسانی می توان با عجله کمتر و عقلانیت بیشتری تصمیم گیری کرد. از طرف دیگر، معاملات روزانه اغلب تصمیمات سریع و اجرای سریع را می طلبد، که برای یک مبتدی آنچنان ایده آل نیست.
معاملات ترند (Trend Trading)
گاهی اوقات به عنوان معامله پوزیشن نیز نامیده می شوند، ترند تریدینگ استراتژی است که شامل نگه داشتن پوزیشن برای مدت زمان طولانی تر، حداقل چند ماه است. همانطور که از نام آن پیداست، تریدرها در این استراتژی سعی می کنند از روندهای جهت دار استفاده کنید. تریدرهای معاملات ترند ممکن است در یک پوزیشن بلند با روند صعودی و یک پوزیشن کوتاه با روند نزولی وارد شوند. تریدرهای معاملات ترند معمولاً از تحلیل بنیادی استفاده می کنند، اما ممکن است همیشه اینطور نباشد. حتی در این صورت، تحلیل بنیادی رویدادهایی را در نظر می گیرد که ممکن است مدت ها طول بکشد تا انجام شود – و این حرکاتی است که تریدرهای معاملات روند سعی می کنند از آن ها استفاده کنند.
یک استراتژی ترند تریدینگ فرض می کند که دارایی اساسی در مسیر روند حرکت کند. با این حال، تریدرهای معاملات روند نیز باید احتمال تغییر روند را در نظر بگیرند. بدین ترتیب، آنها همچنین می توانند میانگین های متحرک، خطوط روند و سایر شاخص های فنی را در استراتژی خود برای افزایش میزان موفقیت خود و کاهش ریسک های مالی در استراتژی خود بگنجانند.
در صورت انجام صحیح دقت و کنترل ریسک، ترند تریدینگ می تواند برای تریدرهای مبتدی ایده آل باشد.
معاملات اسکالپینگ (Scalping Trading)
اسکالپینگ یکی از سریعترین استراتژی های تجاری موجود است. تریدرهای معاملات اسکالپینگ (اسکالپرها) سعی نمی کنند از حرکات بزرگ یا ترند های بیرون کشیده شده بهره ببرند. این یک استراتژی است که متمرکز بر بهره برداری مکرر از حرکت های کوچک است. به عنوان مثال، سود حاصل از اسپرد پیشنهاد خرید و درخواست فروش (Bid-Ask Spread)، شکاف در نقدینگی یا سایر ناکارآمدی ها در مارکت. اسکالپرها قصد ندارند پوزیشن خود را برای مدت طولانی حفظ کنند. کاملاً معمول است که می بینید اسکالپرها در چند ثانیه پوزیشن خود را باز و بسته می کنند.
به همین دلیل است که معاملات اسکالپینگ اغلب به تجارت با فرکانس بالا (HFT) مربوط می شود. اگر یک تریدر ناکارآمدی در مارکت را پیدا کند که بارها و بارها اتفاق می افتد و آنها می توانند از آن بهره برداری کنند، این امر می تواند یک استراتژی سودآور باشد. هر بار که اتفاق می افتد، آنها می توانند سود اندکی کسب کنند که با گذشت زمان به آن اضافه می شود. معاملات اسکالپینگ به طور کلی راهنمای جامع استراتژی معاملاتی برای بازارهایی با نقدینگی بالاتر، جایی که ورود و خروج در پوزیشن ها نسبتاً نرم و قابل پیش بینی است، ایده آل است. معاملات اسکالپینگ یک استراتژی تریدینگ پیشرفته است که به دلیل پیچیدگی برای تریدرهای مبتدی توصیه نمی شود. همچنین نیاز به درک عمیق مکانیک مارکت ها دارد. غیر از این، معاملات اسکالپینگ به طور کلی برای تریدرهای بزرگ (نهنگ ها) مناسب تر است. (لینک اصطلاح نهنگ قرار داده شود)
استراتژی های سرمایه گذاری غیرفعال
استراتژی های سرمایه گذاری غیرفعال، رویکرد عملیاتی بیشتری را امکان پذیر می کنند، جایی که مدیریت پرتفولیو به زمان و توجه کمتری نیاز دارد. در حالی که بین استراتژی های تریدینگ و سرمایه گذاری تفاوت هایی وجود دارد، در نهایت معامله به معنای خرید و فروش دارایی به امید سودآوری است.
خرید و حفظ (Buy and Hold)
“خرید و حفظ” یک استراتژی غیرفعال در سرمایه گذاری است که در آن تریدرها دارایی را خریداری می کنند که قصد دارند آن را برای مدت طولانی نگه دارند، بدون در نظر گرفتن نوسانات بازار. این استراتژی معمولاً در اوراق بهادار سرمایه گذاری بلند مدت مورد استفاده قرار می گیرد، جایی که ایده این است که بدون توجه به زمان بندی وارد مارکت شوید. ایده پشت این استراتژی این است که در یک بازه زمانی به اندازه کافی طولانی، زمان یا قیمت ورود چندان مهم نخواهد بود.
استراتژی خرید و حفظ تقریباً همیشه مبتنی بر تحلیل بنیادی است و معمولاً خود را به شاخص های فنی مربوط نمی کند. این استراتژی احتمالاً شامل نظارت بر عملکرد پورتفولیو به طور مکرر نخواهد بود – فقط یک بار در هر بار.
در حالی که بیت کوین و ارزهای رمزپایه فقط برای مدتی بیشتر از یک دهه است که وجود دارند، می توان پدیده HODL را با استراتژی خرید و حفظ مقایسه کرد. با این وجود ارزهای رمزپایه یک کلاس دارایی پر ریسک و ناپایدار هستند. در حالی که خرید و حفظ بیت کوین یک استراتژی شناخته شده در فضای ارزهای رمزپایه است، ممکن است استراتژی خرید و حفظ برای سایر ارزهای رمزپایه مناسب نباشد.
سرمایه گذاری مبتنی بر شاخص (Index investing)
به طور معمول، سرمایه گذاری مبتنی بر شاخص به معنای خرید ETF و شاخص ها در مارکت های سنتی است. با این حال، این نوع محصول در مارکت های ارزهای رمزپایه نیز موجود است. هم در مبادلات ارزهای رمزنگاری شده متمرکز و هم در جنبش امور مالی غیرمتمرکز (DeFi).
ایده پشت شاخص رمزنگاری، گرفتن سبدی از مجموعه های رمزنگاری و ایجاد توکن است که عملکرد ترکیبی آن ها را ردیابی کند. این سبد ممکن است از سکه های یک بخش مشابه مانند سکه های خصوصی یا توکن های سودمند تشکیل شده باشد. یا اینکه می تواند کاملاً چیز دیگری باشد، به شرطی که قیمت مناسبی داشته باشد. همانطور که شما ممکن است تصور کنید، بیشتر این توکن ها به شدت متکی به اوراکل های بلاکچین هستند.
توکن چیست؟ برای آشنایی بیشتر با توکن، کلیک کنید. (لینک مقاله اصطلاح توکن)
چگونه سرمایه گذاران می توانند از شاخص های رمزنگاری استفاده کنند؟ به عنوان مثال، آنها می توانند به جای انتخاب یک سکه شخصی، در شاخص یک سکه خصوصی سرمایه گذاری کنند. به این ترتیب، آنها می توانند روی سکه های خصوصی به عنوان یک بخش شرط بندی کنند در حالی که ریسک شرط بندی روی یک سکه را از بین می برند.
سرمایه گذاری در شاخص توکن سازی شده احتمالاً طی سال های آینده محبوبیت بیشتری پیدا خواهد کرد. این امر یک رویکرد عملی بیشتر برای سرمایه گذاری در صنعت بلاکچین و مارکت های رمزنگاری را امکان پذیر می کند.
سخن آخر
تدوین استراتژی معاملات رمزنگاری متناسب با اهداف مالی و سبک شخصیتی شما کار ساده ای نیست. در اینجا ما برخی از رایج ترین استراتژی های معاملات رمزنگاری را مرور کردیم، بنابراین امیدواریم، شما تا الان توانسته باشید دریابید که کدام استراتژی بیشتر مناسب شما است. برای فهمیدن اینکه چه چیزی واقعاً کارساز است و چه چیز نیست، باید هر استراتژی معاملاتی که انتخاب کرده اید را دنبال و پیگیری کنید – بدون اینکه قوانینی را که تعیین کرده اید، نقض کنید. همچنین ایجاد یک دفترچه معاملاتی بسیار مفید است تا بتوانید کارایی هر استراتژی را تجزیه و تحلیل کنید.
اما لازم به ذکر است که شما مجبور نیستید برای همیشه از همان استراتژی ها پیروی کنید. با داشتن داده ها و سوابق کافی در مورد تریدینگ ها، باید بتوانید روش های خود را تنظیم کنید و انطباق دهید. به عبارت دیگر، با کسب تجربه در تریدینگ، استراتژی های تجاری شما باید دائما در حال پیشرفت باشند. همچنین ممکن است اختصاص بخش های مختلف پورتفولیو به استراتژی های مختلف مفید باشد. به این ترتیب، می توانید عملکرد فردی هر استراتژی را هنگام استفاده از مدیریت ریسک مناسب پیگیری کنید.
حجم معاملات چیست؟ آموزش جامع حجم معاملات + استراتژی معاملاتی
به عنوان یک معامله گر در بازارهای مالی مانند بازار ارزهای دیجیتال ، بورس بین الملل و فارکس باید هر روز حجم معاملات را بررسی کنید. اما حجم معاملات در بازارهای مالی دقیقا چیست؟ در معامله گری چه کمکی به ما میکند؟ چگونه میتوانیم از بررسی حجم معاملات روزانه یا هفتگی سیگنال بگیریم؟ حجم معاملات روزانه بیتکوین را از کدام مرجع دنبال کنیم؟
در این سری مقالات سعی داریم به اینگونه سوالات پاسخ دهیم.
برای مثال در بازار ارزهای دیجیتال این موضوع بسیار حساس تر می باشد چرا که در دوره های مختلف ممکن است حجم بیتکوین
در بازه ای بین 50 تا 75 درصد از حجم کل بازار نوسان کند و این موضوع بسیار حائز اهمیت است زیرا به همان میزان که حجم پول و نقدینگی بازار به سمت بیتکوین رود، به همان میزان ارزهای دیجیتال دیگر حجم از دست داده و افت قیمت پیدا میکنند.این موضوع در حوزه کریپتوکارنسی بسیار بسیار تاثیر گذار است زیرا میتوانیم شاهد ریزش آلتکوین ها باشیم.
حجم معاملات در بازارهای مالی چیست؟
به تعداد سهم خرید و فروشی که در یک بازه زمانی (مثلا یک روز) بر روی یک ارز دیجیتال یا سهم انجام میگیرد حجم معاملات آن سهم یا ارز میگویند. به تعداد معاملات خرید و فروش کل بازار (برای مثال بازار ارزهای دیجیتال یا بورس) در یک بازه زمانی مشخص، حجم معاملات بازار در آن بازه زمانی، مثلا یک روزه گفته می شود. حجم معاملات را میتوان برای یک سهم یا ارزدیجیتال خاص مانند بیتکوین مورد بررسی قرار داد.
یکی از مهمترین نکاتی که باید درباره حجم معاملات به آن توجه کنید این است که حجم معاملات باید تایید کننده روند حرکتی بازار باشد و این نکته میتواند مهمترین نکته ای باشد که تحلیلگران تکنیکال هر روزه از آن استفاده می کنند. برای مثال زمانی که حجم معاملات سنگین می شود حاکی از تمایل فشار فروش بیشتر یا افزایش تمایل خریداران بر روی سهم یا ارزی خاص است که هم جهت روند حرکتی قیمت می باشد. اگر روند برای یک سهم یا یک ارز صعودی باشد لازم است که حجم هم در آن بازه زمانی سنگین تر باشد و بالعکس، اگر روند نزولی باشد فشار فروش بیشتر می شود حجم معاملات در آن کندل (مثلا یک روزه) قرمز خواهد شد یعنی فروشنده در نهایت زور بیشتری داشته و بیشتر فروخته است و توانسته کندل را منفی کند. به همین دلیل همیشه میگویند حجم معاملات باید تایید کننده روند حرکتی بازار باشد.
حجم معاملات و قانون سوم وایکوف
وایکوف یکی از تحلیلگران تکنیکال برتر قرن بیستم می باشد او مانند دیگر تحلیلگران شاخص مانند الیوت، گن، داو متد اختصاصی خود را دارد.
قانون سوم وایکوف :
The rising in volume over a top (or over an average) shows a consistent changing of the Effort on market. It shows how a higher numbers of transactions can affect the market.
به زبان ساده میتوان گفت افزایش حجم معاملات نسبت به متوسط حجم معاملات نشان دهنده تغییر تلاش برای تغییر روند بازار می باشد. این نشان می دهد که چگونه حجم بیشتری از معاملات می تواند بر بازار تاثیر بگذارد
نکته 1:در قانون سوم وایکف هر تلاشی یک نتیجه ای دارد و هر افزایش ناگهانی حجم میتواند نتیجه ای در روند ایجاد کند.
نکته دوم: در قانون سوم وایکوف هر تلاشی نتیجه خاص خود را دارد و اگر تلاش خلاف نتیجه باشد باید انتظار تغییر روند داشته باشیم.
در نمودار ، حجم معاملات دو رنگ (سبز یا قرمز ) که رنگ سبز نشانه افزایش حجم معاملات نسبت به حجم قبل و رنگ قرمز نمادی از کاهش حجم معاملات نسبت به حجم معاملاتی قبل است می باشند که معمولا به صورت ستون های عمودی نشان داده می شود . البته این رنگ ها ممکن است در اندیکاتور ها و نرم افزار های دیگر معانی دیگری داشته باشند.
به نمودار زیر توجه کنید تا با توجه به قانون سوم عرضه و تقاضا وایکوف بیشتر آشنا شوید.
قانون سوم وایکوف در حجم معاملات در بورس و ارزهای دیجیتال
اندیکاتور volume
سادهترین، معروفترین و یکی از پرکاربردترین اندیکاتورهای حجم مورد استفاده برای معامله گران تکنیکال، اندیکاتور حجم معاملات (volume) است که در نمودارها به راهنمای جامع استراتژی معاملاتی صورت میلههای سبز و قرمز نشان داده میشود. میله های سبز نشان دهنده افزایش حجم در بازه زمانی مورد نظر و میلههای قرمز نشان دهنده کاهش حجم در آن بازه زمانی نسبت به قبل است.
همانطور که در نکته اول قانون سوم وایکوف اشاره شد هر تلاشی یک نتیجه به همراه دارد. پس اگر قیمت ها در یک روند رو به بالا حرکت کنند حجم نیز باید در خال افزایش باشد و یا بالعکس.
طبق نکته دوم قانون وایکوف اگر رابطه بین حجم و قیمت روبه زوال رفت معمولا نشانه ضعف در روند خواهد بود و در اصطلاح به آن واگرایی میگویند.
نکات مهم در استفاده از اندیکاتور حجم معاملات (Volume)
بر پایه قوانین وایکوف در تحلیل تکنیکال به استخراج چند نکته همراه توضیحات تصویری می پردازیم
1.حجم معاملات و بازارهای مالی:
افزایش قیمت همراه با افزایش حجم، صعودی بودن بازار را تایید می کند
حجم معاملات در بازارهای مالی باید در یک بازار رو به رشد، بالا باشد. بایستی با زیاد شدن خریداران، قیمت ها هم به سمت بالا حرکت کنند. افزایش قیمت ها و کاهش حجم معاملاتی یک هشدار برای معکوس شدن احتمالی روند است.
اگر قیمت ها صعودی باشد و کاهش جزئی در حجم مشاهده شود، سیگنال قوی برای معکوس شدن بازار نیست. در حقیقت افزایش یا کاهش قیمت با حجم خیلی زیاد یک سیگنال قوی را صادر می کند.
۲- حجم معاملات و معکوس شدن بازار:
بر طبق نکته دوم قانون وایکوف حجم معاملات در بازارهای مالی نقش مهمی در نشان دادن علایم معکوس شدن بازار ایفا می کند. زمانی که حجم معاملات کاهش پیدا می کند و قیمت ها هم نزولی هستند، آنگاه یک سیگنال صعودی صادر می شود. به طور مشابه وقتی حجم معاملات کاهش می یابد و قیمت ها رو به بالا هستند، این وضعیت نشان دهنده سیگنال نزولی است.
به نمودار زیر دقت کنید
صعودی بودن قیمت همراه با کاهش خجم حجم نشانه ی معکوس شدن روند است.
۳- بریک اوت (شکست) در مقایسه با بریک اوت های نادرست :
شکست یا بریک اوت اولیه از محدوده رنج یا الگوهای چارت همراه با افزایش حجم معاملات در بازارهای مالی بیانگر یک حرکت قدرتمند می باشد. تغییرات کوچک یا کاهش حجم معاملات در بریک اوت نشان دهنده بریک اوت یا شکست نادرست است.
بریک اوت همراه با افزایش شدید حجم معاملات
معرفی حجم معاملات بیتکوین
برای به اطلاع داشتن از حجم معاملات ارزهای دیجیتال در تمامی صرافی ها میتوانید به وبسایت coinmarketcap.com وارد شوید و در قسمت بالا آن مانند تصویر زیر حجم معاملات را در 24 ساعته گذشته مشاهده کنید و همچنین میتوانید درصد حجم معاملات بیتکوین را در بازار ارزهای دیجیتال در 24 ساعت گذشته نیز مشاهده کنید. به لینک زیر بپیوندید
حجم معاملات بیتکوین
چرا حجم معاملات اهمیت زیادی دارد؟
چنانچه در بالا توضیح داده شد، در تحلیل تکنیکال از حجم معاملات در بورس و ارزهای دیجیتال برای تایید خط روند و پترن های چارت استفاده می شود. قدرت راهنمای جامع استراتژی معاملاتی تمام تغییرات قیمت از طریق حجم معاملات اندازه گیری می شود.
۱- حجم معاملات و الگوهای چارت :
حجم معاملات در بورس و ارزهای دیجیتال نقش مهمی در تایید الگوهای چارت چون مثلث ها (triangles)، سر و شانه (head and shoulders)، پرچم ها (flags) و غیره دارد. اگر افزایش حجم معاملات همراه با این پترن ها رویت نشود، سیگنال معاملاتی ارائه شده چندان قابل اعتماد نیست. به مثال زیر توجه کنید.
حجم معاملات و الگوهای چارت
۲- حجم معاملاتی قبل از قیمت سیگنال می دهد :
تحلیلگران تکنیکال از نزدیک حجم معاملات بیتکوین را آنالیز کردند تا ببینند عمل معکوس شدن کی اتفاق می افتد. زمانی که حجم معاملات در خط روند صعودی، کاهش می یابد بیانگر سیگنال معکوس شدن فوری روند است. البته این را خودتان هم با توجه به قانون سوم وایکوف میتوانید تحلیل کنید.
واگرایی در حجم معاملات
طبق تعریف واگرایی، هر زمان که روند نمودار با روند اندیکاتور همسان نباشند واگرایی ایجاد میشود.
واگرایی منفی در حجم معاملات: زمانی که روند صعودی باشد ولی حجم معاملات روبه کاهش باشد اصطلاحا واگرایی منفی حجم معاملات ایجاد شده و انتظار تغییر روند را می توانیم داشته باشیم.
واگرایی مثبت در حجم معاملات: زمانی که روند نزولی باشد و حجم معاملات روبه افزایش باشد در این صورت بازار واگرایی مثبت دارد و میتوان انتظار رشد قیمت را داشت.
واگرایی مثبت در حجم معاملات در بورس و ارزهای دیجیتال
آشنایی با ولوم تریدینگ و آموزش آن
همان طور که می دانید رقابت همیشه در بازار داغ بوده است و ربودن گوی سبقت از یکدیگر در این مسیر کاری بس دشوار است. اما اگر مسیر را به درستی بیابید، طی کردن یک مسیر سربالایی می تواند لذت بخش هم باشد، زیرا بعد از هر شیب تندی، یک استراحت درست و حسابی در انتظار است. برای این که معاملات بی نقصی داشته باشید و از شر اشتباهات کوچک و بزرگ خود در بازار مالی خلاص شوید، باید بر آموزه های خود بیفزایید. لازمه ی این کار آموختن استراتژی های متفاوت و آنالیز دیتاهای مختلف است. یکی از قدیمی ترین، در عین حال پیشرفته ترین و اساسی ترین این استراتژی ها ولوم تردینگ است. در ادامه با این مقوله آشنا خواهید شد و نحوه ی به کار گیری آن را خواهید آموخت! با ما همراه باشید.
در این ویدیو سرکار خانم نورا آقاجانی روانشناس بالینی و روان درمانگر به بررسی مقوله ترس و ترید پرداخته اند، اگر شما هم جزء افرادی هستید که از ترید کردن هراس دارند توصیه میکنیم این ویدیو را ببینید.
ولوم تریدینگ (volume trading) چیست؟
ولوم در واقع نشان می دهد که چه مقدار دارایی در یک بازه ی زمانی مشخص معامله شده است. این معامله شامل خرید و فروش می باشد، بازه ی زمانی نیز می تواند دربرگیرنده ی ۱ دقیقه معامله و یا یک روز تریدینگ کامل باشد. این حجم معمولا به شکل یک نمودار نشان داده می شود که هر میله در آن دو رنگ مختلف دارد. معمولا این دو رنگ در بیشتر پلتفورم ها سبز و قرمز هستند که رنگ سبز نشان دهنده ی سهام هایی می باشد که قیمت بالاتر از قبل بسته شده است و رنگ قرمز برای آن هایی که قیمت پایین تر از قبل بسته شده است.
رنگ ها در نمودار تنها نشان دهنده ی بسته شدن بازار در آن زمان است. با آشنایی با این موضوع می توانید جهش بزرگی در معاملات خود بکنید. ولوم تریدینگ یا حجم معاملاتی به معامله کنندگان کمک می کند تا اهمیت برخی حرکات و اتفاقات را در بازار دریابند. ولوم برای خیلی از معامله گرها نقش مهمی در معاملاتشان بازی می کند اما توسط بسیاری از معامله گران خرد و جزئی، نادیده گرفته می شود که این مسئله دلایلی دارد و بعدا به آن ها خواهیم پرداخت.
چرا ولوم تریدینگ اهمیت دارد؟
با استفاده از آنالیز کردن حجم معاملات، می توانید سلامت آن معاملات را بررسی کنید. این تکنیک از قدیمی ترین تکنیک های بررسی و آنالیز کردن در بازار مالی می باشد. حتی به جرات می توان گفت که این تکنیک از پراستفاده ترین روش های آنالیز معاملات است. پلتفورم های معاملاتی ممکن است فاقد یک سری شاخص های خاص باشند، اما به سختی پلتفورمی را پیدا می کنید که فاقد شاخص حجم معاملاتی یا همان ولوم باشد.
ختم کلام، شاخص ولوم، ساده ترین شاخص بررسی معاملات خرید و فروش برای افراد است. اما نکته ی مهم این است که این شاخص می تواند فریب دهنده باشد و شما را به اشتباه بیندازد. توانایی آنالیز کردن صحیح این شاخص می تواند برای شما سود بسیاری بیاورد.
افزایش حجم معاملات معمولا سبب افزایش قیمت مورد معامله می شود، اما ضرورتا این مورد همیشه هم اتفاق نمی افتد. علی رغم تفکر سنتی و عمومی، بالارفتن و پایین آمدن قیمت ها نیاز به تغییر حجم های واضح در معاملات ندارند. به خصوص با وجود الگوریتم های متعددی که این روزها برای بررسی سطوح قیمتی و تصمیم گیری ها وجود دارند.
در این مقاله به شما کمک می کنیم که چگونه از شاخص ولوم برای تعیین مسیر درست معاملات خود استفاده کنید و از آن بهره ببرید.
ولوم تریدینگ زیر ذره بین
زیر نظر گرفتن بلند مدت ولوم هر چیزی به شما در درک پیشرفت ها و سقوط ها در بازار مالی کمک می کند. به این چند نکته در ولوم تریدینگ توجه کنید؛
- همان طور که گفته شد ولوم معاملات انجام شده در یک بازه ی زمانی را اندازه گیری می کند.
- ولوم می تواند به عنوان قدرت یک بازار در نظر گرفته شود، زیرا معمولا بازارهایی که حجم معاملاتی آن ها بالاست، سالم و قوی به نظر می آیند.
- وقتی که در حجم بالای معاملات، قیمت ها در حال افت هستند، ترند در حال قدرت گرفتن به سمت پایین است.
- وقتی قیمت ها در حجم در حال کاهش معاملات، افزایش هایی دارند، مراقب باشید! ممکن است عکس آن اتفاق بیفتد.
یک راهنمای ساده برای به کارگیری ولوم تردینگ در معاملاتمان
هنگام در نظر گرفتن ولوم، معمولا راهنماهایی برای بررسی قدرت و ضعف مورد مذکور در بازار وجود دارند. به عنوان یک تریدر، معمولا تمایل داریم در معاملاتی شرکت کنیم که ضعف در آن ها نیست و بیشتر در موضع قدرت هستند. حتی گاهی منتظر حرکت در جهت مخالف روندهای ضعیف باشیم. راهنمایی که برای شما در نظر گرفته ایم، ممکن است در همه ی شرایط نتوانند نجات دهنده باشند، اما به طور کلی در ولوم تریدینگ صدق می کنند.
۱. تایید روند یا ترند کانفرمیشن (trend confirmation)
بازار در حال صعود باید حجم های بالای معاملات را نیز تجربه کند. برای این که قیمت ها افزایش پیدا کند، خریداران باید اشتیاق خریداری داشته باشند و تعداد معاملات بالا رود. این که قیمت ها در حال افزایش باشد و حجم معاملات کاهش پیدا کند، انگیزه برای خرید کاهش پیدا می کند و البته این تهدید وجود دارد که ممکن است پتانسیل بازار تغییر کند. بهتر است بدانید که افت قیمت ( یا افزایش آن) همراه با حجم کم معاملات سیگنال خوبی نیست. افزایش یا کاهش قیمت در ولوم بالا می تواند نشانه ی قوی تری از قدرت بازار باشد.
۲. ولوم و حرکات خیلی شدید (exhaustion moves and volume)
در بازارهای در حال سقوط و در حال پیشرفت، حرکات شدیدی را مشاهده می کنیم. این ها معمولا حرکات شدید در قیمت هستند که همراه با افزایش شدید در ولوم همراه هستند که می تواند سیگنالی برای پایان آن ترند باشد. شرکت کنندگانی که منتظر بودند، می ترسند از این حرکات و تغییرات شدید عقب بمانند و باعث ایجاد تغییرات شدید در تعداد خریداران می شوند. در قیمت کف آن سهام و یا ارز، افت قیمت تریدرها را مجبور به معامله می کند و سبب ایجاد واریانس و همچنین افزایش ولوم می شود. بعد از این صعود شاهد کاهش حجم معاملات خواهیم بود. اما این که ولوم در روزها و هفته های بعد چگونه رفتار خواهد کرد را توسط راهنماهای دیگر پیش بینی خواهیم کرد.
۳. علائم بولیش (bullish signs)
ولوم علاوه بر نقش های دیگری که دارد می تواند در تشخیص بولیش ساین ها نیز نقش داشته باشد. به عنوان مثال، تصور کنید که ولوم در اثر یک افت قیمت افزایش پیدا می کند و بعد قیمت رو به افزایش می گزارد. حرکت قبلی آن کاهشی بوده است و اکنون قیمت رو به افزایش است. اگر کاهش قیمت از کاهش قیمت قبلی پایین تر نیاید و ولوم یا حجم معاملات در کاهش دوم کاهش بیابد، به این علامت، علامت بولیش می گویند. (بول یا همان گاو نر در اصطلاح به فردی گفته می شود که باور دارد ارزش بازار با گذر زمان بهبود خواهد یافت. این ها برخلاف بر ها یا خرس ها هستند که باور دارند قیمت بازار به طور کلی در حال افت است.)
۴. ولوم و قیمت معکوس
وقتی که برای مدت طولانی قیمت در حال افزایش و یا کاهش بوده است، اگر قیمت تغییرات اندک داشته و با ولوم بسیار زیاد همراه باشد، می تواند نوید یک تغییر جهت در قیمت را بدهد. معمولا چنین برداشت می شود که قیمت رفتار متفاوتی از آنچه تا کنون داشته است، نشان خواهد داد.
۵. حجم و برک آوت (افزایش های ناگهانی) و برک آوت های دروغین (false breakouts)
در ابتدای اولین افزایش ناگهانی در نمودار، افزایش ولوم تریدها نشان دهنده ی اطمینان و قدرت بازار است. تغییرات اندک در حجم و یا حتی کاهش ولوم در زمان افزایش ناگهانی، احتمال بالای یک برک آوت دروغین را نشان می دهد.
۶. تاریخچه ی ولوم
نگاه شما به ولوم باید نسبتا جدید باشد، یعنی باید تاریخچه ی اخیر آن را بررسی کنید. اگر بخواهید دیتای امروز ولوم را با دیتای ولومی ۵۰ سال پیش چک کنید، به نظر کار هوشمندانه ای نمی رسد. هرچه دیتای ولومی مورد بررسی شما جدیدتر باشد، نتیجه گیری های شما مرتبط تر به اوضاع کنونی خواهد بود و تصمیمات شما نیز قابل اعتمادتر می باشند.
نکته ی مهم: ولوم معمولا شاخص نقدینگی یک مارکت در نظر گرفته می شود. مارکت هایی که ولوم بیشتری دارند، نقدینگی بیشتری دارند و برای تریدهای کوتاه مدت و معاملات در بازه ی زمانی اندک مناسب ترند. در واقع، خریداران و فورشندگان بی شماری برای انجام معامله در دسترس هستند.
سه شاخص ولومی در تریدینگ
شاخص های حجم فرمول های ریاضی هستند که بصورت شمایی در بیشتر پلتفورم های نمودار مورد استفاده نشان داده می شوند. هر شاخص از فرمول خاصی استفاده می کند که اندکی با دیگری تفاوت دارد. تریدرها باید شاخصی را بیابند که بیشتری ارتباط را با حوزه ی فعالیتی آن ها دارد و بیشتری کمک را به آنان در تصمیم گیری های اقتصادی آن ها می کند.
توجه داشته باشید که شاخص ها در معاملات ضروری نیستند، اما می توانند کمک بسیاری در تصمیم گیری ها به شما بکنند. شاخص های ولوم بسیاری برای کمک به شما وجود دارند که می توانید از میان آن ها انتخاب کنید. در ادامه به معرفی برخی از آن ها می پردازیم.
ولوم آن بالانس (on balance volume)
ولوم آن بالانس یا به اختصار OBV شاخصی ساده اما کاربردی است. وقتی که بازار بالاتر بسته می شود، حجم اضافه می شود (با یک عدد اختیاری آغاز می شود) و هنگامی که بازار پایین تر بسته می شود، حجم کاهش پیدا می کند. این شاخص یک مجموعه ی کلی را نشان می دهد و می گوید کدام بازارها در حال انباشت (خرید) هستند. این شاخص همچنین واگرایی ها را نشان می دهد، به عنوان مثال هنگامی که قسمت افزایش می یابد اما حجم یا ولوم با سرعت کمتری در حال افزایش است و یا حتی شروع به کاهش می کند.
برای اطلاعات بیشتر مقاله مفهوم واگرایی در تحلیل تکنیکال را بخوانید.
چایکین مانی فلو یا جریان پول چایکین (chaikin money flow)
افزایش قیمت باید با افزایش حجم و ولوم همراه باشد. این شاخص بر افزایش حجم تمرکز دارد آن هم زمانی که قیمت ها در قسمت بالا یا پایین محدوده روزانه خود به پایان می رسند و سپس ارزشی را برای قدرت مربوطه ارائه می دهند. وقتی قسمت های پایانی در بالای محدوده ی روزانه ی خود هستند و حجم در حال افزایش است، ارزش بالا خواهد بود. وقتی قیمت های پایانی در زیر محدوده ی روزانه ی خود باشند، ارزش منفی خواهد بود. این شاخص بیشتر می تواند برای معاملات کوتاه مدت و همچنین به عنوان شاخصی کوتاه مدت در نظر گرفته شود زیرا در حال نوسان است و واگرایی ها را نشان می دهد.
نوسانگر کلینگر (klinger oscillator)
یکی دیگر از سیگنال ها و نشانه هایی که می تواند در تریدینگ به شما کمک کند، نوسان های بالا و پایین خطر صفر است. در این شاخص ما می توانیم به طور خلاصه دیتایی را ببینیم که نشان دهنده ی خرید و فروش در یک زمان مشخص است.
سخن آخر
ولوم ترندینگ یکی از ساده ترین و کاربردی ترین شاخص هایی است که می توانید از آن برای تصمیم گیری بهتر و پیش بینی با کارایی بیشتر در بازارمالی استفاده کنید. راهنماهای بسیاری برای بررسی قوت و ضعف بازار می توانند استفاده شوند تا به اطلاع ما برسانند که آیا حجم یا ولوم تایید کننده ی روند افزایشی و یا نزولی قیمت است و یا این که نوید دهنده ی تغییر رفتار در بازار می باشد. به طور خلاصه، ولوم تریدینگ می تواند کمک شایانی به شما در سودآوری معاملات بکند اما توجه داشته باشید که به روش های سنتی آن را تفسیر نکنید و به شاخص های مختلفی که در رابطه با آن ارائه می شود، توجه کنید و مطالعات خود را در زمینه ی آن گسترش دهید.
آموزش نوشتن پلن معاملاتی و استراتژی شخصی + ویدیو
در موضوع آموزش معامله گری در بازارهای مالی آنچه همواره مورد توجه قرار گرفته، آموزش تحلیل به روش های مختلف و یافتن نقاط ورود و خروج مناسب بوده است و آنچه کمتر به آن توجه شده است، موضوعاتی مانند مدیریت ریسک و سرمایه و روانشناسی و خودشناسی بوده است. اما کلیدی ترین بخش از معامله گری موفق به طور معمول کاملا فراموش شده است، نوشتن پلن معاملاتی و استراتژی شخصی، به این معنا که آنچه به صورت اجزای پراکنده و نامرتبط در تمام علوم گفته شده در بالا آموخته ایم، را در جهت رسیدن به موفقیت نهایی در کنار هم قرار دهیم.
اما حتی این هم به تنهایی کافی نیست و نیاز است ابزاری داشته باشیم که پلن و استراتژی شخصی ما را ارزیابی و عیب یابی کند و راه تصحیح آن را به ما نشان دهد. توجه داشته باشید از مهمترین خصوصیات پلن و استراتژی معاملاتی مناسب، جامع بودن، سادگی، قابل اجرا بودن، همخوانی با شرایط معامله گر و قابل ارزیابی و بازنگری بودن است.
این مجموعه بدنبال این هدف تهیه شده است که مسیر و استراتژی مناسب از لحظه شروع یک روز معاملاتی تا لحظه پایان و حتی فراتر از آن یعنی ارزیابی و بازنگری علمی استراتژی شخصی را به شما نشان دهد. برای کمک به این موضوع دو نرم افزار کمکی (برای بازارهای جهانی و همچنین برای بازار بورس داخلی) به همراه یک کتاب الکترونیک در کنار این مجموعه جامع سه قسمتی ارائه شده است.
این مجموعه با رویکرد و مثال های مرتبط با بازارهای جهانی آماده شده ولی از مفاهیم و کلیات آن می توانید برای هر بازار مالی استفاده کنید و برای شما راهنما و چراغ راه خواهد بود.